به گزارش خبرنگار حوزه حقوقی- قضایی گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، رویکردها و دیدگاههای مختلفی درباره کار وجود دارد که روابط کار و انجام آنرا در ابعادهای مختلف توصیف و تحلیل میکنند هدف از این رویکردها، تدوین قوانین درست برای کار است؛ موضوع کار از حیث اینکه انسانها بر اساس نیازهای خود بدون اینکه سن و سالی مبنا باشد، وارد هر شغلی میشوند و برای جلوگیری از آسیبهای مختلف روحی و جسمانی، قوانین، نظریهها و رویکردهای گوناگونی از طرف صاحبنظران ارائه شده است.
رویکرد جامعهشناسی کار بیان میکند که انسانها برای زنده ماندن نیاز به کار کردن دارند آنها با کار کردن خود نیازهای اساسی مانند پوشاک، مسکن، خوراک و دیگر ضروریات زندگی خود را فراهم و تولید میکنند از طرفی انسانها بر اساس غریزه ذاتی، کاملا اجتماعی هستند و این موضوع کمک میکند تا برای برطرف کردن نیازهای خود، در کنار هم دیگر کار کنند جامعهشناسی کاری علمی است که زوایای مختلف زندگی اجتماعی کارگران را مورد مطالعه و دنبال میکند.
از نظر این دیدگاه، هرگونه فعالیت اجتماعی که نیازمندهای مادی، معنوی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی انسان را تامین کند، در چارچوب جامعهشناسی قرار میگیرد بنایراین کار پایه و اساس روابط اجتماعی یک فرد را تشکیل میدهد و نمایان کننده موقعیت اجتماعی فرد در جامعه است و بر اساس تعاریف بالا، کار را میتوان از مهمترین بخشهای زندگی انسان قلمداد کرد.
کارل هاینریش مارکس اقتصاددان آلمانی، کار را اینگونه تعریف میکند، کار عبارت است از فرآیندی که میان انسان و طبیعت برقرار میشود و انسان روند شکل گرفته را دچار تحول و تحت نظارت قرار میدهد. بر اساس این دیدگاه انسان با انجام حرکات و فنون مختلف، تغییراتی را در طبیعت به وجود میآورد.
کار را میتوان به انواع مختلفی مانند کار فکری، کار دستی، کار تولیدی و غیر تولیدی، کار مجانی یا غیر مجانی و کار با مزد تقسیم کرد؛ بنابراین کار به معنای تلاش و کوشش است که انسان برای تولید کالا و ارائه خدمات، نیروی خود را در آن راستا هزینه میکند که فعالیتها ممکن است بر اساس یکی از تقسیمات فوق یا ترکیبی از آنها باشد که هر دو شکل معنای کار را تحقق میبخشد.
مورد بعدی رویکرد سیاسی و اقتصادی کار است که هدف هر نظامی در جهان، تثبیت و تحکیم عدالت در کشور به شمار میآید تا همه شهروندان با توجه به ظرفیتی که دارند، از امکانات در دسترس بطور مساوی بهرمند شوند. آنگونه که شواهد بیان میکنند، در بیشتر کشورهای دنیا، تقسیم جامعه به طبقهبندیهای مختلف و نوعی سلسله مراتب مربوط است و طبقه اجتماعی که ماهیت اقتصادی دارد، آن گونه تعبیر میشود که انسانها به لحاظ داشتن ارزشهای مشترک، جایگاه اجتماعی، فعالیتها و میزان ثروت، آداب معاشرت و عوامل دیگر نظایر آن، با یکدیگر متفاوت باشند؛ بنابراین طبقات اجتماعی بر حسب مالکیت، کار و جایگاه انسان در اقتصاد مانند طبقه کارگر و مدیر مشخص میشود. جامعه صنعتی در آغاز قشر مزد بگیر را ایجاد کرد و بعد آنچنان رشد کرد که در راس کار جامعه قرار گرفت که در نهایت برخوردها، تضادها، شباهت و تفاوتها را با گروههای اجتماعی دیگر ایجاد کرد.
در ادبیات اقتصاد سیاسی با واژه پرولتاریا proletarius که به معنای فرزند است ارتباط داریم. این کلمه در قرن ششم پیش از میلاد در امپراطوری رم معنا پیدا کرد و بر اساس منابع تاریخی به موجب قانون، همه طبقات باید با پرداخت مالیات و خدمات سربازی به دولت خدمت کنند و آنان که توانایی انجام این دو عمل را نداشتند، باید فرزندان خود را به خدمت دولت درآوردند. این کلمه در سده دوم کم رنگتر شد و در سده پانزدهم و شانزدهم دوباره پیدیدار شده و در سده نوزدهم افراد سوسیالیست مانند کابه، لویی بلان و پرودون آن را به کار بردند. مقصود از کلمه پرولتاژ، طبقه کارگرانی است که مالک هیچ وسیلهای نیستند ونیروی کار خود را برای تامین زندگی به فروش میرسانند.
از دیدگاه سوسیالیستی کار، قلمرو آزادی از نقطهای معنا پیدا میکند که او مجبور است برای ارضای نیازهای خود کار کند. فرد به تدریج در کارهایی که انجام میدهد، بازتابی از خود را میبیند و از طریق آنچه که حاصل کار او است، به توان و ظرفیت کامل خود به عنوان یک انسان پی میبرد بنابراین موضوع از نظر این دیدگاه اینکه انسان خود را کاملتر حس کند.
روانشناسی در حوزههای مختلف وارد شده و نتیجههای جامع و با اهمیتی را برای بهتر شدن شرایط رقم زده است. از جمله دستاوردهای روانشناسی مربوطه به حوزه روابط کار، محیط کار و شرایط کار است که تحت عنوان روانشناسی کار نام برده میشود؛ بنابراین رویکردهای کار، نظریههایی از صاحب نظران حوزههای اقتصادی، اجتماعی را شامل میشود که بر اساس این دیدگاهها روابط کار، محیط کار و شرایط کار در جوامع بشری به طرق مختلف اجرا میشود.
بیشتر بخوانید
انتهای پیام/