به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، محمد هادی مشیری پیرامون تاثیر حضرت «رقیه (س)» در گسترش پیام قیام عاشورا گفت: حضرت «رقیه (س)» دختر بچهای ۳ ساله بودند ایشان در محرم سال ۶۱ تاثیری ارزنده بر پیام قیام عاشورا داشتند و توانستند حقایق مهمى از قیام عاشورا را برای جامعه آشکار کنند.
سختی که بر حضرت «رقیه (س)» از کوفه تا شام گذشت
وی در همین راستا ادامه داد: در سراسر دنیا اصول خاصی برای رفتار با اسرا وجود دارد و این مهم حتی شامل رفتار با اسرا در زمان گذشته نیز بوده و برای این منظور چهارچوبهای خاصی در نظر گرفته میشده، اما از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام هیچ یک از این قوانین و یا چهار چوبها برای رفاه حال اسراى کاروان کربلا در نظر گرفته نشد، اسرای کربلا در نهایت سختی به سوی شام بردند این رفتار توهین آمیز برای کودکانی همانند حضرت «رقیه (س)» بسیار سخت بود در طول راه زیر آفتاب داغ در بیابان حرکت میکردند، راه رفتن براى کودکان در بیایانهای پر خار بسیار آزاردهنده بود. این وقایع خود گواهی بر رفتار نادرست حاکمیت اموی داشته و دارد.
چند نکته مهم پیرامون نقش موثر «حضرت رقیه (س)» در بیان حقیقت قیام عاشورا
مشیری در مورد اسارت کودکان و زنان «اهل بیت (ع)» در اذهان عمومی ابراز کرد: اسارت خود به اندازه کافی زجر و مشقت به همراه دارد، اما اسارتی که کاروان اسراى کربلا آن را متحمل شد بسیار سنگین بود دیدن کاروان کربلا با تمام غمهای عاطفی همچنین طیکردن مسیری ناهموار و سخت برای کودکان و زنان تامل بر انگیز است و صد البته که این مهم از دید عموم مردم مخفی نماند.
رابطه عاطفی حضرت «رقیه (س)» با پدر بزرگوارشان
وی پیرامون رابطه عاطفی پدر و دختر اظهار کرد: همه میدانند که رابطه عاطفی پدر و دختر بسیار نزدیک است، اما در رابطه با حضرت «رقیه (س)» که بعد تولد ایشان مادرشان فوت کردند رابطه پدرانه و دخترانه عمیق ترى شکل گرفت هنگامی که در روز عاشورا این بانوی بزرگوار شاهد تنهای به خون غلطیده و سرهای بریده شده بودند، صحنهای دلخراش و نگران کننده برای این بانوی بزرگوار بود، این واقعه برای دخترکی کوچک که اکنون تنها مانده دردناک است، برخورد بد کسانى که کاروان کربلا را به شام میبردند باعث شده بود تا حضرت «زینب کبری (س)» و «امام سجاد (ع)» بارها به آنان در مورد رفتارشان با کودکان تذکر دهند.
این کارشناس علوم قرآنی به برخورد یزید با کاروان اسرای کربلا اشاره و بیان کرد: یزید برای حاضر کردن اسرای کربلا در دربار خود فردی بد اخلاق و بد رفتار را مسئول آوردن کاروان کرد او دستور داده بود تا به حدی با اسرا بد رفتاری کنند که آنان از اینکه فرزندان «پیامبر اکرم (ص)» هستند پشیمان شوند تا اینگونه منکر فجایع رخ داده در کربلا شوند، اما با تمام سختگیریها و رفتارهای بد نتوانستند اسرای کاروان کربلا را از هدف خود دور کنند در برخی موارد دیده میشد که شرایط بر عکس شده این رفتار خوب و عملکرد درست کاروان اسرای کربلا بود که بر کارگزاران یزید تاثیر مى گذاشت و آنان را به خطای خود آگاه مى کرد.
چند نکته مهم پیرامون نقش موثر «حضرت رقیه (س)» در بیان حقیقت قیام عاشورا
وی به رفتار یزید و یزیدیان با کودکان اسیر در کاروان کربلا اشاره و ابراز کرد: ستم و رذالت یزید تنها به حرکت کاروان کربلا در شام و به شهادت رساندن «سیدالشهدا (ع)» و یاران با وفای ایشان در روز عاشورا خلاصه نمیشود یزید حتی در هنگام وارد کردن کاروان کربلا به شام سرهای بریده شهدای عاشورا را در کنار کاروان به حرکت در آورد و این امر از نگاه کودکان و حضرت «رقیه (س)» دور نماند، هر کدام از این رفتارها عمق رذالت حکومت اموی را نشان میداد.
قیام عاشورا جنگ بین دو قدرت طلب نبود
وی پیرامون برداشتهای فیلسوفان بزرگ اروپایی از رفتار یزید با خاندان «پیامبر اسلام (ص)» اظهار کرد: خطای یزید به حدی بوده که فیلسوف بزرگ آلمانی «کورت فریشلر» در مورد رویداد قیام عاشورا میگوید: اگر «سیدالشهدا (ع)» خانواده و اهل بیتشان را با خود همراه نمیکردند همه اذهان دنیا تبلیغات امویان را میپذیرفتند و جنگ بین «امام حسین (ع)» و یزید را جنگ بر سر قدرت و جنگ دو قدرت طلب میدانستند، اما حضور افراد خانواده و حضرت «رقیه (س)» نشان میدهد «سیدالشهدا (ع)» هرگز به دنبال حکومت و قدرت نبودند، اگر «سیدالشهدا (ع)» به مقابله با یزید بر نمیخواستند حکومت بنی امیه نه تنها اسلام که مردم را نابود میکرد.
اعمال سالروز شهادت حضرت «رقیه (س)»
وی در مورد اعمال پر فضیلت در روز شهادت حضرت «رقیه (س)» اشاره و ابراز کرد: بهترین عمل در روز شهادت حضرت «رقیه (س)» تفکر در رویدادهای واقعه کربلا و عاشورا و در عین حال چرایی و چگونگی شهادت نوه «پیامبر اسلام (ص)» است، همانگونه که در دو نقطه از زیارت عاشورا بیان شده، حضرت «ولی عصر (عج)» ظهور خواهند کرد و به همراهی یاران خود به خونخواهی «سید الشهدا (ع)» بر خواهند خواست، از سوی دیگر باید به این نکته توجه کرد که مردم در سال ۶۱ هجری مردم بی بصیرت بودند لذا امام خود که «سید الشهدا (ع)» بود را یاری نکردند و ایشان غریب ماندند، اما امروز امام زمان ما حضرت «ولی عصر (عج)» است ما چه تفاوتی با مردمان سال ۶۱ داریم؟ آیا به یاری امام زمان خود رفته ایم؟، آیا «امام زمان (عج)» را در اولویتهای زندگی خود قرار داده ایم؟ باید بدانیم که اگر امروز شاهد ظهور نیستیم دلیلش این است که مردم به یاد ایشان نیستند باید بدانیم که تنها فریاد رس روزهای گرفتاری ما «امام زمان (عج)» است.