به گزارش حوزه کلینیک گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، همه ما آدم هایی را با خصوصیات سمی میشناسیم. وقتی میدانید شخصی رفتار سمی دارد و کارهایش آسیبرسان است پرهیز از بروز مشکل و به دل نگرفتن کار آسانی است. اما اگر نتوانید در مورد رفتار سمی یک نفر مثبت فکر کنید چه؟
بسیاری از رفتارهای غیرقابل قبول در جامعه ما عادیسازی شده و مورد قبول واقع شدهاند، حتی با وجود اینکه بسیار زیانبار هستند. حتی خود شما هم ممکن است برخی از این رفتارها را بروز دهید یا کسانی را با این خصوصیات بشناسید.
در ادامه به پنج رفتار سمی اشاره می کنیم که عادی تلقی میشوند اما اینگونه نیستند.
تلاش همیشگی برای قرار داشتن در کانون توجه
افراد مختلف در برهههای مختلف در کانون توجه قرار میگیرند. زندگی همین است. همه نمیتوانند همیشه در مرکز توجه دنیا قرار داشته باشند و حتی افرادی مانند سلبریتیها نیز مدتی مورد توجه قرار میگیرند و سپس این توجه را از دست میدهند.
تلاش و میل دائمی برای قرار داشتن در مرکز توجهات از نشانههای رفتار سمی است. برخی با خنده از کنار آن میگزند و حتی مثل یک خصوصیت شخصیتی جالب با آن برخورد میشود اما این رفتار میتواند تاثیر بسیار منفی بر اطرافیان شخص داشته باشد. برخی از نمونههای آن به این صورت است:
نیاز به توجه: هر از گاهی دنبال توجه بودن اشکالی ندارد بخصوص اگر کار مهمی انجام دادهاید یا به موفقیتی دست یافتهاید. اما دائماً دنبال توجه بودن با رفتارهای عجیب و تمایل به دریافت هر نوع توجه حتی آنهایی که منفی هستند، نوعی رفتار سمی است.
خشنود کردن بیش از حد دیگران: میل به خشنود ساختن برخی افراد طبیعی است. هیچکس نمیخواهد با ساز مخالف زدن موجب هرج و مرج شود اما اینکه همیشه بخواهید دیگران را راضی نگه دارید، میتواند سمی باشد. رفتار این افراد به خصوص برای خودشان مضر است و باعث میشود سایرین از آنها سوءاستفاده کنند.
به دنبال تایید مداوم بودن: کمی تایید شدن در زندگی خارقالعاده است! اما طلب کردن مداوم آن برای دیگران و خودش شخص خستهکننده است. اگر تنها منبع تایید یک فرد نیروهای خارجی باشد در صورت عدم دریافت آن قادر به تفکر مثبت نخواهد بود.
منفینگری مداوم
همه لحظات بد را تجربه میکنند و منفینگری به آن ها هجوم میآورد، برخی افراد ذاتاً منفیبافتر از دیگران هستند. اما اینکه دائماً منفینگری کنید رفتاری سمی و خستهکننده است که روحیه تمام اطرافیانتان را خراب میکند. به برخی نمونههای آن توجه کنید:
گلایه کردن همیشگی: برخی چیزها ارزش گلایه کردن دارند اما حد و حدودی دارد. گلایه کردن همیشگی انرژی خود فرد و دیگران را میگیرد. بدتر از همه اینکه این رفتار سمی میتواند بسیار نهادینه شده و ترک آن سخت باشد.
همیشه نیمه خالی لیوان را نگاه کردن: هرچیزی نکات مثبت و منفی دارد. در برخی موقعیتها نکات منفی بر مثبتها میچربد و نمیشود به آنها اشاره نکرد. اما اگر شخصی همیشه به نکات منفی بپردازد، حتی وقتی که نکات مثبت زیادی برای توجه کردن وجود دارد، رفتارش سمی است. حتی ممکن است هیچ میلی برای بهبود اوضاع نداشته باشد!
انتقاد ناخواسته: کمی انتقاد سازنده، در صورت درخواست، چیز خوبی است. اما زیادهروی در آن مسخر است، به خصوص زمانی که به تلاش برای پیدا کردن عیب و ایراد در دیگران تبدیل شود.
رفتار متکبرانه
هیچکس از کسی که خود را بالاتر از دیگران میداند خوشش نمیآید، اما گاهی گذشتن از کنار این رفتار ساده است. ممکن است فکر کنید کمی جسور یا دارای اعتماد به نفس زیاد است و متوجه نشوید که رفتار این فرد چقدر سمی است. برخی از نمونههای آن به این صورت است:
خودخواهی: بیش از حد خودمحور بودن یعنی شخص تنها به فکر خودش باشد و برای رسیدن به خواستههایش حاضر باشد دست به هر کاری بزند، حتی اگر به زیان سایرین باشد.
تکبر: برخی فکر میکنند غرور و تکبر قابل پذیرش است اما اینطور نیست. هرکسی که فکر میکند واقعا بهتر از سایرین است از نظر اخلاقی غیرقابل اعتماد است.
نگرش قضاوتگر: هیچکس حق ندارد دیگران را قضاوت کند. هر انسانی زندگی را به شکل خاصی تجربه میکند و دنیا را از زاویه خاصی مینگرد. افراد سمی این حقیقت را نادیده گرفته و جوری رفتار میکنند که گویی بهتر از دیگران هستند.
محق بودن: سر و کار داشتن با افراد محق واقعا دشوار است. این افراد معنای تشکر را نمیداندد و فکر میکنند لایق همه چیز هستند. آنها فکر میکنند لیاقت ثروت، شهرت، زندگی لوکس، یا موفقیت را دارند در حلی که برای آن تلاشی نمیکنند.
عدم صداقت
گاهی اوقات در برههای از زندگی مجبور میشوید کمی نقش بازی کنید. اما عدم صداقت با ظاهر شجاع به خود گرفتن یا تصمیم به در میان نگذاشتن برخی چیزها فرق دارد. عدم صداقت یعنی رفتار دروغین و تقویت آن به حدی که کسی دیگر حقیقت را نداند. این رفتار بسیار سمی است. یکی از انواع آن تظاهر کردن به چیزی است که نیستید. از دیگر انواع آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
پرخاشگری منفعل: بسیاری از مردم از اختلاف بیزارند و برای جلوگیری از مشاجره و برخورد مستقیم هر کاری میکنند. اما این کار راه را برای خصوصیات سمی مانند پرخاشگری منفعل هموار میکند. یعنی استفاده از حرکات ناجوانمردانه، انتقاد، و پاسخهایی که در لفافه پیچیده و غیرمستقیم منتقل میشوند. این رفتار به شدت سمی است. اگر با کسی مشکل دارید مستقیما به او بگویید!
شایعهپراکنی: کمی شایعهپراکنی لزوماً بد نیست. اما علاقه وافر به غیبت کردن درباره دیگران، انتقال حقایق ناقص، و بعد قیافه بیگناه به خود گرفتن یک رفتار بسیار سمی است. با این حال عده زیادی آن را جزئی از زندگی میدانند!
عدم حضور در هنگام نیاز عزیزان: بله هیچکس نباید نقش درمانگر را برای عزیزانش بازی کند، اما وقتی به کسی اهمیت میدهید باید گوش شنوایی برای صحبتهایش و شانهای برای آرامش خاطر او باشید. یک فرد سمی ممکن است تعمداً هنگام نیاز عزیزانش غایب شود تا مجبور نباشد باری عاطفی را به دوش بکشد. البته خود این افراد انتظار دارند دیگران همیشه کنارشان باشند!
عدم پذیرش مسئولیت
مسئولیت چیزی است که با بزرگسالی میآید. هر فردی مسئول اعمال خود و تاثیر آنها بر دیگران است. هرکسی که از مسئولیتپذیری فرار میکند رفتاری سمی دارد. به نمونههای آن توجه کنید:
سرزنش دیگران به خاطر مشکلات شخصی: خیلی چیزها در زندگی مطابق میل ما پیش نمیرود و ناراحتی درباره آنها طبیعی است. اما مشکل زمانی آغاز میشود که فرد دیگران را مسئول ایجاد آن شرایط بداند و سرزنش کند و نقش خود را در آن نادیده بگیرد.
نقش قربانی را بازی کردن: یک خصوصیت سمی شایع حالت تدافعی گرفتن و نقش قربانی بازی کردن افراد به هنگام صحبت از رفتار منفی آنها است. اینگونه افراد ممکن است داستانی غمانگیز بسازند، تقصیر را گردن شخصی دیگر بیندازند، یا ماجرایی تخیلی از ظلم و آزاری که دیدهاند بسازند.
اجتناب از عذرخواهی کردن به شیوه درست: عذرخواهی واقعی نیازمند صداقت، و درک دست اشتباه فرد یا آسیب وارده است. اما فراد سمی از عذرخواهی اجتناب میکنند یا بهانههایی برای آن میتراشند و مسئولیت آن را به عهده نمیگیرند.
کینه به دل گرفتن: اگر شخصی در حقتان بدی کند، منطقی است که ناراحت شوید و حتی او را از زندگی خود بیرون کنید. اما کینه به دل گرفتن برای مدت طولانی معمولاً آسیب بیشتری به شما وارد میکند. تحقیقات نشان داده است بخشش تاثیر بسیار مثبتی بر استرس و بهبود فرد خواهد داشت.
انتهای پیام/
به به دست مریزاد خیلی کامل و جامع نوشتین عالی..
خیلی سخته با یه آدم سمی تو یه خونه زندگی کنی
من متاسفانه آدم سمی کنارم دارم .
به نظر من هم هیچ راه حلی برای برخورد و رفتار با افراد سمی وجود نداره که اون افراد درست بشن..یه راه بیشتر وجود نداره اونم اینکه تا جایی که میتونی خویشتنداری کنی و ارتباط ت رو با این افراد به حداقل برسونی . اگه داخل خونه نیست خیلی راحته باهاش رفت و امدتو باید به کل قطع کنی تا راحت باشی ..اگر هم داخل خونه ست کار خیلی سخت تر میشه منکه تنها چاره رو تو این میبینم که ارتباط کلامی رو به پائینترین درجه ی ممکن برسونم. خودمو مشغول میکنم.ولی افراد سمی چون خودشون از درون حس بدی دارن ..خوشحالیشون رو تو ناراحت کردن افراد و دعوا مشاجره پیدا میکنن ..بایستی یه راهی پیدا کنین که رابطه کلامی و دیداری کمتر و کمتر بشه ..افراد سمی خودشون میل به ارتباط کلامی و دیداری زیادی از خودشون نشون میدن ..ولی همون ۱۰ دیقه مکالمه با افراد سمی یه ناراحتی هم قطعا پشت سرش داره ...خلاصه مراقب خودمون باشیم ..توجه مون به خودمون باشه ...
و فراموش کردن هم درصورتی بهبود پیدا میکنه ک خود فرد هم ی تلاشی کنه یا حتی با ی ببخشید از ته دلش
یکلمس
ولی بعضیا حتی همینم ب چپشونه
و این نشون میده که مهم نیست براشون ک و رفتاری رو داشتن پس کینه ی شتری داشتن حقشونه : )
همه اینه که گفتین به صورت محسوس و نامحسوس توی رفتارهای برادرشوهر نامحترم من و زن داداشم هم وجود داره...مسموم نشم صلوات!