به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، خیلی از ما متن عربی حدیث کسا را شنیدهایم و یا در زمانهای مختلف آن را به دلیل توصیههایی که شدهاست خواندهایم، اما کمتر به معنای عربی آن توجه کردهایم. حدیثی که روایت یک روز به خصوص را از جمع اهل بیت پیامبر روایت میکند که در آن درسهای معنوی و اخلاقی زیادی وجود دارد. از نوع ادبیاتی که اهل پیامبر همدیگر را با آن خظاب میکنند تا نکاتی که پیامبر در خصوص اهل بیتش میفرماید و خواندنش را سفارش میکند. اما متاسفانه این حدیث و نکات معنوی آن کمتر به مردم معرفی میشود. از این رو گروه «آل کسا» تصمیم گرفتند با الهام از این حدیث سفارشات تاریخی متعدد پیرامون این موضوع کار فرهنگی انجام دهند. تولید کتاب و اسباب بازی داشته باشند. فیلمهای آموزشی و منبرهای مجازی داشته باشند تا در راستای معرفی هرچه بیشتر این حدیث و ترویج سبک زندگی آن قدم بردارند.
به همین بهانه سراغ «مینا سعادتی» و خانم «زهرا ساداتی» از اعضای گروه رفتیم تا از فعالیتهایشان بیشتر بدانیم.
چه شد که تصمیم گرفتید در موضوع «حدیث کساء» و مفاهیم آن شروع به فعالیت فرهنگی کنید؟
سعادتی: در توضیح گروهمان باید بگویم در اصل زمانی این ایده شروع شد که ما آمدیم و به این فکر کردیم که حدیث کساء وجود دارد، ولی همه به چشم دعا به آن نگاه میکنند، نه بعنوان سبک زندگی. در حالی که میشود بعنوان چیزی که میتوان از آن کلی استفاده کرد، کلی بهرههای متفاوت برد، به آن نگاه کنیم. غالب آدمهایی هم که با ما روبهرو میشدند، همین مسئله را داشتند. یعنی وقتی صفحه اینستاگرام را ایجاد کردیم، آدمها میآمدند و میگفتند مگر حدیث کساء چه دارد؟ مگر دعا نیست؟
پس همین که حدیث کساء یک سبک زندگی است مقدمه شروع کار شما میشود. حالا محصولاتی که تولید کردید چه چیزهایی هستند؟
سعادتی: بله همین که بگوییم حدیث کساء یک سبک زندگی است و میخواهیم این سبک زندگی را یاد بگیریم.
باعث شد که به یک نویسنده بگوییم و ایشان هم داستان کودکانه پنج نور آسمانی را بنویسد و با نوشتنش هم سرمایهگذاری روی کار شروع شد. اما ابتدا گفت کتاب و بعد پیشنهادهای دیگری هم داشتیم. در جلساتی که با هم داشتیم، دیدیم که علاوه بر کتاب، میتوانیم محصولات دیگری هم تولید کنیم که این محصولات هم کاربردی و هم جنبه فرهنگی داشته باشند. یعنی مثلاً محصول فرهنگی بشود کتاب که محتوا دارد و بعضی چیزها را توضیح میدهد و محصول کاربردی هم بشود ماگ که کاربردی است و اتفاقاً در روزمره هم از آن استفاده میشود و یک نوع تلنگر است. درواقع هم خواستیم محصولات تلنگری داشته باشیم و هم محصولات مفهومی.
در کنارش از آنجایی که خیلی برایمان مهم بود که بقیه هم متوجه شوند حدیث کساء فقط دعا نیست آمدیم و با یک تیم فیلمبرداری و یکسری مشاور مشورت کردیم که ببینیم میشود یک فیلم مشاورهای ساخت یا نه. برای همین با آدمهای متفاوتی حرف زدیم و فقط بین آنها دکتر فیاضبخش و دکتر میرباقری قبول کردند که بیایند و دربارهاش صحبت کنند و حرف برای گفتن داشتند. بعد از فیلمبرداری ما از آن فیلمها خروجیهای چند دقیقهای گرفتیم تا داخل صفحه قرار دهیم.
بعد دیدیم که فراتر از آن هم میتوانیم از آن استفاده کنیم. من آمدم یکسری مطلب درباره آموزههایی که در حدیث کساء هست را جمعآوری کردم. هم برای بخش خانواده، هم فردی، هم اجتماعی، هم رفتار با کودک و.... برای همین با کمک تیم رسانه موضوعاتمان را تیتربندی کردیم و به شکل موشن گرافی کنار فیلمها استفاده کردیم.
بعد در کنارش دیدیم گفتن این قصه برای بچهها باعث ایجاد یک انس و الفت بیشتری میشود؛ لذا در مرحله اول میخواستیم از کسی استفاده کنیم که برای بچهها جذابیت داشته باشد تا بچهها بواسطه او بیایند و داستان را بشنوند. ضمن اینکه یک جامعیتی برای همه خانوادهها داشته باشد نه صرفاً خانوادههای مذهبی. به همین دلیل با «گلی باقلوازاده» که مجری برنامه کودک شبکه پویا است همکاری را آغاز کردیم و از او خواستیم که حضور داشته باشد. باز تیم رسانهمان رفت و یک ویدیوی قصهگویی ۲۰دقیقهای از آن ساخت که این قصهگویی با توجه به کارتهای قصهگوییمان بود.
درباره محصولات هم که خب اول کتاب زدیم و بعد دیدیم به غیر از آن میتوانیم کتاب نقاشی هم داشته باشیم و بعد از آن هم گفتیم چقدر خوب! حالا که ما یکسری طرحهای گرافیکی داریم، میتوانیم کارت قصهگویی بزنیم؛ زیرا هم جامعتر است و هم در مساجد، هیئات، مهدهای کودک و مدارس میشود از آن استفاده کرد. زمان استفاده از این محصول هم در دو فاز بود. در فاز ماه رمضان ۵۰۰ کارت قصهگویی به مناطق محروم و تمام حسینیهها و آموزشگاهها اهدا کردیم تا آن ارتباطی که لازم بود، ایجاد شود و از این کارتهای قصهگویی استفاده کنند.
بعد از اینکه طراحیهایمان انجام شده بود، آمدیم و پرده قصهگویی هم زدیم. فکر کردیم این پرده قصهگویی در هیئات و جاهای دیگر میتواند کاربردی باشد که خدا را شکر تا الان هم استقبال خیلی خوب بوده است.
بعد از آن آمدیم و کمکم طراحیهایمان را تبدیل کردیم به طراحی_نوشته که یک پیامی مثل آیه تطهیر یا نوشتهها و یکسری مطالبی را روی خود داشته باشد تا نوعی یادآوری باشد. بعد ماگها و جاکلیدیهایمان را زدیم. در کنارش دوست داشتیم یک کتاب نمدی هم وجود داشته باشد که بچهها با آن بازی کنند و یک وسیله بازی و سرگرمی باشد. الان کتاب نمدی دوم هم تولید شده است. کتاب نمدی اول یک ورق است و کتاب نمدی دوم ۱۰ ورق متفاوت است و خانواده میتواند یک ورق تا ده ورقش را سفارش بدهد، هرطور که دوست داشته باشد.
بعد از آن روی مجسمههای پلیاسترن کار کردیم که تمام کاراکترها را دارد و برای رنگآمیزی بچهها است و بعد از آن هم سراغ عروسک بافتنی رفتیم. یعنی آرام آرام آن قسمت آموزشی کار را که انجام دادیم، روی این کار کردیم که حالا بچهها با چی بازی کنند تا آن مفهوم را در کنارش به آنها بدهیم. دیدیم خب کتاب وجود دارد، ولی بچهها با بازی به نتیجه بهتری میرسند. در نتیجه سیر تولیدمان را علاوهبر محصولات قبلی روی محصولات بازیمحور گذاشتیم.
بعد از آن با کمک یک گروه یک پک بازی تولید کردیم. چهارتا بازی داخلش دارد که مربوط به پنج تن آل عبا با اسامی متفاوت است.
الان هم کاری که داریم میکنیم این است که بیشتر به سمت بازی برویم و از کتاب و کارت و رنگآمیزی و پرده قصهگویی در کنار اینها برای بچهها استفاده کنیم.
همزمان با تولید محصولاتی از این دست برای بازی، یک کتاب بازی و سرگرمی هم گذاشتیم که این ۲۰ صفحه است و ۲۰ فعالیت متفاوت دارد که هرکدام تفاوت ساختاری خودشان را دارند. داستان یکی است، ولی طراحیها متفاوت است.
ما همزمان داستان حدیث کساء را به شش زبان زنده دنیا ترجمه کردیم و الان داریم کارهای ثبتش را انجام میدهیم تا برود برای چاپ. همچنین به خط بریل هم نوشته شده و به دست بچهها هم رسیده است، ولی بخاطر شرایط کرونا که نمیخواستیم بچهها مریض شوند، نتوانستیم از آنها فیلم و عکس تهیه کنیم تا توی صفحه دیده شود و نابیناها بتوانند از آن استفاده کنند. ولی برای یکسری از مدارس نابینایان و مدرسان نابینایان ارسال شده است.
پس مدت زیادی است که روی این حدیث بزرگ کار میکنید. به نظر شما کدام داستانهای تاریخ اسلام خوب پرداخته نشده و برای مردم جا نیفتادهاست؟
سعادتی: تاریخی که کار ما شروع شد اواخر محرم بود قبل از آن به این نتیجه رسیده بودیم چقدر خوب است که بتوانیم کارهای فرهنگی در این حوزه داشته باشیم دلیلش این بود که برای غدیر و روز مباهله یکسری کار فرهنگی انجام داده بودیم. در مناطق کوهدشت و سرپلذهاب و ارتباط با بچهها و گروههایی که داشتیم، هم کارهای جهادی که انجام شده بود هم کارهای خیریه، دیدیم که چقدر مهجور است و چقدر در مورد اهل بیت کم صحبت شده وب ه نوعی این تردید وجود دارد که مثلاً این اتفاق افتاده یا نیفتاده؟ یا مباهله شده که شده، مگر چه اتفاق مهمی بوده؟ در واقع جرقه کار ما از آن جایی شروع شد که ما دیدیم در ماجرای مباهله، چه در داستانهای بچهها و چه در اطلاعاتی که از بچهها خروجی گرفتیم، بجای اینکه نشان بدهیم آن مسیحیانی که مقابل پیامبر (ص) بودهاند یکسری آدم شاخص بودهاند، فقط به این بسنده کردیم که حالا یکسری آدم بودهاند و پیامبر (ص) اهل بیتش را برداشته و به سراغ آنها رفته است. انگار قهرمانسازی اتفاق نیفتاده و چیزی که نیاز دارد قهرمانسازی است که معمولاً از حدیث کسا شروع میشود و از آن جایی که آیه تطهیر آمده بود و از آن جا که اهل بیت پیامبر (ع) معرفی شده بودند و عزتشان دیده شده بود. ولی خب خیلی به آن نپرداخته بودند و دیدیم ریشه این پرداخته نشدنها و ندانستن آدمها و بچهها چه در مناطق محروم و چه مناطق برخوردار؛ همه از آنجا میآید که اصلاً هنوز کسی درمورد آیه تطهیر آنچنان نمیداند.
وقتی به محرم رسیدیم. دیدیم که نیاز است این کار را بکنیم. به آن نویسنده سفارش دادیم تا آن کتاب را نوشت، چکشکاریهایش را انجام دادیم و همزمان با آن زدن طرحهای متفاوت را شروع کردیم. با حدود ۱۲_۱۳ طراح صحبت کردیم که بخاطر اینکه شرایطش را نداشتند یا شلوغ بودند، قبول نکردند. تا اینکه با دوتا طراح خانم کارمان شروع شد.
بعد از تولیدات مختلفی که داشتیم سپس یکسری جشنواره گذاشتیم که در کمترین حالت یعنی با قیمت تمام شده و یا با تخفیف ۵۰ درصدی قیمت روی جلد محصولات را بفروش رساندیم. طوری که وقتی حساب کردیم، یک جاهایی را گروه از جیب خودش گذاشت. یعنی اگر مثلاً کتابی ۵هزار تومان درآمده بود، ما ۶هزار تومان میفروختیم، ولی این ۵هزار تومان فقط هزینه چاپش بود و اگر حمل و نقل و هزینههای جانبی را هم حساب میکردیم، ۸هزار تومان درواقع پای ما آب خورده بود. ولی ما به خیریهها همان ۶هزار تومان میفروختیم. هنوز هم همین است و هدف از کاری که میکنیم این است که باعث شود افراد بیشتری با این محصولات در ارتباط باشند. به همین خاطر بچههایی که در این گروه هستند، یا یک هزینهای گرفتهاند یا نگرفتهاند. اگر نگرفتهاند که هیچ، ولی آنهایی که گرفتهاند، درواقع یک حد کمی از هزینه را گرفتهاند و خودشان هم میخواستهاند در همین کار خیر همراه شوند.
من و دوستم ثابت هستیم، ولی بقیه بصورت تیمی به همکاری ما میآیند.
افراد سرشناس و یا سازمان خاصی بودند که تولیدات شما را ببینند و نظری داشته باشند؟
سعادتی: حاجآقا پناهیان در یکی از سخنرانیهایشان گفتند حدیث کساء را برای بچهها پیادهسازی کنید تا من از آن استفاده کنم. حتی با ایشان هم صحبت کردیم. محصولاتمان را تمام و کمال برای همه افرادی که در حوزه مذهبی کار میکنند و مخصوصاً در حوزه کار با کودک ارسال شد تا هم نظرشان را بگویند و هم اگر واقعاً برایشان مطلوب بود، باعث انتشارش شوند.
حتی به سازمان تبلیغات اسلامی دادیم آنها هم بسته محصولات را برای هر شهر یک تعداد سفارش دادند که به دست مبلغان آن شهر برسد و خدا را شکر این اتفاق هم افتاد.
به نظر شما اصلا چرا حدیث کساء مهم است؟
ساداتی: در مورد اهمیت حدیث کساء باید گفت اینقدر این واقعه اهمیت دارد و مهم بودهاست که پیامبر (ص) روی آن بسیار تاکید کردهاند. در همین حدیث کسا پیامبر (ص) این همه بر معرفی اهل بیت (ع) تأکید کردهاند. مثلاً به امام حسین (ع) گفتهاند شفاعتکننده امتم، یا به امام حسن (ع) گفتهاند صاحب حوض کوثر، یا دخترشان را به نام پاره تنم صدا میکنند، یا حضرت علی (ع) را با عنوان برادرم و جانشینم صدا میکنند. اینها همه نشانههای اهمیت است. یا اینکه مجدداً میگویند خداوند همه اینها را از پلیدیها پاک کرد، یعنی دارای مقام عصمت هستند. همه اینها هر کدام یک به یک دلیل برتری اهل بیت (ع) به کل عالم است. بعد ما مسلمانها حتی نمیدانیم محتوای این حدیث چیست. ما باید اول توجه همه را به مفهوم و معنی حدیث کسا جلب کنیم، سپس در مورد اهل بیت (ع) و اهمیتشان صحبت کنیم. وقتی میگوید کل عالم و مخلوقات و کائنات را بهخاطر این پنج تن و محبتشان آفریدند، میزان اهمیت این یعنی چقدر؟ یعنی بالاتر از این افراد در عالمین نیست. یعنی ما یک چنین جواهرهایی و سرمایههایی را داریم که اینها را باید به بچههای خودمان و به نسلهای بعدی بشناسانیم.
خود همین حدیث کساء اصلاً دلیل حقانیت شیعه است. نه اینکه بخواهم دعوای شیعه و سنی درست کنم، یعنی خودش به راحتی نشاندهنده برتری شیعه است.
دانایی اغلب مردم درباره این اهمیت چقدر است؟
ساداتی: آن موقع که ما رفتیم فیلمبرداری برای اینکه ببینیم که دیگران با حدیث کساء چقدر آشنا هستند، همه میگفتند حدیث کساء را شنیدهاند و فکر میکنند یک دعایی داخل مفاتیح است که وقتی بخوانند به حاجتشان میرسند. نمیدانند که اصلاً ترجمهاش چیست یا حتی اینکه خود ماجرا چه بوده و چه اتفاقی افتاده بوده را هم نمیدانند!
فقط عدهای میدانند که پیامبر (ص) با حضرت زهرا (س) صحبت کردند. یعنی انقدر باعث مهجوریت این حدیث شدند. یعنی به صورت عامدانه کاری کردند که کسی با حدیث کسا آشنایی زیادی نداشته باشد. این خودش باعث شد که من خودم خیلی مشتاق شوم که حتماً در این زمینه کار کنیم. ترجمهاش را همه بدانند، بدانند چه داستانی بوده، چه اتفاقی افتاده و چه مسئله مهمی در این اتفاق مطرح شده است.
الان اگر از مثلاً ده تا بچه مسلمان فارسی زبان سؤال کنی که داستان حدیث کسا چه بوده، اصلاً نمیدانند چه بوده! زیرا همه جا متن عربیاش خوانده شده و هیچکس نرفته است ترجمهاش را بخواند و توجه کند که داخلش چه نوشته شده است.
حتی کسانی که عربیاش را میخوانند هم در مجالس در موردش توضیح ندادهاند که این چیست و جریانش از چه قرار است؟ چرا مهم است؟ برای چه اصلاً پیامبر (ص) آمده اینقدر قشنگ اهل بیت (ع) را پررنگ کرده است؟ همه اینها باعث شد که بیشتر طرفش برویم. لااقل به همه با مدلهای مختلف و روشهای مختلف نشان بدهیم حدیث کسا چیست.
وقتی میگویید حدیث کساء سبک زندگی است یعنی چه؟
ساداتی: حدیث کسا واقعا دارد سبک زندگی را آموزش میدهد. شما ببینید در آن دوران چه طوری رفتار میکردند و با چه الفاظی با هم صحبت میکردند و چطور اجازه میگرفتند و به پدربزرگشان احترام میگذاشتند. همه اینها الگوبرداریهایی هست که ما باید انجام دهیم. خداوند میفرمایند که پیامبر (ص) بهترین الگو برای شما هستند. یعنی همه این رفتارها را در همه اعصار ما باید الگو و سرمشق زندگیمان قرار دهیم. برای اینکه بچهها چنین الگویی را بشناسند، ما با مدلهای مختلف اقدام کردیم تا بچهها با حدیث کسا انس بگیرند، ترجمهاش را خوب بفهمند و مفهوم و روشهای سبک زندگیاش را هم قشنگ یاد بگیرند.
به نظر شما چرا این حدیث مهجور واقع شدهاست؟ و این مهجور ماندن حدیث کساء در تاریخ اسلام چه تبعاتی داشته است؟
ساداتی: باید بگویم حتی در دورههای بعد از خود حضرت پیامبر (ص) هم مدام روی شناختن این حدیث و این واقعه تاریخی سرپوش گذاشتند. اگر که مسلمانهای همان دوره هم حتی با این واقعه آشنا بودند و با آن انس گرفته بودند، هیچ وقت چنین اتفاقات وحشتناکی برای دختر پیامبر، برای جانشین پیامبر و برای بچههای پیامبر که همگی اهل بیت ایشان هستند، نمیافتاد. ما همه از بچگی با محرم و صفر آشنا هستیم، همه در مجالس امام حسین (ع) شرکت میکنیم و عزاداری میکنیم. ولی وقتی مینشینی فکر میکنی میبینی این امام حسینی که چنین بلایی سر خودش و خانوادهاش آوردند، همان نوهای است که پیامبر زیر عبای خودش او را نگه داشته و به همه او را این چنین معرفی کرده که او شفاعتکننده امت من است و حواستان به او باشد. او از گوشت و خون من است و نفسش به نفس من است. من با هرکس دشمنش باشد، دشمن هستم و با هرکس دوست او باشد، دوست هستم. هرکس او را ناراحت کند، مرا ناراحت کرده است. هرکس او را شاد کند، مرا شاد کرده است. خب اینها یعنی چی؟ یعنی اگر مسلمانان آن دوره با این واقعه تاریخی انس گرفته بودند، هیچ وقت چنین بلایی را سر اهل بیت پیامبر نمیآوردند. هیچ وقت چنین بلایی را سر امام حسین (ع) و فرزندانش نمیآوردند. یعنی حتی مسلمانان آن دوره هم با این واقعه تاریخی انس نداشتند و رویش سرپوش گذاشته بودند.
حتی در همان دوره صدر اسلام هم همینطور بوده است. یعنی اگر که خطبه غدیر را پخش میکردند و همه مخصوصاً کودکان با آن انس میگرفتند، این اتفاقات نمیافتاد که چنین بلاهایی را سر دختر پیامبر (س)، سر امام علی (ع) و بقیه اهل بیت (ع) بیاورند.
علاوهبر خود واقعه حدیث کساء مثلاً با واقعه غدیر هم همینطور برخورد کردند. یعنی کاری کردند که مهجور بماند. حالا اخیراً چند سالی است که مدام میگویند چه اتفاقی افتاده است. مثلاً خطبه غدیر را هنوز بچه مسلمانهای ما یک دور از اول تا آخر نخواندهاند. از بس کاری کردهاند که کسی طرفش نرود که ببیند چه خبر بوده. فقط میدانند که خب بله، مثلاً پیامبر (ص) در آن روز دست حضرت علی (ع) را بالا گرفت و گفت: «هرکه من مولای او هستم، علی هم مولای اوست.» تازه همین را هم بعد از انقلاب و آمدن جمهوری اسلامی یکی یکی یاد گرفتند. قبل از جمهوری اسلامی هیچ کس دنبال این چیزها نمیرفت. مثلاً ما که سادات بودیم و دیدن ما میآمدند، میدانستند امروز روز عید سیدهاست و باید برویم تبریک بگوییم. زیرا حضرت علی (ع) بعنوان، ولی انتخاب شده است. اما این که در این واقعه چه اتفاقی افتاده است، دقیقاً پیامبر (ص) چه گفتهاند، کدام آیات قرآن در این روز نازل شده است، خطبهای که پیامبر (ص) خواندند چه بوده و چه تأکیداتی بر پیروی از امام علی (ع) و اهل بیت داشتهاند را نمیدانستند.
پیامبر (ص) میفرمایند تا ابدالدهر این را به همه بگویید و اطلاع بدهید، پدران به فرزندان بگویند. اما هیچ یک از آدمها اینها را نمیدانستند! بعد از جمهوری اسلامی کمکم با اینها آشنا شدند. با این حال اگر همین الان هم بین بچه مسلمانها بگردی، کمتر کسی را پیدا میکنی که یک بار خطبه غدیر را از اول تا آخر خوانده باشد.
خب اینها همه نشانه مهجوریتش است دیگر! یعنی نگذاشتند که دقیقاً بفهمیم علت اهمیت گفته شدن اینها چیست و مفهوم کاملش را درک کنیم.
برای خود شما کدام نکته از حدیث کساء خیلی جالب است؟
ساداتی: یکی از چیزهای جالبی که در حدیث کساء هست، این است که تمام افرادی که زیر عبا هستند؛ فرشته وحی را میبینند و صدای او را میشنوند. خب این خیلی جالب است. چه کسی در کل عالم از ازل تا ابد، چنین اتفاقی را تجربه کرده است که فرشته وحی، حضرت جبرئیل، که بالاترین مقام فرشتهها را دیده، را ببینند؟ این پنج نفر که زیر عبا بودند، کامل دیدند. این خودش شأن بالای این پنج نفر را نشان میدهد.
یعنی وقتی که یک چنین مقام و چنین شأنی دارند؛ چطور جرأت میکنی که آنطور با آنها برخورد کنی و آن بلاها را سرشان بیاوری؟
منبع: فارس
انتهای پیام/