به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، رمان «هادس» اثر مریم نفیسیراد در نشر نسل نواندیش با ۳۵۴ صفحه و قیمت ۱۱۹۹۰۰ منتشر شد. این رمان فضایی وهمآلود دارد و نظریه توطئه با راوی اول شخص غیر قابل اعتماد روایت میشود.
مریم نفیسیراد سعی کرده داستان را با نثری بنویسد که هدف او، بیشتر انجام وظیفه اصلیِ خود یعنی روایت داستان با لحنی ساده و روان باشد. اگرچه در نوشتار لهجه شیرین سوریهای را از قلم نینداخته است.
رمان «هادس» داستانی تأثیرگذار، تاریک و پر از تعلیق است که مخاطبان را در دنیای خود غرق میکند. افکار و عواطف شخصیتها در این داستان تریلر روانشناختی و معمایی، به شکلی هیجانانگیز تحلیل و بررسی میشود.
این رمان برای علاقهمندان به داستانهای روانشناختی و معمایی، اثری کاملاً راضی کننده خواهد بود و با اتمسفر گیرا و پیچ و خمهای داستانی خود، مخاطبان را وادار به پیشروی در داستان خواهد کرد. نویسنده از تکنیکهایی استفاده کرده که رمان را در ژانر ادبیات پست مدرن قرار میدهد.
در ابتدای رمان هادس می خوانیم:
«خورشید کمکم دارد غروب میکند، راستش دقیقاً نمیدانم در کدام خیابان به سر میبرم و اصلاً چطور شد سر از این پرتگاه درآوردهام، آن هم بعد از هفت سال. حالت تعلیقی که دارم بسیار جالب است. حالتی که هفت سال تمام آن را تجربه نکردم. هفت سال تمام، مانند زنده به گوری زیر خاک جیغ میکشیدم. آیا تا به حال به گوشت خورده است خاک عایق صدا باشد؟ نه؟ اما من نه تنها شنیدهام، بلکه دیدهام.
هفت سال تمام زبانم بند آمده و عروس آتش شدهام. اگر قدمی به سمت جلو بردارم، صاف پرت میشوم ته دره و اگر بخت با من یار باشد، اگر دوست داشته باشد، برای یک بار هم که شده یاور من باشد، کسی پیدایم نخواهد کرد و از همه مهمتر اینکه داماد آتش دستش به من نمیرسد؛ و شاید راحت بشوم، شاید! و اگر قدمی به سمت عقب بردارم، باز پایم به این سرزمین لعنتیام، هادس، باز میشود. بیشک برایتان سؤال پیش آمده که زنی بیستوپنجساله، ساعت شش عصر در ناکجاآباد چه کار میکند؟ اصلاً این زن چرا اینقدر مردّد است؟ چرا قدمی با زندگی و همینطور قدمی با مرگ فاصله دارد؟ چرا بین زمین و آسمانش قدمی فاصه است؟ چرا؟ مشتاقید که بدانید؟پیشنهاد میکنم همین الآن این کتاب را بگذارید کنار و بروید سراغ زندگیتان، چون زندگی من عین جعبه پاندورا میماند، جعبهی پاندورا، چه اسم قشنگی! جعبهی پاندورا!
و در صفحات پایانی کتاب میخوانیم:
«تیکتاک تیکتاک؛ صدایی از جای دور...
خونی که ریخته شد.
آدمهایی که دیگر مثل سابق نبودند.
خسخس سینه، فریادها، صدای انفجار مهیب ماشین، خاکستر
تیکتاک تیکتاک، بمبی که هیچوقت خنثی نشد!
قارقار کلاغها و پوزخند زدن سگها به من!
سوء تفاهمهای کوچکی که بزرگ شدند!
تاریکی شب، صدای قدمهایی که میشنوم
گفتنی است؛ مریم نفیسیراد رماننویس، مترجم زبانهای انگلیسی و عربی و معلم و برگزیده جشنواره شعر ملی دانشجویی رودکی در بخش ترجمه شعر، برگزیده جشنواره رویش در بخش داستان و شعر دانشگاه علموصنعت و برگزیده جشنواره رمان آنام است.
از آثار تألیفی وی میتوان به رمان «فیلی در اتاق» رمان تریلر علمیتخیلی، اشاره کرد. این رمان در ده فصل نگارش شده است و با استقبال بسیار خوبی مواجه شد. نفیسی راد رمان «آدمهای معمولی» اثر سالی رونی برنده جوایز کاستا و بوکر و واتر استون و همچنین کتاب «قصه عشق» اثر اریک سگال را ترجمه کرده است.
انتهای پیام/