کارشناس نفت و انرژی گفت: بازاریابی پس از رفع مشکلات مربوط به سیاستگذاری‌های مدیریتی، گام مهمی برای استفاده بهینه از درآمد‌های نفتی است.

محمدعلی صادقی کارشناس نفت و انرژی، در گفت و گو با  باشگاه خبرنگاران جوان، پیرامون نحوه هزینه کرد درآمدهای نفتی در سالیان گذشته و لزوم تغییر رویه قبلی، اظهار کرد: ایجاد صندوق توسعه ملی در برنامه‌های سوم به بعد پنج ساله توسعه کشور، که البته قبلا نام دیگری داشته است، به این دلیل صورت گرفت که درآمد‌های مازاد نفتی در جایی ذخیره شوند و در مواقعی که ضرورت دارد، مورد استفاده قرار گیرند.

او افزود: متاسفانه اکنون از این درآمد‌ها در قالبی به نام صندوق استفاده نمی‌شود؛ صندوق دارای کارکردی است که نحوه استفاده از ذخایر آن باید با رویکرد افزایش این ذخایر باشد، اما دولت‌ها هر زمان با نوسانات مالی مواجه می‌شوند، دسترسی به این صندوق را برای خودشان یکی از مباهات می‌دانند. در حالی که اگر هم می‌خواهند از این صندوق استفاده‌ای کنند، باید در جا‌هایی هزینه کنند که برگشت سرمایه داشته باشد.

صادقی ادامه داد: به طور مثال، از سال ۱۸۹۰ به بعد، در کشور نروژ حدود یک تریلیون دلار در چنین صندوقی ذخیره سازی کرده اند و هر شخصیت یا شرکتی که بخواهد از ذخایر صندوق نفتی این کشور استفاده کند، با سه درصد سود، این ذخایر را مجددا به صندوق باز می‌گرداند. صندوق توسعه ملی در ایران به این شکل مدیریت نشده است؛ بلکه مانند یک صندوق قرض الحسنه با آن رفتار کرده اند که در مواقع نیاز به دولت‌ها کمک می‌کند.

او تاکید کرد: با این شیوه مدیریتی، در حال از بین بردن اصل سرمایه هستیم؛ در حالی که می‌توانستیم در بخش‌های مختلف اقتصادی از آن استفاده کنیم. یعنی، هر واحد تولیدی که می‌خواهد از منابع این صندوق استفاده کند، باید توجیه اقتصادی و برگشت سرمایه داشته باشد، گردش مالی آن مشخص شود و سودی را هم به صندوق برگرداند، اما اکنون فقط برای بودجه‌های عمومی که اصولا برگشت ناپذیر است، از سرمایه‌های این صندوق استفاده می‌کنیم.

استفاده نشدن بودجه پروژه‌ها در جای واقعی سبب کندی توسعه شد

این کارشناس همچنین گفت: حدود ۷۰ هزار پروژه ناتمام در کشور وجود دارد که در زمان تصویبشان، بودجه‌ای برای آن‌ها اختصاص داده شده، این مسئله نشان می‌دهد برنامه مدونی برای بهره برداری از این پروژه‌ها وجود نداشته است. اگر این پروژه‌ها در زمانی که بودجه برایشان تخصیص داده شد، به موقع راه اندازی می‌شدند، سودآوری نیز می‌داشتند، اما در برخی موارد شاهد هستیم که بودجه برخی پروژه ها، در جای دیگری هزینه و سبب شده که آن پروژه‌ها به سودآوری نرسند.

او تصریح کرد: به طور مثال در یک برهه تاریخی، سرمایه گذاران ژاپنی در پتروشیمی بندر امام، حدود یک میلیارد دلار سرمایه گذاری کرده بودند اما با شروع جنگ، آن سرمایه گذاری دیگر برای ژاپنی ها سودآور نبود. این مسئله به معنای آن است که سودآوری پروژه ها با زمان پیش می رود. همچنین، ۳۰ میلیون دلار هزینه امکان سنجی برای یک پروژه در دولت‌های نهم و دهم انجام دادیم که بر اساس قرارداد با آریاساسول، روزانه ۱۰ هزار بشکه GTL (مخفف Gas To Liquid) تولید کنیم. آن زمان قطر هنوز به این نتیجه نرسیده بود، اما به دلیل حذف این پروژه در دولت وقت، این شرکت نیز به قطر رفت و پروژه را با ۱۹ میلیارد دلار سرمایه گذاری در آن جا اجرایی کرد.

در ادامه گفت: این مسائل نشان دهنده ضعف‌هایی است که در مدیریت بودجه و سیاست‌های کلان کشور وجود داشته است. به طور مثال، نحوه تخصیص یارانه با استفاده از درآمد‌های نفتی، به شکلی بوده که توسعه را در آخرین جایگاه تخصیص این یارانه‌ها قرار داده اند. متاسفانه این منابع در امور غیرقابل بازگشت مثل امور خیریه صرف شده اند؛ در حالی که اگر در امور قابل برگشت خرج می‌شدند، بسیاری از افراد نیازی به دریافت کمک‌های بلاعوض و یارانه پیدا نمی‌کردند.


بیشتر بخوانید:


صادقی در پاسخ به این سوال که به جز نروژ، کشور‌های دیگری که صندوق‌هایی را با استفاده از درآمد‌های نفتی احداث کرده اند، چه عملکردی داشته اند؟، بیان کرد: صندوق‌های نفتی موفقی وجود دارند که اکثرا خصوصی هستند، اما در میان صندوق‌های دولتی، موفق‌ترین صندوق، مربوط به نروژ است. حتی صندوق عربستان نیز، پادشاهی است و با سوخت ارزان برای بخش سطلنتی درآمدزایی می‌کند و هزینه کرد این درآمد‌ها در عربستان، برای بخش‌های تولیدی و عمومی نیست.

صادقی با تاکید بر این که در دولتی مانند نروژ، استخراج نفت تماماً توسط بخش خصوصی انجام می‌شود، گفت: بخش خصوصی در ایران هنوز به رسمیت شناخته نشده است، زیرا ساختار دولت محوری در تمام ابعاد جامعه دیده می‌شود. بخش خصوصی در کشور‌های موفق نفتی، برای امور توسعه‌ای از صندوق نفتی استفاده می‌کنند. در ایران نیز باید مسئولان اجرایی، نقش حاکمیتی خود را ایفا کنند و تصدی گری را به بخش خصوصی بسپرند تا رونق حاصل شود.

بازاریابی گام مهم بعد از سیاستگذاری است

کارشناس سابق مدیریت برنامه ریزی وزارت نفت اظهار کرد: بازاریابی یک مسئله مهم دیگر پس از رفع مشکلات مربوط به سیاستگذاری‌های مدیریتی است. متاسفانه در این زمینه نیز اشتباهاتی در گذشته صورت گرفته که اکنون آثار آن مشاهده می‌شود. به طور مثال، در یک برهه تاریخی، ایران در سانگ یانگ کره جنوبی، آریاساسول آفریقای جنوبی، مَدرَس هندوستان و همینطور سنگال، سرمایه گذاری‌هایی را انجام داده بود که متاسفانه برخی از سهام آن‌ها را به راحتی فروخت. مثلا سهام سانگ یانگ کره جنوبی تنها با ۵ میلیون دلار و سهام آریاساسول با ۷ میلیون دلار به فروش رفت!

او افزود: این سرمایه‌های خارجی در حالی به راحتی فروخته شدند که اگر اکنون در اختیار ایران می‌بودند، می‌توانستند به عنوان بهترین دروازه‌های فروش نفت خام ایران در شرایط تحریمی به شمار روند. متاسفانه اکنون در حوزه دیپلماسی اقتصادی برای بازاریابی نیز، نقص‌های زیادی داریم. مثلا در مدرس، نماینده ایران حضور دارد، اما نقش خاصی از او دیده نمی‌شود؛ به طوری که در حال حاضر، ایران فقط حدود ۱۱ درصد در پالایشگاه مدرس هندوستان سهام دارد و مابقی را سرمایه گذاران آمریکایی به مالکیت خود درآورده اند.

صادقی تاکید کرد: سیاستگذاران ما سرمایه را یک ابزار در نظر می‌گیرند؛ در حالی که در روند توسعه، سرمایه یک هدف است. نباید سرمایه را ابزاری برای توسعه در نظر گرفت، بلکه باید توسعه را با این دید افزایش داد که سرمایه‌ها را حفظ و اشتغال و رفاه ایجاد کنیم. این مسئله به معنای عقلانیت اقتصادی است که متاسفانه در سیاستگذاری‌ها در نظر گرفته نمی‌شود.

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار