به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، آقا و خانم گلابی، با بازی حمید لولایی و مرجانه گلچین، شخصیتهای اصلی سریال «بوتیمار» هستند؛ سریالی که قرار بود در ایام نوروز روی آنتن شبکه سه سیما برود اما بهخاطر تغییر کنداکتور، اینک در حال پخش است.
در این سریال، خانوادهای به سفر میروند و اتفاقات تازهای برای آنها رخ میدهد؛ با اینکه شاید داستان کمی تکراری به نظر برسد، اما ترکیب بازیگران باعث شده تا پس از ماهها، شبکه سه سیما، دوباره رنگ سریال کمدی را به خود ببیند. نام سریال «بوتیمار» است؛ نام پرندهای همیشه نگران که بیشباهت به آقای گلابی نیست و کارگردان هم علت اصلی انتخاب این اسم برای سریال را همین موضوع میداند.
به بهانه پخش «بوتیمار»، به گفتوگو با علیرضا نجفزاده، کارگردان سریال نشستیم که در ادامه میخوانید.
قرار بود سریال «بوتیمار» در نوروز ۱۴۰۰ روی آنتن تلویزیون برود، یک تعویق دو ماهه در پخش آن رخ داد و سریال دیگری جایگزین آن شد، این جابهجایی، به دیده شدن کار آسیب نزد؟
ما به عنوان تیم سازنده، کنداکتور پخش برنامه را مشخص نمیکنیم و موظفیم کارمان را آماده کنیم، سریال هم آماده شده بود، اما مسئولین تصمیم گرفتند که جابهجاییای انجام دهند. اساساکارهای مناسبتی، فرصت بیشتری را برای دیده شدن اثر ایجاد میکنند، اما من معتقدم اگر کاری خوب باشد، مخاطب خودش را پیدا میکند. نمیدانم اگر این سریال نوروز پخش میشد، همین بازخورد را داشت یا نه، اما حالا که مردم به تماشای این سریال نشستهاند بسیار بازخوردها و نظرهای خوبی گرفتهایم و خدا را شکر، این بازخوردها هم از عوام است، هم از خواص و همین موضوع برای من خوشایند است، البته انتقادهایی هم داریم که آنها را به جان و دل میخریم و تمام تلاشمان را کردیم که محصول خوبی برای مخاطب داشته باشیم.
چرا نام بوتیمار را برای سریال انتخاب کردید؟ اشاره به موضوع خاصی داشت؟
بوتیمار نام یک پرنده است که همیشه نگران آینده است، حتی ممکن است از تشنگی بمیرد اما از آب دریا یا رودخانه چیزی ننوشد چون نگران است که آب آن تمام شود. این اتفاق، قصه خیلی از آدمهای امروز است. افرادی که زمان حال را بهخاطر آینده خراب میکنند، هرچند باید نیم نگاهی به آینده داشته باشیم، اما نباید حال را فدای آینده کنیم و در واقع این موضوع یک وجه تسمیهای با آقای گلابی که شخصیت اصلی داستان است، دارد.
یک موضوعی که درباره سریال «بوتیمار» وجود دارد و بعد از سریال «آخر خط» برای دومین بار مطرح شد، حضور و ایفای نقش علی صبوری در سریالهای تلویزیون بود، عده زیادی معتقدند که او، به عنوان بازیگر، جایگاهی در سریالهای تلویزویونی ندارد. دلیل انتخاب آقای صبوری چه بود؟ و آیا نظری نسبت به این حرفها دارید؟
اولین موضوعی که وجود دارد این است که جایگاه آدم ها را چه کسی تعیین میکند؟ سینما، تلویزیون و سریالسازی در زمینه انتخاب بازیگر، بسیار با مخاطب شفاف است، اگر بازیگری نتواند جایگاه خودش را پیدا کند، خیلی سریع از این عرصه کنار گذاشته میشود. در عین حال، باید به این نکته هم توجه کنیم که سالهاست، تلویزیون و سینمای ما، از کمدینهای دهه هفتاد و هشتاد استفاده میکند، این یعنی نتوانستیم جایگزینی داشته باشیم و در هر دورهای نسبت به ورود و ظهور چهرهها و کمدینهای جدید مقاومت داشتهایم.
فارغ از اینکه علی صبوری پیش از این کجا بوده و در چه زمینهای فعالیت داشته است باید بگویم، برای همین خاک زندگی میکند و حق استفاده از تمام امکانات را دارد، بسیاری از هنرمندان ما نیز فعالیتهای جانبی دیگری دارند. فکر میکنم هر آدمی که توانایی و مهارت دارد، باید به او موقعیت و امکانات داد تا مهارتش را نشان دهد. اگر بتواند از این موقعیت درست استفاده کند، ماندگار میشود، اما اگر نتواند، خود موقعیت باعث میشود که آدمها کنار گذاشته شوند. افرادی هم که درباره حضور علی صبوری در تلویزیون اظهار نظر کردند، کمی زود اینکار را انجام دادند، چون فکر میکنم از دیدگاه من به عنوان کارگردان سریال، علی صبوری از قسمت چهاردهم به بعد بازی متفاوتتری را ارائه داد.
با در نظر گرفتن تمام مواردی که گفتم، این را هم باید مد نظر داشته باشیم که ما کمدین خوب نداریم و اگر میخواهیم کمدین خوب به این عرصه تزریق کنیم باید به جوانها میدان دهیم.
شما فرمودید که در حال حاضر کمدین خوب نداریم و کماکان از کمدینهای دهه هفتاد و هشتاد استفاده میکنیم، چگونه میتوان هنرمندان تازه این عرصه را کشف کرد؟
باید به آدمهایی مثل علی صبوری و بسیاری از جوانان با استعداد دیگر این موقعیت را بدهیم تا بتوانیم کمدینهای جدیدی را خلق کنیم.
میتوانیم از علی صبوری به عنوان کمدین نوظهور یاد کنیم؟
فکر میکنم اگر قصه خوب باشد و هدایت درستی هم پشت علی صبوری باشد میتواند به عنوان یک کمدین خوب ظهور کند.
یک نکتهای وجود دارد، آن هم این است که اگر در حال حاضر سریالهایی که ساخته میشود را با سریالی که در دهه هشتاد ساخته شده است، مقایسه کنیم متوجه افت کیفیت سریالها میشویم، چگونه میتوان آن افت را جبران کرد و اینکه مردم در حال حاضر به سریال کمدی نیاز دارند، چرا ساخته نمیشود؟
من فکر میکنم هر سریال و داستانی را باید در زمان خودش بررسی کنیم. در حال حاضر، مردم به مدیاهای مختلف دسترسی دارند و سطح توقعشان افزایش پیدا کرده است و حتی شاید بتوان گفت که سریال سازی ما نسبت به گذشته، آن رشدی که لازم بوده را نداشته است ، این موضوع هم دلایل متفاوتی دارد، یک بخشی از ان مسائل اقتصادی است، یک بخش دیگر اینکه حوزه فیلمسازی ما به هنر و صنعت تبدیل میشود. در چنین دورهای، زمانی که باز صنعتی کار بیشتر میشود، به لحاظ کمی هم باید رشد داشته باشیم.
یک اتفاق دیگر هم وجود دارد که باعث مهجور ماندن ژانر کمدی میشود، این است که معمولا، منتقدین، هنرمندان و مسئولین ما، به کار طنز و کمدی، نگاه جدیای ندارند، در صورتی که ژانر کمدی، بسیار سختتر از دیگر ژانرها است.
به این دلیل که ما بایک ملت طنازی روبه رو هستیم که در سختترین شرایط و مشکلات، سعی میکند که روحیه شادابی و طنازی خود را حفظ کند پس کار برای ما سختتر میشود و متاسفانه ما باید این موضوع را بپذیریم که نویسنده، کارگردان و بازیگر خوب در ژانر کمدی تربیت نکردهایم و علتش هم عدم توجه جدی به ماجرای طنز است که باعث رخ دادن چنین اتفاقی میشود، زیرا عدهای معتقدند که ساختن کار طنز هیچ زحمتی ندارد و چندنفر دورهم جمع میشوند و یک چیزی میسازند اما انرژیای که «زوج یا فرد» و «بوتیمار» از من گرفت، بسیاربیشتر از سریالهای تراژدی بود، ولی نمیدانم چرا به ماجرای طنز، تا این حد ساده پرداخته میشود.
بخشی از بازیگران نقش اصلی«بوتیمار» همان بازیگران سریال«زوج یا فرد» هستند. این انتحاب دلیل خاصی دارد یا صرفا بهخاطر مهارتها و تواناییهای این افراد سراغشان رفتید؟
البته بخشی از این بازیگران در سریال قبلی حضور داشتند، علی صبوری، ندا کوهی، سارا مقربی و علی درویش را تازه به این تیم اضافه شدند. اما دلیل اصلی اینکه سراغ همان تیم قبلی رفتم این بود که وقتی ترکیب یکبار جواب داده و مورد استقبال هم قرار گرفته است، دیگر به ترکیب برنده دست نزدم و سعی کردم از ترکیب تیم برنده «زوج یا فرد» استفاده کنم و قطعا اگر کار بعدی را هم بخواهم بسازم، اولویتهایم با برگ برندههای «بوتیمار» خواهد بود.
فیلم یا سریال تازهای در دست تولید دارید؟
چند قصه سینمایی دارم اما باتوجه به اوضاع و احوال سینما در این دو سال که تعداد زیادی فیلم پشت اکران داریم، فکر میکنم اولویتم سریالسازی باشد.
کرونا تا چه اندازه به سریالسازی آسیب وارد کرده است و آیا این خسارت، قابل جبران است؟
کرونا یک مقطع بسیار خاص برای تمام دنیا است و آسیبهای جدیای را در هر زمینهای وارد کرد، اما نکته مهم اینجاست که ما چگونه از این دوران عبور کنیم. تاثیر دیگری هم کرونا داشت که بازار (vod)ها را رونق بخشید و شیوه عرضه و پخش متفاوتی را برای فیلمها رقم زد. البته سینما در حال حرکت به این سمت بود اما کرونا باعث شد که این اتفاق سرعت بگیرد. اینکه عدهای معتقدند جشنواره را تعطیل کنیم. باعث نمیشود این خسارت وارد شده جبران شود، کرونا وجود دارد، اما باید جشنواره برگزار کنیم و کار بسازیم چرا که اساس رشد صنعت سینما، تولید و عرضه است و جشنوارهها هم یکی از راههای عرضه فیلم هستند. برگزار نکردن جشنواره باعث میشود با دست خودمان، تیشه به ریشه سینما و این صنعت بزنیم؛ تعطیل کردن این عرصه کار اشتباهی است چون یک خانواده چند هزار نفری از این عرصه ارتزاق میکنند.
منبع: خبر آنلاین
انتهای پیام/