به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اصغر نقی زاده، بازیگر سینما و تلویزیون که اغلب با نقشهای کمدی در سینمای جنگ شناخته میشود، درباره ایفای یک نقش جدی در سریال طنز «زیر خاکی» عنوان کرد: شخصیت «مروت پور» کاملا خلق شده توسط آقای جلیل سامان است و آقای سامان تلاش کردند من از اصغر سینمای جنگ، به آدم جدی و اهل جنگی تبدیل شوم که اصلا شوخی در کارش نیست. ما مدت پنج ماه در روستای حصار میانه کار میکردیم و ایشان خیلی جدی مراقبت میکرد که من سر صحنه شوخی نکنم و کاملا جدی باشم. چون در سکانسها بلافاصله مشخص میشد که این بازیگر برگشته است سر خانه اول.
او ادامه داد: آقای سامان در کارش دقت و حساسیت بالایی دارد و من کاملا در ایفای نقشم در «زیرخاکی» تابع ایشان بودم. به سایر دوستان در پشت صحنه هم میگفتم، این کارگردان اگر بد میسازد، خودش میداند و اگر خوب میسازد هم میداند، پس بهتر است هرچه میگوید بگوییم چشم.
نقی زاده اظهار کرد: از آقای جلیل سامان تشکر میکنم که حوصله و وقت گذاشت و به بازیگری که سی و چند سال در یک کاراکتر یکسان ظاهر شده بود، فرصت ایفای نقش متفاوتی داد.
این بازیگر درباره بازخوردهایی که در حین پخش سریال «زیرخاکی» از مخاطبان گرفته است، عنوان کرد: سریال «زیر خاکی» دو بخش شده بود؛ خانواده و جنگ. مردم درباره سکانسهای خانواده بازخورد خوبی نشان دادند و آنها را دوست داشتند. البته این بدان معنا نیست که سکانسهای جنگ ضعیف بود، اما بعضی سکانسها خانوادگی سریال واقعا خنده دار بود و خودم هم به سختی جلوی خندهام را میگرفتم.
بازیگر «زیرخاکی» درباره دشواریهای کار در شرایط کرونا هم گفت: این کار در استرس شدید کرونا ساخته شد. امیدوارم این واکسن ایرانی برکت زودتر وارد شود. مجریها و بازیگران نمیتوانند جلوی دوربین ماسک بزنند. خدا رحمت کند آقایان اکبری مبارکه، جلیلوند و پورحسینی را. چند سال باید بگذرد تا هنرمندانی مانند اینها تربیت شوند.
او که در برنامه «درجه یک» حاضر شده بود، در توضیح دیالوگ معروفش در فیلم «از کرخه تا راین» چنین یادآور شد: در عملیات خیبر به شهید حمید فلاحپور که مادرش هم به تازگی به رحمت خدا رفت، گفتم تو زنده نمیمانی و ایشان گفتند میدانم! من این ماجرا را برای آقای حاتمی کیا تعریف کردم و همین قضیه دستمایه آن دیالوگ معروف من در فیلم «از کرخه تا راین» شد که به همراه آقای دهکردی بازی کردم و میگفتم، «دلم میخواست تو رکابت باشم ... بگی بخون، میخونم، بگی برقص، میرقصم، بگی بمیر ... به خدا میمیرم ...»
نقی زاده در پایان بار دیگر به دشواریهای ساخت سریال «زیرخاکی» اشاره کرده و در بخشی از صحبتهایش گفت: در محله حصار شب کاری هایش بسیار سخت بود؛ مثل سکانس عروسی که گرفته شد. تیم تولید خیلی زحمت کشید.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/