روز هفدهم ربیع‌الاول عام‌الفیل و در سال ۵۷۰ میلادی سالروز ولادت با سعادت نبی مکرم اسلام حضرت محمد (ص) و امام ششم شیعیان، امام جعفر صادق (ع) است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  روز هفدهم ربیع الاول، روز ولادت با سعادت رسول خدا حضرت محمّد بن عبداللّه (صلی الله علیه وآله) است و معروف آن است که ولادتش در مکّه معظّمه، واقع شده است، و زمان ولادتش هنگام طلوع فجر، روز جمعه، سنه عام‌الفیل بوده است (عام‌الفیل سالی است که ابرهه با لشکرش که بر فیل سوار بودند به قصد تخریب کعبه آمد، ولی همگی نابود شدند). همچنین در چنین روزی در سال ۸۳ هجری قمری، ولادت امام صادق (علیه السلام) واقع شده است و از این جهت نیز بر اهمّیّت این روز افزوده شده است. گرچه آغازماه ربیع الأوّل آمیخته با خاطره غم‌انگیز و اندوه‌بار شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) است، ولی از آنجا که میلاد مبارک حضرت ختمی مرتبت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) مطابق روایت معروف، در هفدهم این ماه و طبق روایت غیر معروف، در دوازدهم آن واقع شده و میلاد حضرت صادق (علیه السلام) نیز در هفدهم این ماه است، ماه شادی و جشن و سرور است.

او را محمد، امین، نبی الرحمة، مصطفی، رسول، اعظم و ... می‌نامند. حضرت محمد (ص) آخرین فرستاده الهی از سوی خداوند متعال است که به واسطه ایشان دین و دستور برای راه آزادی و زندگی برای بشیریت به اکمال رسید. محمدبن عبدالله حدود ۵۳ قبل از هجرت، ۵۷۰ میلادی در مکه چشم به جهان گشودند که آن را عام الفیل نیز می‌گویند. ولادتی که نوید آن را بار‌ها دیگر انبیأ در کتب و فرائق مختلف خود داده بودند و منتظر معجزات ولادت او بودند. اما نه از خانواده عبدالمطلب بزرگ قریش.


وظایف مؤمنان نسبت به رسول اکرم (ص)
آیت الله سید محمدمهدی میرباقری به تببین وظایف مؤمنان نسبت به رسالت الهی پرداخت و گفت: قوم یهود بر این عقیده بود که رسالت در این خاندان استمرار داشته باشد؛ اما در قرآن آمده است که خداوند بهتر می‌داند که رسالت خود را کجا قرار دهد.

آیت الله میرباقری با بیان اینکه خداوند تکالیف متعددی را بر عهده بندگان و مؤمنان گذاشته است، گفت: ایمان قلبی به تعالیم و معارف پیامبر اکرم (ص)، مهر و محبت به حضرت و تسلیم قلبی نسبت به دستورات نبی اکرم از جمله وظایف مؤمنان نسبت به رسالت الهی است.

باید محبت و معرفت درونی انسان به پیامبر اسلام بیش از مهر به خانواده، بستگان و اطرافیان خود باشد و همچنین رضایت باطنی ار همیاری و مجاهدت در رکاب رسول خدا داشته باشد.

محبت و مهر تنها یک امر باطنی نیست بلکه باید بروز و ظهور خارجی داشته باشد و در عمل انسان نشان داده شود.

وی با بیان اینکه مؤمنان باید تسلیم محض امر و دستور حضرت نبی اکرم (ص) باشند، گفت:

انسان باید هم در ظاهر تابع دستورات رسول گرامی اسلام (ص) بوده و همچنین در فهم و عقل و معرفت نیز تسلیم حضرت نبی اکرم (ص) باشد.

جناح و جریان‌های مختلف در جامعه مؤمنان وجود دارد که گاهی میان آن‌ها درگیری و اختلاف نظر‌هایی به وجود می‌آید، باید مؤمنان در نهایت تابع و تسلیم حکم و قضاوت رسول اکرم (ص) در ظاهر و باطن باشند.

از اقدامات پیامبر (ص) در زمینه وحدت امت اسلامی تا کمالات امام صادق (ع) در بیانات آیت‌الله بهجت

اقدامات پیامبر (ص) در زمینه وحدت امت اسلامی
در رابطه با وحدت بین شیعه و سنی چه روایاتی داریم و این وحدت تا چه حدی باید باشد؟

-در پاسخ به سؤال فوق، ابتدا اشاره‌ای گذرا به پیشینه و اهمیت مسأله وحدت در زمان پیامبر اکرم (ص) و امیر المؤمنین علی (ع) می‌کنیم و سپس به روایاتی که از آن دو بزرگوار (ع) نقل شده است، می‌پردازیم و در پایان نیز بیاناتی از امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری در این باره ذکر می‌کنیم:

۱- ایجاد وحدت مذهبی در زمان پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع)
قبایل ساکن مدینه سال‌ها با یکدیگر نزاع و اختلاف داشتند و یهودیان با سوء‌استفاده از این اختلافات بر آن‌ها سلطه سیاسی یافته بودند، پیغمبر اکرم (ص) پس از هجرت به مدینه و قبول رهبری، با پیمان‌هایی میان آن‌ها همبستگی و الفت برقرار کردند، که یکی از مهم‌ترین این پیمان‌ها، اولین قراردادی بود که بین پیامبر و طوائف و قبایل موجود یثرب بسته شد و بعضی آن را نخستین قانون اساسی مکتوب جهان دانسته‌اند.

این تدبیر بهترین روش برای به وجود آوردن وحدت و همبستگی دینی بود، چرا که وحدت میان قبایل درگیر، حقوق اجتماعی یهودیان و نیز مهاجران مسلمان را تضمین می‌کرد و از سوی دیگر، این پیمان‌ها مقدمات تشکیل یک وحدت سیاسی و حکومتی را فراهم می‌آورد.

به عنوان نمونه در مفاد قرار داد بین مسلمین به روشنی قید شده بود که مسلمین امت واحده‌ای، جدای از مردم دیگر هستند، «أنهم اُمه واحده من دون الناس» و ارتباطی بین مسلمانان و کافران نیست و بین مسلمانان نباید جدایی باشد. حال برای روشن شدن مطلب به بعضی از موارد قرار داد یاد شده اشاره می‌کنیم:

ـ مسلمین در برابر ظلم و تجاوز، توطئه و فساد با هم متحد خواهند بود.

ـ تمامی گروه‌ها (که به جنگ مشغول‌اند) به ترتیب وارد جنگ خواهند شد و جنگیدن به یک گروه (دوباره پشت سرهم) تحمیل نخواهد شد.

ـ اگر اختلافی بین مسلمین بروز کرد، مرجع حل آن، خدا و رسول خدا خواهند بود.

ـ مسلمین، فرد مقروض و مدیونی را که قرض او سنگین است، رها نخواهند ساخت، بلکه او را کمک می‌کنند.

به هر حال، باید چنین نتیجه گرفت که کوشش برای ایجاد حساسیت مشترک دینی یکی از شاخص‌ترین راه‌حل‌های پیامبر اکرم (ص) در جهت تحقق وحدت اسلامی شمرده می‌شود.

اما بعد از رحلت پیامبر اکرم، اختلافات شدیدی میان مسلمانان پدید آمد، امام علی (ع) با روح بلندی که داشت به وظیفه بالاتر از خلافت ظاهری پرداخت و به جای اینکه جنگ و جدال به راه بیندازد و خود را از جمع مسلمانان کنار بکشد و با توطئه‌کنندگان همدست شود، با تقوای الهی مردم را از تفرقه به اتحاد فراخواند و فرمود: «ای مردم! امواج فتنه‌ها را با کشتی‌های نجات (علم، ایمان، اتحاد) در هم شکنید و از مسیر اختلاف و پراکندگی دوری نمایید و تاج تفاخر و برتری‌جویی را از سر بردارید. (دو کس راه صحیح را پیمودند) آن کس که با داشتن یار و یاور و نیروی کافی به پا خاست، پیروز شد و آن کس که با نداشتن نیروی کافی کناره‌گیری کرد، مردم را راحت ساخت»

حضرت علی (ع) که تنها هدفش حفظ اسلام و پایه اساسی آن یعنی وحدت بود با خلفا بیعت کرد و از آنجا که روحش بالاتر از آن بود که بخاطر مقامات دنیوی کینه کسی را به دل گیرد با آنان صمیمانه رفتار کرد و در نتیجه این صبر انقلابی، آنچنان وحدتی میان مسلمانان به وجود آورد که مسلمانان به‌جای جنگ و اختلاف داخلی به صدور انقلاب عظیم اسلامی پرداختند.

همین وحدت باعث پیروزی و پیشرفت آنان شد، بطوری که در مدت بسیار کوتاهی دو امپراطوری عظیم و پهناور روم و ساسانی را تصرف کردند، اگر آن حضرت این وحدت و آرامش را به وجود نمی‌آوردند، محال بود که این همه پیشرفت و فتوحات نصیب مسلمانان گردد.

از اقدامات پیامبر (ص) در زمینه وحدت امت اسلامی تا کمالات امام صادق (ع) در بیانات آیت‌الله بهجت

۲. روایاتی پیرامون وحدت و پرهیز از تفرقه و پراکندگی
قرآن خطاب به مسلمین می‌فرماید: «واعتَصموا بحَبلِ اللهِ جمیعاً و لاتَفَرَّقوا» و همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید». درباره اینکه منظور از «حبل الله» چیست؟ مفسران احتمالات مختلفی ذکر کرده‌اند: بعضی می‌گویند منظور از آن قرآن است و بعضی می‌گویند اسلام، و بعضی دیگر گفته‌اند منظور خاندان پیامبر و ائمه معصومین هستند.

ولی این تفسیرها، هیچ کدام با یکدیگر اختلاف ندارند، زیرا منظور از ریسمان الهی هرگونه وسیله ارتباط با ذات پاک خداوند است، خواه این وسیله، اسلام باشد، یا قرآن، یا پیامبر و اهل بیت او و به عبارت دیگر تمام آنچه گفته شد، در مفهوم وسیع «ارتباط با خدا» که از معنی «حبل الله» استفاده می‌شود، جمع است.

مرحوم علامه طباطبایی در ذیل آیه فوق روایتی را از پیامبر اکرم (ص) نقل می‌کند که ایشان می‌فرمودند: «حبل الله» که از آسمان به زمین کشیده شده، همان کتاب خداست و در حدیثی دیگر نیز فرموده‌اند: این قرآن سبب رابطه‌ای است که یک طرفش به دست خدا و سر دیگرش به دست شماست، پس به آن تمسک کنید که اگر تمسک کنید نه هرگز از بین می‌روید و نه هرگز تا ابد گمراه می‌شوید.

پیامبر اکرم (ص) همچنین فرمودند: «کسی که یک وجب از جماعت خارج شود، قلاده اسلام را از گردن خود باز کرده، مگر آنکه دوباره به جماعت برگردد و کسی که از دنیا برود در حالی که در تحت رهبری کسی که جامعه را رهبری می‌کند نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است».

این روایات و روایات دیگر که در ذیل آیه مذکور، در این تفسیر و تفاسیر دیگر آمده است، همچون آیه فوق و آیات دیگر، دستور به وحدت داده‌اند و از تفرقه و پراکندگی نهی کرده‌اند که در ذیل به چند مورد دیگر از روایاتی که دستور به وحدت و همبستگی داده‌اند اشاره می‌شود:

الف ـ پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «المؤمنون کالنفس الواحده»: مؤمنان همچون یک روحند.

ب ـ و نیز فرمودند: افراد با ایمان نسبت به یکدیگر همانند اجزای یک ساختمانند که هر جزئی از آن جزء دیگر را محکم نگه می‌دارد».

ج ـ آن حضرت (ص) همچنین فرمودند: «مَثَل افراد با ایمان در دوستی و نیکی به یکدیگر همچون اعضای یک پیکر است که، چون بعضی از آن رنجور شود و به درد آید، اعضای دیگر را قرار و آرامش نخواهد بود».

د ـ امیر المؤمنین علی (ع) می‌فرماید: همیشه همراه جمعیت‌های بزرگ باشید که دست خدا با جماعت است و از پراکندگی بپرهیزید که انسان تک و تنها بهره شیطان است، چونانکه گوسفند تنها طعمه گرگ»

هـ -همچنین آن حضرت فرمودند: «آنچه را که پیوند جمعیت با آن گره خورده است رها مکنید».

همه این روایات، توصیه به وحدت و همبستگی و پرهیز از تفرقه دارند، وحدت در صورتی محقق می‌شود که در بین افراد اعتقادات مشترک لحاظ شود و بر روی آن‌ها پافشاری شود و البته اعتقادات غیر مشترک را فراموش نکنند بلکه به مرور زمان در مورد آن بحث شود تا حقیقت روشن گردد، شیعه و سنی هم چنین هستند. برای ایجاد وحدت باید روی مشترکات (قرآن، پیامبر اکرم، ...) همت گماشته شود و سپس در مورد غیر مشترکات (مثل امامت علی (ع) و فرزندانش) بحث شود تا حقیقت روشن گردد.

۳. سخنانی از معمار انقلاب حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری
امام خمینی (ره) در وصیتنامه سیاسی ـ الهی خود اینگونه فرموده‌اند که: علماء اعلام و خطباء محترم کشور‌های اسلامی دولت‌ها را دعوت کنند که از وابستگی به قدرت‌های بزرگ خارجی خود را رها کنند و با ملت خود تفاهم کنند در این صورت پیروزی را در آغوش خواهند کشید و نیز ملت‌ها را دعوت به وحدت کنند و از نژادپرستی که مخالف دستور اسلام است، بپرهیزند و با برادران ایمانی خود در هر کشوری و با هر نژادی که هستند، دست برادری دهند که اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده و اگر این برادری ایمانی با همت دولت‌ها و ملت‌ها و با تأیید خداوند متعال روزی تحقق یابد، خواهید دید که بزرگترین قدرت جهان را تشکیل می‌دهند.

به امید روزی که با خواست پروردگار عالم این برادری و برابری حاصل شود؛ و نیز می‌فرمایند: توصیه اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان به ویژه در عصر حاضر آن است که در مقابل این توطئه‌ها (استعمارگران) عکس‌العمل نشان دهند و به انسجام و وحدت خود و به هر راه ممکن افزایش داده و کفار و منافقان را مأیوس نمایند.

مقام عظمای ولایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در رابطه با اهمیت و حدود وحدت می‌فرمایند:
«نکته‌ای که من مکرر بر آن پا می‌فشارم، این است که در بین فرق اسلامی یک نقطه وجود دارد که در آن نقطه، هیچ اختلاف بین فرق اسلامی نیست ... و آن محبت و ارادت به نبی مکرم اسلام است. این، یک نقطه اجتماع و اتحاد است و روی آن بایستی تلاش بشود... امروز مسلمانان وحدت اسلامی را جدی بگیرند. وحدت اسلامی هم معنایش معلوم است.

مقصود این نیست که مذاهب، در یک مذهب حل بشوند، بعضی‌ها برای اینکه اتحاد مسلمین را تحصیل نمایند، مذاهب را نفی می‌کنند، نفی مذاهب، مشکلی را حل نمی‌کند: اثبات مذاهب، مشکلات را حل می‌کند. همین مذاهبی که هستند، هر کدام در منطقه خودشان، کار‌های معمولی خودشان را انجام بدهند:، اما روابطشان را با یکدیگر حسنه کنند».

از اقدامات پیامبر (ص) در زمینه وحدت امت اسلامی تا کمالات امام صادق (ع) در بیانات آیت‌الله بهجت

سیره امام‌صادق (ع) در روزهای سختی
امام صادق (علیه السلام) در روز ۱۷ ربیع الاول سال ۸۳ هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود. پدر گرامی آن حضرت، امام محمد باقر (علیه السلام) و مادر ارجمندش ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است. نام شریفش جعفر و لقب معروفش صادق و کنیه اش ابوعبدالله است.

امام صادق (ع) که به اقتضای زمان، زندگی را بر خاندان خود توسعه داده بود، یک وقت اتفاق افتاد که نرخ خواربار ترقی کرد و قحط و غلا پدید آمد. به خادم خود فرمود: چقدر آذوقه و گندم ذخیره موجود داریم؟ عرض کرد: زیاد داریم، تا چند ماه ما را بس است.

فرمود: همه آن‌ها را ببر و در بازار به مردم بفروش. گفت: اگر بفروشم دیگر نخواهم توانست گندمی تهیه کنم. فرمود لازم نیست، بعد مثل سایر مردم روز به روز از نانوایی تهیه خواهیم کرد، و دستور داد از آن به بعد خادم نانی که تهیه می‌کند نصف جو و نصف گندم باشد، یعنی از همان نانی باشد که اکثر مردم استفاده می‌کردند. فرمود: من تمکن دارم به فرزندان خودم در این سختی و تنگدستی نان گندم بدهم، اما دوست دارم خداوند ببیند من با مردم مواسات می‌کنم.

کمالات امام صادق (ع) در بیانات آیت‌الله بهجت
علم، دانش، درایت، سخنوری، قدرت روحی، شجاعت و سایر کمالات شخصیتی و معنوی امام جعفر صادق علیه السلام به اندازه‌ای است که هر کسی که با ذره‌ای از شخصیت والای آن حضرت را بشناسد، به آن اقرار می‌کند؛ چه شیعه و محب اهل بیت علیهم السلام باشد و چه نباشد. این موضوع نکته‌ای است که با مرور بخش‌هایی از زندگی و سیره امام صادق علیه السلام و برخورد مدم از اقوام گوناگون و با تفکرات و رویکرد‌های مختلف مشخص می‌شود و به هیچ عنوان قابل انکار نیست.

بخش‌هایی از سخنان گهربار آیت‌الله العظمی محمدتقی بهجت رحمه‌الله علیه را در مورد سبک زندگی، اما صادق علیه السلام و روایات و احادیث ارزشمند آن حضرت را مورد بازخوانی قرار داده است. آن طور که این عالم بزرگوار شرح داده است، روزی ابوحنیفه به خدمت امام صادق علیه السلام وارد شد. حضرت سؤال‌های متعدد از او نمود و او در جواب همه آن‌ها گفت: «وَ اللهِ ما أَدْرِی، وَ اللهِ ما أَدْرِی؛ به خدا سوگند نمی‌دانم، به خدا سوگند نمی‌دانم.» هنگامی که ابوحنیفه از خدمت آن حضرت بیرون آمد، در دهلیز خانه می‌گفت: «أَعْلَمُ الناسِ وَ لَمْ نَرَه عِنْدَ عالِمٍ! از همه مردم عالم‌تر است، با اینکه ما او را نزد هیچ عالِمی ندیده‌ایم» یعنی درس ناخوانده، ولی عالم‌تر است.

آری، من کتاب‌های پیامبران گذشته علیهم السلام را دارم!
عبدالله بن حسن که قائل به وصایت و امامت امیرالمؤمنین و امامان بعد از ایشان نبود، برای امام صادق علیه السلام ـ چنان که در کافی روایت شده است ـ پیغام می‌فرستد که: «أَنَا أَشْجَعُ مِنْک وَ أَسْخی مِنْک، وَ أَنَا أَعْلَمُ مِنْک؛ من از تو شجاع تر، بخشنده‌تر و داناتر هستم».

حضرت در جواب او فرمود: اینکه می‌گویی: «أَنا أَشْجَعُ مِنْک» هنوز جنگی به پا نشده تا معلوم شود تو بیشتر شمشیر می‌زنی یا من، و اینکه می‌گویی: «أَنا أَسْخی مِنْک»، سخی کسی است که از مورد صحیح به دست آورد و در مورد خود و به جا مصرف کند، نه اینکه بی‌جا زیاد بدهد و یا اینکه از هر راهی به دست آورده باشد؛ و اینکه می‌گویی: «أَنَا أَعْلَمُ مِنْک»، جدت علی بن ابی‌طالب علیه السلام هزار مملوک داشت که آن‌ها را در راه خدا آزاد کرد، نام پنج تن از آنان را یاد کن. او نتوانست پاسخ دهد و در جواب حضرت گفت: «أَنْتَ رَجُلٌ صُحُفِی؛ تو با کتاب‌ها سروکار داری.»

امام صادق علیه السلام جواب داد: «إِی وَاللهِ، صُحُفُ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی وَ عِیسی وَرِثْتُها مِنْ آبائِی علیهم السلام؛ بله به خدا سوگند چنین است، [منتهی]کتاب‌ها و صحف حضرت ابراهیم و موسی و عیسی را که از پدرانم علیهم السلام به ارث برده‌ام.»

شبیه همین حرف را ابوحنیفه به امام صادق علیه السلام گفت، هم او که مخالف آن حضرت و مدعی اعلمیت بود!

شخصی به خدمت امام صادق علیه السلام آمد و عرض کرد: نزد ابوحنیفه بودم، درباره مسئله‌ای فتوا داد، به او گفتم: امام صادق علیه السلام برخلاف تو می‌گوید، او به من گفت: «أَنَا أَعْلَمُ مِنْهُ، أَنَا لَقَیتُ الرجالَ وَ سَمِعْتُ مِنْ أَفْواهِهِمْ، وَ جَعْفَرُ بن مُحَمد صُحُفِی؛ من از او داناتر هستم؛ زیرا من اساتید فراوان دیده و از سخنان آنان بهره برده‌ام، و جعفر بن محمد با کتاب‌ها سروکار دارد.»

حضرت فرمود: راست می‌گوید؛ زیرا «قَرَأْتُ صُحُفَ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی؛ من کتاب‌ها و صحف حضرت ابراهیم و موسی علیهماالسلام را خوانده‌ام.»

از اقدامات پیامبر (ص) در زمینه وحدت امت اسلامی تا کمالات امام صادق (ع) در بیانات آیت‌الله بهجت

سختی و بلا برای اهل ایمان
در روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ آمده است: «مؤمن و بلا هم، چون کفه ترازو هستند، هر چه بر ایمانش افزوده شود، بر بلا و مصیبتش افزوده می‌شود.» (بحارالانوار، جلد ۶۴، صفحه ۲۱۰) و نیز فرمود: «اهل حق همیشه در سختی هستند، ولی مدت آن کوتاه، و سرانجام آن آسایش و راحتی همیشگی در جهان جاوید است.»

لزوم ناراحتی برای گرفتاری شیعیان و دعا برای فرج مسلمانان
آیا درست است در حالی که شیعیان در معرض حمله هستند و به نابودی کشانده می‌شوند، در مستحبات تأمل کنیم که آیا مثلاً حضرت امام صادق علیه السلام در دعای هر روز و بعد از فریضه ماه رجب: «یا من أرجُوهُ لِکُلِّ خَیرِ» (بحارالانوار، جلد ۹۵، صفحه ۳۹۰) از اول دعا، انگشت سبابه خود را حرکت می‌داد، یا فقط در هنگام گفتن جمله «یا ذَالجَلالِ وَ الاکرام» با این که «یَلوذُ بِسبابته الیُمنی»؛ (با انگشت سبابه دست راست اظهار تضرع و مسکنت می‌نمود).

قید دعا نیست بلکه امر راجحی (یعنی مستحب در مستحب و به نحو تعدد مطلوب است) است که در تمام ادعیه می‌شود انجام داد. اما نباید ناراحت باشیم و دعا کنیم و فرج مسلمانان را بخواهیم. هنگامی که یک خلخال از پای ذمیه‌ای بیرون آورند، حضرت امیر- علیه السلام- فرمود: «فَلَو أَنَ اَمرَءاً مُسلِماً ماتَ مِن بَعدِ هذا أسَفَاً، ما کانَ بِهِ مَلوماً» (بحارالانوار، جلد ۳۴، صفحه ۶۴) اگر شخص مسلمانی از شدت ناراحتی بر این ماجرا جان دهد، به هیچ وجه سزاوار ملامت و سرزنش نیست. یعنی اگر بمیرد، جا دارد.

اهمیت یاد خدا در همه حال
در کتاب کافی به نقل از امام صادق علیه السلام آمده است: «ثلاث لاتطیق‌ها هذه الامة ... و ذکر الله علی کل حال» (بحارالانوار، جلد ۷۱، صفحه ۳۹۵) سه چیز است که این امت توان آن را ندارند... تا این که می‌فرماید: و یاد خدا در هر حال.

در روایت دیگر می‌فرماید: «لا اقول سبحان الله و الحمدلله، و ان کان ذکرا و لکن ذکره عند حلاله و حرامه» (بحارالانوار، جلد ۷۲، صفحات ۳۴، ۳۵ و ...) مقصود من گفتن سبحان الله و الحمدلله نیست، هرچند این هم ذکر است، بلکه منظور من یاد خدا به هنگام {پیش آمدن} حلال و حرام است.

اعتراف ابوحنیفه در برابر دانش امام صادق علیه السلام
راوی می‌گوید: در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم که ابوحنیفه وارد شد، حضرت سؤال‌های متعدد از او نمود و او در جواب همه آن‌ها گفت: «وَ اللهِ ما أَدْرِی، وَ اللهِ ما أَدْرِی؛ به خدا سوگند نمی‌دانم، به خدا سوگند نمی‌دانم.»

هنگامی که از خدمت آن حضرت بیرون آمد، در دهلیز خانه می‌گفت: «أَعْلَمُ الناسِ وَ لَمْ نَرَه عِنْدَ عالِمٍ! از همه مردم عالم‌تر است، با اینکه ما او را نزد هیچ عالِمی ندیده‌ایم» یعنی درس ناخوانده، ولی عالم‌تر است!

بر ما لازم است که به فرزندان آنان هم احترام کنیم، چه امامی باشند و یا غیر امامی، به جز امامزادگانی که پرچمی بلند کرده‌اند؛ «أَخْرَجَ رایةً» این گونه امامزادگان در احترام و تجلیل به دیگر اولاد ائمه علیهم السلام ملحق نمی‌شوند؛ زیرا می‌دانستند که خون خود و طرف دارانشان در کشته شدن و کشتن به هدر می‌رود.

منبع: جهان نیوز

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
عمار
۱۵:۱۸ ۰۲ آبان ۱۴۰۰
السلام علیک یا رسول الله ص مددی . السلام علیک یا امام صادق ع مددی . لبیک یا رسول الله ص . التماس دعا و صلوات .
آخرین اخبار