نغمه مستشار نظامی ۱۵ دفتر شعر دارد که نخستین آن به نام «ردپای روشنی» سال ۱۳۷۹ منتشر و به‌عنوان کتاب برتر نوقلمان شناخته شد.

باشگاه خبرنگاران جوان ـ یکی از ویژگی‌های نغمه مستشار نظامی فعالیت‌هایش در حوزه شعر آیینی است که ۳ بار برای ترکیب‌بندهایش مورد توجه رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفته است. نخستین بار برای سرودن ترکیب‌بندی در توصیف مقام حضرت زینب (س)، دومین بار شهریور امسال با ترکیب‌بندی در وصف حضرت علی اکبر (ع) و سومین بار هم در آذرماه رهبر معظم انقلاب طی یادداشتی از ترکیب‌بندی که با تأثیر از کتاب «تن‌ها گریه کن» سروده شده بود، تقدیر کردند. «نغمه مستشار نظامی» به‌عنوان یکی از رویش‌های بعد از انقلاب اسلامی از آن دسته جوانان گام دومی است که جای خود را در محافل ادبی باز کرده است. به بهانه یادداشت رهبر انقلاب بر شعری که متأثر از کتاب تنها گریه کن، روایت زندگی «اشرف سادات منتظری» مادر شهید «محمد معماریان» است با او به گفتگو نشستیم. او از توجه رهبر معظم انقلاب به شعرش، زندگی‌اش در تهران و خاطراتش در محله هاشمی می‌گوید. این هنرمند جوان با تسلط بر زبان انگلیسی و حضور در کنگره‌های ادبی بین‌المللی نیز چهره ممتازی از زن مسلمان ایرانی به نمایش گذاشته است.

یادداشتی که رهبر انقلاب بر ترکیب‌بند‌های شما نوشته‌اند چند وجه دارد که موجب رشک جامعه ادبی است. جدا از اینکه شعر‌ها دارای ارزش و اعتبارند، اما خوب که نگاه می‌کنیم می‌بینیم ستایش رهبر معظم انقلاب ستایش شخص به‌طور خاص نیست. قالب شعری، موضوع و مضمون شعری، احیای یک قالب قدیمی، شیوه پردازش و البته سرایش شعر به قلم یک زن شاعر دهه شصتی که به نوعی از رویش‌های بعد از انقلاب اسلامی است که انگار بر این موضوع تأثیرگذار بوده است. اگر بخواهید از بیرون نگاهی به خودتان و این رویداد‌ها بیندازید، چه تحلیلی برای آن دارید؟

واقعیت این است که رهبر معظم انقلاب همیشه نگاه ویژه‌ای به شعر و ادبیات داشته‌اند و جلسات نیمه ماه مبارک رمضان هم شاهد مثال خوبی است؛ جلسه‌هایی که با شاعران دارند، طولانی‌تر و صمیمی‌تر از دیگر جلسات است. نگاه ایشان هم کاملاً کارشناسانه و منتقدانه به ادبیات است و احساسی نیست. توجه ایشان به این شعر هم فارغ از اینکه من سعادت سرودنش را داشتم به نظرم چند وجه دارد. مهم‌ترین وجه، ظرفیت‌های قالب ترکیب‌بند است. چون این قالب که از زمان محتشم کاشانی مطرح شده، قالب ظریفی است و عموماً دستمایه خلق مضامین محترم و عالی به‌خصوص سرایش شعر‌های آیینی شده است. علت استفاده من هم همین بود؛ بنابراین خطاب این یادداشت هم بیشتر از شخص من، به موضوع شعر و البته شعر بانوان انقلاب بوده است.

کتاب‌های زیادی برای مادران شهدا نوشته شده است. چه شد این کتاب در شما این احساس را برانگیخت و دست به قلم بردید؟

این کتاب حقیقتاً کتابی عالی است. نویسنده، قلم بسیار خوب و مؤثری داشته و پشت روایت پنهان شده است. روایت مادر شهید معماریان هم روایتی حیرت‌انگیز از زندگی خود دارد. او در این کتاب نمونه‌ای از هزاران مادر و همسر شهید است که شاید نامی از آن‌ها به میان نیامده و به نوعی زن تراز انقلاب اسلامی است. من هم در این ترکیب‌بند موضوع را با زن شروع کردم؛ «حماسه بی‌زن و زن بی‌حماسه بی‌معنا است».

در ۳ موردی که مورد تفقد رهبر معظم انقلاب قرار گرفتید به این فکر می‌کردید که توسط ایشان خوانده شود و مورد تشویق قرار گیرد؟

حقیقت این است که اول از همه نگاه آن معصوم و شهید که‌بانی سرایش شده، مدنظر بوده است. من یادداشت‌های رهبر را نشانه آن نذر و نیت می‌دانم. معمولاً شاعر وقتی می‌نویسد خودش را نمی‌بیند، بیشتر دنبال انتقال آن پیام است. ما به‌عنوان زن این دوره و عصر معاصر باید پیاممان را به زن ایرانی در همه عصر‌ها برسانیم. ایشان فرمایشی دارند که می‌گویند: شما در هرکاری که هستید خودتان را محور دنیا بدانید و سعی کنید بهترین‌کاری که در آن جایگاه می‌توانید، انجام دهید.

ما هم اگر گامی برمی‌داریم به نوعی انجام وظیفه به‌عنوان زن مسلمان ایرانی است. لطف آن بزرگوار را هدیه به همه شاعران می‌دانم، نه شخص خودم. اینکه عالی‌ترین مقام یک کشور با همه مشغله‌هایشان چنین به ادبیات و شعر توجه دارند، ارزشمند است. ما در جهان و تاریخ نمونه‌های کمی داریم؛ چون در جلسات بین‌المللی هم شرکت می‌کنم، برای عموم شرکت‌کنندگان جالب است که می‌بینند عالی‌ترین مقام یک کشور این‌گونه برای ادبیات و شعر وقت می‌گذارند و مهم‌تر اینکه می‌گویند چه خوب است که زنان ایرانی ضمن حفظ حجاب، می‌توانند آزادانه بنویسند و مورد حمایت قرار گیرند. این یک نمونه مثال‌زدنی است. در طول تاریخ حکامی که شاعران را دور خود جمع می‌کردند برای دریافت تأیید آن‌ها بوده، اما رهبر معظم انقلاب به شدت از گرایش شعر شاعران به سمت مدح ایشان پرهیز دارند.

گفتگو با شاعری که آثارش مورد توجه رهبر معظم انقلاب قرار گرفت

چه شد شاعر شدید و به‌عنوان شاعر آیینی شناخته شدید؟

من متولد امیرآباد هستم و دوران کودکی‌ام را در محله‌های قصرالدشت، آذربایجان و هاشمی و بعد‌ها هم غرب تهران گذراندم. این محله‌ها از محله‌های اصیل و قدیمی تهران بودند که خانواده‌های شهید زیادی نیز در آن ساکن بوده و هستند. فضای مذهبی این محله‌ها هم ناخودآگاه مرا با فضای مذهبی و دینی اخت داده است. با این حال من در خانواده همیشه در معرض شعر قرار داشتم. شغل معلمی مادرم و البته علاقه او به ادبیات از همان دوران کودکی، مرا به این سمت سوق داد. «سیمین‌دخت وحیدی»، دخترعمه مادرم بود که به‌عنوان مادر شعر انقلاب شناخته می‌شود و، چون او را در فضای خانواده می‌دیدیم و اشعارش را می‌شنیدیم به این فضا علاقه‌مند شدم. نخستین نوشته‌ام را سال ۱۳۶۸ نوشتم. بعد از آن هم در دوران راهنمایی انشا و متن می‌نوشتم. اما غزل را در دوران دبیرستان تجربه کردم.

اسم خیابان هاشمی را آوردید. یاد آن شعر معروف افتادم که «محمدرضا عبدالملکیان» به خوبی آن را توصیف کرده بود: «خیابان خانه‌های کوچک/ خیابان دل‌های بزرگ/ خیابان خانوار‌های ۹ سر عائله/ خیابان خانوار‌های ۶ نفر شهید» و... پس با فضای این محله به خوبی اخت هستید؟

هاشمی محله خیلی عجیبی بود. بافت بسیار مذهبی و منسجمی داشت. حسینیه‌ها و مساجد در این محله خیلی رونق داشت و امنیت محله هم خیلی خوب بود. از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۵ در این محله مدرسه رفتم و بعد به غرب تهران آمدیم. اما خاطرات خوبی از مردم نجیب محله هاشمی دارم.

دهه ۷۰ دهه خوبی برای شعر بود. در همین دهه ساکن محله هاشمی بودم. الان که مراجعه می‌کنم می‌بینم چه غزل‌های شسته رفته و خوبی در این دهه سروده شده است. شعر‌ها خوانده می‌شد. نشریات صفحات شعر و ادب داشتند و هنوز فضای مجازی این‌قدر غالب نشده بود. نخستین شعرم را در همین دهه در صفحات شعر زن روز، کیهان و اطلاعات و... چاپ کردم که برایم خیلی ارزش داشت. چون هر شعری چاپ نمی‌شد و واقعاً شعر‌ها هم گزینش و هم خوانده می‌شد.

اگر اشتباه نکنم در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ «مصطفی رحماندوست» هم ساکن همین محله بود.

بله. اتفاقاً یکی از مشوق‌های من ایشان بود. چون با مونس رحماندوست، دخترشان همکلاس بودم و به دلیل اعتمادی که خانواده به آقای رحماندوست داشتند، به راحتی به خانه‌شان رفت‌وآمد می‌کردم. فضای گرم خانوادگی ایشان و اخلاق خوب آقای رحماندوست بسیار بر ایجاد شخصیت شعری من تأثیرگذار بود. به‌خصوص اینکه می‌دیدم شاعران آدم‌های خوبی هستند.

الان مردم نسبت به گذشته اقبال چندانی به شعر ندارند! فضای شعری انگار، اشباع و تشخیص سره از ناسره خیلی دشوار شده است. فضای مجازی هم که به این آتش بیشتر می‌دمد. جعلیاتی که از گفته‌ها و شعر‌ها و متن‌های بزرگان در فضای مجازی دست به دست و خوانده می‌شود، بسیار عجیب و مخاطب را هم سردرگم کرده است.

هنرمند هم‌محله‌ای در یک نگاه

متولد سال ۱۳۵۹ است. مدرک کارشناسی مهندسی منابع طبیعی از دانشگاه تهران دارد. مقطع کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی منابع طبیعی از دانشگاه علوم و تحقیقات، سپری و دکترایش را نیز در رشته توسعه پایدار دریافت کرده است. او اکنون دبیر محافل ادبی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور است. به همت او و همکارانش بیش از ۳۰۰ محفل ادبی در کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور راه‌اندازی شده است.

متن تقریظ رهبر معظم انقلاب بر شعر نغمه مستشار نظامی

بسم‌الله‌الرحمن الرحیم
بسیار کار درست و بجایی کرده‌اند؛ آن بانوی شهیدپرور و آن حماسه درخور چنین ستایش است.‌ای کاش برای دیگر مادران ارجمند شهدا در قم ـ مانند مادر شهیدان زین‌الدین و در سراسر کشور نیز زلال قریحه شاعران، آثاری بیافریند. من هم آن کتاب را خوانده‌ام و چند کلمه تقریظ بر آن نوشته‌ام.

بخشی از شعر مستشار نظامی بر کتاب

«تن‌ها گریه کن»

بند اول
حماسه بی‌زن و زن بی‌حماسه بی‌معناست
که مرد بی‌مدد عشق در جهان تنهاست
کجاست خانه سبزی بدون دستی گرم
که باغبان و پرستار و مرهم گلهاست
زن از نخست، اگر مادر است، اگر همسر
همیشه مظهر آرامش است و عطر صفاست
زنان لطافت تاریخی حکایاتند
که قصه گرچه غم‌انگیز، صبر زن زیباست
شبیه ساره صبور است و مثل مریم پاک
شبیه آسیه در مصر منجی موسی‌ست
اگر به هیئت بلقیس سرزمین سبا
وگر به هیئت هاجر نماد سعی و صفاست
بدون فاطمه (س) دنیا برای مولا هیچ
بدون فاطمه (س) پیغمبر خدا تنهاست
بدون زینب کبری (س) کدام خطبه ناب
طلایه‌دار پیام بلند کرب و بلاست
زمان رسیده به تکرار مادرانه عشق
بگو به نام خدا شرحی از ترانه عشق

بند دوم
بخوان به نام خدا داستان ایمان را
حدیث زینبی مادران ایران را
بخوان به نام خدا از شکوه بت‌شکنان
که روح تازه دمیدند باغ و بستان را
پس از حماسه گردآفرین دوباره بخوان
غرور صف‌شکن این زن مسلمان را
به سمت لشکر طاغوت بی‌سلاح دوید
که جاودانه کند شوکت سلیمان را
اگرچه مادر و همسر، ولی به راه «ولی»
گرفته در کف اخلاص گوهر جان را
بخوان حکایتی از صبر «اشرف‌السادات»
که یادگار بماند زنان دوران را
شکوه شیرزنی، مادری صبور و شکور
نماد عشق و بصیرت، غرورِ شعر و شعور

 

منبع: همشهری آنلاین

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.