گفت‌وگوی خواندنی با دکتر اکرامی‌فر، مردم‌شناس و فرهاد نظری کارشناس میراث فرهنگی درباره شب یلدا را از نظر می‌گذرانید.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان،  قدیم‌ترها، آن زمانی که هنوز شب‌ها به‌واسطه برق و چراغ‌های پرنور مثل روز روشن نشده بود، شب و روز مفاهیمی جدا از هم بودند. تصور ما از زمان واقعی‌تر بود. روز‌ها و شب‌ها کوتاه یا بلند بودند، ماه‌ها و فصل‌ها هم واقعی‌تر بودند. زمان سرجایش بود و این‌همه تند نمی‌گذشت. نبض این سرعت را می‌توان در ولع بازار دید که خیلی زود سراغ مناسبت‌ها می‌رود و آن‌ها را به اصطلاح داغ می‌کند تا مشتری جذب کند. مثلا تا شب یلدا ۹ روز دیگر مانده، اما از یکی‌دو ماه قبل بازار برای این شب بساط پهن کرد. اینستاگرام، بزرگ‌ترین و در دسترس‌ترین شبکه اجتماعی به بازاری بزرگ تبدیل شد برای فروش لوازم شب یلدا. از آجیل و غذا گرفته تا شکلاتی که به شکل انار و هندوانه طراحی و ساخته شده تا لباس و لاک ناخن و آرایش شب یلدا. تنوع و البته تجمل محصولات شب یلدا آن‌قدر زیاد است که سرگیجه می‌گیری و کمی تا قسمتی افسرده می‌شوی که چنین شبی در پیش است و «تو» نمی‌توانی حتی یکی از این محصولات پرزرق و برق را داشته باشی و اینجاست که ترجیح می‌دهی دور شب یلدا را خط بکشی و نادیده‌اش بگیری. این همه تجمل برای یک شب که چه شود؟ مگر شب یلدا با دیگر شب‌ها چه فرقی دارد؟ برای من یا تویی که امرار معاش و گذراندن زندگی روزمره و عادی با هزار، اما و اگر رو‌به‌روست. با دکتر محمود اکرامی‌فر، مردم‌شناس و فرهاد نظری، کارشناس میراث فرهنگی هم‌صحبت شدم تا برایمان از شب یلدا و چرایی و چگونگی‌اش بگویند.


بیشتربخوانید


امید، نقطه روشن شب یلدا
فرهاد نظری بر این باور است که شب یلدا مهم‌ترین و عزیزترین مناسبتی است که در تقویم بشریت و ما ایرانیان ثبت شده‌است. او درباره فلسفه شب یلدا می‌گوید: اگر امید را موتور محرکه انسان بدانیم، شب یلدا یادآوری این نکته است که پایان شب سیاه هر چقدر هم طولانی و ظلمانی باشد باز هم سپید است و خورشید طلوع خواهد کرد و ما در پس تاریکی، نور را خواهیم دید. باور به امید و نور، فلسفه شب یلداست. آیین شب یلدا و بزرگداشت آن تنها برای ما ایرانیان نیست و رد آن را در تاریخ بشریت می‌توان پیدا کرد. اما تاریخ کهن و ماوراءالنهر نشان می‌دهد که شب پاسداشت شب یلدا بین ایرانیان مرسوم بوده. ایرانیان باور قوی داشتند که هر چند فردای شب یلدا زمستان سرد و یخبندان شروع می‌شود، اما این دوره تمام می‌شود و نوروز و بهار از راه می‌رسد. برای همین است که ایرانیان شب یلدا را جشن زایش نور و مهر است و نوروز جشن زایش طبیعت. در هر دوی این جشن‌های بزرگ، امید محور اصلی است.

وقتی شب یلدا قدیم‌تر‌ها رنگ و بوی دیگری داشت

همان چیزی که بشریت برای ادامه حیات به آن نیاز دارد. جشن شب یلدا به ما امیدواری را آموزش می‌دهد. بزرگ‌ترین یاد‌آوری است برای این که ما به حیات‌مان ادامه دهیم و باور داشته باشیم ظلمت به پایان می‌رسد. در طول تاریخ مناسک بزرگداشت این شب تغییر کرده و خرده‌فرهنگ‌هایی به آن اضافه شده، از غذا و آجیل و میوه بگیر تا لباس و زیور‌آلات. اما همه حاشیه‌های این جشن بزرگ برای این است که ما اصل فلسفه آن را به‌یاد داشته باشیم و بزرگ‌تر‌ها برای نسل جدید بگویند که چرا یلدا را پاس می‌داریم تا برایشان از امید و نور بگویند. این که حاشیه‌های جشن و بریز و بپاش‌های شب یلدا پر‌زرق‌و‌برق شده را می‌توان از دو زاویه نگاه کرد؛ خوب است، چون به‌هرحال نمی‌گذارد شب یلدا فراموش شود و یادآوری است برای این شب و بد است، چون می‌تواند اصل را به حاشیه ببرد.

قرار است شب یلدا دور هم جمع شویم تا از امید و نور بگوییم و بشنویم و این‌که اگر کنار هم باشیم و حواس‌مان به یکدیگر باشد، زمستان و سرما را بهتر می‌توانیم پشت‌سر بگذاریم و به بهار برسیم. اگر قرار باشد شب یلدا دور هم جمع شویم و زرق‌وبرق‌هایمان را نشان هم بدهیم، اصل به حاشیه می‌رود و فلسفه عمیق شب‌یلدا به سطح می‌آید و دیگر چیزی از آن باقی نمی‌ماند و تبدیل می‌شود به یک دورهمی معمولی. پس حواس‌مان باشد اگر شب‌یلدا دورهم جمع می‌شویم، قرار است چه بگوییم، چه بشنویم، چه بپوشیم و چه بخوریم. اگر حافظ می‌خوانیم یا فردوسی یادمان باشد برای ترویج امید می‌خوانیم نه ناامیدکردن دیگران.

وقتی اشیا به آدم‌ها هویت می‌دهند
دکتر اکرامی‌فر می‌گوید: آیین امری ذهنی است که برای عینی‌شدن به تکرارپذیری و جمعی‌بودن نیاز دارد. شب‌یلدا آیین است، چون در طول تاریخ به‌صورت جمعی تکرار شده است، اما شب‌یلدا هم مثل هر آیین دیگر دچار تغییراتی شده که متاثر از شرایط فرهنگی، جغرافیایی و اقلیمی است. یک زمانی زندگی مردمان براساس دامداری، کشاورزی یا هر دوی این‌ها اداره می‌شد. خوراکی‌های شب‌یلدا آن چیز‌هایی بود که خانواده کشاورز یا دامدار برای روز‌های سرد نگه داشته بودند. آن‌ها دور هم جمع می‌شدند و هرکدام هرچه داشتند داخل سفره شب‌یلدا می‌گذاشتند و همه از آن‌ها می‌خوردند. رسانه‌ها نبودند که اوقات‌فراغت مردم را پرکنند و دید و بازدید‌ها و آیین‌هایی مانند شب‌یلدا، بخشی از اوقات‌فراغت مردم را پر می‌کردند. الان جوامع تغییر اساسی کرده اند و ما در عصر شیء سروری زندگی می‌کنیم. مردم با داشته‌هایشان شناخته می‌شوند. با اتومبیل، خانه، اسباب‌منزل، جواهرات و .... دورهمی‌ها و شب‌یلدا موقعیتی است برای نشان‌دادن این داشته ها. هرچقدر تجمل بیشتر باشد، یعنی فرد داشته‌هایش بیشتر است. جامعه مدرن که براساس اقتصاد تعریف می‌شود، مصرف‌گرایی را ترویج می‌کند. پس برای همین است که از یکی دو ماه مانده به شب‌یلدا، بازار این‌شب پرزرق‌وبرق می‌شود. در چنین شرایطی آن‌هایی که دارند از این تجملات استفاده کرده و آن‌ها را به رخ یکدیگر می‌کشند هم در واقعیت و مهمانی شب‌یلدا و هم بعد از آن در اینستاگرام. در شرایط فعلی جامعه ما و اقتصاد شکننده‌ای که داریم شاید ۱۰درصد مردم بتوانند شب‌یلدای آنچنانی برگزار کنند و بقیه مردم که این تجمل را در شبکه‌های اجتماعی می‌بینند هم قبل از شب‌یلدا و هم در خود آن شب و هم بعد از آن دچار مشکلات روانی و یأس عاطفی می‌شوند.

وقتی شب یلدا قدیم‌تر‌ها رنگ و بوی دیگری داشت

به باور آنها، درحالی‌که اقشار کم درآمد جامعه مشکلات معیشتی جدی دارند، اما گروهی هم هستند که در همین جامعه در رفاه کامل زندگی کرده و از امکانات زیادی برخوردارند و این باعث نارضایتی و شکاف اجتماعی می‌شود. خرید و مصرف در ذات خود بد نیست. آدم‌ها به لوازمی نیاز دارند، آن‌ها را می‌خرند و استفاده می‌کنند. به این می‌گویند مصرف واقعی، اما زمانی که لوازمی را می‌خری که به آن‌ها نیاز نداری و فقط می‌خری که آن‌ها را داشته باشی، با آن‌ها هویت پیدا کرده و به‌اصطلاح پز بدهی دچار مصرف‌گرایی ظاهری شده‌ای که این برای فرد، خانواده و جامعه خطرناک است. برگزاری شب‌یلدا به لوازمی نیاز دارد که مهم‌ترین آن‌ها خوراکی‌هاست. بقیه‌اش دیگر مصرف‌گرایی تظاهری است. این‌که مثلا به‌جای میوه ایرانی و در دسترس برای پز دادن میوه خارجی بخری یا آجیل، شیرینی و غذای آنچنانی دیگر بزرگداشت یک آیین نیست. اینجا همان جایی است که اشیا به آدم‌ها هویت می‌دهند و تجمل‌گرایی و شیء‌سروری حاکم می‌شود.

منبع: روزنامه جام جم 

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.