اضطراب می‌تواند انسان را از بسیاری از فعالیت‌ها بازدارد، اما با شناسایی عوامل آن می‌توان زندگی آرام تری را تجربه کرد.

به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از Calm Sage، بعضی از افراد نسبت به دیگران حساس‌تر هستند و بیشتر به احساساتشان پاسخ می‌دهند. یک فرد بسیار حساس شخصی است که احساسات عمیق تری نسبت به دیگران دارد یا نسبت به استرس و دیگر احساسات طاقت فرسا واکنش بیشتری نشان می‌دهد.

یک فرد بسیار حساس ممکن است با یک عمل انزجارآمیز یا یک واکنش تند اذیت شود. با این حال، این فرد هم چنین اولین کسی است که شما را در صورت نیاز بغل خواهد کرد و دلداری خواهد داد و به طور غریزی می‌داند که مشکلی پیش آمده است.

متأسفانه، بالا بودن حساسیت این افراد نسبت به احساسات و محیط اطراف می‌تواند آن‌ها را مستعد تنش، تفکر بیش از حد و اضطراب کند.

کنار آمدن با استرس، حتی وقتی حال فرد خوب باشد، به خودی خود دشوار است. اما برای یک فرد بسیار حساس، کنار آمدن با استرس می‌تواند کمی چالش برانگیز باشد. در زیر برخی از بهترین استراتژی‌های مدیریت استرس برای افراد بسیار حساس آورده شده است.

۱. داشتن خط قرمز‌های درست مهم است

افراد حساس چگونه باید با استرس مقابله کنند؟

منظور از خط قرمز، مرز تحت اللفظی نیست، بلکه محدودیت‌هایی خاص در روابط است. هنگامی که در حال دست و پنجه نرم کردن با استرس هستید، داشتن خط قرمز می‌تواند باعث شود شما به راحتی دیگران را از نیاز خود مطلع کنید.

ایجاد مرز هم چنین می‌تواند به معنای ایجاد فضای خالی در برنامه تان باشد؛ بنابراین هنگامی که استرس بیش از حد شد، فرصتی برای استراحت خواهید داشت.

۲. از عواملی که شما را حساس می‌کنند مطلع باشید

افراد حساس چگونه باید با استرس مقابله کنند؟

افراد بسیار حساس باید با چالش‌های خاصی دست و پنجه نرم کنند، بنابراین شناسایی عوامل محرک از قبل می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا از این عوامل دوری کنند.

به احساس خود در تمام طول روز توجه کنید و در صورت نیاز، یک دفترچه نگرانی یا استرس نگه دارید. این واقعیت که شما نسبت به احساسات حساس هستید، هیچ گاه تغییر نمی‌کند، اما شما می‌توانید نحوه تأثیر این احساسات بر زندگیتان را تغییر دهید.

هنگامی که عوامل محرک خود را شناسایی کردید، می‌توانید کنترل احساسات خود را در دست بگیرید، استراتژی‌های مقابله را در پیش بگیرید و اجازه ندهید احساساتتان بر شما پیروز شوند.

۳. ذهن آگاهی می‌تواند به شما کمک کند

افراد حساس چگونه باید با استرس مقابله کنند؟

این روزها، تقریباً حرف همه این است که ذهن آگاهی می‌تواند کمک کننده باشد، اما چگونه؟ وقتی ذهن آگاهی یا مراقبه را تمرین می‌کنید، یاد می‌گیرید از ذهن خود دور شوید و در زمان حال قرار بگیرید. وقتی در زمان حال باشید، بدن شما به سرعت آرام می‌شود و می‌توانید به استرس پاسخ درستی بدهید.

با استفاده از این روش ها، شما هم چنین می‌آموزید که چگونه از لحاظ احساسی خود را از عواملی که شما را تحت فشار قرار می‌دهند جدا کنید. ذهن آگاهی تمرکز شما را بر وضعیت فعلی متوجه می‌کند؛ بنابراین اگر فردی مستعد تفکر بیش از حد باشید، این روش می‌تواند برای شما مفید باشد.

۴- برای خود یک سیستم پشتیبانی داشه باشید

افراد حساس چگونه باید با استرس مقابله کنند؟

تماس با یک سیستم پشتیبانی در هنگام استرس گام مهمی است. برای برخی از افراد بسیار حساس، وقت گذراندن به تنهایی می‌تواند استرس زا باشد. در عوض، شما می‌توانید یک گروه پشتیبانی قوی شامل دوستان نزدیک یا افرادی که به آن‌ها اعتماد دارید تشکیل دهید.

داشتن یک سیستم حمایتی هنگامی که با استرس دست و پنجه نرم می‌کنید، می‌تواند کمک کننده باشد. آن‌ها می‌توانند به شما مشاوره دهند، از شما پشتیبانی کنند و در صورت نیاز از شما طرفداری کنند. این روش نیز اقدامی برای مراقبت از خود است.

۵. مراقبت از خود بسیار اهمیت دارد

افراد حساس چگونه باید با استرس مقابله کنند؟

مراقبت از خود در این جا می‌تواند به معنای مشارکت در فعالیت‌هایی باشد که به تخلیه استرس کمک می‌کند و احساس آرامش و صلح را برای شما به ارمغان می‌آورد. می‌توانید یک دوش آب گرم بگیرید و از مقداری رایحه درمانی استفاده کنید. این‌ها به آرامش ذهن و بدن کمک می‌کنند.

افراد با حساسیت بالا احتمالاً اختلالات غذایی، تغییر در الگوی خواب و فرسودگی شغلی را تجربه می‌کنند. اگر هر یک یا همه این موارد را تجربه کردید، توصیه می‌شود که بر مراقبت از خود تمرکز کنید، غذای سالم بخورید، حداقل ۶-۸ ساعت بخوابید و برای جلوگیری از فرسودگی شغلی به فعالیت‌های تخلیه کننده استرس بپردازید.

وقتی از نظر جسمی، روحی و روانی سالم و شاد باشید، می‌توانید استرس خود را به طور موثر کنترل کنید.

سخن پایانی

یک فرد بسیار حساس در معرض احساسات است و احتمالاً احساسات عمیق تری نسبت به دیگران دارد. مطمئناً کنار آمدن با استرس برای یک فرد حساس آسان نیست، اما با داشتن استراتژی‌های مناسب برای مقابله با آن، می‌تواند با چالش‌های کمتری رو به رو شود.

اگر شما فرد بسیار حساسی هستید که با اضطراب درگیر است، صمیمانه امیدواریم استراتژی‌های مقابله‌ای فوق، به شما کمک کنند تا در آینده به راحتی از پس آن برآیید.


بیشتر بخوانید

چگونه عصبانیت را کنترل کنیم؟


انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۴۸ ۱۵ تير ۱۴۰۰
رفتار من عادی است
اما نمی دانم چرا
این روزها
هر کس مرا می بیند
از دور می گوید:
این روزها انگار
حال و هوای دیگری داری!

اما
من مثل هر روزم
با آن نشانی های ساده
و با همان امضا، همان نام
و با همان رفتار معمولی
مثل همیشه ساکت و آرام

این روزها تنها
حس می کنم گاهی کمی گنگم
گاهی کمی گیجم
این روزها گاهی
از روز و ماه و سال، از تقویم
از روزنامه بی خبر هستم
حس می کنم گاهی کمی کمتر
گاهی شدیداً بیشتر هستم

از جمله دیشب هم
دیگرتر از شب های بی رحمانه دیگر بود:
اول نشستم خوب
جوراب هایم را اتو کردم
تنها حدود هفت فرسخ در اتاقم راه رفتم
با کفش هایم گفتگو کردم

دیشب دوباره
بی تاب در بین درختان تاب خوردم
از نردبان ابرها تا آسمان رفتم
در آسمان گشتم
و جیب هایم را
از پاره های ابر پر کردم

این روزها دیگر
تعداد موهای سفیدم را نمی دانم
گاهی برای یادبود لحظه ای کوچک
یک روز کامل جشن می گیرم
گاهی
صدبار در یک روز می میرم

گاهی نگاهم در تمام روز
با عابران ناشناس شهر
احساس گنگ آشنایی می کند
گاهی دل بی دست و پا و سر به زیرم را
آهنگ یک موسیقی غمگین
هوایی می کند

اما
غیر از همین حس ها که گفتم
و غیر از این رفتار معمولی
و غیر از این حال و هوای ساده و عادی
حال و هوای دیگری
در دل ندارم
رفتار من عادی است.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۱۱ ۱۴ تير ۱۴۰۰
سلام، امیدوارم هیچوقت دچار این اضطراب‌های وحشتناک نشید. وقتی آدم چندین مرتبه یه کاری رو انجام بده و شکست بخوره، یا چندین بار به حرف دیگران اعتماد بکنه و اون‌ها دروغ بگن، یا وقتی آدم به زور مجبور باشه توی یه شغلی یا کاری یا رشته درسی وارد بشه یا مثلاً توی محل کارش گرفتار بالادستی‌های زورگو باشه، قطعاً دچار اضطراب میشه، که واقعاً زندگی آدم به جهنم تبدیل میشه.

من خودم یادمه زمانی که بچه دبیرستانی بودم چندان اضطرابی نداشتم و به همین دلیل درس‌ها رو واقعاً می‌فهمیدم و حتی با چندتا دوست خوبی هم که داشتم مطالبی چند برابر کتاب‌های درسی رو می‌خوندیم و واقعاً برای آینده برنامه ریزی‌های خیلی دقیقی داشتیم و اونقدر امیدوار بودم که حتی کوچکترین اضطرابی برای کنکور نداشتم. اما متاسفانه بعد از دبیرستان، رفتارهایی که از جامعه و خانواده و دانشگاه دیدم، باعث شد به همه‌ی آدم‌ها بی اعتماد بشم و تمام برنامه‌ریزی‌هام به هم زده شد و از دوستی و رفاقت و درس و کار و آینده کاملاً ناامید شدم.

چون زندگی در اجتماع با دوران کودکی خیلی فرق داره. اینجا اگر آدم پرتلاش و موفقی باشی، سعی می‌کنن اذیتت کنند و شکستت بدهند یا اگر زورشون برسه سعی میکنن نتیجه زحمت آدم رو برای خودشون ببرند. الآن به نظرم همه چیز در این زندگی بی‌معنی و پوچ شده ، و از همه چیز می‌ترسم و همیشه هم اضطراب دارم. گرچه به نظرم کارها و شغل‌های خوبی هم وجود داره اما با اوضاعی که هست، امید چندانی ندارم.
آخرین اخبار