به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،«امین محمد حطیط» تحلیلگر نظامی و کارشناس امور راهبردی منطقه در پانزدهمین سالگرد شکست رژیم صهیونیستی در جنگ دوم با لبنان در مقالهای نوشت: در حالی که در سالگرد جنگ جولای ۲۰۰۶ که با شکست سنگین اسرائیل به پایان رسید هستیم یک مسئول امنیتی رژیم صهیونیستی آنگونه که وبسایت اسرائیلی والا گزارش داده ادعا میکند که جنگ سوم با لبنان تنها مسئله زمان است.
ادعای صهیونیستها درباره جنگ سوم با حزبالله
این مسئول صهیونیستی میخواست بگوید که تصمیم جنگ میان تلآویو با حزبالله از طرف اسرائیل اتخاذ میشود و اگر این رژیم شرایط را مناسب ببیند اقدام به این کار میکند. اما آیا واقعیت همان چیزی است که این مسئول امنیتی اسرائیل میگوید؟
قبل از هر چیزی و بدون توجه به سخنان این مقام صهیونیستی و هر شخص دیگری، میدانیم که جنگ آینده با اسرائیل تنها مسئله زمان است؛ البته نه به این دلیل که یک مسئول صهیونیست ادعا میکند و یا اینکه اسرائیلیها قدرت تحقق اهداف خود را دارند بلکه به این دلیل که جنگ با ماهیت و موجودیت رژیم جعلی اسرائیل همخوانی دارد. در واقع ماهیت رژیم صهیونیستی مبتنی بر اصل زور است و اسرائیل موجودیت خود را بر همین اساس سازماندهی میکند و ادامه و بقای این موجودیت را در استفاده از قدرت زور و جنگ میداند.
بنابراین، اظهارات اخیر یک مقام امنیتی رژیم صهیونیستی درباره جنگ با لبنان موضوع تازهای نیست؛ زیرا اسرائیل از زمانی که یک جنگ آن به پایان میرسد و متوقف میشود برای جنگ بعدی برنامهریزی میکند. اما باید از یک زاویه دیگر این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم و ببینیم که لبنان در حال حاضر چه مشکلاتی دارد و از چه چیزی رنج میبرد.
طرح ۵ مرحلهای آمریکا ضد لبنان و در خدمت رژیم صهیونیستی
در حال حاضر روند چالشهای لبنان تحت تأثیر طرح ۵ مرحلهای «مایک پامپئو» وزیر امور خارجه دولت «دونالد ترامپ» رئیسجمهور سابق آمریکا برای نابودی لبنان و مقاومت است که از ایجاد خلأ سیاسی در لبنان آغاز شده و سپس به فروپاشی مالی و پولی و پس از آن فروپاشی اقتصادی و اجتماعی کشیده میشود و مرحله چهارم آن انفجار و فروپاشی امنیتی در لبنان است. البته همه اینها برای رسیدن به مرحله پنجم یعنی تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان است؛ مشروط به اینکه این تجاوز با دورههای قبلی متفاوت بوده و صهیونیستها بتوانند پیروز میدان باشند.
اگر بخواهیم ادعای اخیر مقام امنیتی اسرائیل درباره جنگ سوم با لبنان را با توجه به طرح ۵ مرحلهای مایک پامپئو مورد بررسی قرار دهیم میتوان اینگونه تعبیر کرد که صهیونیستها معتقدند چهار مرحله ابتدایی طرح پامپئو به نتیجه رسیده و تنها مرحله پنجم باقی مانده که اسرائیل باید آماده محقق کردن مرحله پنجم باشد و هر زمانی که ببیند امنیت لبنان فرو پاشیده و امکان ضربه زدن به مقاومت وجود دارد اقدام به راهاندازی جنگ سوم با لبنان کند. اما واقعیت ماجرا چیست و ما چگونه باید آن را بررسی کنیم؟
چرا اسرائیل جرأت حمله به لبنان را ندارد؟
اگر بخواهیم این موضوع را کاملاً از جنبه نظامی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم به راحتی و صراحتاً میتوانیم بگوییم با توجه به شرایط نظامی و میدانی و ضعف ارتش رژیم صهیونیستی که طی جنگ اخیر غزه به خوبی خود را نشان داد اسرائیل جرأت و امکان حمله به لبنان را ندارد.
سؤال مهمی که در این زمینه مطرح میشود آن است که اگر اسرائیل در نبرد شمشیر قدس قادر به مقابله با مقاومت فلسطین در غزه نبود و از انجام جنگ زمینی با آن خودداری کرد و همچنین نتوانست در برابر موشکهایی که عمق اراضی اشغالی را هدف میگرفتند ایستادگی کند در برابر مقاومت لبنان که قطعاً شرایط و تواناییهایی به مراتب بهتر از مقاومت فلسطین دارد چگونه عمل خواهد کرد؟
گذشته از پیامدهای جنگ غزه برای رژیم صهیونیستی مشکل اصلی ارتش این رژیم اکنون ناتوانی نیروهای زمینی برای ورود به جنگ، کاهش کارآیی نیروی هوایی و از دست رفتن سلاح تعیینکننده خود در برابر مقاومت است. همچنین جنگ اخیر غزه ضعف رژیم صهیونیستی در دفاع از جبهه داخلی را نیز به خوبی آشکار کرد و سامانه گنبد آهنین که افتخار اسرائیلیها بود و شهرکنشینان صهیونیست برای دفاع از جان خود اعتماد زیادی به آن داشتند از رهگیری شمار زیادی از موشکهای مقاومت ناتوان ماند.
با این حال بحث درباره جنگ احتمالی رژیم صهیونیستی با لبنان نباید تنها محدود به ارزیابی کاملاً نظامی شود؛ زیرا رژیم صهیونیستی در تجاوزات خود تنها به عملیاتهای نظامی اکتفا نمیکند؛ بلکه تجاوزات اسرائیل شامل یک پروژه طولانی در پشت خط و سرمایهگذاری برای سوء استفاده از وضعیت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی طرف مقابل است و اگر متوجه شود شرایط دشمن به شکلی شده که میتوان از آن سوء استفاده کرد قطعاً از این کار دریغ نمیکند.
باتوجه به مواردی که گفته شد میبینیم که لبنان در سایه ناکارآمدی مقامات و نهادهای سیاسی در معرض فروپاشی قرار گرفته و با خطر جدی مداخله خارجی روبهرو است که میتواند اوضاع را از کنترل خارج کند. در شرایطی که برخی طرفها از تحمیل قیمومیت بینالمللی بر لبنان برای نجات این کشور صحبت میکنند میبینیم که آمریکا و فرانسه نیز به شکل مستقیم وارد خط بحران لبنان شده و به دنبال الحاق عربستان به این روند هستند.
غربیها تلاش میکنند با جلب کمکهای بینالمللی برای ارتش لبنان مانع همکاری ارتش با حزبالله شوند و همچنین با ادعای تعهد به قطعنامه ۱۷۰۱ قصد دارند همه مرزهای لبنان و بنادر و فرودگاهها و مرزهای این کشور با سوریه به کلی تحت کنترل نیروهای «یونیفل» (نیروهای موسوم به حافظ صلح سازمان ملل مستقر در لبنان) در بیاید.
۳ راهکار اصلی خروج لبنان از بحران با تکیه بر معادله سهگانه ارتش، ملت و مقاومت
در کنار همه اینها، مداخلات خرابکارانه رژیم صهیونیستی از جمله موارد خطرناکی است که لبنانیها را تهدید میکند. به همین دلیل دفاع از لبنان باید در اشکال مختلف صورت بگیرد و تنها به جنبه نظامی آن اکتفا نشود. در واقع لبنانیها باید برای مقابله با هرگونه پروژه در زمینه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی استراتژی خاص خود را داشته باشند که البته میدانیم طبقه سیاسی حاکم بر لبنان این کار را انجام نخواهند داد و قدرت و شجاعت لازم برای انجام آن را ندارد؛ بنابراین در اینجا چشم امید لبنانیها به نیروی سهگانه یعنی ارتش و ملت و مقاومت است که ما در اینجا به این ۳ قدرت میگوییم طبقه سیاسی لبنان این کشور را به خطر انداخته و بنابراین شما برای نجات آن سه راه پیش رو دارید:
- نجات کشور از بحران اقتصادی و مالی و توجه به شرق
- جلوگیری از هرگونه تحرک بیگانگان برای تحمیل قیمومیت بین المللی بر لبنان.
- آماده سازی برای مقابله با توطئههای رژیم صهیونیستی که در دو مرحله انجام میشود. مرحله اول آن اقدامات خرابکارانه اسرائیل برای بیثبات سازی لبنان و ایجاد هرج و مرج در آن است که در صورت موفقیت این مرحله، اقدام بعدی صهیونیستها یعنی تجاوز نظامی انجام میشود؛ بنابراین ارتش و ملت و مقاومت باید آمادگی لازم برای تقویت امنیت داخلی و نیز مقابله با تجاوزات رژیم صهیونیستی از طریق افزایش قدرت بازدارندگی استراتژیک را فراهم کنند.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/