امیر عباسی خوشکار کارشناس مسائل بین الملل در گفتوگو با خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره مذاکرات احیای برجام، گفت: تعیین آذرماه ۱۴۰۰ به عنوان نقطه شروع مذاکرات هستهای پس از آغاز ریاست جمهوری دولت سیزدهم نشان دهنده در دستورکار قرار گرفتن استمرار مذاکرات اتمی توسط جمهوری اسلامی ایران با طرفهای غربی است. توافقنامه برجام در سال ۲۰۱۵ حاصل گفتوگوهای چندساله دولت دوازدهم با گروه ۱+۵ بود. این توافقنامه با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ ملغی اعلام شد و با خروج آمریکا از برجام و تشدید فعالیتهای غنی سازی وضعیت ثبات راهبردی برای آمریکاییها دچار نوسانهای امنیتی شد.
وی افزود: آمریکاییها پس از خروج از برجام با تشدید تبلیغات رسانهای و دیپلماتیک به دنبال افزایش فشارهای اقتصادی و سیاسی به جمهوری اسلامی ایران در قالب راهبرد فشار حداکثری بودند تا ضمن عدم اعطای امتیازات اقتصادی به هدف پایان غنی سازی در سایتهای هستهای دست یابند. با تک دورهای شدن دوره ریاست جمهوری ترامپ و بی نتیجه ماندن راهبرد فشار حداکثری فرصت تغییر در راهبرد هستهای آمریکا در برابر برنامه اتمی جمهوری اسلامی ایران فراهم شد.
عباسی ادامه داد: جو بایدن با محور قرار دادن چندجانبه گرایی دیپلماتیک و حفظ تحریمهای دوره ترامپ به دنبال امتیازگیری حداکثری برآمده است. بایدن اهداف سه گانه محدودسازی توانمندیهای موشکی، منطقهای و هستهای جمهوری اسلامی ایران را در قالب سیاست مهار منطقهای ایران با استفاده از ابزارهای عمدتا تحریمی دنبال میکند. در قالب راهبرد تیم سیاست خارجی بایدن مذاکره در چارچوب راهبرد تقابل با جمهوری اسلامی ایران تنها جهت نقد کردن امتیازات واشنگتن مورد استفاده قرار میگیرد؛ لذا در دیدگاه آنها رفع تمامی تحریمهای اقتصادی بدون توافق در مسائل هستهای و موشکی- منطقهای امکان پذیر نیست.
کارشناس مسائل بین الملل اضافه کرد: نامه اخیر ۱۷ جمهوری خواه به بایدن جهت عدم مذاکره با ایران به دلیل حمله پهپادی به پایگاه نظامی آمریکا در همین چارچوب معنا پیدا میکند. به دلیل هزینههای آغاز جنگ جدید در منطقه غرب آسیا و خروج آمریکا از افغانستان تمایل تیم سیاست خارجی بایدن به استفاده از ابزار فشار نظامی به صورت جنگ گسترده و یا محدود در برابر ایران جهت باج گیری حداکثری راهبردی بسیار اندک است؛ لذا ابزار تحریم و فشارهای رسانهای و سیاسی مهمترین حربه راهبرد آمریکا در دوره ریاست جمهوری بایدن باقی خواهد ماند.در سمت دیگر طرف گفتوگو جمهوری اسلامی ایران قرار دارد که مواضع خود را به صورت شفاف و صریح اعلام کرده است.
وی با اشاره به خواستههای راهبردی ایران در حاضر شدن بر سر میز مذاکرات پیش رو گفت: خواسته های ایران عبارتند از نتیجه بخش بودن مذاکرات و منتج به رفع تحریمهای اقتصادی شدن نشستهای آتی، تغییر رفتار مذاکراتی آمریکاییها از مذاکرات فرسایشی به مذاکرات نتیجه گرا با خروجیهای عینی و تضمین شده، رفع تمامی تحریمهای نفتی و بانکی- مالی جهت فروش نفت و برقراری تجارت خارجی و ورود ارز به داخل کشور به صورت مستقیم و عدم ورود آمریکا به حوزههای موشکی و منطقهای در بحث مذاکرات هسته ای است.
عباسی ادامه داد: دولت سیزدهم با نقد رفتار مذاکراتی آمریکاییها با دولت دوازدهم به دنبال آغاز مذاکرات و به پایان رساندن مذاکرات با نتایج ملموس اقتصادی به همراه تضمینهای محکم و بدون اعطای امتیازات موشکی و منطقهای به آمریکاییها است. دستکاری در نقطه ثبات راهبردی و بازدارندگی منطقهای و موشکی خط قرمزی است که توسط نخبگان امنیتی و سیاست خارجی کشور در برابر زیاده خواهیهای طرف آمریکایی مطرح شده است. نیاز راهبردی امریکاییها به محدودسازی توانمندیهای هستهای ایران و نیاز جمهوری اسلامی ایران به عادی سازی فضای تجارت خارجی جهت تامین منابع مالی توسعه داخلی اقتصادی سبب شده است نفس مذاکرات هستهای مورد پذیرش طرفین قرار گیرد. اما انچه از اهمیت تحلیلی برخوردار است نتایج احتمالی مذاکرات پیش رو است.
کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه سه سناریو را میتوان برای آینده و افق پیش روی مذاکرات هستهای ترسیم کرد، اظهار کرد: سناریوی اول بازگشت به توافقنامه برجام در سال ۲۰۱۵ است. در این سناریو آمریکا تحریمهای هستهای را مطابق با توافقنامه برجام رفع میکند و جمهوری اسلامی ایران ضمن پذیرش محدودیتهای غنی سازی هستهای به امتیاز فروش نفت و انتقال ارز به داخل کشور دست پیدا خواهد کرد. سناریوی دوم عدم دست یابی به توافق جدید و تشدید فشارها بر ایران است. در این سناریو همان راهبرد فشار حداکثری ترامپ استمرار پیدا خواهد کرد. سناریوی سوم که سناریوی مطلوب تیم سیاست خارجی بایدن است سناریوی امتیازگیری پلکانی نام دارد. در این سناریو دست یابی به توافق هستهای در گام اول و متعهد سازی ایران جهت ورود به برجامهای منطقهای و موشکی در گامهای بعدی قرار دارند.
وی افزود: در سناریوی سوم اعطای امتیازات ناچیز اقتصادی جهت افزایش انگیزه ایران جهت استمرار مذاکرات در گامهای بعدی فاز اول از گفتوگوها را تشکیل میدهد و فاز دوم و سوم به مسائل موشکی و منطقهای منتهی میشود. دست یابی به توافق در گامهای دوم و سوم شرط تثبیت و استمرار امتیازهای گام اول (هسته ای) خواهد بود. اینکه سناریوی مطلوب طرف ایرانی و آمریکایی متحقق بشود به فرایند استمرار مذاکرات و میزان استقامت و پایداری سازه اقتصاد داخلی کشور بستگی دارد. افزایش مقاومت اقتصادی و تقویت توانمندیها و هوشمندیهای تیم مذاکرات کفه ستادههای راهبردی را به نفع جمهوری اسلامی ایران سنگینتر خواهد کرد.
انتهای پیام/