به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، پوشش تفلون یا ظروف نچسب زندگی را برای ما راحتتر میکند. به نظر میرسد که زمان و تلاش زیادی برای اختراع آن صرف شده است. اما معلوم میشود که همیشه چنین نیست. گاهی اوقات خود مخترعان هم نمیدانستند در پی اختراع یا اکتشاف چه چیزهایی هستند. مثلا، نانهای کشمشی: آیا میدانید، به لطف یک تصادف خنده دار، این نوآوری آشپزی ظاهر شد؟
۱. اکسیر جاودانگی در مقابل اختراع اتفاقی باروت
اختراع باروت: انفجار از قطعات زغال سنگ، گوگرد و نیترات، توسط چینیها به رسمیت شناخته شده است. اما آنها در ابتدا قصد نداشتند از آن برای اهداف نظامی استفاده کنند.
Saltpetre (نیترات پتاسیم) به طور گستردهای در پزشکی استفاده میشد: کیمیاگران چینی با مواد دارویی آن را مخلوط میکردند تا داروهای سنتی خود را تولید کنند یا آتش را برای ایجاد "شفا" دود کنند. بر اساس برخی گزارشها، در تلاش برای یافتن اکسیر جوانی، آنها به طور تصادفی باروت را اختراع کردند. نتیجه این آزمایشهای ناموفق کیمیاگری کشف آتش بازی ها، ترقهها و بمبهای واقعی بود.
اروپاییها چندین قرن بعد استفاده از باروت را حدس زده اند. اما اگر عدالت را رعایت کنیم، میبینیم که این پودر نه تنها در جنگ، بلکه در معدن، صنعت، مهندسی، شیمی و بالستیک نیز مورد استفاده قرار گرفت.
۲. رفتار غیر واقعی در مقابل علم زبان بدن
زبان بدن، یا kinesika، برای هر کسی که حداقل به روانشناسی علاقه دارد، جالب است. گاهی اوقات به طریقی که فرد به نظر میرسد، لبخند میزند، و آنچه را در موقعیت میپذیرد، میتوانید در مورد او بدانید که حتی خودش نمیداند.
این علم توسط انسان شناسان برجسته، روانشناسان و متخصصان فرهنگ شناسی مورد مطالعه قرار گرفت. دانستن زبان بدن، بیشترین مزایای عملی جرم شناسان را به ارمغان آورد. محققان میتوانند با در نظر گرفتن رفتار غیرواقعی یک مظنون یا شاهد، متوجه شوند که آیا او حقیقت را بیان میکند یا خیر؟ و در مورد اینکه به طور کلی او چه کسی است؟
اما امروز نه تنها مأموران اجرای قانون، معنای عبارات چهره و حرکات را درک میکنند. بلکه به لطف تعدادی از کتابهای موجود در زبان بدن، (به عنوان مثال، بهترین فروش Allan و Barbara Pease) هر کسی میتواند افکار دیگران را با حرکات او برای خواندن موثر مذاکرات تجاری و یافتن شریک زندگی مناسب یاد بگیرد.
۳. مواد تشکیل دهنده برای باروت در مقابل اکتشاف اتفاقی ید
Saltpeter (نیترات پتاسیم) یک کود و یک ماده مهم برای تولید باروت است. در سال ۱۸۱۱، صاحب کارخانه تولید نیترات، برنارد Courtois به طور اتفاقی ید را کشف کرد.
در آن زمان در فرانسه و دیگر کشورها یک ماده قلیایی برای تولید باروت از نمک دریایی به دست میآمد. Courtois متوجه شد که خاکستر جلبک، مس را از بین میبرد. برای پیدا کردن این که چرا این اتفاق میافتد، شیمیدان شروع به افزودن واکنشهای مختلف به خاکستر کرد. در نتیجه او بخارات بنفش برخی از مواد ناشناخته را کشف کرد. دو سال بعد فیزیکدان فرانسوی Gay-Lussac مواد شیمیایی و این ماده را بررسی کرد و نام آن را «ید» نامید. چند سال بعد، پزشکان آلمانی به خواص پزشکی شیمیائی ید پرداختند.
یک افسانه وجود دارد که Courtois کاشف ید نبود بلکه گربه او پیشگام در کشف ید بود. گربه او یک بار بصورت اتفاقی داخل یک ظرف مواد شیمیایی پرید و بخار روح مانندی از خاکستر جلبک دریایی و اسید سولفوریک به وجود آورد که یک کشف بزرگ را به همراه داشت.
۴. پلاستیک شفاف در مقابل چسب قطرهای
Superglue (چسب معجزه یا چسب قطره ای) یکی دیگر از اختراعات مشهور جهان است که اتفاقی اختراع شده است. هری کوور، شیمیدان آمریکایی، در طول جنگ جهانی دوم، با ایجاد پلاستیک شفاف برای استفاده در بخش نشانهگیری سلاحها، آزمایش میکرد. اما آزمایشها به نتیجه نمیرسید.
چند سال بعد، دانشمند اختراع خود را به یاد آورد و فهمید که میتواند از آن به طور موفقیت آمیزی برای اهداف تجاری و به نفع بشریت مورد استفاده قرار گیرد: چسب معجزه زندگی بسیاری را در طول جنگ ویتنام نجات داد. در سال ۱۹۵۸، Coover یک اختراع برای ثبت کرد، که در سراسر جهان به عنوان superglue مشهور شد. جالب است که، علیرغم موفقیت فوق العاده، شیمیدان به طرز افسانهای ثروتمند نشد!
۵. مایع مبرد یخچال در مقابل اختراع اتفاقی تفلون
در سال ۱۹۳۸ یک دانشمند جوان آمریکایی، روی پلکنت، این وظیفه را به عهده گرفت: برای پیدا کردن یک فرم جدید غیر سمی مایع مبرد (مُبَرِد) برای یک یخچال و فریزر کار میکرد. روی پلکنت و دستیار او، ربوک، با یکی از مواد بالقوه، یک ماده گازی بی رنگ، tetrafluoroethylene، ترکیب فلوئور و کربن، آزمایش میکردند.
گاز حاصل شده در سیلندرهای کوچک ذخیره میشد. یک روز، زمانی که آنها به آزمایشگاه رسیدند، دانشمندان کشف کردند که ماده در بالون ناپدید شده است: گاز خارج شده بود، اما، با توجه به وزن سیلندر، مادهای درون آن وجود داشت. روی پلکنت بالون را باز کرد و متوجه شد که tetrafluoroethylene از گاز به ماده مومی شکل تبدیل شده است؛ و در طول مطالعه معلوم شد که این ماده در معرض خوردگی اسید و حرارت زیاد مقاوم است.
پس از ۳ سال، کشف ثبت اختراع شد و نام تفلون را دریافت کرد. ۴ سال بعد تولید تجاری آغاز شد. ابتدا - برای صنعت و امور نظامی، پس از آن - برای تولید پارچههایی که خاک را جذب نکنند، عایق سیمها و، در نهایت، ایجاد ظروف آشپزخانه با پوشش غیر چوب.
۶. Superglue در مقابل بوک مارکها
برچسبها Post-It-Notes، یکی از محبوبترین کالاهای اداری در حال حاضر نیز به صورت تصادفی به دنیا آمده است. علاوه بر این، سازندگان آنها ۱۲ سال طول کشید تا نحوه استفاده از یافتههای خود را دریابند.
در سال ۱۹۶۸، دانشمند Spens Silver بر روی بهبود چسب اکریلیک برای نوار چسبها کار میکرد، اما او موفق نمیشد. چسب جدید، در واقع، چسبندگی کافی نداشت، فقط چسبناک بود. Spens Silver متوجه شد که او چیز غیر معمولی را اختراع کرده است، اما او نمیتواند کاربرد عملی در اختراعش را پیدا کند.
برای مدت طولانی، چسب خود را در قالب اسپری چسبناک به همه کسانی که از کشف او میدانستند نشان داد؛ و بالاخره یک همکار دانشمند، آرتور فری، در نهایت کاربر عملی این چسب به ذهنش رسید. این مرد در هنگام استفاده از کتابخانه کلیسا مشکل در پیدا کردن متن در کتاب داشت. او از قطعات کاغذ ساده به عنوان نشانگذاری استفاده میکرد، اما آنها همیشه از لای کتاب میافتادند. سپس Fry پیشنهاد چسباندن برچسبها به کتاب را با استفاده از اختراع Spens Silver داد. بوک مارکها به طور کامل بر روی ورق نگهداری میشود و در صورت لزوم راحت برداشته میشود و هیچ علامتی به جا نمیگذارد. در این شکل، برچسب Post-It-Notes امروزه بسیار محبوب است.
۷. ظروف مخروطی وفل یکبار مصرف به جای ظروف قابل استفاده مجدد
بستنی مورد علاقه مردم در پایان قرن نوزدهم بود: در آن زمان در هر گوشهای در حال فروش بستنی بودند. بستنی در فنجانهای شیشهای استفاده میشد که البته بسیار غیر بهداشتی و حتی خطرناک بود.
در سال ۱۹۰۴، نمایشگاهی جهانی در آمریکا در هوای گرم بر پاشده بود. فروشندگان بستنی، از جمله Arnold Fomach جوان، یک صف طولانی برای فروش بستنی داشتند. بستنی ساز قادر به خدمت به همه نبود، زیرا ظروف کافی نداشت؛ و ارنست هوموئه، فروشنده نزدیک به او که فروشنده وفلهای داغ و تند بود و در آن گرما هیچ خریداری نداشت، تصمیم گرفت تا به همکارش با تهیه وفل به شکل یک مخروط به جای فنجان کمک کند. بعدا، این نوع سرو بستنی به سرعت در سراسر جهان پخش شد.
۸. رومیزی ضد آب و کشف اتفاقی سلفون
در سال ۱۹۰۸، یک شیمیدان و مهندس شرکت نساجی فرانسوی، ژاک براندنبرگر، برای ایجاد روکش مقاوم در برابر رطوبت برای سفرههای آشپزخانه کار میکرد. دانشمند معتقد بود اگر پارچه با ویسکوز تازه درست کند، کثیف نخواهد شد.
براندنبرگر پتانسیل محصول جدیدش را مشاهده کرد - یک فیلم شفاف جامد که اجازه نمیدهد تا بخار آب عبور کند و آب را جذب نمیکند. در طول چند سال آینده، شیمیدان تولید صنعتی سلفون را آغاز کرد (لا سلولان - از واژههای فرانسوی سلولز، سلولز و دیافان، "شفاف").
تا پایان سالهای ۱۹۳۰ سلوفون به طور گستردهای مورد استفاده قرار گرفت. سپس شرکت آمریکایی DuPont حق تولید سلوفون را به دست آورد تنها در دهه ۱۹۶۰ پلی اتیلن جایگزین سلفون شد، اما این دو مفهوم هنوز در زندگی روزمره اشتباه گرفته میشود.
۹. MRI در مقابل سونوگرافی
سرطان پستان شایعترین سرطان در زنان است. انواع مختلفی از مطالعات وجود دارد که به شناسایی این بیماری وحشتناک در مراحل اولیه کمک میکند: ماموگرافی، اشعه ایکس، CT، سونوگرافی و MRI.
اولین دستگاههای سونوگرافی برای اسکن پزشکی بسیار متفاوت از دستگاههای مدرن بود: این یک مخزن بود که بیماران داخل آن قرار میگرفتند که مدتی باید درون آن مینشستند. در ابتدا اولتراسوندها برای تشخیص آرتریت و سنگ کلیه مورد استفاده قرار گرفتند. بعدها، پزشکان با تشخیص تومورها، از جمله سرطان سینه، با اسکن اولتراسوند آشنا شدند.
MRI سینه به علت کنتراست بالای غدد پستان به عنوان یک روش تشخیصی اطلاعاتی شناخته شده است. تصویربرداری رزونانس مغناطیسی اجازه میدهد تا پزشکان تصویر کامل از ساختار بافت ها، تومور را تشخیص دهند، در مورد محل آن و وجود متاستازهایی که قابل مشاهده نیست، به عنوان مثال، در ماموگرافی، یاد بگیرند.
۱۰. نوآوری در آشپزی نان کشمشی
این مجموعه بدون کشف دیگری کامل نخواهد بود. با این حال، این در مورد یک اختراع بزرگ علمی است که زندگی ما را تغییر داده است. همه چیز در مورد چگونگی آن، با یک تصادف خنده دار اتفاق افتاد و کشمش به نان اضافه شد.
این افسانه جادویی توسط نویسنده ولادیمیر Gilyarovsky گفته شده است. آشپز مشهور ایوان فیلپیوف به دیکتاتور قدرتمند مسکو، ژنرال ژاکروسکی، فرماندار، خدمت میکرد؛ و یک اشتباه، که میتوانست به اخراج کارگر حرفهای منجر شود، به لطف شوخ طبعی او تبدیل به یک کشف در آشپزی شد.
"در آن روزها، ژاکروسکی، فرماندار عمومی بود، و هر روز صبح صبحانه ژنرال توسط فیلپیوف سرو میشد تا روزی که ژنرال داخل نان با یک سوسک پخته درون نان مواجه شد؛ و فریاد زد که:
- آه، چه بی رحمانه! اینجا را نگاه کنید! فیلپیوف را احضار کنید!
فیلپیوف احضار شد و گفت:
- چی آه .. -ه؟ .. فقط؟!
- این کشمش است، آقا!
و تکه نان با سوسک را خورد.
- ژنرال گفت: تو دروغ میگویی، نان با کشمش؟ بیرون بیرون!
و اینگونه بود که کشمش به نان اضافه شد!
منبع: سیارک
انتهای پیام/