سید جلال ساداتیان کارشناس مسائل خارجی در گفتوگو با خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به نقش ایران برای صلح در افغانستان گفت: برای ارائه تحلیل صحیح از چرایی و چگونگی میانجیگری ایران بین گروههای افغان باید به بررسی اوضاع اخیر افغانستان به ویژه بحث مذاکرات قطر، سفر آقای عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی افغانستان به آمریکا و بحث همیشگی قدرتهای محلی در افغانستان توجه کنیم.
ساداتیان افزود: مذاکراتی که در قطر بین طرفهای افغانستانی برگزار شد، منجر به آزادی ۵ هزار اسیر طالبان و در ادامه، عدم حمایت صحیح آمریکا از دولت افغانستان شد.
وی ادامه داد: عملکردی که حالا موجب شده است، با فراخواندن نیروهای آمریکایی از خاک افغانستان، طالبان حملات گستردهای انجام دهد و طبق ادعای طالبان بالای ۸۰ درصد خاک افغانستان را تحت تصرف خود دربیاورد؛ البته دولت این ادعای طالبان را رد کرده است.
ساداتیان درباره چینش قدرتهای محلی در افغانستان گفت: علاوه بر دولت مرکزی و خلافت طالبان، باید اسماعیل خان در مناطق حاشیه غرب ایران و بیشتر هرات، نفوذ ژنرال دوستم در مناطق شمال افغانستان و در نهایت پسر احمد شاه مسعود که تلاش دارد بسیج مردمی علیه طالبان تدارک ببیند را جزء قدرتهای محلی این کشور دانست.
کارشناس مسائل خارجی تصریح کرد: در کنار فعل و انفعالات افغانستان رئیس جمهور این کشور به همراه معاون اول و رئیس اجرایی افغانستان، به منظور کسب حمایتهای بیشتر به آمریکا سفر کردند که استقبال صحیحی از آنان نشد و بدون آنکه دستاوردی داشته باشند به کشور خود بازگشتند.
ساداتیان افزود: بی اعتنایی آمریکا به تحولات افغانستان از یک سو و روابط حسنه ایران با گروههای فعال در این کشور از سوی دیگر، موجب شده است که افغانستانیها چشم امید به جلسات میانجیگری ایران در مورد مناقشات کشورشان داشته باشند، جلساتی که به ریاست ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان و با حضور گروه جمهوری خواه به نمایندگی از دولت افغانستان و گروه طرفدار حکومت خلیفه بر این کشور به نمایندگی از طالبان برگزار شد.
وی ادامه داد: علاوه بر نمایندگان دولت افغانستان و طالبان، یک گروه از پارلمان این کشور به منظور گفتوگو درباره مسائل فرهنگی و گروه دیگری از وزارت امور خارجه افغانستان برای پیگیری مسائل اتباع افغان در کشورمان به ایران سفر کردند.
ساداتیان تاکید کرد: باید دید این میانجیگیری ایران تا کجا ادامه دارد، چراکه طالبان، دولت یا همان جمهوری خواهان را متهم به اجرای سازو کارهای سکولار در افغانستان، دارای ارتباط با آمریکا و کشورهای غربی و عدم پایبندی به آموزههای دین اسلام میکند. در مقابل، طالبان به گفته خودش قصد دارد آموزههای دین اسلام را در این کشور پیاده سازی کند، البته در دورانی که حکومت افغانستان را در دست داشتند، برخی اقدامات همچون اعمال محدودیت برای زنان، سعی بر تغییر مدارس به مکتب خانه و بسیاری موارد دیگر را در این کشور پیاده سازی کرد.
کارشناس مسائل خارجی با اشاره به این مطلب که در جوامع شهری افغانستان ترس و یا نفرت از طالبان وجود دارد گفت: البته طالبان اعلام کرده، که در برخی رفتارهای گذشته خود تغییر رویه داده است، اما کدام اعمال و رفتار؟ گفتنی است که طالبان نفوذ شبکهای قابل توجهی بین مردم افغانستان، به ویژه قشر روستایی دارد؛ حتی برخی نیروهای نظامی این کشور به طالبان ملحق شده اند، به این مسائل قدرتهای محلی را هم باید اضافه کرد که حرف برای گفتن دارند.
سید جلال ساداتیان با تاکید بر اوضاع داخلی افغانستان اظهار کرد: این جلسات میانجیگری احتمالا به دو شکل خاتمه یابد، یا یکی از طرفین به قدرت میرسد و طرف دیگر به طور کامل کنار میکشد، یا قدرت بین دولت مرکزی و طالبان تقسیم میشود، که هر دو حالت دارای خصوصیات مثبت و منفی فراوانی است.
وی ادامه داد: همان طور که گفته شد سوالاتی همچون آیا قدرت بین طرفین تقسیم میشود یا یکی از طرفین به طور کامل کنار میرود؟ اگر قدرت تقسیم میشود کدام ارگانها و وزارت خانهها به طالبان و کدام یک در اختیار دولت قرار میگیرد؟ برای مخاطب به وجود میآید که نیازمند شفاف سازی است.
ساداتیان در پایان خاطر نشان کرد: باید توجه داشت اینکه چه جریانی در افغانستان به قدرت میرسد، در هر صورت فرقی به حال ایران ندارد و ایران تابع روابط همسایگی خودش است. همین مسئله موجب شده که ایران بهترین گزینه برای میانجیگری بین افغانستانیها باشد.
انتهای پیام /