به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در حال حاضر که جوامع بشری گرفتار بیماری کرونا است، رابطه شر و دعا در جامعه جهانی بهطور عموم و در جوامع ایمانی بهطور خصوص، دارای اهمیت است. امروزه سؤالاتی ـ مانند اینکه آیا در جامعۀ کنونی با پیشرفت علم و تکنولوژی دیگر نیازی به دعا برای درمان بیماریها هست؟ آیا دعا جایگزین مداوای مادی بیماری میشود؟ ـ مطرح است. در مقاله پیشرو تاکید شده که سنت الهی، بر درمان بیماریها به وسیله داروها است و عدم رجوع به آن، نشانه عدم عقلانیت است؛ اما دعا نیز با فراهم بودن جمیع شرائط در درمان برخی بیماریها مؤثر است و این تأثیر در راستای قانون اسباب و مسببات و از سنن دیگر الهی در درمان بیماریها است. علاوه بر این کارکردهای دیگری برای دعا مانند در امان بودن از وسوسههای شیطان، کسب آرامش، امید به زندگی و تقویت سیستم ایمنی بدن، وجود دارد.
بیشتربخوانید
تاریخ و پیشینه بحث از شرور به بلندای تاریخ انسان است. در حوزه دینپژوهی، بحث شرور و راز و فواید آن و نیز رابطه آن با وجود خداوند و صفات او و توجیه اخلاقی وجود شر، از مسائل بسیار مهمی است که ذهن متفکران را همواره به خود مشغول کرده است. معضل شر و درد و رنج، ابعاد و جنبههای مختلفی دارد که پژوهشگران در طول تاریخ به آن پرداختهاند؛ اما رابطه شر و درد و رنج و دعا از مسائلی است که کمتر بدان پرداخته شده است. اهمیت این بحث زمانی دو چندان میشود که جامعه جهانی را بیماریای به نام کرونا درگیر خود ساخته است. جامعۀ ایمانی نیز علاوه بر گرفتاری در مواجهه با این بیماری، گرفتار برخی از شبهات در این زمینه نیز شده است. شبهاتی از قبیل اینکه فلسفه ادعیه در رفع بیماریها چیست؟ آیا در جامعه کنونی که علم و تکنولوژی پیشرفت شگرفی کرده است، دیگر نیازی به دعا برای درمان یا بهبود بیماریها هست؟ آیا واقعاً دعا جایگزین مداوای مادی بیماری میشود؟ آیا ادعیه موجود در درمان برخی از بیماریها، بهسخرهگرفتن جامعۀ پزشکی محسوب نمیشود؟ پاسخ به چنین شبهاتی از چند جهت دارای ضرورت است:
الف) محافظت از دین در مقابل شبهات.
ب) محافظت از ایمان مردم متدین.
ج) گرایش به دین مخصوصاً دین اسلام بهواسطه آشکار ساختن فلسفه ادعیه در کلام معصومان (ع)؛ بنابراین این نوشتار جامعه هدفی به گستره تمام بشریت دارد. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی درصدد پاسخ به این سؤال اصلی است که ادعیه در بهبود و درمان شرور و درد و رنجها، مخصوصاً در مورد بیماری کرونا چه جایگاهی دارد؟
در کتابهای ادعیه، دعاهای مناسب هر درد و بیماری وجود دارد. مثلاً برای درد دندان و آزاد شدن از زندان و رفع ضرر و زیان. حال سؤال این است که فلسفۀ این دعاها چیست؟ آیا در دنیای معاصر با رشد علم پزشکی و تکنولوژی باز به این دعاها نیازمندیم؟ و یا اینکه بسیاری از مردم هنگام بیماری و رنج برای نمونه کرونا به حضرات ائمه معصومین (ع) متوسل میشوند؟ آیا توسل، در هنگام درد و سختی امر درستی است؟ حتی برخی از افراد، کار را بدانجا کشاندهاند که در برخی اجتماعات دانشجویی این دعاها را به سخریه گرفتهاند. آیا در ورای این دعا و توسلات فلسفه و حکمتی وجود ندارد؟
برای پاسخ به این سؤالات، نکاتی را ذکر میکنیم:
هدف از بعثت پیامبران
در اسلام، هدف بعثت پیامبران، توحید و یکتاپرستی و عبادت خداوند یگانه و کمال مطلق است. آدمی تنها از طریق توحید و عبادت خداوند و اطاعت از قوانین و دستورات او و انجام اعمال نیک و رشد فضایل و کرامت اخلاقی و پرهیز از پیروی شیطان و طاغوت و رذایل او است که به کمال واقعی خود نائل میشود.
قرآنکریم در اینباره میفرماید: «در حقیقت، در میان هر امتى فرستادهاى برانگیختیم [تا بگوید:]خدا را بپرستید و از طاغوت [= فریبگر]بپرهیزید. پس، از ایشان کسى است که خدا [او را]هدایت کرده و از ایشان کسى است که گمراهى بر او سزاوار است. بنابراین در زمین بگردید و ببینید فرجام تکذیبکنندگان چگونه بوده است». (نحل: ۳۶)
و یا در آیه دیگر میفرماید: ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ؛ (ذاریات: ۵۶) «جن و انس را نیافریدم، جز براى آنکه مرا بپرستند».
«عبد» از نظر لغت عرب به انسانی گفته میشود که سر تا پا، تعلّق به مولا و صاحب خود دارد، ارادهاش تابع ارادۀ او و خواستش تابع خواست او است. به تعبیر دیگر عبودیت، نهایت خضوع و تذلل در برابر کسی است که انسان اعتقاد به الوهیت او داشته باشد. به همین دلیل تنها کسی میتواند معبود باشد که نهایت انعام و اکرام را کرده است و او کسی جز خدا نیست. بنابراین عبودیت، نهایت اوج تکامل یک انسان و قرب او به خداست. عبودیت، اطاعت بیقید و شرط و فرمانبرداری در تمام زمینههاست و بالاخره عبودیت کامل آن است که انسان جز به معبود واقعی، یعنی کمال مطلق نیندیشد، جز در راه او گام برندارد و هر چه غیر اوست را فراموش کند. این است هدف آفرینش بشر که خدا برای وصول به آن، میدان آزمایشی فراهم ساخته و علم و آگاهی به انسان داده و نتیجه نهایی آن غرق شدن در اقیانوس رحمت الهی است (تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ص ۳۸۶ و ۳۸۸)؛ بنابراین علت اینکه در قرآنکریم علت آفرینش، عبادت ذکر شده است (ذاریات: ۵۶)، این است که جز این راه راهی برای رسیدن به کمال نهایی نیست.
استاد جوادی آملی در این زمینه میگوید: «در نظام تکوین هر معلولی بندۀ علت خود است، در حدوث و بقاء از آن پیروی میکند و در ذات و صفت و فعل، فرمان آن را میبرد، هیچگونه گسستگی در رشته علیّت راه ندارد، عناوین اسلام، تسبیح، سجده، عبودیت و اطاعت که در قرآن آمده همه ناظر به همین مطلب است، بر اثر حکمت خدای سبحان هیچ کاری بیهوده از او صادر نمیشود، چون خداوند حکیم است و هر حکیمی کارش را با هدف انجام میدهد، پس کار خداوند دارای هدف است و بر اثر غنای ذاتی او هیچ چیزی نمیتواند هدف ذات حق باشد، زیرا لازمهاش آن است که ذات بدون آن هدف کامل نبوده و با نیل به آن کامل شود، در حالی که واجبالوجود عین کمال صرف و نامحدود است، در نظام تشریع، هدف، تکامل عبادی انس و جن است و اگر انسان که دارای روح مجرد عقل است، آن را شکوفا کند و از همراهان خود سبقت بگیرد، خودش هدف بسیاری از موجودات مادون قرار میگیرد... و در مجموع میتوان یقین شهودی به معارف را هدف نهایی آفرینش انسان دانست» (حکمت عبادات، جوادی آملی، ص۲۴).
عبادت، بهترین شیوه شکرگزاری
خداوند متعال مخلوقات خویش اعم از جنیان و انسانها را به صفحه عالم هستی آورده و انواع و اقسام نعمتها را برای بهرهبرداری آنها آفریده است؛ بنابراین طبق قاعدۀ عقلی لزوم شکر منعم، بر آنها لازم است تا شکر منعم را بهجا بیاورند و عبادت، بهترین شیوه برای این شکرگزاری است. البته بهترین شکل شکرگزاری و عبادت به گونهای است که خود منعم (خداوند متعال) آن را معین کرده باشد که در شرایع آسمانی آمده است. از سوی دیگر عبادت مستلزم شناخت واقعی خداوند و تبعیت از کمالات واقعی و اجتناب از رذایل است. اگر همه کارهای انسان صبغۀ الهی پیدا کند، عنوان عبادت بر آنها صدق میکند و اگر در اسلام نماز مورد تأکید فراوان قرار گرفته است، به این دلیل است که در نماز واقعی تمام وجود انسان، اعم از جهات بدنی و ظاهری و جهات ذهنی و قلبی و باطنی، در خدمت خدا قرار میگیرد و نیز در واقعیت آن، اجتناب از رذایل نهفته است (البته قصه عبادت ظاهری و منافقانه متفاوت از عبادت واقعی خداست). از اینرو، خدا و راه او و هر چه را که ما را به مقام قرب الهی برساند، نیکو و خیر است.
شیطان، مظهر انحراف و اغواگری
شیطان مظهر انحراف و اغواگری انسانها است که اگر ما لحظهای از کید وسوسههای شیطانی غافل شویم، ممکن است از راه الهی که همان راه مستقیم است، فاصله بگیریم. شیطان اعلام کرده است که من همه انسانها را اغوا و گمراه میکنم، مگر بندگان مخلص خدا را که بر آنها سلطه ندارم. (سوره ص: ۸۲ ـ ۸۳)
و نیز شیطان، اعمال نادرست را بهگونهای زینت میدهد که ممکن است، در هر لحظه ما را از مسیر توحید و راه درست منحرف گرداند. (عنکبوت: ۳۸)
بنابراین انسان دائماً باید با بصیرت هر چه تمام، مواظب کید و مکر شیطان باشد و در این راه تنها به خدا پناه برده از او مدد بگیرد.
عقلانیت مؤمنانه
خداوند انسان را به نیکوترین شکل آفریده (تین: ۴) و همه وسایل مورد نیاز رشد مادی و معنوی را در اختیار او قرار داده است تا با استفاده از آنها بتواند مقدمات رشد و کمال خود را تأمین کند.
در حوزه نیازهای مادی، قرآن میفرماید: «و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است به سود شما رام کرد، همه از اوست. بهطور قطع در این [امر]براى مردمى که مىاندیشند نشانههایى است». (جاثیه: ۱۳)
اگر انسان برای رفع نیازهای مادی خود نتواند به اندازه توانایی خود و به نحو مناسب از جهان پیرامون خود استفاده کند، باید در عقلانیت او تردید کرد. برای مثال خداوند برای استفاده از نور و حرارت، خورشید را خلق کرده است: «اوست کسى که خورشید را روشنایى بخشید و ماه را تابان کرد و براى آن منزلهایى معین کرد تا شماره سالها و حساب را بدانید». (یونس: ۵)
حال کسی را در نظر بگیرید که در شب ظلمانی، بدون استفاده از نور میخواهد مطالعه کند. شما در مورد او چه فکر میکنید؟ میگویید خداوند، خورشید را برای روشنایی انسانها خلق کرده است، شما میتوانید با استفاده از پرتو خورشید، مطالعه کنید.
خداوند جهان مادی و انسان را آفریده است و لازمه این جهان مادی، حرکت و رشد و تزاحم و ناسازگاری است. اجزای جهان ماده نمیتوانند بدون حرکت و تضاد و تزاحم، به کمال واقعی خود نائل شوند و لازمۀ این حرکت، درد و رنج است. وجود آتش در مجموع خیر است و میتواند برای زندگی آدمیان مفید باشد؛ اما گاه زیان نیز میرساند و درد و رنج نیز میآفریند.
فارابی، فیلسوف بزرگ اسلامی در اینباره میگوید: «خدا که در قدرت و حکمت و علم خود تام است، تمامی افعال او کامل و بدون نقص و عیب است. آفات و شروری که عارض اشیای طبیعی میشود، ضروری عالم ماده و طبیعی است. عالم ماده نمیتواند خیر
محض را بپذیرد». (تعلیقات، فارابی، تحقیق: جعفر آلیاسین، ص ۴۶)
از اینرو، انسان در طول زندگی خود ممکن است دچار انواع بیماریها و درد و رنج شود. خداوند برای رفع درد و رنج تا حد ممکن وسایل و ابزارهای بهبودی آن بیماری را در این عالم فراهم کرده است که باید از آنها استفاده کرد. حال اگر انسان دچار بیماری و درد و رنج شود و برای رفع آن از داروهای طبیعی و خودساخته بشری استفاده نکند، در عقلانیت او باید تردید کرد و اگر آن فرد، عامدانه از داروها و ابزارهای مناسب برای حفظ جان خود استفاده نکند، به احتمال زیاد مصداق نوعی خودکشی است که مورد ملامت قرآن قرار گرفته است: «خود را با دست خود به هلاکت میفکنید». (بقره: ۱۹۵)
تفکر نادرست
بسیاری از فیلسوفان و متفکران، رنج و درد را با شر همسان میدانند که به نظر درست نیست. درد و رنج یک واقعیتی است، اما بد و شر دانستن آن، نیازمند یک جهانبینی و ایدئولوژی و نیز دیدگاه فلسفی است که بر اساس آن، در باب رنج و سختی به داوری
بپردازیم.
کسانی که عاشق و مشتاق علم و دانش و یا کسب عنوان قهرمانی در رشته خاص ورزشی و یا کسب مهارت و یا استقلال و آزادی کشور خود از یوغ متجاوزان و استعمارگران هستند، رنج و سختی زیادی را برای نیل به اهداف خود مشتاقانه متحمل میشوند و آنها را به جان میخرند و در مسیر نیل به هدف، همین سختیها، لذتبخش است و هیچگاه آنها را شر و بد نمیدانند. اصولاً انسان به هر میزان که درد و سختی را در مسیر کسب فضایل تحمل کند، به همان میزان این فضایل و بالتبع لذت آن، نصیب او خواهد شد؛ بنابراین درد و رنج و شر دو مقوله متفاوتند و به قول آن فیلسوف رواقی،ای رنج هر چند مرا بیازاری، ولی من تو را شر و بد نمیدانم. یا عقیله بنیهاشم حضرت زینب کبری (س) با اینکه در حادثۀ عاشورا، رنج و سختی جانگداز و طاقتفرسایی را متحمل شد، با این حال بر اساس دیدگاه الهی و عرفانی خود اعلام میدارد که «ما رأیتُ الّا جمیلاً»؛ من غیر از زیبایی، چیزی را مشاهده نکردم. (لهوف، ابنطاووس، ص ۹۴)
شرور و کرونا و ادعیه معصومان (ع)
حال بر اساس مطالبی که بیان شد به اصل بحث میپردازیم. خداوند، انسانها را به نیکوترین شکل ممکن آفریده است و از سر حکمت و لطف و مهربانی، همۀ وسایل رشد مادی و معنوی را هم در اختیار او قرار داده است. خداوند از انسان خواسته است که از راه مستقیم تبعیت کند و همواره مواظب مکر و وسوسههای شیطان باشد تا او را از مسیر مستقیم منحرف نگرداند. اما خداوند برای رشد معنوی انسان، او را با انواع وسایل ممکن آزمایش میکند. چنانکه میفرماید: «آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها مىشوند و مورد آزمایش قرار نمىگیرند، به یقین کسانى را که پیش از اینان بودند آزمودیم تا خدا آنان را که راست گفتهاند معلوم دارد و دروغگویان را [نیز]معلوم دارد» (عنکبوت: ۲ ـ ۳)؛ و یا در آیه دیگر میفرماید: «و بهطور قطع شما را به چیزى از [قبیل]ترس و گرسنگى و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مىآزماییم و مژده ده شکیبایان را». (بقره: ۱۹۵)
از آیات قرآن بر میآید که خداوند در این دنیا ما را با انواع رنجها و مصیبتها آزمایش میکند. البته رنج و مصیبت به خودی خود شر نیست. آنها هنگامی شر میشوند که ما را از راه خدا باز بدارند.
در زمانی که ما با رنج و مصیبت آزمایش میشویم، شیطان دست به کار میشود و با انواع وسوسهها سعی میکند ما را از خدا دور سازد. مؤمنان واقعی کسانی هستند که در این آزمایشها فریب شیطان را نمیخورند و پناه به خدا میبرند.
آیات قرآن به ما آموزش میدهد که در این مواقع؛ یعنی در هنگام رنج و مصیبت و وسوسههای شیطانی به خدا پناه ببریم و خدای ناکرده به انحراف کشیده نشویم (اعراف: ۲۰۰؛ فصلت: ۳۶).
حال به سراغ دردها و ناراحتیهای انسان میرویم. در برخورد با دردها و بیماریهایی که برای انسان عارض میشود شیوههای مختلفی وجود دارد که باید مورد تبیین و توضیح واقع شود.
شیوۀ طبیعی و رایج برخورد با دردها
در این شیوه برخورد با دردها و بیماریها، انسان از امکانات و داروهای موجود طبیعی (و غیرطبیعی) در این دنیا که خداوند متعال در اختیار او قرار داده است استفاده میکند. این نوع برخورد روشی عاقلانه و یکی از سنتهای جاری الهی در عالم است. اساساً نظام جهان بر پایۀ زنجیره اسباب و مسببات سامان گرفته و جریان دارد. در این نظام هر معلولی علت یا عللی دارد. حوادث طبیعی، چه سودمند و چه زیانبار، دارای زمینهها و عللی است که از آن تخلف نمیکند. البته علل حوادث در علتهای مادی منحصر نیست و بسیاری از حوادث طبیعی زمینهها و علل معنوی هم دارد؛ هرچند علل معنوی همواره توسط علل مادی اثر میکند. مثلاً بیاعتنایی به امور اخلاقی، ظلمها و حقکشیهای فراگیر، ممکن است موجب کاهش باران و خشکسالی شده و از این راه بر رشد منفی نیازمندیهای غذایی یک جامعه تأثیر منفی بگذارد. بر این اساس سنتهای الهی در همه جای جهان به یک منوال است و استثنایی در آن نیست. حتی در اموری که ما آن را استثنا میپنداریم، باز براساس سنت و سببی انجام میگیرد.
از اینرو مراجعه به متخصصان در هر علمی طبق روال طبیعی زندگی در عالم دنیا است. اساساً مراجعه به متخصصان در هر علمی از سنن جاری در عالم دنیا قلمداد میشود. همانطور که انسان در هنگام خرابی خودروی خویش بدون هیچ تأملی سراغ تعمیرگاه رفته و درست شدن آن را متوقف به دعا و توسل نمیکند، در امور پزشکی نیز چنین است. روال طبیعی زندگی بر این منوال است که انسان به پزشک مراجعه کند؛ بنابراین در صورت ابتلا به هر بیماری از جمله بیماری کرونا، عقلانیت انسان اقتضا میکند به مداوای مادی آن بپردازد و اگر شخصی جهت رفع بیماری خود از داروها و معالجه که تجربه بشری است استفاده نکند، مثل کسی میماند که در شب ظلمانی به مطالعه بپردازد و این روشی به دور از عقلانیت است.
شیوه غیرطبیعی و نادر
قبل از توضیح این شیوه، ذکر مقدمهای ضروری است که راههای درمان بیماریها منحصر در راههای شناخته شده، رایج و طبیعی نیست؛ بلکه راههای دیگری وجود دارد که غیرطبیعی و البته نادر است و این موارد استفاده از دعاها و توسل به خداوند متعال است. نباید تصور کرد که این شیوه، ناقض اصل علیت و اسباب و مسببات است؛ زیرا علل، منحصر در علل شناخته شده و مادی نیست. در عالم هستی علل غیرطبیعی، معنوی و شناخته نشدهای وجود دارد که باعث ایجاد معلولات متناسب با خویش میشود. با توجه به این نکته درمان بیماریها منحصر در شیوه طبیعی و رایج در عالم هستی نیست؛ بلکه شیوه دیگری در درمان بیماریها وجود دارد که در برخی از انسانها تحقق مییابد. این راه که استفاده از دعاها و توسل به خداوند متعال است دارای شرایط خاص خود است که معمولاً برای انسانها شناخته شده نیست. این شیوه نیز یکی دیگر از سنن الهی است که در عالم جاری است؛ اما سنت رایج و معمول نیست. وجود روایات و دعاهای زیادی که در کتب ادعیه در درمان بیماریها وجود دارد و نیز مشاهدۀ بیماران متعددی که بدین وسیله بیماری خویش را درمان کردهاند، اثباتگر این شیوه در برخورد با بیماریها است.
البته کارکردهای دیگری نیز برای دعا و توسل در هنگام بیماریها وجود دارد که مبارزه با وسوسههای شیطان و آرامشدهی از آن جمله است.
در هنگام سختی و درد و مصیبت، شیطان فعال میشود و سعی میکند ما را با انواع وسوسهها از خدا و راه او جدا کند. در این مواقع است که دعاهای وارده کارساز است. به تعبیری در جریان این دردها از وساوس شیطانی به خدا پناه میبریم که البته به معنای نادیده گرفتن درمان مادی بیماری نیست. نفس توجه به خدا که خلقت و تدبیر همه موجودات به دست اوست و توسل به حضرات ائمۀ معصومین (ع) فینفسه میتواند اراده و توکل ما را قویتر سازد و حتی گاهی آن بیماری را نیز شفا دهد؛ بنابراین کارکرد دعاها در هنگام بیماری توجه به توحید و پرهیز از وساوس شیطانی است که خدای نکرده این بیماری و درد ناشی از آن بهگونهای نباشد که ما را از مسیر توحید و اعمال صالح باز دارد.
افرادی که این دعاها را خدای ناکرده به سخریه میگیرند، به ناروا فکر میکنند که این دعاها جایگزین مداوای مادی بیماری است. در صورتی که دعا، تأمینکننده جنبه توحیدی و معنوی بیماری است که سعی دارد انسان را در این آزمون الهی موفق بدارد.
در این ادعیه تمام تکیه بر روی اصل مهم توحید و اسماء و صفات الهی است؛ اصلی که یکی از اهداف بزرگ ارسال تمام انبیای الهی بوده است (نحل: ۳۶).
کارکرد دیگر دعا و توسل به معصومان (ع) آرامشدهی، اطمینان خاطر، امید و قدرت روحی به بیماران است. دعاها بیماران را در برابر نگرانی و پریشان حالی و استرس ناشی از ترس بیماری یاری میکند. در این راستا رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود بهمناسبت روز درختکاری و هفته منابع طبیعی در تاریخ ۱۳/۱۲/۹۸ که از صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش شد، ضمن تأکید بر رعایت توصیهها و دستورالعملهای مسئولان در خصوص پیشگیری و فراگیری آلودگی کرونا فرمودند: «از این دستورها نباید تخطی شود؛ چرا که خداوند ما را موظف کرده است در قبال سلامت خود و دیگران احساس مسئولیت کنیم؛ بنابراین هرچه به سلامت جامعه و جلوگیری از شیوع این بیماری کمک کند، «حسنه» و هرچه به شیوع آن کمک کند، «سیئه» است».
رهبر انقلاب اسلامی در این راستا در توصیهای دیگر همگان را به توسل و توجه به پروردگار فراخواندند و گفتند: «البته این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگتر از آن نیز وجود داشته است، اما بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزکار، برای دفع بلاهای بزرگ بسیار امیدوارم؛ چرا که توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبیمکرم اسلام (ص) و ائمه بزرگوار (ع) میتواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند!»
امروزه در روانپزشکی، پزشکی و روانشناسی مدرن اثبات شده که منشأ بسیاری از بیماریهای جسمی و از جمله بیماریهای صعبالعلاج، نابسامانیهای روانی مثل استرس، اضطراب و افسردگی است. بیماریهای روانتنی، بیماریهای جسمی با منشأ روانی است. از اینرو اگرچه رعایت اصول و مسائل بهداشتی اهمیت دارد، اما به تنهایی نمیتواند بیماریها را از بین ببرد. مشکلات روانشناختی موجب تضعیف سیستم ایمنی بدن شده و بدن را در برابر بیماریها آسیبپذیر میکند. اعتقادات دینی، دعا، مناجات با خدا و توسل به ارواح پاکان علاوه بر آثار معنوی و تکوینی، عامل مهمی در آرامش، امید و احساس تسلط بر زندگی است و به تقویت سیستم ایمنی بدن کمک فراوان میکند. افراد بیدین و مذهب، به سبب اینکه در بحرانها ممکن است خود را ببازند و احساس استرس و ناامیدی کنند، نسبت به مؤمنان در برابر بیماریها آسیبپذیری بیشتری دارند.
برای نمونه روانشناس برجسته مغربزمین کارل گوستاو یونگ (۱۸۷۵ م ـ ۱۹۶۱ م) در اینباره میگوید:
«در میان همه بیمارانم که در نیمه زندگی خود بودند؛ یعنی بالای ۳۵ سال حتی یکی وجود نداشت که مشکل او پس از نومیدی از همه وسایل دیگر، یافتن چشماندازی دینی به زندگی نبوده باشد. با اطمینان میتوان گفت که هر یک از آنان بیمار شده بودند؛ زیرا چیزی را از دست داده بودند که ادیان زنده هر عصر به پیروان خود آموخته بودند و هیچ یک از آنان تا هنگامی که دیدگاه دینی خود را از نو باز نیافتند، واقعاً شفا پیدا نکردند». (تفکر دینی در قرن بیستم، مک کواری، ترجمه بهزاد سالکی، ص۱۶۵)
بنابراین با تأمل و دقت در دعاهای مخصوص بیماری، نتیجه میگیریم که اولاً یکی از سنن الهی در درمان بیماریها، همین دعاها هستند که البته به صورت نادر و با فراهم شدن جمیع شرایط تحقق مییابد. ثانیاً توحید و ابعاد آن در همۀ احوال حتی در هنگام بیماری، باید مدنظر باشد و نباید هیچگاه از یاد خدا غافل شد. یاد خدا در هنگام بیماری هم اراده انسان را قویتر و هم ابعاد توحید را بر او آشکار میسازد و هم عاملی برای دوری از وسوسههای شیطانی است که در قرآن سفارش شده است (فلق: ۱ ـ ۲) و ثالثاً ادعیه، عامل مهمی برای آرامش، اطمینان خاطر، امید و قدرت روحی و احساس تسلط بر زندگی است و به تقویت سیستم ایمنی بدن انسان
میانجامد.
جمعبندی
از این مقاله نتایج ذیل بهدست میآید:
۱. از نظر اسلام، کمال واقعی انسان، در یکتاپرستی و انجام تکالیف الهی است.
۲. از نظر اسلام، شیطان مظهر اغواگری و انحراف انسانها است که انسان با استمداد از خدا و یاد معاد باید از وسوسههای شیطانی خود را ایمن سازد.
۳. خداوند، نظام هستی را مسخر انسان کرده است و انسان باید از نعمات الهی کمال استفاده را بنماید.
۴. درد و رنج با شر همسان نیست، چهبسا رنجهایی که انسان مشتاقانه آنها را طلب میکند.
۵. در برخورد با بیماریها شیوه طبیعی و رایج، مراجعه به پزشکان و استفاده از داروهای موجود طبیعی (و غیرطبیعی) است و این شیوه از سنن الهی است و عدم استفاده از این شیوه نشانه عدم عقلانیت انسان است.
۶. درمان بیماریها به وسیله دعاها یکی دیگر از سنتهای الهی است که به صورت نادر و با فراهم شده جمیع شرایط تحقق مییابد.
۷. از کارکردهای دیگر دعا در امان ماندن از وسوسههای شیطان و آرامشدهی و امیدبخشی و افزایش قدرت روحی و احساس تسلط بر زندگی است و نیز به تقویت سیستم ایمنی بدن انسان میانجامد.
منبع: روزنامه کیهان
انتهای پیام/