به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با وجود اینکه اغلب طراحان رسانههای اجتماعی هدف از تولید چنین برنامههایی را برقراری ارتباط بین کاربران اعلام میکنند، ولی اکثر کارشناسان معتقدند پرطرفدارترین شبکههای اجتماعی امروز از اهداف طراحی خود دور شده و تبدیل به ابزارهایی برای برانگیخته شدن احساسات زودگذر و پوچ شدهاند. در حقیقت امروز اپلیکیشنهایی نظیر فیسبوک، اینستاگرام و تلگرام کاربران را از دنیای واقعی دور کرده و به سمت جهانی تخیلی و دستنایافتنی هدایت میکنند.
با گسترش ابزارهای دیجیتال و دستگاههایی که امکان نصب شبکههای اجتماعی در آنها وجود دارد هر روز بر تعداد کاربران این برنامهها در سراسر جهان افزوده میشود. چنین شرایطی موجب شده محققان دادههای زیادی برای انجام تحقیقات در خصوص رفتار کاربران در شبکههای اجتماعی در اختیار داشته باشند، اما بررسی این دادهها نیز خالی از مشکل نیست و در بسیاری از موارد دادههای دریافتی با روشهای تحقیقاتی کارشناسان هماهنگی ندارد. تقریباً تمامی کارشناسان فضای مجازی معتقدند یافتههای علمی که در شبکههای اجتماعی منتشر میشود هیچ مبنای دقیقی ندارد. بررسیهای حاکی از آن است که پوچگرایی همزمان با توسعه چشمگیر شبکههای اجتماعی گسترش بسیار زیادی داشته است.
علمی که قابل استناد نیست
متخصصان پس از تصویربرداری از مغز انسان به این نتیجه رسیدند که فعالیتهای مغزی بر اساس تصاویری که در طول شبانهروز مشاهده میکنیم تغییر کرده و همین دگرگونی باعث آشفتگی احساسات نیز میشود. نکته قابل توجه این است که چنین تغییراتی بین هزاران نفر در کاربران مشترک بوده و اکثر کسانی که روزانه ساعتهای متوالی را در اینترنت سپری میکنند تجربهای از آن دارند. البته شدت این تغییر احساس و نمود رفتاری آن در سنین مختلف متفاوت است و هرچه کاربران ساعت بیشتری را در شبکههای اجتماعی حضور داشته باشند کمتر به مسائل جاری زندگی خود و اطرافیانشان اهمیت میدهند. هیچ کس از اثرات مخرب استفاده افراطی از شبکههای اجتماعی در امان نیست و حتی کارشناسان نیز ضمن حضور پررنگ در اپلیکیشنی نظیر اینستاگرام به جای تلاش برای انتشار دقیقترین و قابل اعتمادترین مطالب علمی تنها به دنبال جذب مخاطب بیشتر و ایجاد جذابیتهای کاذب میروند.
انتشار چنین اطلاعاتی هم اکنون بحرانی جدی در مسیر مطالعات علمی ایجاد کرده است و باید هرچه زود قوانین سختگیرانه در این حوزه وضع و در سراسر جهان اجرایی شود. با ادامه این روند در آیندهای نه چندان دور حجم اطلاعات بدون پایه تحقیقاتی چنان گسترش پیدا میکند که شبهعلم و خرافات جای علم حقیقی را خواهد گرفت.
نتایج مثبت و منفی
هنگامی که یک محقق به دنبال پاسخی دقیق برای سؤال خود است معمولاً از دو روش استفاده میکند. در روش اول فرد محقق به دنبال آثار معنیدار پیرامون موضوع مورد نظر خود میگردد و در روش دوم نشانههای بیمعنی را تحلیل میکند. در نظر بگیرید بیماری که از مشکل کمر درد رنج میبرد به پزشک مراجعه کرده و آن متخصص بدون بررسی دقیق ستون فقرات و مشاهده نتیجه آزمایشها روش درمان را تشخیص داده و داروهایی را برای بیمار تجویز کند. قطعاً در این حالت بیماری فرد تشدید شده و حتی ممکن است به طور کلی توانایی راه رفتن را از دست بدهد. قطعاً تشخیص درست بیماری اولین و مهمترین گام برای درمان مؤثر است. آنچه امروز در شبکههای اجتماعی ترویج داده شده همین نگرش اشتباه به مسائل است و انسان را از تشخیص علل وقایع رخ داده عاجز میکند.
تشخیص اطلاعات درست از غلط برای کاربران به سادگی امکانپذیر نیست و تنها افرادی میتوانند اطلاعات بیپایه و اساس را شناسایی کنند که در زمینهای خاص تخصص و از پیشینه اتفاقی که در حال رخ دادن است و یا در آینده رخ میدهد آگاهی داشته باشند؛ لذا مطالبی که در هر لحظه در فضای مجازی منتشر میشود نتایج مثبت و منفی زیادی دارد و هر کاربر موظف است از انتشار بیشتر دادههای غیرعلمی جلوگیری کند. تمامی کتابها پیش از انتشار باید توسط افراد متخصص بررسی شده و در صورت تأیید ادعاهای مطرح شده در آن اجازه انتشار را خواهد گرفت، ولی عملاً هیچ نهاد ناظری بر انتشار اطلاعات دروغ در فضای مجازی نظارت نمیکند.
ارزیابی کاربران
محققان برای درک میزان گسترش پوچگرایی بین کاربران شبکههای اجتماعی آزمونهایی با نام «اهمیت فرضیه صفر» و «آمار همبستگی» را طراحی کردند. محور این آزمونها کاربران توئیتر و رفتار آنها در مورد توئیتهایی با مضامین مختلف است. نگرشی که به طور گسترده در فضای توئیتر ترویج داده میشود تمامی کاربران را تحت تأثیر قرار داده و سبب میشود اعضای این شبکه پستهایی با مضامین نژادپرستانه و خشونتآمیز را به اشتراک بگذارند. به طور مثال پس از شیوع بیماری کرونا تعداد توئیتهایی که از کلمه کووید-۱۹ در آنها استفاده شد به شدت افزایش یافت و در موارد متعددی توئیت کاربری خاص که اطلاعات دقیقی در مورد این بیماری ویروسی ندارد تا حد زیاد پخش میشد و افراد زیادی نیز به آن استناد میکردند.
انتشار توئیتهای غیرعلمی در مورد کرونا چنان گسترش پیدا کرد که مدیران توئیتر مجبور شدند برچسبهای خاصی را برای این پیامها انتخاب و نسبت به غیرقابل استناد بودن آنها هشدار دهند.
چگونه یافتههای معنادار را درک کنیم؟
گسترش بدون محدودیت شبکههای اجتماعی دولتها و مراجع علمی را موظف میسازد در حداقل زمان ممکن به شبهات علمی که در فضای مجازی مطرح میشود پاسخ داده و از ترویج شبهعلم جلوگیری کنند. بدون شک ایجاد بسترهای بومی برای توسعه ارتباطات بینالمللی و داخلی از نفوذ فرهنگ بیگانه به فضای مجازی در هر کشور جلوگیری کرده و امنیت کاربران را ارتقا میدهد و شرایطی را مهیا میسازد که کاربران به راحتی یافتههای معنادار را شناسایی کرده و از آنها استفاده کنند.
منبع:آنا
انتهای پیام/