به گزارش خبرنگار حوزه محیط زیست گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،حیات آدمی، موجودات و گیاهان وابسته به عوامل متعددی است که یکی از این عوامل آب است؛ چند سالی میشود که بحث خشکسالی ایران و نابودی تالابهای مهم این کشور خبرساز شده است، تالابهایی که نابودی هر یک از آنها، با نابودی هزاران گونه گیاهی و جانوری همراه خواهد بود.
بی توجهی انسانها در چند دهه اخیر باعث نابودی گونههای متنوعی از گیاهان و جانوران شده و حالا نوبت به خود انسانها رسیده است. نابودی نسلهای آینده در آیندهای نه چندان دور؛ نسلی که باتوجه به روند نابودی گونههای جانوری و گیاهی مختلف به زودی قربانی خواهد شد.
خودخواهی ما انسانها تاکنون باعث از دست رفتن بخش وسیعی از طبیعت شده و نابودی ۹۰ درصدی تالابها حاکی از این ماجراست که اگر به زیست بومها و اکوسیستم توجه نکنیم به ناچار تاوان سنگینی گریبان گیرمان خواهد شد؛ تاوانی که نه تنها ما بلکه نسل آینده نیز آن را به دوش خواهد کشید.
تالابهای طبیعی جزو اکوسیستمهای فعال و حیاتی بر روی زمین هستند. تالابها نه تنها بر زندگی موجودات تاثیر مستقیم دارند، بلکه خشک شدن و نابودی آنها منجر به ایجاد گرد و غبار و سختتر شدن زندگی انسانها میشود.
در تاریخ انسانهای زیادی تجربه مهاجرت به علت گرد و غبار بیش از حد در محل زندگی خود را داشتند، گرد و غبارهایی که منشأ آنها خشکی و نابودی تالاب اطراف محل سکونتشان بوده است.
این تالابها هستند که با فراهم ساختن آب و قابلیت زادآوری اولیه، به بقای گونههای جانوری و گیاهی روی زمین کمک میکنند، بسیاری از چرخههای حیات را اگر مشاهده کنید، بخش مولد آنها به تالابها برمی گردد.
تالابها میتوانند ذخیره سازی آب، حفاظت در مقابل طوفان و کاهش تخریب سیل، تثبیت خطوط ساحلی و مهار فرسایش، تزریق مجدد آبهای زیرزمینی، تخلیه آبهای زیرزمینی، پالایش آب از طریق تثبیت عناصر محلول، رسوبات و دیگر آلودگیها و تعدیل آب و هوای محلی را انجام دهند.
محمد علی یکتانیک کارشناس محیط زیست در گفتگو با خبرنگار حوزهی محیط زیست باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به خشکسالی و وضعیت بحرانی تالابهای کشور اظهار کرد: تالابها کارکردهای حیاتی و اکولوژیک بسیار پیچیدهای دارند، زمانی که یک تالاب از بین میرود شرایط زندگی گونههای متعددی مختل میشود.
وی افزود: تالابها زیستگاه انواع مختلفی از جانوران شامل ماهیها، خزندگان مختلف، دوزیستان، پرندگان و پستانداران هستند. همچنین نیزارهای تالاب مانند بادشکن عمل میکنند و در هنگام طوفان و وزش باد نیزارها جلوی سرعت باد را میگیرند و موجب میشوند این بادها و طوفانها خسارت به دنبال نداشته باشند.
یکتانیک با بیان اینکه تالابها در تعادل اکولوژیک محیط نقش بسیار مهمی دارند، عنوان کرد: زمانی که تالاب از بین می رود رطوبت نسبی هوا در آن منطقه تغییر میکند و باعث می شود که هوا روبه خشک شدن برود.
این کارشناس محیط زیست افزود: نابودی تالاب اثر مستقیم بر روی کشاورزی دارد، چرا که وقتی رطوبت نسبی هوا کم میشود نیاز به آب برای کشاورزی افزایش چشمگیری پیدا میکند.
وی با اشاره به اینکه خشک شدن یک تالاب باعث خشکتر شدن محیط میشود بیان کرد: هنگامی که تالابی خشک میشود، اگر شور باشد باعث آزاد شدن یون کلر در وضعیت هوا میشود و این یون کلر آزاد شده ابرها را نیز نابارور میکند.
بیشتر بخوانید: بشر عاملی برای تشدید بیابان زایی/ ایران در فرسایش خاک رتبه اول را دارد
یکتانیک در ادامه گفت: زمانی که تالابی خشک میشود، کارکردهای طبیعی حیوانات منطقه نیز از بین میرود، متاسفانه حدود ۹۰ درصد تالابهای ایران کاملا تبدیل به بیابان شدند و ۱۰ درصد باقی مانده هم به لطف پساب و فاضلاب یا بارشها آب دارند.
وی عنوان کرد: برداشتهای بی رویه آب به وسیله سدسازی، حفر چاههای غیرمجاز ، حتی مجاز و پمپاژ باعث نابودی تالابها شده است و پایین دست سدها اکوسیستمهای طبیعی کاملا از بین رفته است و از ۱۰ درصد تالابهای زنده موجود در کشور نیز بین ۲۰ تا ۸۰ درصد آسیب دیده است.
یکتانیک در پاسخ به اینکه برای احیای یک تالاب چه اقداماتی لازم است، گفت: دلیل اصلی به سوء مدیریت در استفاده از منابع آبی برمی گردد، در واقع اصل حیات تالاب به حق آبه آن وابسته است، یعنی وقتی حق آبه تالاب داده نمیشود و دیگر اینکه برای این تالاب چه اقدامات دیگری انجام میدهند اهمیت و معنا ندارد.
او بیان کرد: در سال گذشته متاسفانه ۲۵۰۰ هکتار از جنوب تالاب میانکاله در استان مازندران را متعاقب تصرف و تالاب خواری به راحتی از دست دادیم، لذا راه مقابله با نابودی تالابها تنها اجرای قاطعانه قانون در این زمینه است.
همچنین مسعود باقر زاده کریمی مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالابها با اشاره به رسیدگی به تالابها اظهار کرد: نکته مهم در انتخاب تالابها و تلاش برای احیای شان کارکردهای اکولوژیکی آن هاست؛ تالابها مهمترین تولید کننده حیات گیاهی و جانوری هستند، چرا که بیشترین تنوع را دارند.
او با اشاره به دستاوردهای اخیر در حوزه تالابها گفت: در دولت یازدهم و دوازدهم در این حوزه که بسیار هم مهم است؛ قانون تالابها بود و دیگری شکل گیری ستاد ملی تالابها که در این ستاد فرابخشی است و مسئولیت تالاب را به دولت میسپارد. رئیسجمهور مسئول تالاب است و اعضای حقیقی دارد بخشهای غیردولتی و متخصصان و دانشگاه هم با حق رای در این ستاد حضور دارند.
کریمی عنوان کرد: به لحاظ اکولوژیکی و تجاربی که بشر در حفظ تالابها دارد، نباید در وضعیت تالاب دخالت کنیم در اینکه تالاب زمان بیشتری آب خود را نگه میدارد.
او مطرح کرد: برای اینکه تالاب به وضعیت مطلوب برسد باید چند اتفاق رخ دهد، بايد رویکرد دولت سازگار با تغییر اقلیم باشد و خودش را با طبیعت سازگاری کند و نمونه اش میشود اینکه انتقال آب انجام نگیرد، انتقال آب به این منظور که بخواهیم در کویر، صنعت فولاد و توریست داشته باشیم پس باید آب هم به آنجا ببریم.
بیشتر بخوانید: توافق محیط زیست با وزارت نیرو برای دریافت حق آبه تالاب ها تا پایان سال
نه تنها تالابهای ایران بلکه طبق هشدار صندوق جهانی حیات وحش ۸۵ درصد از تالابهای جهان طی ۵۰ سال اخیر از بین رفته اند، عمده اقیانوسهای کره زمین آلوده هستند. صید بیش از حد، آلودگی، فاضلابهای صنعتی و انسانی و توسعه مناطق ساحلی عمده فشارهای بشر بر اقیانوسها است. همچنین زیستگاههای آب شیرین (رودخانهها، تالابها، دریاچهها و...) بیشترین آسیب را از نابودی تنوع زیستی طی ۵۰ سال اخیر دیدهاند و این مسئله تاثیر زیادی بر از بین رفتن تنوع زیستی محیطهای آبی داشته است.
بر اساس آمارها ۸۴ درصد از آبهای شیرین جهان هدر رفته است، شاید این آمار به ظاهر برای افرادی که در زمان حال زندگی میکنند اهمیت نداشته باشد، اما نیاز است تا برای حفظ حیات نسلهای آینده کشورمان به این موضوع نگاه جدی تری داشته باشیم.
انتهای پیام/
عنوان: متعادل سازی حقوق کارکنان رسمی وزارت نفت و استخدام نیروی دولتی از طریق درآمد حاصله
خواهش میکنم مطالب این نامه را به عنوان یک طرح اقتصادی به رییس جمهور آینده که احتمالا جناب آقای ریسی می باشد برسانید. از کار کنان این رسانه که دارای ضریب نفوذ بالاتری نسبت به افراد معمولی جامعه دارند تقاضا دارم این طرح را به رییس جمهور آینده بدهند.
حوضه¬ی فعالیت اینجانب برق قدرت می باشد و در شرکت های برق منطقه ای، پالایشگاه، خاتم الانبیائ پدافند هوایی ارتش و ... سابقه ی فعالیت دارم.
متاسفانه نیروهای رسمی نفتی در پالایشگاه و پتروشیمی حقوقی 3 تا 6 برابر نیروهای شرکت¬های دولتی و وابسته دولتی دیگر می¬گیرند.
من با داشتن کارشناسی ارشد و تجربه ی کاری در ارگان های مختلف صنعتی به وضوح دیده ام که این حقوق زیاد به خاطر تخصص بالاتر نیست. برای مثال در زمینه ی برق کارهای برق منطقه ای چند مرتبه از کارهای برقی سایر ارگانها بالاتر و سخت تر است. من قطعا با توجه به سوابقی که دارم میگویم که در زمینه برق کارهای انجام گرفته در برق منطقه ای به مراتب سخت تر از پالایشگاه است. و این تبعیض حقوقی به خاطر تخصص نیست.
خودتان می دانید انسانها در زمانهای گذشته شرایط زندگی سختی داشتند پس انسان از لحاظ بدنی این مقاومت را دارد. اما تبعیض روح آدم را می آزارد و انسان را متلاشی می¬کند. متاسفانه نماد تبعیض حقوقی مهندسان و کارکنان نفتی هستند.
با توجه به حقوق بالای افراد رسمی نفتی که به طور متوسط 5 برابر مهندسان سایر ارگان هاست می توان یک طرح ارایه کرد که حقوق افراد نفتی از بازنشستگان نفتی تا کارکنان فعلی اگر حقوقشان نصف یا ثلث بشود می توان افراد تازه نفس را به صنعت تزریق کرد و کار ایجاد کرد. البته این یه طرح خارق العاده نیست که شما از آن اطلاع نداشته باشید، ولی بینهایت ساده و تاثیر گذار و عملیاتی است.
من خواهش میکنم حقوق افراد رسمی نفتی را به شدت تعدیل کنید و نمیگویم مانند حضرت علی باشید و عطف به ماسبق کنید و هرآنچه در گذشته گرفته اند از آن ها پس بگیرید.
عنوان: متعادل سازی حقوق کارکنان رسمی وزارت نفت و استخدام نیروی دولتی از طریق درآمد حاصله
خواهش میکنم مطالب این نامه را به عنوان یک طرح اقتصادی به رییس جمهور آینده که احتمالا جناب آقای ریسی می باشد برسانید. از کار کنان این رسانه که دارای ضریب نفوذ بالاتری نسبت به افراد معمولی جامعه دارند تقاضا دارم این طرح را به رییس جمهور آینده بدهند.
حوضه¬ی فعالیت اینجانب برق قدرت می باشد و در شرکت های برق منطقه ای، پالایشگاه، خاتم الانبیائ پدافند هوایی ارتش و ... سابقه ی فعالیت دارم.
متاسفانه نیروهای رسمی نفتی در پالایشگاه و پتروشیمی حقوقی 3 تا 6 برابر نیروهای شرکت¬های دولتی و وابسته دولتی دیگر می¬گیرند.
من با داشتن کارشناسی ارشد و تجربه ی کاری در ارگان های مختلف صنعتی به وضوح دیده ام که این حقوق زیاد به خاطر تخصص بالاتر نیست. برای مثال در زمینه ی برق کارهای برق منطقه ای چند مرتبه از کارهای برقی سایر ارگانها بالاتر و سخت تر است. من قطعا با توجه به سوابقی که دارم میگویم که در زمینه برق کارهای انجام گرفته در برق منطقه ای به مراتب سخت تر از پالایشگاه است. و این تبعیض حقوقی به خاطر تخصص نیست.
خودتان می دانید انسانها در زمانهای گذشته شرایط زندگی سختی داشتند پس انسان از لحاظ بدنی این مقاومت را دارد. اما تبعیض روح آدم را می آزارد و انسان را متلاشی می¬کند. متاسفانه نماد تبعیض حقوقی مهندسان و کارکنان نفتی هستند.
با توجه به حقوق بالای افراد رسمی نفتی که به طور متوسط 5 برابر مهندسان سایر ارگان هاست می توان یک طرح ارایه کرد که حقوق افراد نفتی از بازنشستگان نفتی تا کارکنان فعلی اگر حقوقشان نصف یا ثلث بشود می توان افراد تازه نفس را به صنعت تزریق کرد و کار ایجاد کرد. البته این یه طرح خارق العاده نیست که شما از آن اطلاع نداشته باشید، ولی بینهایت ساده و تاثیر گذار و عملیاتی است.
من خواهش میکنم حقوق افراد رسمی نفتی را به شدت تعدیل کنید و هرآنچه در گذشته گرفته اند از آن ها پس بگیرید.
من با تجربه ای که در خیلی از ارگان ها دارم در زمینه برق قاطعانه میگویم که مهندسان برق منطقه ای و بتانیر خیلی از افراد پالایشگاه نفت سطح کاری بالاتری دارند.
با این طرح می توان شاید خیلی و خیلی بیشتر از 100 هزار نفر جدید را استخدام کرد که برای کنترل و خنثی کردن احتمالی اعتصابات و ... نفتی ها این افراد را استخدام همان پالایشگاه نفت بکنید که هم کار آنها راحت تر شود و هم نتوانند اعتراض کنند.
با توجه به آمار مرکز ایران در سال 97 کارکنان وزارت نفت 112 هزار نفر هستند که این آمار شامل بازنشستگان نمی شود و قطعا تعداد بازنشستگان در همین حدود یا بیشتر از اینهاست.
لذا خواهش میکنم این طرح را جدی بگیرید جدی بگیرید جدی بگیرید و عمل کنید.
مطمئن باشید این یک گام عالی برای تحول اقتصادیست.
میدونستی متوسط درآمد کارکنان وزارت نفت تو سال 97 برابر 17 میلیون تومن بوده
وزارت نفت 65 هزار کارکن رسمی داره
متوسطش 17 بوده
اگه دولت حقوق نفتی ها رو نصف یا ثلث کنه میتونه 100 هزار نفر دیگه رو استخدام کنه از راه این درآمد
کل جامعه مهندسی و ما تحول پیدا میکنه
کاش که این طرح یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری بود
در حالی که کار کارکنان برق منطقه ای و شرکت های تکنسینی وابسته شون مثلا در اراک بتانیر خیلی سخت تره ولی اونا نصف نفتی ها هم نمی گیرن
با طرح تعدیل حقوق نفتی ها هم تبعیض که نابود کننده روح مردمه از بین میره هم 100 هزار نفر میتونن بدون هیچ هزینه ای استخدام بشن
به این میگن یه طرح عالی
کاش میشد
مهندسان جهاد کشاورزی یک پنجم نفتی ها هم نمیگیرن
کل جامعه مهندسی یه طرف این زالو های اقتصادی یه طرف
تبعیضه که قلب آدمو درد میاره مگرنه انسان از لحاظ فیزیکی میتونه مثل قدیم فقط شب عید ئپولو بخوره
البته من به شخصه از خدامه که نفتی بشم و منظورم شخصی نیست
گام های لازم برای اینکار:
1- استخدام 100 هزار نفر جدید
2- برای جلوگیری از اعتراضات نفتی ها این افراد برای چند ماه به صورت کار آموز در خود پالایشگاه ها کار کنند تا هم کار یاد بگیرند و هم کارکنان رسمی نفتی به این نتیجه برسند که فرد جایگزین آموزش دیده جای آنها وجود دارد
3- اگر رسمی نفتی ها اعتراض کردند و خواستند از پالایشگاه ها ی داخلی در بیایند و به کشورهای رقیب منطقه ای برونند حقوقهای نجومی و غیر منصفانه ی گذشته آنها مطالبه شود یعنی حداقل نصف حقوقی که تا به حال از جیب بیت المال خورده اند حضرت علی وار گرفته شود. و همچنین مقدار قابل توجهی جریمه به عنوان جریمه ی کار آموزی و حرفه ای شدن از آنها گرفته شود.
4- بعد از آرام شدن ماجرا می توان بخشی از 100 هزار نفر را به جاهای دیگر دولت تزریق کرد.
تبعیضه که قلب آدمو درد میاره مگرنه انسان از لحاظ فیزیکی میتونه مثل قدیم فقط شب عید پلو بخوره
قطعا باید بت بزرگ این تبعیض از بین بره
انشاله از رییس جمهور مطالبه بشه تا با ارایه لایحه به مجلس حقوق نفتی ها متعادل بشه
با انگیزه دادن به مردم با روش متعادل سازی میشه کوه رو جابه جا کرد
ما همه سربازای کشوریم چه برق باختری چه شرکت توزیع و .... مارو دور نندازید
اگه یه رسمی نفتی با این طرح ناراحت میشه کل ملت ایران شاد میشن
65 هزار نفر ناراحت شن
200 هزار نفر خوشحال
یک ملت امیدوار
انشاله
گرچه فقط یک آرزوست
جالبه که قراردادی های نفتی ها و برق منطقه ای ها و توزیع ها و ... در یک رنج حقوقی اند
یک مهندس با مدرک کارشناسی ارشد در برق منطقه ای نزدیک به زمان بازنشستگی در سال 99 نزدیک به 12 میلیون حقوق میگیره
در حالی که یک فرد با سمت مهندسی و بدون مدرک مهندسی که به صورت رسمی نفتی استخدام شده و هنوز در حال کاره بین 20 تا 30 میلیون حقوق میگیره
در حالی که برق منطقه ای از لحاظ ولتاژی خیلی بالاتره و کارش خیلی تخصصی تر و سخت تره
جالب نیست
#متعادل سازی حقوق رسمی نفتی ها