در مقاله یاد شده به روحانیت، به ویژه امام خمینی که هم در تبعید بودند و هم کمتر از دو ماه از شهادت فرزند ارشدش حاج آقا مصطفی نمی گذشت، به گونهای کینهتوزانه و بیمارگونه حمله شده و روحانیت را استعمارگر و آنها را با کشور استعمارگر شوروی سابق یکی دانسته و آورده بود: «استعمار، سرخ و سیاهش، کهنه و نویش روح تجاوز و تسلط و چپاول دارد و با این که خصوصیت ذاتى آن ها همانند است.» همچنین با «بلواى شوم» دانستن قیام پانزده خرداد ۴۲، روحانیون انقلابی و مبارز را با اراذل و اوباش مقایسه کرده بود.
از رهبر نهضت، امام خمینی با عناوین «مردی ماجراجو ولی بی اعتقاد و وابسته و سرسپرده به مراکز استعماری و به خصوص جاه طلب» یاد شده وایشان را «مردی که سابقهاش مجهول بود و به قشری ترین و مرتجع ترین عوامل استعمار وابسته بود و چون در میان روحانیون عالی مقام کشور، با همه حمایتهای خاص موقعیتی به دست نیاورده بود، در پی فرصت میگشت که به هر قیمتی هست خود را وارد ماجراهای سیاسی کند و اسم و شهرتی پیدا کند» نام می برد و در ادامه نیز تهمت های ناروا و ناجوانمردانه دیگری به حضرت امام نسبت می دهد.
اعتراض طلاب و مردم قم به انتشار مقاله توهین آمیز
انتشار این مقاله اهانت آمیز موجی از خشم و نفرت را در قلوب مردم برانگیخت،قم نخستین فریادها را در واکنش به چاپ این مقاله که در آن به مرجع بزرگ تقلید اهانت شده بود در ایران آن روز بلند کرد.
روز هجدهم دی ، درس های حوزه علمیه قم تعطیل شد، طلاب حوزه علمیه قم در واکنش به مقاله توهین آمیز با رفتن به منازل مراجع، اعتراض خود را به رژیم شاه اعلام کردند.
نیروهای امنیتی در ابتدا با یورش به صف تظاهركنندگان،سعی در جلوگیری از رفتن نمودند، اما با مقاومت طلاب كه با سنگ و آجر و چوب، مقابله میكردند، مواجه شدند.
برنامه تظاهرات علیه رژیم و رفتن به منازل مراجع، تا ظهر هجدهم دی ادامه یافت.
فریاد خونین مردم قم
تظاهرات مردم قم در روز ۱۹ دی شکل گسترده تری به خود گرفت، در این روز حوزه علمیه تعطیل شد، بازاریان به جمعیت معترض پیوستند و به این ترتیب موجی از اقشار مختلف مردم،در مقابل مدرسه خان و میدان آستانه تجمع كردند.
تظاهرات طلاب و تعطیلی بازار، باعث شد حتی صاحبان مغازههای اطراف حرم حضرت معصومه که جز در ایام خاص عاشورا، ۲۱ رمضان و ۲۸ صفر تعطیل نمیکردند، مغازههای خود را بستند و به مردم ملحق شدند.
معترضان،در منازل بزرگان حوزه از جمله حضرات آیات یزدی،مكارم شیرازی و وحید خراسانی تجمع کردند، مراجع عظام ضمن محکوم نمودن اهانت به حضرت امام خمینی، مرجع عالی قدر شیعه ،مردم را به اتحاد در برابر دشمن دعوت می کردند.
حركت طلاب و تظاهركنندگان ادامه یافت تا اینكه هنگام ظهر جمعیت پراكنده شدند و برای ساعت سه بعدازظهر قرار گذاشتند كه به منزل آیتالله حسین نوری بروند.
هنگام غروب روز دوشنبه نوزدهم دی ، جمعیت تظاهركننده خشمگین، از خیابان صفائیه به طرف چهار راه بیمارستان حركت كردند.
ماموران رژیم پهلوی به طلاب و مردم حملهور شد و چهار ده نفر در آن روز شهید و یا زخمی شدند.
واکنش امام خمینی(ره) به قیام خونین ۱۹ دی
امام خمينی (ره)آن زمان در نجف اشرف در تبعید بودند و در اين ايام رژيم شاه كوشش های زيادی می كرد تا خطوط ارتباطی با مقر امام قطع شود تا ايشان از وضعيت ايران بی خبر بماند.
امام (ره) به محض دريافت گزارش كشتار نوزده دی مردم قم، در نطق كوبنده ای، ضمن تسليت به مردم، با اشاره به سفر كارتر به ايران، به تشريح جنايات سلطنت غيرقانونی پهلوی پرداختند و از مردم ايران خواستند از تفرقه بپرهيزند.
امام خمینی رژيم شاه و آمريكا را به شدت مورد حمله قرار داده و به ملت شريف ايران مژده سقوط رژيم را می دهند.
ايشان كلاس های درس خود را به مدت يك هفته تعطيل کردند، و مهم تر اين كه، فريضه مهم و اساسی نماز جماعت را تعطيل می كنند تا به رژيم بفهماند قضيه، مهم و اساسی است.
امام (ره) در سخنرانی به مناسبت اربعين شهدای قم ، دولت های آمريكا، انگليس و ديگر دولت هایی كه اعلاميه حقوق بشر را امضا نموده اند، ولی از شاه و جنايات او حمايت می كنند را محکوم کردند .
فضای بازسیاسی ارمغان کارتر برای سقوط پهلوی
فضای باز سياسی اصطلاحی است كه به شرایط سياسی ايران از زمستان ۵۵ تا سقوط رژيم شاهنشاهی گفته می شود.
اين دوره كه با پيروزی جيمی كارتر و شكست جمهوری خواهان در جريان انتخابات رياست جمهوری آغاز شد، در نهايت به روند سقوط محمدرضا پهلوی كمك فراوانی کرد.
رژیم شاه، فضای باز سیاسی را در پیش گرفته بود، در این فضا شخصیت های مبارز و انقلابی داخل و خارج کشور نیز ضمن برقراری ارتباط با امام خمینی(ره) به دامنه تحرکاتشان علیه رژیم افزودند، ساواک و در راس آن سازمان سیا این رفت و آمدها و تحرکات امام و اطرافیان ایشان را زیر نظر داشت.
او گفت: ساواک با اطلاع از موقعیت حاج آقا مصطفی نزد امام، اهمیت وی برای تداوم راه امام و انقلاب را به روشنی می دانست، اگر ایشان را از میان بردارد، امید امام برای استمرار انقلاب با رحلت ایشان از بین می رفت.
برگزاری مجالس یادبود حاج آقا مصطفی خمینی در سراسر کشور
چهل سال میگذرد، از آن روزی که خادم خانه سراسیمه بیرون دوید و فریاد زد حال آقا خوب نیست، سیدمصطفی همان روز در اتاقش روی کتابهایش جان به جان آفرین تسلیم کرد.
مرحوم سیداحمد خمینی معتقد بود که برادرش به مرگ غیرعادی از دنیا رفته او در این رابطه گفته است: همین قدر میتوانم بگویم که چند ساعت قبل از شهادت، در مجلس فاتحهای شرکت میکند که در آنجا بعضی از ایادی رژیم پهلوی دستاندرکار دادن چای و قهوه در مجلس بودهاند.
آیتالله سیدمصطفی خمینی در سحرگاه یکشنبه اول آبان ۱۳۵۶ برابر با نهم ذیقعده ۱۳۹۷ قمری در سن ۴۷ سالگی در منزل خود در نجف اشرف به صورت ناگهانی و مرموز رحلت کرد. با توجه به اینکه امام خمینی (ره) اجازه کالبدشکافی پیکر وی را ندادند، جریان درگذشت وی به صورت رازآلود باقی ماند.
برگزاری مجالس یادبود متعددی در سراسر کشور و برپایی تظاهرات گسترده ای علیه رژیم شاه در گوشه و کنارپس از پایان هر مجلس، بار دیگر امام خمینی را به عنوان رهبر حرکت اسلامی در جامعه مطرح گردانید. از این رو دستگاه حاکم و به ویژه شخص شاه بر آن شد تا با توهین به ساحت امام (ره)چهره ی ایشان را در انظار عمومی تخریب و با نوشتن مقاله ای صراحتا به شخص ایشان توهین کند.
پس از شهادت حاج آقا مصطفی خمینی که به همراه امام در نجف در تبعید بود، مجالس یادبود متعددی در شهرهای مختلف برگزار شد، از طرفی برپایی تظاهرات گسترده ای علیه رژیم شاه در گوشه و کنار پس از پایان هر مجلس، بار دیگر امام خمینی(ره) را به عنوان رهبر حرکت اسلامی در جامعه مطرح شد که شتاب خاصی به حرکت انقلاب اسلامی بخشید. از این رو دستگاه حاکم و به ویژه محمد رضا شاه بر آن شد تا با اهانت به ساحت امام (ره) چهره ایشان را در انظار عمومی تخریب و با نوشتن مقاله ای صراحتا به شخص ایشان توهین کند.
تلاش رژیم شاه برای تضعیف جایگاه مرجعیت دینی
دشمنان اسلام در طول تاریخ همواره سعی در جدایی میان مردم و روحانیت داشتند،بعد از قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲، رژیم شاه برای خنثی نمودن حركت اسلامی مردم،امام را تبعید كرد و از سال ۵۶ به نوعی اعتراضات عمومی به رژیم شکل گرفته بود از این رو حمله به جایگاه روحانیت در دستور کار رژیم ستم شاهی قرار گرفت.
رژیم پهلوی هم برای جلوگیری از انقلاب مردمی دنبال راه حل بود به سراغ مرجعیت دینی رفت تا با اهانت به شخص امام جایگاه مرجعیت را تضعیف کند اما این عمل نتیجه عکس داد و مردم در حمایت از امام به پا خواستند.