آن طور که برداشت میشد ابزار مقابله با کرونا نه فقط از یک راه بلکه با تلاش پزشکان زیادی از چندین راه مورد مطالعه و ساخت قرار گرفته بود. جلسهای کاملا علمی و تخصصی که زبان اصلی غالب بر این جلسه انگلیسی بود و پزشکان ایرانی علاوه بر صحبت با یکدیگر درباره پلتفرم های تولید با چندین کشور دنیا ارتباط زنده گرفتند و توضیحات، همچنان تخصصی پیش میرفت.
نماینده سازمان جهانی بهداشت مهمان اصلی این جلسه بود و آن طور که مشخص بود با صحبتهای پزشکان ایرانی دیگر تقریبا مطمئن شده بود که ایران حتما یکی از تولید کنندگان واکسن کرونا در دنیا می شود؛ چرا که همان روز طی مصاحبهای گفت: در حال حاضر در کل جهان از روشهای مختلفی برای تولید واکسن کرونا استفاده میشود که ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست.
او حتی همان روز به تحریمهای سر راه واکسن سازی در ایران اشاره کرد و گفت: تحریمهای یکجانبه که بر ایران اعمال شده نمیتواند مشکلی در آزمایشهای بالینی داشته باشد، چرا که در کشور ایران ظرفیت و دانش کافی برای آن وجود دارد.
آن روز هیچ واکسنی در دنیا به تزریق عمومی نرسیده بود و کل دنیا با کرونا به سختی دست و پنجه نرم میکردند. حتی هیچکس مطمئن نبود که آیا میشود در دنیا وسیلهای برای مقابله با این موجود منحوس ساخت یا نه! همه فرض ها بر این بود که اگر هیچ واکسنی در دنیا به نتیجه نرسد ما مجبوریم همه مراحل مطالعه را از ابتدا شروع کنیم.
بیشتر بخوانید
همان زمان کافی بود از مردم کوچه و خیابان سوال کنیم «شما مطمئن هستید که دانشمندان ایرانی میتوانند واکسن کرونا بسازند؟» در بهترین شرایط ممکن همه با قاطعیت اعلام میکردند که «بله میشود» اما اینکه «چطور؟» سوالی بود که شاید خیلیها پاسخش را نمیدانستند. حتی آن روزها خود همان محققان هم اعتماد کامل به تحقیقاتشان نداشتند.
دکتر جلیلی مدیر گروه تحقیقات تولید واکسن ستاد اجرایی فرمان امام تعریف میکرد: «روزی که دکتر مخبر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام جلسه ای تشکیل داد و گفت باید واکسن کرونا بسازیم؛ من جزء افرادی بودم که همان جا اعلام کردم چنین چیزی در ایران امکان ندارد. ما هزینه و وقت زیادی صرف میکنیم، اما در نهایت معلوم نیست به نتیجه برسیم یا نه!»
با همه امیدها و نا امیدی ها جوانان ایرانی پای تصمیم و کارشان ایستاده بودند. هر روز خبرها و عکسهایی از تلاش این دانشمندان در سایت تولید واکسن منتشر میشد که دل یک ملت را خوشحال میکرد. حالا دیگر فهمیده بودیم که انگاری واقعا رسیدن به واکسن داخلی و تمام ایرانی کار سخت و غیر قابل انجامی نیست. روزها گذشتند تا در نهایت شرکت شفا فارمد مجوز کمیته اخلاق واکسن کرونای ساخته شده را گرفت و عکسی توجه همه را به خود جلب کرد و در صفحات مجازی دست به دست شد.
تصویر اولین واکسن تمام ایرانی
حالا این خبرنگاران بودند که هر طور شده بايد مردم را دل گرم میکردند که «بله، دانشمندان ما توانستند!».
واکسن را از دانشمندان قرض کردیم و افتادیم در خیابان تا نظر مردم را درباره این موفقیت و تولید داخلی بدانیم. همه از دیدن این جسم کوچک به وجد میآمدند و سختیهای کرونا را با همه بلاهایی که به سرشان آورده بود برای چند دقیقه فراموش میکردند و حتی باورشان نمیشد که حالا ابزار مقابله در دستانشان است.
اما این همه خوشحالی به معنی این نبود که میتوانیم سلاح را به دست بگیریم و شلیک کنیم. داستان از اینجا به بعد کمی پیچیدهتر میشد، چراکه مقابله کردن با محلول داخل قوطی به راحتی نبود و باید برای صحت و درستی عملکرد، مراحل بالینی مختلفی را پشت سر میگذاشت.
محققان و دانشمندان ایرانی نمیخواستند وقت و فرصت را از دست بدهند. از همان ابتدا مطالعه پیش بالینی حیوانی را آغاز کردند و بعد از چندی خبر رسید که حیواناتی که مطالعه شدند در برابر کرونا مقاوم هستند و حالا میشود این آزمایشها را در مراحل مختلف روی انسانها انجام داد. از اینجا به بعد مطالعه وارد فاز جدیدی میشد. مطالعه را به سه فاز تقسیم کردند و قرار شد در فازهای مختلف تعداد جمعیت مشخصی مورد مطالعه واکسن قرار بگیرند.
بالاخره وزارت بهداشت مجوز شروع مطالعه فاز یک مطالعه بالینی را صادر کرد و حالا این مردم بودند که از هر قشری و طبقهای مشتاقانه حاضر بودند در این مطالعه شرکت کنند.۴۰۳۰ شد پل ارتباطی و چند روزی صداهایی را شنید که رنگ و بوی همدلی برای داوطلب شدن تزریق واکسن ایرانی کرونا را داشت.
بعد از چند روز که ثبت نامها و تعداد افراد واجد شرایط به حد مناسبی رسید، وزارت بهداشت مجوز آغاز مطالعه فاز اول تست انسانی را صادر کرد. روز نفس گیر و حساس بالاخره از راه رسید و نهم دی ماه ۱۳۹۹ روزی مصادف با ایام شهادت حضرت زهرا (س) واکسیناسیون با واکسن تمام ایرانی کرونا بر روی ۵۶ نفر کلید خورد.
هتل ارم، مقر آغاز کار بود و همگی آن جا جمع بودند. کوو ایران برکت اسمش بود و همه منتظر بودند که ببینند قرار است چه اتفاقی را رقم بزند؟
اما دلشوره و اضطرابی همراه همه بود. دور و بر را که نگاه میکردی همه در تلاطم بودند، آن روز قرار بود سه نفر اولین کسانی باشند که این واکسن را دریافت میکنند. طبق زمان بندی تعیین شده، تزریق بر روی داوطلبان انجام شد و خداروشکر مشکلی پیش نیامد. از آن روز به بعد افراد زیادی مورد مطالعه قرار گرفتند و در نهایت فاز اول با تزریق واکسن بر روی ۵۶ نفر به پایان رسید و نتایج آن به سازمان غذا و دارو ارسال شد و پس از تأیید، کوو ایران برکت مجوز ورود به مطالعه فاز دو و سه انسانی را نیز گرفت.
حالا وقت خداحافظی بود. خداحافظی با ۵۶ داوطلب دریافت کننده واکسن در فاز اول. مراسمی برگزار شد و همه افرادی که سینه سپر کرده بودند و به نوعی بلای جان یک ملت شده بودند به این مراسم دعوت شدند. پای حرف زدن با هر کدامشان که مینشستی انگیزه و هدفی داشتند از این داوطلبی! البته خودشان هم خاطراتشان کم بود. دو هفته کنار یکدیگر در هتل زندگی کرده بودند که مبادا برایشان اتفاقی بیوفتد. دائما تحت مراقبت و پیگیری بودند تا روز خداحافظی. همه ی آنها یک وجه مشترک داشتند آن هم لبخند بود. هیچ کدام ناراضی نبودند و همه با همین لبخند از آنجا خداحافظی کردند و رفتند.
زمانی که واکسنی در هر جای دنیا ساخته میشود محققان و دست اندرکاران آن فقط به ساختن آن فکر نمیکنند، چرا که قطعا جمعیت بالایی باید از آن استفاده کنند و تولید انبوه آن واکسن نیز باید در اولویت کاریشان قرار گیرد. کوو ایران برکت هم همین روند را داشت. حالا باید کارخانه و تجهیزاتی آماده می شد تا قبل از دریافت مجوز اورژانسی برای تزریق همگانی، مقدار زیادی واکسن تولید شود.
شهرک صنعتی- دارویی برکت شد کارخانه تولید واکسن و از همان ابتدا ساختمانها و تجهیزاتی مورد ساخت و ساز قرار گرفت تا زمان رسیدن به واکسناسیون عمومی اینجا تجهیز شود.
حالا دوباره نیاز بود داوطلبان شرکت کننده آخرین مرحله از در مطالعه انسانی این واکسن اعلام حضور کنند، اما این دفعه نیاز به جمعیت بیشتری بود. ۲۰ هزار نفر در ۶ شهرستان تهران، کرج، بوشهر، اصفهان، مشهد و شیراز باید انتخاب میشدند تا جمعیت مورد نظر را تشکیل دهد. ۴۰۳۰ باز به کمک آمد و این دفعه جمعیت بیشتری زنگ زدند و اعلام حضور کردند.
در اين ميان اپلیکشین آی گپ هم به کمک آمد تا مردم بتوانند از این دو راه ثبت نام کنند، البته این مرحله هم مانند دو مطالعه قبلی غربالگریهایی برای داوطلبان داشت و آنها پس از تأیید غربالگری، واکسن را تزریق میکردند. در اولین قدم مانند خیلی از افراد دیگر با ۴۰۳۰ تماس گرفتم و اعلام آمادگی کردم. بعد از چند روز آنها با من تماس گرفتند و گفتند فلان روز فلان جا برای غربالگری منتظرت هستیم. اولین جمله بعد از عید فطر ۸ صبح نوبتم بود. قبل از آغاز آزمایشها رضایت نامهای امضا شد و انواع تستهای خون، PCR و... انجام گرفت و در نهایت گفتند ۴۸ ساعت دیگر میبینیمت.
۴ روز مانده بود که اردیبهشت تمام شود. این روز اولین روزی بود که تزریق فاز سوم در تهران کلید خورد، اما چیزی که مشاهده شد فراتر از تصور بود. من هم مثل خیلیها دیگر ۴۸ ساعت از انجام آزمایشهايم گذشته بود و برای دریافت دوز اول واکسن راهی یکی از پایگاههای تزریق شدم. شاید بتوانم اسمش را بگذارم «غرور ملی» یا «همدلی برای سرانجامی بهتر» هر چه که بود مرا یاد یک راهپیمایی انقلابی میانداخت. البته نه از جهت شلوغی یا ازدحام بلکه از جهت اینکه همه آمده بودند. آن جا پیر، جوان، فرد دارای معلولیت، افراد سالم، دانشجو، مسئولان ارشد، کارگر، کارمند و... همه برای یک هدف آمده بودند. با هر کدام که صحبت میکردم یک جمله مشترک را یادآوری میکردند و آن هم این بود که «میخواهند به عنوان یک ایرانی برای تسریع مطالعه یک تولید ملی در صف اول باشند تا زودتر خودشان و عزیزانشان از این بلا خلاص شوند.»
مطالعه این فاز به دلیل اینکه زمان زیادی را می خواست تا تعداد مورد نظر را وارد مطالعه کند نیازمند روزهای بیشتر بود، اما همان طور که هیچ کسی تصورش را نمیکرد خیلی ها به دانشمندان ایرانی اعتماد کردند. در این مرحله دیگر فرقی ندارد مردم عادی باشی یا چهار نفر تو را بشناسند. همه با افتخار خواهان تزریق واکسن ایرانی بودند. از بازیگر و خواننده گرفته تا مداح و ورزشکار و مسئولان کشوری و روحانیون، اهل رسانه و....
«اگر کسی گفت که شما در جنگ نبودید یا شما در فلان عملیات نبودید، شما هم میتوانید به او بگویید شما هم در پروژه ساخت واکسن نبودید.» این جمله ای بود که محمود کریمی مداح اهل بیت قبل از تزریق کووایران برکت گفت.
به نظرم این همان حرفی است که اگر چه خیلیها ممکن است به زبان نیاورنش اما ته دلشان مقصود همین است. لازم نیست سلاح در دست بگیرید و بجنگید همین که کمک کنید کشور در بهترین حالت خود قدم بردارد قطعا پاداشش چند برابر جهاد است.
ماهها گذشت تا به این نقطه برسیم. روزهایی دیدیم که کشور با کمبود ماسک مواجه شد، اما بازوهای خود را قوی کردیم و بزرگترین کارخانه تولید ماسک غرب آسیا را به راه انداختیم یا زمانی که بیماران کرونایی نفس نداشتند، اکسیژن ساز داخلی ساختیم یا کیتهای تشخیص سریع کرونا را ساختیم که بیماری پنهان نماند و زودتر پیشگیری شود و خیلی کارهای دیگر. از تولید داروی کرونا گرفته تا احیای کسب و کارهای آسیب دیده از کرونا.
این روزها اگر چه همچنان مطالعه فاز سوم واکسن تمام ایرانی کووایران برکت در جریان است و از هفته آینده داوطلبان فاز سه آماده می شوند که دوز دوم واکسن خود را دریافت کنند، اما نتایج به دست آمده در این ماهها حاکی از آن است که به زودی قرار است واکسن ایرانی در وجود تمام ایرانیان در جریان بیوفتد، آن هم با اعتماد به دانشمندانی که هیچ روزی تعطیل نبودند و کار را رها نکردند.
ما به ایران قوی معتقدیم حتی با وجود با تحریم.
گزارش از زهره شایسته
انتهای پیام/