آقایان نماینده ومسئولین نظام هم از ابتدای انقلاب کاراجرایی نکرده بودند مشکلات اقتصادی امروز بخاطر همین است به اسم اینکه افراد کار اجرایی نکردن پست ها را اشغال کردید وخزانه را باوام رانتی خالی کردید خجالت کشیدید پس بگیرید از آقازاده ها .ارزش پول ملی را پایین آوردید شما کارآمدها.!!!کمی کناربکشید کاررا به اهلش که تخصص و تعهد دارند بسپارید .ما از چهرههای تکراری که فقط بیت المال را خالی کردند واقتصاد کشوررا ویران خسته شدیم. برای همین نخبه ها مهاجرت میکنند.

آموزش باید از قلب معلم نشات بگیرد در آن صورت است که در محصل تاثیر مثبت می گذارد
چگونه است برخی از اساتید دانشگاه و معلمین دانشجویان و محصلین را تشویق به مهاجرت به کشورهای اروپایی و آمریکا می کند ولی خودش با چنگ و دندان به دانشگاه و ایران چسبیده و رهایش نمی کند آیا در ماموریت بسر می برد تا ایران را خالی از نخبه بکنند و یا با میان کشیدن ثروت قصد دارند ترمز نخبه های این سرزمین را بکشند که گاها مشاهده می گردد نخبه هایی که در پی کسب علم و دانش بودند با تحریک اساتید محترم و معلمین دلسور از کسب موفقیت از طریق علم سست گردیده راه دیگری پیش گرفته اند.

چرا در مدارس و دانشگاهها سعی می شود انگیزه ها را از دانش آموزان و دانشجویان بگیرند با این بهانه تهی که در ایران هر آنچه نخبه تر باشی مورد بی مهری بیشتر واقع می گردی(هرچند در برخی مواری با نهایت تاسف چنین بوده ولی نباید بیان شود و افراد با انگیزه را از اهداف و وطنشان نا امید نمود)حال فرض نماییم تمام فرماندهان جنگ به سربازان خود بگویند برای چه و به خاطر چه کسانی می جنگید و جان خود را از دست می دهید و... چه اتفاقی می افتاد؟آیا آنها انگیزه جنگیده را از دست نمی دادندفرماندهان به سربازان چه می گویند که آنها حاضر می شوند تا از جان و آرزوها و امیدهایشان به خاطر وطن بگذرند؟آیا ارزش جان هموطنان را فرماندهان قدر می دانند و برایشان عزیز است ولی برای معلمین و اساتید دانشگاه خلاف آن صدق می کند؟آیا فرزندان این سرزمین از دید فرماندهان برای بقا و سرافرازی ایران لازم ولی از دیده اساتید بی معناست؟ چه اتفاقی افتاده که تحصیل فرزندان اینگونه خانواده ها را درگیر و نگران کرده است؟آیا ثروت اندوزی به خونها رخنه کرده است که اینگونه تفکر سرمایه داری از کودکی به فرزندان تفهیم و تلقین می شود؟.چرا در مدارس توسط برخی معلمین نظامهای سوسیالیستی بجای اسلام در حال ترویج و القاء به دانش آموزان است
چرا معلمین ترجیح می دهند تا بجای شناساندن قهرمانان ایران به دانش آموزان،یک فوتبالیست اروپایی را قهرمان و الگوی فرزندانمان معرفی کنند.

از وزیر محترم آموزش و پرورش عاجزانه خواهشمندیم فرزندان این سرزمین را فرزندان خود بداند (البته اگر مانند اکثریت وزرا و نمایندگان و مدیران ارشد نظام خانواده اشان در آمریکا و اروپا سختی نمی کشند تا ایشان در ایران با هزاران رنج و مشقت هزینه های آنها را تامین و برایشان با سختی و با وجودتحریمها ارسال نمایند)
لطفا با جدیت دستور فرمایید تا کلاسهای تابستانی که مدارس فقط و فقط به منظور کسب در آمد و پرشدن اوقات معلمین برگزار می گردد بر چیده شود(واقعیتی تلخ که بیانش خط قرمز برخی از معلمین گردیده است)
اکثریت دانش آموزان فرصت یادگیری حرفه را که در تعطیلات تابستان صورت می گرفت را از دست داده اند و از دروسی که باید معلم در طول دوره تحصیل تدریس نماید با همانها در تابستان خودشان را سرگرم و وقت دانش آموزان و خانواده ها را می گیرند
خانواده ها اسیر شده و برای مسافرت نمی توانند برنامه ریزی کنند .مهندسین و پزشکان و خود معلمین کنونی همگی همانهایی هستند که در گذشته به جای کلاس درس در تابستان کلاسهای هنر و یا فراگیری حرفه را طی کرده اند که همین موضوع برای تعیین هدف بسیار کاربردی بود
نخبگان و مهندسان و پزشکان و معلیمن کنونی همانهایی هستند که در مدارس با برگزاری جشنهای پیروزی انقلاب به آنها یاد آوری می شد که برای بدست آوردن این عظمت کنونی و پیروزی انقلاب (البته از نظر وفاداران به نظام و انقلاب نه غربگرایان که وجود خود را به غرب سپرده اند)جوانان مومن وطن پرست و غیرتمند که حاصل امید خانواده هایشان بودند خون داده اندو برای آسایش امروزی ما از همه آرزوها و امیدهای خود گذشتند پس لطفا اجازه فراموشی رشادتهای آن قهرمان ها را ندهید

آقای دکتر نوری بر خلاف دو نامزد قبلی وزارت, در بخشهای مختلف آموزش و پرورش کار کرده و با برنامه ریزی و بودجه بدون کسری آشناست و در شرایط فعلی گزینه مناسبی برای پیشبرد اهداف اقتصادی دولت برای ارتقا منزلت و معیشت فرهنگیان شریف است.

حاج بابایی بهترین گزینه.ولی هیشکی نیست ب این رییسی بگه

دولت محترم از مدیران عالی از وزارت آموزش و پرورش و معلمین محترم نظر خواهی کند بهترین فرد برای وزارت آقای حاجی بابایی نماینده فعلی همدان در مجلس هستش