به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، حسام محمودی که دانش آموخته رشته حقوق قضایی است، به دلیل علاقهای که به بازیگری دارد، فوق لیسانس خود را کارگردانی هنر خوانده. او تا به حال انتخابهای درستی داشته و از طریق واسطه و رابطه برای بازی دعوت نمیشود، ولی در عین حال مخالفتی با نقش گرفتن در مهمانیها ندارد. با حسام محمودی که بعد از بازی در سریال کمدی «با خانمان» با «کلبهای در مه» در نقشی متفاوت به آنتن برگشته، همکلام شدیم.
شما بازیگری را از «خسته نباشید» شروع کردید تا «کلبهای در مه»، این مسیر راضی کننده است؟
سختی دارد، ولی کاری را انجام میدهم که خیلیها آرزو دارند.
در سینما کار کردید و به موازاتش در تلویزیون هم فعالیت داشتید، اما در تلویزیون بیشتر دیده شدید، قبول دارید؟
تلویزیون به دلیل تعداد تماشاگری که دارد، همواره کمک میکند که مردم فرد را بیشتر بشناسند، بخشی این است و بخش دیگر برای فیلمهای سینمایی است که من بازی کردم و توقیف شد یا تصمیم گرفتند فیلم را آن سال بنا به دلایل مختلفی نبینند یا مثلاً یکی از بازیگران شکایتی از فلان فیلم کرده و شکایت روی میز وزیر بود. در فیلم «حق سکوت» بازی کردم که سالها توقیف شد.
فیلم رمانتیک «رمانتیسم عماد و طوبا» را در نوبت اکران دارید.
خیلی ساده انگارانه است این گونه نگاه کنیم برای این که تو آدم معروفی شوی نقش اصلی را بازی کنی! خیلی از عوامل دخیل هستند، اصلاً تو ۲۰ هزار نقش اصلی بازی کن. اگر نخواهند دیده شوی، دیده نمیشوی.
چه عواملی سبب این اتفاق میشود؟
نمیدانم، بخشی از آن میتواند این باشد که مثلاً تو شبیه آنها نیستی، باج نمیدهی و وارد معامله با آنها نمیشوی، منظورم این است که اساساً در مدیوم سینما این که تو فقط فیلم خوب بازی کنی، کافی نیست.
در ادامه صحبتهای شما، وقتی دلیل کم کاری برخی دوستان هنرمند را میپرسم آنها از نقش گرفتن در مهمانیهای شبانه، نقش فروشیها و روابط انتقاد میکنند.
آنهایی که انتقاد میکنند، اندکی باید از این زاویه نگاه کنند که تو اگر این فرصت را داشته باشی از آن استفاده نمیکنی؟ باور کنید شاید من هم پیشنهادش را نداشتم. معتقدم، چون در سینما پول وجود دارد، مافیا وجود دارد و همچنین حلقههایی که به تو اجازه ورود نمیدهند. حلقههایی به قدرت نزدیکتر هستند و برخیها فاصله دارند، تو با توجه به کارهایت با بعضی از آنها ارتباط برقرار میکنی و وارد معاشرتهایی میشوی. در ایران شرکت معرفی بازیگر وجود ندارد، پس آدمها همدیگر را در مهمانیها پیدا میکنند. اتفاقاً معتقدم این روابط طبیعیترین چیزی است که در سینما وجود دارد.
چند وقت است که مسئله شکایت محمدرضا گلزار از یک منتقد سینما، سروصدا کرده است، آیا اصلاً دستمزد نجومی برای یک ستاره وجود دارد؟
معتقدم هر چقدر به گلزار پول بدهند، حقش است.
بیشتر بخوانید:
جذابیت «کلبهای در مه» در ادامه بیشتر میشود/ مهمترین چالش بازیگر سریال این شبهای شبکه سه
البته خیلیها بازی او را قبول ندارند و معتقدند که بازیگر خوبی نیست.
باید دید بازیگر مورد علاقه آن خیلیها چه کسی است؟ سوادشان درباره بازیگری چقدر است؟ اساساً در همه جای دنیا طیفی به اسم ستاره وجود دارند و یک طیف دیگر بازیگر هستند، آنهایی را که ستاره هستند، به این دلیل سر فیلمها میبرند و دستمزدهای کلان میدهند که تماشاگر به خاطر آنها به سینما میآید و لزوماً قرار نیست بازیگرهای خوبی باشند یا فن بازیگری بدانند. وقتی تو سالها نتوانستی یکی را مثل گلزار تولید کنی، پس باید هر چقدر پول میخواهد به او بدهی تا او را سر کار بیاوری.
چرا ما نتوانستیم ستاره پرورش دهیم؟
چون سطحی نگاه میکنیم، تلویزیون آدمهایی را مطرح میکند و به این فکر نمیکند که یک قرارداد با این آدم تنظیم کند تا پنج سال دیگر که ستاره شد، بتواند از او پول درآورد. آن فرد از سکوی تلویزیون استفاده میکند و تبدیل به یک ستاره عجیب و غریب میشود و پنج سال دیگر جواب تلفن تلویزیون را هم نمیدهد.
بعد از بازی در سریال کمدی «باخانمان» چه شد که نقش «دامون» در سریال «کلبهای در مه» را پذیرفتید؟
در مسیر بازیگری ام همیشه بر اساس ویژگیهای نقش، آن را انتخاب و بازی میکنم. این که در بخش اول صحبتهای تان گفتید در سینما کار و به موازات آن در تلویزیون بازی کردم، دلیل اش این است که مدیوم خاصی برایم مهم نیست و ترجیح میدهم نقشی را که دلم میخواهد بازی کنم. نکته دیگر این که، چون بازیگرانه نگاه میکنم و بیزینسی نگاه نمیکنم، خیلی دلم میخواهد نقشهای متفاوتی را بازی کنم. به همین دلیل بعد از بازی در «باخانمان» چنین پیشنهادی را پذیرفتم. حضور سعید پروینی به عنوان تهیه کننده سریال «کلبهای در مه» خیلی در تصمیم گیری ام تاثیرگذار بود، فرخ نعمتی، سام قریبیان و حمید ابراهیمی هم آدمهای جالبی هستند و با آنها خوش میگذرد.
«دامون» جوانی تحصیل کرده و مبارز در آن مقطع تاریخی است، خودتان چه تعریفی از این شخصیت دارید؟
«دامون» یک شخصیت انقلابی است که علیه ظلم، ستم و استکبار قیام میکند، اصلیترین ویژگی جوانان آن نسل داشتن ایمان بود. بیشترین ویژگی که باید روی آن کار میکردم این بود که امید را در خودم زنده کنم. معتقدم طراحی صحنه و لباس در پرداختن به آن برهه تاریخی کمک کرد.
«کلبهای در مه» و روایت قصه خان و خان زاده برای خیلی از مخاطبان یادآور سریال پرمخاطب «پس از باران» بود.
اندکی بله، چون سریال «پس از باران» در زمان خودش پربیننده بود و یادم میآید خیابانها خلوت میشد و همه پای تلویزیون مینشستند و هنوز هم بازپخش آن مخاطب دارد، اگر سریال ما را با این سریال مقایسه میکنند، باعث افتخار است، چون همه ما در تلویزیون سعی میکنیم آدمها را به تماشای آثار نمایشی ترغیب کنیم. سریال ما در شمال فیلم برداری و همین ماجرای خان و خان زاده در آن روایت میشود و همه آن را با «پس از باران» تطبیق میدهند، ولی خیلی فاصله دارد.
بازتابهایی که از سریال دریافت کردید، راضی کننده است؟
پخش سریال با مسابقات فوتبال و والیبال همزمان شده و نامنظم است. فکر میکنم همین فضای نوستالژی سبب شده بیننده داشته باشد. معتقدم خیلی از سریال سازها سراغ کارهایی با لوکیشنهای محدود و آپارتمانی میروند و تهیه کننده ما جرئت کرده و دست روی یک کار تاریخی و ویژه گذاشته، دکور، لباس و... ساخته و این نشان میدهد که او ذائقه مخاطب را میشناسد و قصه خوبی هم داریم.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/