به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، انرژی هستهای یکی از مهمترین موضوعاتی است که همواره از دغدغههای اصلی دولتها بوده و کشور ما ازسوی ابرقدرتهایی مثل آمریکا که با زیادهخواهیهایش بهدنبال سلب این انرژی از ایران بوده، مورد هجمههای ریزودرشت قرار گرفته است. بدترین تحریمهایی که آمریکا تاکنون بر ایران تحمیل کرده بهدلیل بهانهجوییهایش بر سر انرژی هستهای بوده است.
ایران بهدلیل منابع و معادن غنی اورانیوم که در اختیار دارد همواره سیبل تیراندازیهای ابرقدرتها برای جلوگیری از فعالیتهای هستهای بوده و به استفاده غیرقانونی از این انرژی متهم شده است. وقتی موضوعی به این اندازه در یک کشور اهمیت مییابد، مردم نیز بهعنوان مهمترین ارکان یک جامعه به نحوی با آن مرتبط میشوند و دراینبین نیاز به ارتقای سطح آگاهی مردم درباره این موضوع برجسته شده و اهمیت مییابد.
طی چند روز اخیر، مستندی با عنوان «سهشنبه ۱۴ جولای» روی آنتن شبکه یک سیما رفته که به انرژی هستهای و اتفاقات اخیر رخداده در این زمینه برای کشور پرداخته است. در همین راستا با سید محمدجواد حسینی، فیلمنامهنویس و کارگردان این مستند گفتوگویی کردهایم که در ادامه آن را میخوانید.
*درباره تیم تحقیق و گردآوری اطلاعات توضیح دهید.
پژوهش ۱۵ قسمت از این مجموعه ازسوی مصطفی کبیری در سال ۱۳۹۷ صورت گرفت؛ آقایان مختار بلبلنیا و حسین مهرعلی در کنار کبیری در بسط و گسترش متن مشارکت جدی داشتند. ما بخشی در فیلم داریم به اسم «خلاصهها» که ابتدای هر قسمت خلاصهای از تاریخچه هستهای ارائه میشود که در حین بازنویسی متن که با خودم بود؛ احساس کردم این بخش نیاز فیلمنامه است و آقای مهرعلی زحمت این بخش را کشیدند، بسیار هم در فیلم جواب داده است. بههرحال بخش تحقیق و پژوهش این مجموعه یکی از نقاط قوت اثر و بخشی بسیار جدی است و باید از زحمات گروه تحقیق و پژوهش قدردانی کنم.
*چرا مستند درباره انرژی هستهای است؟
انرژی هستهای در دنیا موضوع حیاتی است و با توجه به تغییرات اقلیمی و عمر محدود سوختهای فسیلی؛ بسیاری از کشورهای دنیا بهدنبال دستیابی به این انرژی بهصورت صلحآمیز هستند، اگرچه دراینبین برخی ابرقدرتهای جهانی از این موضوع در جهت رسیدن به بمب اتمی و تغییر معادلات امنیتی دنیا سود میبرند، اما کشور ما سالهاست صرفا بهدنبال بخش صلحآمیز ماجراست و این را بارها اعلام کرده، اما طی این سالها هم دانشمندان هستهای ما در موقعیتهای مختلف ترور شدند و هم با سیاسیکاری این موضوع را به معیشت مردم و اقتصاد ایران گره زدند.
درواقع دو دهه است که با جوسازی رسانهای میخواهند اینطور به مردم القا کنند که اولا ایران به انرژی هستهای نیازی ندارد و ثانیا ایران با پافشاری بیجا سر موضوع هستهای اقتصاد ایران را دچار بحران کرده است، اما درواقع مردم امروز آگاه هستند و اطلاع دارند که بحث هستهای شوخیبردار نیست و نیاز جدی کشور است. سهشنبه ۱۴ جولای هم در مسیر روشنگری برای موضوع هستهای حرکت کرده است.
*چرا نام این مستند «سهشنبه ۱۴جولای» انتخاب شده و چه کسی آن را انتخاب کرده است؟
سهشنبه ۱۴ جولای، درواقع روزی است که برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام امضا شد و بین کشورهای عضو توافقنامه این تاریخ شناخته شده است؛ روزی که برجام امضا شد تقریبا تمام رسانههای دنیا، ۱۴ جولای را یک روز تاریخی عنوان میکردند. درمورد اسم این مستند بارها بین دوستان نویسنده و تهیهکننده نظرات مختلفی ردوبدل میشد، اما به نتیجهای نمیرسیدیم تا اینکه چهار اسم به تهیهکننده مستند ارائه کردم که یکی از آنها عنوان «۱۴ جولای» بود و گفتم لطفا شما یکی از اینها را انتخاب کنید و ایشان ۱۴ جولای را انتخاب کردند که بعدا خودم «سهشنبه» را به اول اسم اضافه کردم، شد «سهشنبه ۱۴ جولای».
*معیار گزینش بازیگر برای مستند چه بوده است؟
معیار برای انتخاب بازیگر، اتمسفر فیلم و ویژگیهای کاراکتر است، اینکه تا چه میزان میتواند به شخصیت فیلم نزدیک باشد. در اینجا پژوهشگر ما فردی با ظاهری جاافتاده و باتجربه است که احتمالا ظاهری شبیه یک نظامی بادیسیپلین دارد. آقای نجفی نزدیکترین فرد به شخصیت مجموعه را داشتند و با کمک طراحی صحنه و لباس کمک کردیم شخصیت ایشان در فیلم کامل شود و من هم از حضور ایشان رضایت دارم.
*تاکنون چند قسمت از پخش این مستند گذشته و آیا واکنشهای مردمی چطور بوده است؟
تا امروز ۱۱ قسمت از این مجموعه از شبکه اول سیما پخش شده و بازخوردهایی که خود ما داریم یا از طریق روابطعمومی سازمان شنیده میشود، مثبت بوده است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید تاکنون حتی یک نظر منفی درباره این مستند به ما نرسیده و این برای ما خوشایند است؛ البته شبکههای فارسیزبان خارج از ایران واکنشهایی به این مجموعه داشتند که آن هم با توجه به سیاستی که در پیش دارند طبیعی است.
آیا مستند واکنشی ازسوی مسوولان فعلی یا سابق هم داشته است؟
کموبیش واکنشهایی شنیده میشود، اما اینکه در رسانهها بیان نشده هم احتمالا دلایل خاص خودش را دارد. ممکن است درصورتیکه واکنش نشان دهند مردمی که تاکنون کار را ندیدهاند کنجکاو شده و داستان هستهای را دنبال کنند؛ بنابراین شاید فعلا سکوت کردهاند. احتمال دیگر هم این است که آنقدر مشغله برایشان وجود دارد که نمیتوانند ۶ عصر پای تلویزیون بنشینند و مستند را تماشا کنند.
پیشبینی میکنید پس از اتمام پخش سهشنبه ۱۴جولای چه نتیجهای حاصل شده و مخاطب چه مفاهیمی را دریافت کرده باشد؟
پخش این مستند دو دستاورد اساسی میتواند داشته باشد؛ یکی در حوزه تولید مستند و دیگری در موضوع هستهای. در ارتباط با اولی به نظر میرسد این فیلم میتواند مسیری را برای مستندسازی پیشنهاد کند؛ تولیداتی که با استفاده از فرم داستانی و نمایشی؛ محتوا را به مخاطب ارائه کند و بگوید.
قرار نیست صرفا با یک سری تصویر آرشیوی محض، نریشن و یک موزیک انتخابی طرف باشد، البته با توجه به بودجههایی که برای فیلمها در نظر گرفته میشود خیلی از فیلمسازان ما شاید ناگزیر از انتخاب چنین مسیری هستند. باوجوداین ما در این فیلم بهطورجدی به مساله تولید نگاه کردیم. در این پروژه از عوامل حرفهای استفاده شده، در بخش موسیقی آهنگساز خوبی مثل آرش بادپا را داریم که یک موسیقی متناسب با فضای فیلم ساخته یا در تدوین نیما حسندوست زحمات زیادی کشید.
به هر قسمت نگاه کنید تغییر نماها و تنوع پلان داریم. در تصویربرداری، صدابرداری و صداگذاری، صحنه، تیتراژ و... در همه بخشها شما این نگاه حرفهای رو میتوانید ببینید؛ بنابراین مخاطب در مرحله اول یک فیلم سرگرمکننده را میتواند ببیند و در مرحله دوم با قصه روبهرو میشود که قصه پرونده هستهای ایران است. از نشستهای سعدآباد، بروکسل و پاریس در دوره آقای خاتمی گرفته تا مذاکرات فشرده آلماتی و مسکو و ... در زمان آقای احمدینژاد و خلاصه رسیدن به برجام و خروج آمریکاییها از آن؛ و این همان دستاورد دوم این فیلم است که مردم با ریشه مناقشه طی این دو دهه آشنا میشوند.
*درباره مخاطب هدف این مستند هم توضیح دهید؟ آیا هنگام ساخت این مستند جمعیت هدف خاصی مدنظر بوده؟
حتما همینطور است؛ این یک نکته کلیدی است. ابتدا ممکن است تصور شود صرفا کسانی که پیرو رویدادهای سیاسی هستند میتوانند مخاطب این اثر باشند، ولی ما برای این مستند وقت زیادی را صرف کردهایم که دایره مخاطبان را گسترش بدهیم. باید مردم عادی و کوچه و بازار که اتفاقا بسیاری از آنها هم از سیاست زده شدهاند پای این برنامه بنشینند و از ریزودرشت مناقشه هستهای اطلاع پیدا کنند؛ این موضوع یعنی روشنگری که قطعا اثر مثبتی در کف جامعه خواهد داشت.
*پروسه ساخت این مستند چقدر به طول انجامیده است؟
پژوهش این کار نیمه دوم سال ۹۷ انجام گرفت؛ در بهار ۹۸ پروسه نوشتن فیلمنامه، جمعآوری آرشیو فیلم، روزنامه، عکس و اسناد همراه با گرافیک و تولیدات چاپی آغاز شد و تا بهار ۹۹ ادامه داشت. تابستان ۹۹ برای حدود ۴۶ جلسه فیلمبرداری طی ۶۵ روز برنامهریزی داشتیم. تدوین هم اواخر شهریور شروع شد و تا اردیبهشت ۱۴۰۰ ادامه داشت، همزمان جلوههای ویژه هم که مبحث سنگینی بود شهریور به اتمام رسید. صداگذاری هم بهمرور انجام شد تا کار به پخش در ۲۴ مهر رسید.
*آیا کارهایی در راستای سهشنبه ۱۴جولای یا با فضایی شبیه به این کار در موضوعات مختلف ساخته خواهد شد یا نقطه پایان این مستند، پخش قسمت آخر آن است؟
واقعیت موضوع این است که طی این سه سال بهقدری مشکلات عجیب و پیچیده داشتیم که حداقل سهبار این احساس به وجود آمد که ممکن است کار به سرانجام نرسد؛ اما حضور آقای هنرمند در کنار حمایتهای مدیریت محترم شبکه مستند چه در دوره آقای غفوری و چه در زمان آقای یزدی مانع از این شد که مشکلات ما را متوقف کند. درهرصورت ساخت چنین آثاری که حساسیت بسیاری هم دارد بسیار سخت و دشوار است.
چه بسا مسیر تولید آثاری نمایشی از جهاتی هموارتر باشد. با همه اینها در کشور ما جا برای کار در زمینه سینما و تلویزیون در حوزههای فرهنگی وجود دارد. همه اینها به نوع سیاستگذاریهای کلان بستگی دارد و در دورهای که در آن هستیم امیدواریم حمایتها جدیتر از گذشته وجود داشته باشد تا انگیزه کافی برای فیلمسازان و فعالان فرهنگی همچنان زنده بماند.
*همکاری گروه تولید این مستند را چطور ارزیابی میکنید؟
در سوال قبلی عرض کردم؛ یکی از دلایلی که ما توانستیم بر مشکلات فائق شویم حمایتهای آقای هنرمند تهیهکننده و البته مجری طرح آقای بابایی است. اگر به شاکله گروه نگاه کنید اکثر دوستان از حرفهایهای سینما و تلویزیون هستند، طبیعتا این در کیفیت فیلم اثر خودش را میگذارد و باید از زحمات ایشان و گروه تولید تشکر کنم.
سهشنبه ۱۴ جولای، در واقع روزی است که برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام امضا شد و بین کشورهای عضو توافقنامه این تاریخ شناخته شده است.
منبع: روزنامه صبح نو
انتهای پیام/