ولی کالجی پژوهشگر ارشد مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری و کارشناس مسائل قفقاز در گفتوگو با خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در ارزیابی سخنان رئیسجمهور آذربایجان درباره ایران و واکنش به برگزاری رزمایش فاتحان خیبر ایران در مرزهای این کشور، اظهار کرد: همه مسائلی که ظرف یک الی دو ماه اخیر اتفاق افتاده ریشه در جنگ سال گذشته آذربایجان و ارمنستان و توافقنامه آتشبسی دارد که بین این دو کشور و با مشارکت روسیه امضا شد، چراکه این توافق نامه کلی است و در خیلی وارد جزئیات نشده و ابهاماتی دارد. یکی از ابهامات توافق مسکو این است که مختصات مسئله کریدور نخجوان در آن مشخص نشده است.
وی افزود: بازگشت مناطق هفتگانه اطراف قرهباغ به آذربایجان به ویژه مناطقی مثل لاچین، پس از ۳۰ سال ارمنستان را با جمهوری آذربایجان همسایه کرده است، به این معنی که مرزبندیهایی که در حدود مرزی که قرار بود پس از فروپاشی شوروی انجام شود با تاخیر در حال انجام است و این مشکلاتی که اکنون در مسیر بین منطقه گوریس - گاپان رخ داده به این دلیل است که کنترل ۲۴ کیلومتر از این منطقه به دست جمهوری آذربایجان افتاده و همین وضعیت جدید است که باعث میشود ارمنستان و آذربایجان از سال گذشته بارها تنش و درگیری مرزی پیدا کنند، چراکه در این منطقه مراتع، معدن طلا، چشمه و برخی روستاهایی وجود دارد که تعیین حدود نشده است.
کالجی با اشاره به راه حل منطقی و پایدار که هم مشکل ایروان و باکو را حل کند و هم مشکلی برای کشور ما ایجاد نشود و مسیر ترانزیتی و امنیت خودروها و شهروندان ما تامین شود، توضیح داد: در این حوزه ارمنستان و جمهوری آذربایجان با مشارکت روسیه و ایران باید یک موافقت نامه تکمیلی در ادامه موافقت نامه آتشبس سال گذشته را تصویب کنند و این موضوعات اختلافی از جمله جزئیات کریدور نخجوان، لاچین و مسیرهای ترانزیتی را مشخص کنند. برای مثال لاچینی که اکنون دولت باکو به آن معترض است، در توافقنامه آمده برای دسترسی شهروندان ارمنستان به آذربایجان تعیین شده، اما حال سوال این است که آیا کامیونهای ایرانی هم میتوانند از این مسیر استفاده کنند یا خیر؟ اگر قرار است منعی وجود داشته باشد باید مکتوب شود، همچنین ابهام دیگر این است که کریدور نخجوان - آذربایجان از چه مناطقی از ارمنستان عبور میکند و آیا این مسیر فقط جاده است یا ریلی نیز خواهد بود؟ اینها باید ابهام زدایی شود و تا زمانی که فضای ابهام وجود دارد این مسائل و مشکلات رخ میدهد.
کارشناس مسائل منطقه با بیان اینکه در داخل کشورمان حساسیت نسبت به تحولات مربوط به ایروان و باکو از جهت حضور جمعیت ارامنه و آذریها بسیار بالا است، گفت: مسائل تاریخی از جمله قرارداد ترکمنچای به این حساسیت دامن میزند و شما دیدید که سخنرانی سال گذشته رئیسجمهور ترکیه چه واکنشهایی را در کشورمان به همراه داشت. در نتیجه باید نسبت به همه موضوعات مبهم توافق مسکو مذاکره صورت گیرد. در حقیقت ۳۰ سال پس از فروپاشی شوروی، رهبران این کشورها باید به سطحی از بلوغ رسیده باشند که این مسائل را از طریق گفتوگو و پای میز مذاکره حل کنند.
پژوهشگر ارشد مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری در پاسخ به این سوال که در سالهای گذشته همواره شاهد بیان مواضع خصمانه، ناقض تمامیت ارضی کشورمان و مداخلهجویانه از سمت نمایندگان مجلس آذربایجان و شبکههای خصوصی این کشور بودهایم، گفت: تردیدی نیست که روابط آذربایجان و ترکیه استراژیک و قوی است و بعد از جنگ اخیر نیز بر عمق آن افزوده شده است؛ ترکیه و آذربایجان خود را دو کشور پیروز جنگ دوم قرهباغ میدانند و از موضع بالا به مناسبات قفقاز نگاه میکنند، اما اینکه نسبت به ایران که طی ۳۰ سال گذشته قرهباغ را بخشی از حاکمیت جمهوری آذربایجان دانسته و در جریان جنگ سال گذشته هم به صراحت این موضوع را اعلام کرده چنین موضعگیری صورت بگیرد جای تاسف دارد.
وی افزود: کمکهای ایران به مردم نخجوان در جریان جنگ اول قرهباغ به هیچ عنوان قابل انکار نیست و در یکسال گذشته نیز بارها دولت آذربایجان از مواضع ایران تشکر کرده، اما موضوع این است که برخورد نامناسب با کامیونداران ایرانی آن هم در حالی که نزدیک به ۳۰ سال و از زمان جنگ اول قرهباغ که ارتباط زمینی نخجوان با آذربایجان قطع شد، میگذرد و تمام کامیونداران جمهوری آذربایجان و شهروندان نخجوان از مسیر آذربایجان شرقی ما زمینی و با هزینه خیلی پایین تردد کردهاند و طی این سال حتی یک مورد توقیف و مزاحمت و بازداشت اتفاق نیفتاده است، بسیار جای تامل دارد.
کالجی با بیان اینکه رزمایش مشترک آذربایجان، ترکیه و پاکستان که پیش از رزمایش ایران صورت گرفت، نقض کنوانسیون دریای خزر بود که در آن صراحتا عنوان شده حضور کشورهایی به جز کشورهای حاشیه دریای خزر به منظور رزمایش غیرقانونی است، گفت: بحث این بوده که دریای خزر دریایی غیرنظامی است و این منظور تنها متوجه ناتو و غرب نیست، بلکه هر کشوری به جز ۵ کشور ساحلی دریای خزر را شامل میشود.
کارشناس مسائل منطقه ادامه داد: همچنین این نکته هم باید در رابطه با رزمایشی که در منطقه شمال غرب برگزار کردیم مدنظر قرار بگیرد که رزمایشها در ایران توسط ستاد کل نیروهای مسلح و شورای عالی امنیت ملی و با موافقت رهبر انقلاب طبق یک برنامه زمان بندی در طول سال اجرا میشود و به این دلیل که وسعت ایران زیاد است این مانورها در مناطق مختلف کشور و به منظور آمادگی نیروهای مسلح صورت میگیرد و هیچ فرقی نمیکند شمال غرب یا شمال شرق باشد.
پژوهشگر ارشد مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری تصریح کرد: اکنون وضعیتی که بعد از سقوط افغانستان به دست طالبان رخ داده و موج مهاجران و تحرکات پکک در مرزهای غربی و تحرکات اسرائیل در قفقاز چنین رزمایشی را میطلبد. برگزاری مانور نظامی در داخل مرزهای ایران حق حاکمیتی کشورمان است و به هیچ کشوری ارتباط پیدا نمیکند، حالا آقای علی اف میگوید چرا ما در ۳۰ سال گذشته رزمایش نداشتیم که اینگونه نیست و در این مدت ما بارها و بارها رزمایش داشتیم و تازگی ندارد که برای برنامه خاصی در این مقطع رزمایش برگزار کنیم و این طبق زمانبندی ستادکل نیروهای مسلح است.
وی درباره حضور رژیم صهیونیستی در منطقه قفقاز و نگرانی از تاثیر لابیهای این رژیم در تحولات منطقه، اظهار کرد: روابط باکو و تلآویو مسئله پنهانی نیست، اما در روابط آذربایجان با رژیم صهیونیستی که در خصوص سایر کشورهای منطقه هم صدق میکند این است که این رابطه در بعد دوجانبه تا آنجایی به خودشان مربوط میشود که پیامدها و آثار آن متوجه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران نشود.
کالجی ادامه داد: حضور رژیم صهیونیستی به ویژه در مناطق تازه الحاق شده به خاک جمهوری آذربایجان که در مجاورت مرزهای ایران است حتی در قالب شرکتهای عمرانی و مخابراتی ایجاد حساسیت خواهد کرد و دولت باکو باید این ملاحظه داشته باشد و اگر واقعا رابطه با ایران را در قالب برادری و دوستی میخواهند باید به این حساسیتها توجه داشته باشند که نگرانی ایران این است که از این شرکتها برای پوشش جاسوسی و کارهای خرابکارانه علیه کشورمان استفاده نشود که البته مسبوق به سابقه است و این با آن سطح روابط باکو-تهران در تناقض خواهد بود.
انتهای پیام/