به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ، عصر ما را عصر روایتها مینامند و رسانه نقش برجستهای در گردش اطلاعات بین مردم پیدا کرده است به طوری که به دلیل کاهش ارتباطات فیزیکی، مردم از طریق رسانهها، روایت ها را دریافت میکنند؛ بنابراین رسانهها با تکنیکهای تنظیم خبر روایت خود را روایت غالب نشان میدهند و در راستای تأثیرگذاری بر افکار عمومی عمل میکنند.
عصر ما را عصر روایتها مینامند، روایتهایی که تلاشی برای بازنمایی واقعیتهاست و بدیهی است هر روایتی که بتواند بیشترین تاثیرگذاری را داشته باشد، میتواند توجه مردم را به سمت خود جلب کند و در نتیجه رفتار آنها را براساس منافع و اهداف خویش شکل دهد.
از سوی دیگر با نگاهی گذرا به عرصه جهانی به راحتی میتوان تاثیر ژئوپلیتیکی (جغرافیای سیاست)، خبر و رسانه را در تمامی لحظات زندگی بشر دید و نمیتوان از این تاثیرگذاری بدون توجه عبور کرد و در واقع چشمپوشی از آن موجب غالب شدن روایتهای خارجی دریک جامعه خواهد شد.
از این رو، جمهوری اسلامی ایران نیز بهمثابه الگوی حکومتی مبتنی بر آموزههای دینی، از زمان تثبیت و ترسیم چشماندازههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی با توجه براینکه این انقلاب مدل حکومتی مبتنی بر جهان بینی خاصی را ایجاد کرد که ارزشها و ایدهآل هاینظام سلطه را در همه ابعاد و زمینهها به چالش کشاند و بر این اساس مسیری متفاوت و متمایز از روندهای جهانی را برگزید و به جای تبعیت از مکاتب مختلف کمونیستی، لیبرالیستی و... خواهان ترویج رویکردی جدید و متفاوت و البته متضاد با این مکاتب بود، این مساله در دستگاه فکری و عملیاتی نظام سلطه قابل قبول نبوده و آنها را بر آن داشته تا با توسل به هر ابزار و سیاستی به خصوص در دهه حاضر با بکارگیری ابزار رسانه، ایران را دچار چالش راهبردی کنند.
بدیهی است که در این شرایط رسانهها میتوانندواقعیتها را شکل داده، تفسیر و تحریف نموده و آگاهی جمعی و ذهنی جوامع را شکل دهند لذا در چنین شرایطی برای حضور موفق در جنگ روایتها ضروری است که رسانهداران و رسانهنگارانی در تراز انقلاب اسلامی داشته باشیم که تربیت این رسانهنگاران یکی از اهداف مهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میبایست باشد که متاسفانه در سالهای اخیر به این مسئله مهم کم توجهی و بعضا بی توجهی شده و نتیجه این کمکاری، مصرفگرایی مخاطبان ایرانی را در فضای مجازی افزایش داده است.
اما مسئله چیست؟
پیش از گسترش رسانه و ابزارهای رسانهای و پیامرسانهای اجتماعی همچون توئیتر، اینستاگرام، تلگرام و... در ایران، نوعی رویکرد متمرکز یک جانبه از بالا به پایین در باب انتشار اطلاعات وجود داشت و مردم به روایتهای نهادهای اجرایی و رسانه حاکم در کشور یعنی صداوسیما کفایت میکردند و مخاطبان برای دانستن جزییات هر پدیده اجتماعی و سیاسی و... باید به انتظار رسانه ملی و گزارشهای تصویری تلویزیون میماندند؛ اما پس از گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در کشور، نوعی انفجار اطلاعاتی رخ داد. "پژوهشگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام"
این سرعت بالا در اطلاعرسانی باعث شد تا فضای مجازی به رقیبی جدی برای رسانه ملی تبدیل شود و رویه سابقِ حاکمیت به سمت رسانههای نوظهور با سرعت کمتری تبدیل شد.
حضور رسانهها و به تبع آن کثرت روایتها، در تمامی حوزههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... گسترش پیدا کرد و دیگریک روایت نبود که مردم به آن کفایت کنند بلکه مردم با روایتهای گوناگون در هر لحظه از شبانهروز، روبرو بودند.
در این میان، نیز رسانههای فارسی زبان ضدایرانی با آرایش جدید رسانه ای همسو شدند و نظم برنامه های تولیدی را به سمت غالب کردن روایتهای ضد و نقیض اخبار علیه سازمانها، نهادها و فعالیتهای آنها در ایران متمرکز نمودندتا افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهند؛ بنابراین با توضیحات پیشگفته ضرورت وجود رسانههای مکتوب و الکترونیکی متعدد در ایران به وجود آمد تا با پاسخگویی و تبیین موضوعات و وقایع توسط آنها، فشار افکار عمومی بر سازمانها کاهش یابد و روایت صحیح به مردم انتقال داده شود؛ اما متاسفانه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم و دوازدهم اوضاع به شکل دیگری پیشرفت و به جای تربیت افرادی که کمک حال نظام برای تبیین و انتشار روایت صحیح باشند، معاونت مطبوعاتی این وزارتخانه بعنوان نهاد متولی صدور مجوز رسانه با اعطای بیش از ۱۲ هزار مجوز به افرادی که هیچگونه اهلیتی با حرفه رسانه نداشتند کار سازمان حکمرانی را در تبیین روایتهای صحیح دشوارتر کرد.
در دولت یازدهم و دوازدهم تا مورخه ۱۱ تیرماه سال جاری، تعداد ۱۲۸۰۹ مجوز رسانه مکتوب و الکترونیکی توسط معاونت مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر گردیده است که از این تعداد مجوزات ۴۴۲۳ مجوز متعلق به پایگاههای خبری و تحلیلی در سراسر کشور است و به زبان ساده اگر هر کدام از این رسانههای الکترونیکی روزانه فقط در دو موضوع تولید محتوا داشته باشند میبایست در ۲۴ ساعت شبانهروز بیش از ۹ هزار محتوا در فضای رسانهای کشور منتشر شده باشد!
اما با جست و جویی ساده میتوان به این مهم دست یافت، نه تنها محتوایی توسط این رسانهها تولید نمیشود بلکه به دلیل اهلیت نداشتن، این رسانهها حتی از تبیین کوچکترین روایتها جا ماندهاند و صرفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مانده با رسانهداران و رسانهنگاران غیر حرفهای و تضییع میلیاردها تومان بودجه که در غالب یارانه، سهمیه کاغذ، تسهیلات مشاغل خانگی و... به این رسانهها اعطا نموده است!
یادداشت: سینا قربانی دانشآموخته مطالعات رسانه
انتهای پیام / ک
دقیقا درسته