به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان،جوان ۲۶ ساله که به اتهام سرقت از یک منزل مسکونی در مشهد دستگیر شده است با بیان این مطلب به کارشناس اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان گفت: از همان دوران کودکی در خیابان وحید مشهد زندگی میکردم. آن زمان پدرم به مصرف کریستال اعتیاد داشت و همین موضوع موجب درگیری او و مادرم شده بود تا حدی که دیگر مادرم نتوانست این وضعیت را تحمل کند و درنهایت تصمیم به طلاق گرفت.
در آن زمان دو برادرم خیلی کوچک بودند و مادرم نمیتوانست آنها را به حال خودشان رها کند به همین دلیل و براثر دلسوزی مادرانه برادران کوچکم را با خود برد و سرپرستی آنها را به عهده گرفت، اما من که پسر بزرگ خانواده بودم نزد پدرم ماندم، ولی دیگر آرامش روحی نداشتم و نمیتوانستم به تحصیل ادامه بدهم چرا که هربار اولیا را به مدرسه دعوت میکردند من خیلی زجر میکشیدم و احساس حقارت میکردم چرا که پدر معتادم به مدرسه نمیآمد و مادرم نیز کاری به من نداشت.
این بود که بعد از پایان مقطع ابتدایی ترک تحصیل کردم و به همراه عمویم که استاد کار بنایی بود مشغول کار ساختمانی شدم. اما وقتی کارگران را میدیدم که هنگام استراحت اول به سراغ مصرف مواد مخدر میروند خیلی کنجکاو میشدم تا من هم از آن مواد مصرف کنم با توجه به این که پدرم نیز معتاد بود و من همواره او را در حال مصرف دیده بودم احساس میکردم این ماده مخدر چیز خوبی است که حتی برخی از کارگران قبل از ناهار اول آن را مصرف میکنند این بود که من هم پنهانی شیشه و کریستال خریدم و خیلی زود معتاد شدم.
حالا دیگر به خاطر اعتیاد شدیدی که به مواد مخدر صنعتی پیدا کرده بودم به سختی میتوانستم کار کنم و آرام آرام به خلافکاری روی آوردم و لوازم سرقتی خرید و فروش میکردم در این مدت دو بار هم دستگیر و روانه زندان شدم، اما بعد از آزادی از زندان دوباره به همین خلافکاریها ادامه دادم.
بالاخره دو ماه قبل با "بهاره" که دختردایی ام است پای سفره عقد نشستم، اما به دلیل این که در این سالها از خانواده مادرم دور بودم آنها از اعتیاد و خلافکاری هایم خبری نداشتند من هم این موضوع را از آنها پنهان کردم تا این که شب گذشته با قیچی آهن بری قفل یک منزل را بریدم تا برای تامین مخارج اعتیادم دست به سرقت بزنم، اما در همین هنگام صاحبخانه سر رسید و با پلیس تماس گرفت. حالا هم نه تنها باید مدت زیادی از عمرم را در زندان سپری کنم بلکه نامزدم نیز علاقهای به زندگی مشترک با من ندارد.
اگرچه خودم مقصر اصلی این زندگی تلخ هستم، اما برای آن که با حرفهای وسوسه آمیز دیگران خودم را به منجلاب مواد افیونی انداخته ام بسیار پشیمانم و...
بررسیهای بیشتر درباره سرقتهای احتمالی این جوان ۲۶ ساله با صدور دستوری از سوی سرهنگ عبدی (رئیس کلانتری میرزا کوچک خان) در دایره تجسس کلانتری ادامه یافت.
منبع: روزنامه خراسان
انتهاب پبام/