به گزارش خبرنگار حوزه دولت گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، ۱۲ مردادماه ۱۳۹۲ دولت یازدهم با انبوهی از وعدههای ریز و درشت در زمینههای مختلف پا به عرصه مدیریت کشور گذاشت. دولتی که به ریاست حسن روحانی و در سایه حمایت همه جانبه رهبران جریان اصلاحات گرفت و گره گشایی از مشکلات کشور را در گرو کلید تدبیر خود دانست؛ جریانی که یکی از مهمترین برگهای تاریخ سیاست ورزی در ایران را در تاریخ دوم خرداد ۱۳۷۶ورق زد و در هفتمین انتخابات ریاست جمهوری با محوریت سید محمد خاتمی اعلام موجودیت کردند.
جریان موسوم به اصلاحات با شعار توسعه سیاسی و آزادیهای قانونی پای به جامعه ایران گذاشت، اما پس از پایان ریاست جمهوری خاتمی رفته رفته اختلافات درونی، آنها را از عرصه نخست قدرت دور کرد و حوادث انتخابات ریاست جمهوری دهم به کلی آنها را از گردونه سیاست خارج کرد که به گفته عدهای از کارشناسان این جریان، عدم پاسخ به نیازها و مطالبات بدنه اجتماعی اصلاحطلبان هم از جمله عواملی است که سبب تضعیف پایگاه اجتماعی این جناح شده و اصلاحطلبان را با مشکلات جدی رو به کرد.
اصلاح طلبان که تلاشهایشان برای بازگشت به قدرت در سالها ۸۴، ۸۶ و ۸۸ بی نتیجه مانده بود، سرانجام در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری، حسن روحانی را گزینه مناسبی برای پرچمداری جریان خود دیدند که در نهایت با حمایت رهبران این جریان از روحانی، آنها توانستند بار دیگر رنگ پاستور را به خود ببینند.
به دنبال پیروزی حجتالاسلام و المسلمین حسن روحانی و پیروزی لیست امید جریان اصلاحات در انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۹۴ حضور جریان اصلاحات در ارکان قدرت در کشور به تثبیت رسید.
اکنون، اما با پایان دوره ریاست جمهوری روحانی، اصلاحات در حالی از صحنه گردانی سیاست کشور کنار که میرود که نه تنها منتقدین، که بسیاری از منتصبان به آن، از اقدامات انجام شده ناخرسند و برخی دیگر از اقدامات انجام نشده دلگیرند.
در چنین شرایطی اصلاح طلبان با ابهامات بی شماری در خصوص حیات سیاسی خود روبرو هستند.
عبدالکریم حسینزاده عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در خصوص آسیبشناسی جریان اصلاحطلبی معتقد است اصلاحطلبان به خواب غفلت عمیقی فرو رفتهاند و دچار همان مشکل قدیمی شدند که گویا جامعه و به طور ویژه پایگاه اجتماعی آنها اعم از طبقه متوسط و اقشار مختلف همیشه آنها را با هر نوع رفتار و عملکردی میخواهد.
عیسی چمبر عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان حضور جریان اصلاحطلب در جریان رقابتهای سیاسی کشور نیازِ جدی سیاسی-اجتماعی کشور توصیف کرده و میگوید: اصلاحات در ایران، یک جریان ریشه دار و یک نیاز سیاسی-اجتماعی جدی است و وضعیتی که امروز در حوزههای مختلف سیاستگذاری شاهدیم، نشان میدهد که این نیاز حتی جدیتر از گذشته احساس میشود و به نظرم اینکه چه کسانی رهبری جریان اصلاحات را به عهده بگیرند، اهمیت بسیار ویژهای دارد.
او معتقد است جریان اصلاحات در آینده تشکلهای جدیدی را شکل خواهد داد و با سیستمی جدید مجددا به عرصه سیاسی کشور باز خواهد گشت.
این عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان بر لزوم احیای جریان اصلاحات تاکید کرد و ادامه داد: اگر جریان اصولگرا که در حال حاضر تقریبا تمام مناصب قدرت را در اختیار دارد بتواند وعدههای خود را تحقق بخشد، پیروزی آنها در انتخابات، ۴ سال دیگر تمدید خواهد شد. اما اگر از عهده آن برنیاید باید منتظر بود که اصلاح طلبان در اولین انتخابات، که انتخابات مجلس آتی خواهد بود، پر قدرت ظاهر شوند.
این در حالیست که حسینزاده داشتن چنین رویکردی به نحوه بازگشت اصلاحات به عرصه سیاسی را رد کرده و معتقد است، جامعه پس از تجربه اصولگرایان دوباره به اصلاح طلبان بازنخواهد گشت؛ حسین زاده میگوید که از نظر من این نوع تفکر نهایت سقوط تفکر اصلاحطلبی است که متاسفانه در برخی از سران اصلاحات هم دیده میشود و این موضوع باعث شده که در شرایط فعلی اصلاحِ اصلاح طلبان از تفکرات ضد اصلاحی، شرط ادامه حیات آن باشد.
حسین کنعانی مقدم دبیرکل حزب سبز عملکرد روحانی در دولت یازدهم و دوازدهم را محصول مشترک اصلاح طلبان، کارگزاران و جریان مستقل میداند و میگوید: وضعیت اقتصادی حاکم نشان میدهد که نمره کارنامه اقتصادی این دولت تجدید شده و عدم پاسخگویی اصلاحات و جریانهای مربوطه نسبت به عملکرد روحانی و تیم او، نشان از بازنشستگی این جریان فکری دارد.
دبیرکل حزب سبز کنار ماندن جریان اصلاح طلبی از سیاستهای کشور را منوط به تحقق وعدههای دولت سیزدهم دانست و گفت: به نظر میرسد که اگر دولت سیزدهم موفق به تحقق وعدههای خود نشود، مردم هم از جریان اصولگرایی و هم از جریان اصلاح طلبی نا امید خواهند شد.
به نظر میرسد کارنامه دولت حجتالاسلام و المسلمین حسن روحانی که با حمایت اصلاح طلبان در سال ۹۲ و ۹۶ موفق به پیروزی در انتخابات شد و همچنین عملکرد نیروهای اصلاح طلب در مجلس و شوراها، این جریان سیاسی را با وضعیتی مواجه کرده است که از یک سو توان جدا سازی حساب خود از دولت را نداشته و از سوی دیگر برای ادامه حیات سیاسی نیازمند ساختاری جدید و برون رفت از این وضعیت فعلی هستند.
آنها برای باز تولید خود و غلبه دوباره بر افکار عمومی باید مسیر پیچیده تری را نسبت به گذشته طی کنند. مسیری که در آن حتی افرادی که از حامیان و سرمایههای اجتماعی آن به حساب میآمدند، پشتشان را خالی کرده و از حمایت خود پشیمان هستند.
انتهای پیام/
ایجادفضای رعب و وحشت،دلهره،دروغ پردازی
جنگ و نزاع و خونریزی در بین مردم !!!!!!!!!!!!!!!!
مگر ایجاد امنیت وظیفه خود نمی دانید!!!!!!!!!!!!!
مگر متعهد نیستید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مگر مسئولیت پذیر نیستید!!!!!!!!!!!
با تشکر
اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.
اون مقدار ایمانی که داشتیم اصلاح طلب ها داشتن ازمون می گرفتن!!!