جنگ اطلاعاتی ایران و اسرائیل شکل پیچیده‌تری به خود گرفته؛ ایران سریال‌های امنیتی مثل "سرجوخه" می‌سازد و اسرائیل هم مینی سریال "تهران" را پخش می‌کند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان،از ابتدای شروع سریال "سرجوخه"، نیروهای اطلاعاتی تنها یک تصویر نقاشی شده از کسی که او را سرجوخه خطاب می‌کردند را هم در مقرّ شهید مغزیان (پایگاه اطلاعاتی) نصب کرده بودند و هم به عناوین مختلف در جستجوی او بودند.

با نزدیک شدن سریال به انتهای پرپیچ و خمی که داشت پاسخ به این سؤال اهمیت پیدا می‌کند که بالأخره این "سرجوخه" کیست؟ و چه عملی انجام داده که نیروهای اطلاعاتی ایران در پی او هستند؟

تا اینجای داستان و از زبان شبکه موساد علی‌الحساب فهمیدیم نام او یوری گال( Uri Gal) است. حالا اگر اسم او واقعی باشد باید صبر کنیم و متوجه شویم که آیا او سرجوخه جوخه‌های ترورِ موساد است؟ یا قصه‌ای دیگری هم دارد؟

تردیدی وجود ندارد که یوری‌گال رئیس میزِ ایران در موساد و یا از اعضای مؤثر آن به شمار می‌رود که در سریال "سرجوخه" محور شده تا بتوان روی آن مانور کرد و تمام خرابکاری‌ها و ترورهایی که صورت گرفته را معطوف به وی کرد! ترورهایی که موساد بعضاً مسئولیتِ آن را به عناوین مختلف پذیرفته است!

رئیس سابقِ موساد اعلام کرد بود ما تنها یک مشکل اصلی در دنیا داریم و آ‌ن‌هم ایران است. اگر ما بر مشکل‌مان غلبه کنیم، من دیگر کاری ندارم و به خانه‌مان می‌روم اما اگر ایرانی‌ها غلبه کنند، من دیگر خانه‌ای ندارم! این جمله عالی‌ترین مقام اطلاعاتی اسرائیل حکایت از آن دارد که اسرائیل هیچ حد و مرزی برای نبرد اطلاعاتی و عملیاتی علیه ایران ندارد کما اینکه کشمیری را برای آلوده‌سازی آب و غلامرضا و کیان را برای ترور و تخریب استخدام کرده‌اند!

جنگِ اطلاعاتی ایران و اسرائیل خیلی وقت است که در کشورهای مختلف شروع شده و هر از گاه در خبرها می‌آید که فلان نفوذی ایران در سیستم اسرائیل شناسایی شده و اسرائیل هم مدعی است که در ایران به اندازه کافی نفوذی دارد. این جنگ وقتی شکلِ پیچیده‌تری به خود می‌گیرد که در حوزه عملیات روانی هم وارد شده تا جایی که ایران، سریال "سرجوخه" و "خانه امن" علیه موساد می‌سازد و اسرائیل هم مینی‌سریال «تهران» را پخش می‌کند.

تضاد ایرانی‌ها با اسرائیل به قبل از انقلاب اسلامی برمی‌گردد. تضادی که قبلاً صرفا از بُعد ایدئولوژیک بود و حالا هم ایدئوژی و هم استراتژی است. تضادی که مدت‌ها است شکلِ عملی به خود گرفته و حتی رژیم اشغالگر قدس، کشتار مردمِ غزه را هم در امتداد جنگ علیه ایران توجیه می‌کند!

خرابکاری صنعتی، ترور دانشمندان ایرانی، انفجار و آتش‌سوزی و تلاش برای ایجاد بحران‌های مصنوعی در مانیفست موساد علیه ایران تعریف و تصویب شده اما آنچه در سریال "سرجوخه" اهمیت پیدا کرد واکاوی این عملیات‌ها نبود بلکه پاسخ به این سؤال بود که موساد این عملیات‌های تروریستی را چگونه سازماندهی می‌کند؟ و از چه کسانی (آگاه و یا ناآگاه) برای اجرای این عملیات‌ها و به چه شیوه‌هایی بهره‌کِشی می‌کند؟

بی‌تردید جذاب است وقتی کارکِردِ مهندسی اجتماعی موساد روی کسانی که آنها را سوژه خود قرار داده‌اند را می‌بینیم. فریب دادن و فریب خوردن وقتی تصویری می‌شود مخاطب تلویزیون براساس این آگاهی واکسینه می‌شود چون "تنها" عنصرآگاهی است که جامعه را در مقابل ویروس‌های مرگبار مقاوم می‌کند کما اینکه وقتی سروکله ویروس کووید 19 پیدا شد این رسانه‌ها بودند که جای پزشکان و طبیبان نشستند و با آگاهی دادن به مردم زنجیر آلودگی را پاره کردند!

آنچه در اتاقِ فکرِ موساد با طبقه‌بندی سرّی مصوب می‌شود را می‌توان با تولید "فیلم" سوزاند! وقتی نتوانند مصوبات خود را براساس آگاهی توده‌ها عملی کنند لاجرم باید در اتاق‌های فکرشان محبوس بمانند و صرفاً نظریه‌پردازی کنند!

منبع:تسنیم

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.