به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان،یک مثل و جمله ناب قدیمیها که در دوره و زمانه خودشان مثل مُسکِن عمل کرده و روزهای سخت روزگار را با آن از رو برده و هنگام مشکلات مدام آن را به هم تعارف زده اند، این است که: اگر دنیا به تو اخم کرد، هُرّی دلت نریزد؛ بخند تا دنیا به تو بخندد... و حالا این جمله برای ما عجیب شده و گاهی حتی حرص و لج آدم را هم در میآورد. کافی است کسی این جمله را به ما بگوید تا فهرستی از بدبختی و مشکلاتمان را برایش ردیف کنیم تا متوجه شود شوخی جالبی نکرده و نسخه خوبی برایمان نپیچیده است. به قول معروف این واقعیت کفِ بازار زندگی ما و واقعیت رفتار ما در چنین مواقعی و کاملاً هم بدون سانسور است.
تجربه، اما ثابت کرده هر وقت با این دست فرمان، قطار زندگی را رانده ایم، دست آخر یک روزی، یک جایی دنیا ما را به زانو درآورده و زورش را به ما چربانیده است. درست همان جا تصمیم گرفته ایم چه به اختیار چه از سر ناچاری بلند شویم، لباسمان را بتکانیم و دوباره شروع کنیم. چند بار به آخر خط رسیده ایم و سعی کرده ایم دوباره خودمان را نجات دهیم... نشان به همین نشانها که این گفته قدیمی، امروز هم به کار میآید.
یوگا به سبک شعر مولانا
وقتی دنیا به ما سخت میگیرد، چاره چیست؟ دیر یا زود باید آستین بالا بزنیم برای نجات خودمان. بسیاری اوقات به امید بهبود، دست به دامن شیوههایی مثل «یوگا»، «مدیتیشن»، «تمرکزگرایی» و «شگرکزاری عرفانی» به شیوه دستورالعملهای غیربومی میشویم. شیوههایی که با اداهایی کمی بیش از همان جمله نغز خودمانی، فولکلوریک و بی ادای قدیمی هایمان که در بالا گفتیم، میخواهند بگویند بزرگترین انتقامی که از روزهای سخت میتوان گرفت حفظ آرامش، نشاط درونی و خندیدن به مشکلات است. این خندیدن حتماً که از سر دلخوشی نیست، اما دلخوشی میآورد به کدام سند؟ امام علی (ع) میفرمایند: «شادی مؤمن در چهره او، و اندوهش در دلش پنهان است...» ادبیات معنوی و دینی ما، سرچشمه اشعار زیبا از جمله درباره شادی هم است، مثلاً مولانا سروده: «خوش باش که هر که راز داند/ داند که خوشی، خوشی کشاند...
ما اگر از دیدن یک بیت شعر فارسی حک شده روی بدن سلبریتیهای خارجی یا دیدن عبارات، اشعار و احادیث دینمان بر سر در عمارت ها، در دل تابلوهای بزرگ شهری یا قاب دیوار خانههای ینگه نشینان دنیا، خوش میشویم و افتخار میکنیم که فرهنگمان تا کجا رفته، اما خودمان چرا کم توجه باشیم به آن؟ این گزارش را با کمک «نفیسه حسن زاده» مشاور خانواده و شغلی تهیه کرده ایم که تمرینی برای تمدد آرامش به سبک بومی و ایرانی است. تکنیکهایی که خنده روح، رایگان و کاربردی هستند.
دستور قدیمی؛ نسخه جدید درمان
یکی از اصلیترین شیوهها برای درمان افسردگی که امروز در بهترین کلینیکهای روح و روان جهان توصیه میشود، «مراقبه شبانه» است. یعنی شب قبل از خواب تمام کارهای روز را طی ۱۰، ۱۵ دقیقه مرور کنیم. برای نقاط قوت شکرگزاری کنیم و برای نقاط منفی به جای محاکمه درونی از خداوند عذر و توفیق جبران بخواهیم طوری که این جبران در اولویت فهرست کارهای روزانه روز بعد باشد. این تکنیک به نحوی خودسازی و نه گفتن! به انباشت درونی حسهای منفی است که گذشت زمان آنها را به «سوهان روح» و عامل فرتوتی روحیه تبدیل میکند. حالا شاید بد نباشد بدانیم این مراقبه یکی از اصلیترین توصیههای اسلام و اهل بیت (ع) به ما بوده در هزاران سال قبل؛ همان جمله معروف «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا...»
«درنگ» و تنفس عمیق مطلوب
و، اما راههای دیگر. وقتی روز سختی را گذرانده ایم در اولین فرصت میتوان تمرینهای بدنی انجام داد که انرژی منفی را تخلیه کرد. حسن زاده میگوید که خودش یک نام برای این لحظات ساخته؛ «درنگ روحی»: «در مکانی آرام مثل نمازخانه اداره، کنج خانه یا یک گوشه خلوت که رفت و آمد نیست و تهویه هوای خوبی دارد به پشت دراز بکشید، چشمهایتان را ببندید. ۱۰ مرتبه «نفس عمیق مطلوب» بکشید یعنی دم از بینی و بازدم از بینی. اگر استرس زیادی دارید دم از بینی و بازدم با فشار، اما با آرامش از راه دهان. بعد نفس عمیق را متوقف کنید. دقایقی تنفس عادی داشته باشید. در ادامه دوباره ده نفس عمیق بکشید و بعد دقایقی تنفس عادی داشته باشید این چرخه را ۵ تا ۱۰ دقیقه انجام دهید. حرکت بعدی، قرار دادن کف دست، زانو ها، نوک انگشتان و پیشانی روی زمین و ترجیجاً روی زمین بدون پوشش است. این همان حالت سجده در نماز است که خون رسانی به مغز را افزایش میدهد بنابراین مغز اکسیژن بهتر و بیشتری دریافت میکند. استرس عملکرد مغز را ضعیف میکند با این کار و خون رسانی صحیح به مغز، آرامش نسبی پیدا میکنید. تمرکز و راندمان مغز حفظ میشود.»
پناه ببر به آغوش قویترین
این مشاور جوان بعد از مرحله تخلیه انرژی منفی و پایدارسازی حالت روحی هنگام سختیها چند شیوه برای افزایش نشاط درونی پیشنهاد میکند. شیوههایی که به قول خودش «امتحان پس داده» هستند: «با طبیعت در تماس باشید، برگ یک گل، تنه یک درخت را لمس کنید. به یک گلدان تشنه آب بدهید، برگهای زرد و پوسیده آن را بچینید. غبار روی برگها را پاک کنید. جایی بروید که صدای پرندهها را بشنوید. پیاده روی در مسیر یک بوستان و تنفس عمیق واقعاً کمک میکند. روزهای سخت، طوری برنامه ریزی کنید ۱۰ دقیقه تا یک ساعت از مسیرتان را پیاده روی کنید. خودتان و دیگران را ببخشید و دنبال جبران صحیح باشید. حتماً مناجات کنید این غیر از دستورات دینی و نماز پنجگانه است. موقع یورشهای عصبی ذکر بگویید، به خدا پناه ببرید و همه چیز را به او بسپارید حتی غیر مسلمانها هم خوب میدانند قدرت تامّ عالم، خداست پس خود را در پناه او قرار دهید.»
"خندیدن به زندگی در روزهای سخت، سخت است، اما شدنی. از یک لبخند کوچک، عادتهای خوب کوچک و شکرگزاری شروع میشود و به تغییرات بزرگ میرسد؛ داشتن احساس رضایت از خود و زندگی حتی در اوج سختی ها. به قول قدیمی ها: خنده تیغ روزگار را کُند میکند... "
درمانگران کوچک خانواده
اگر فرزند کوچکی در خانواده دارید حتماً از وقت گذراندن با او استقبال کنید. دنیای بکر و معصومانه بچهها آدم را سرحال میآورد. گاهی تلفظ اشتباه و نمکین یک کلمه توسط کودک شما را تا یک هفته شارژ میکند، حتماً تجربه اش را داشته اید یا از دیگران شنیده اید. طولانی مدت در یک محیط نمانید اگر شاغل هستید ساکن دائم نباشید به بهانه نوشیدن چای، باز کردن پنجره یا آب دادن گلدان تحرک کنید. هر ساعت حداقل ۲ تا ۵ دقیقه چشم از مانیتور بدزدید و به منظره پشت پنجره نگاه کنید یا اگر پنجره نیست، چشمتان را ببندید و موسیقیهایی از جنس طبیعت مثل صدای باد، آبشار و آب با چشمان بسته گوش کنید. قرآن، کتاب یا شعر بخوانید. خلاصه اینکه سکون جسمی و بینایی را از بین ببرید.
یادبگیر تا فرسوده نشوی
اما چه کارهای کوچک، اما موثر دیگری میتوان انجام داد، «حسن زاده» میگوید که این کارهای کوچک مثل یک درمانگر کاربلد، حرفهای و بی ادعا عمل و حال فرد را خوب میکنند، اگر منظم و به موقع انجام شوند! او راههای دیگری هم پیشنهاد میدهد: «از ۷ روز هفته دست کم ۲ روز یا ۴ وعده گیاه خواری کنید، شله زرد، حلیم بدون گوشت، انواع آش، سوپ یا... غذاهای سبک خام را هم امتحان کنید مثل لقمه نان وخرما، پنیر و سبزی. سالاد سبزیجات، ساندویچهای سبز و... معجزه یادگیری را فراموش نکنید.
انسان هوشمند است یعنی زمانی که از تواناییهای خود درست استفاده نکند یا به روز نشود حس رخوت و خمودگی پیدا میکند. همیشه در حال یادگیری باشیم چه یادگیری نحوه دوخت یا یک کوک گلدوزی یا یادگیری یک ترفند رایانهای یا بازی جدید یا شیوه ساخت کاردستی...»
... قارون کند گدا را
حسن زاده دباره کارهایی که حس خوب مضاعف یا به تعبیری «سینرژی روحی» دارند، میگوید: «در حق دیگران کار نیک انجام دهیم بدون منت. اگر فکر میکنیم به منت گذاشتن، ریا یا آفتهای بعدی دچار میشویم کمکهای ناشناس بهترین شیوه هستند. آزار نرساندن به دیگران و بالابردن آستانه درک و نرنجیدن از دیگران هم خیر خالص و نعمت بزرگی است به تعبیر مردِخدا، مرحوم حاج «اسماعیل دولابی» رمز و راز زندگی این است: «مرنج و مرنجان!» یا به تعبیر حافظ علیه الرحمة: «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروّت با دشمنان مدارا...» لسان الغیب ثمره این بیت را چند بیت بعد این طور میسراید: «هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی/ کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را...»
زنگ تفریح خانه را تو بزن!
قدرت لبخند را جدی بگیریم به دیگران با اخم و عصبی یا کنجکاوانه نگاه نکنیم تا دست کم اگر لبخند دریافت نمیکنیم، انرژی منفی هم نگیریم. این توصیه جهانی است و حسن زاده برای خندیدن در روزهای سخت که ساده هم نیست، راهکاری دارد: «فایل ها، جملات خنده دار و برنامههای شاد را دنبال کنیم. غم برک نزنیم میان فهرست آهنگهای غمگین، پستهای درناک اینستاگرامی یا... موقعیت خنده نداریم؟ بسازیم. بدون بهانه کمی تخمه، شکلات یا هرچه در توان داریم به خانه ببریم و اسم این دورهمی را بگذاریم «ساعت خنده» یا «زنگ تفریح». اجازه بدهیم بچهها در آن ساعت شیطنت و بازیگوشی کنند. فاصله گرفتن از تلفن همراه، دلتنگی برای خانواده، تجربه کردن حس علاقمندی و ارزشمندی برای خانواده و تقویت عزت و اعتمادبنفس سالم از برکتهای همین اوقاتی است که شما بانی رقم خوردن آن شده اید.»
دعای خیر به جای ناله
او راهکارهای دیگری هم برای ارتقای نشاط درونی دارد: «دعای خیر در حق دیگران به خصوص آنهایی که در حق ما بدی میکنند به مراتب موثر و آرامشبخشتر از نفرین و ناله است. نقاشی، آشپزی و عکاسی معمولاً حال آدم را خوب میکند. آراسته باشید، شلختگی خانه و ظاهر، پرش فکر میآورد. معمولاً این تجربه را داریم که وسیلهای در خانه شلوغ گم و اعصاب همه برای دقایقی خرد میشود. با افراد مثبت اندیش بیشتر در تعامل باشیم، منفی بافها انرژی آدم را کم میکنند. جایی که پشت دیگران حرف میزنند، نمانیم. رضایت خدا با این محفلها نیست از طرفی حس بی اعتمادی، ناامنی و منفی بینی را تشدید میکند.»
آدم شاکر بدبخت نمیشود
در کنار شکرگزاری بدبختی غیرممکن است. جمله درخور توجهی است و مشاور درباره آن میگوید: «شکرگزاری از شکر برای چیزهای بزرگ شروع میشود و به لذت بردن و خوشحالی حتی برای چیزهایی کوچک ختم میشود یعنی همان حالِ خوبِ زندگی. فرد شکرگزار اهل گله و ناله نیست و انرژی خود را به باد انتقاد و ناامیدی نمیدهد. به مرور تبدیل میشود به مصداق: شکر نعمت، نعمتت افزون کند/کفر، نعمت از کفت بیرون کند...» خندیدن به زندگی در روزهای سخت، سخت است، اما شدنی. از یک لبخند کوچک، عادتهای خوب کوچک و شکرگزاری شروع میشود و به تغییرات بزرگ میرسد؛ داشتن احساس رضایت از خود و زندگی حتی در اوج سختی ها. به قول قدیمی ها: خنده تیغ روزگار را کُند میکند.
منبع :فارس
انتهای پیام/
ممنون از خانم دکتر .
وقتی آدم ازاین مقاله ها می خونه می فهم که تنها نیست و این حس خوبی به آدم میده.
این جمله خیلی به دلم نشت خنده و خوشی خوشی میآورد واقعا حقیقت دارد ولی انسان فراموشکار است .
این نوشته ها به آدم تلنگر می زند .
سپاس خیلی عالی بود.