بررسی آیات و روایاتی که به مسأله چشم زخم اشاره دارند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  چنانکه می‌دانیم معروفترین آیه‌ای که در آن به چشم زخم و آثار مخرب آن اشاره شده‌است آیه ۵۱ سوره مبارکه قلم است که خداوند در این آیه خطاب به رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله چنین می‌فرماید: وَ إِنْ یَکادُ الَّذینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ‏ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ.

و آنان که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود که تو را چشم بزنند، و می‌گفتند: «او واقعاً دیوانه ‏است.»



در تفسیر این آیه شریفه نظرات گوناگونی از سوی مفسران ارائه شده است.

از جمله صاحب تفسیر نمونه چنین می‌نویسد:

۱ - بسیارى از مفسران گفته‌اند: منظور این است که دشمنان به هنگامى که آیات با عظمت قرآن را از تو مى‌شنوند، به قدرى خشمگین و ناراحت مى‌شوند، و با عداوت به تو نگاه مى‌کنند که گوئى مى‌خواهند تو را با چشمهاى خود بر زمین افکنند و نابود کنند! و در توضیح این معنى جمعى افزوده‌اند که آن‌ها مى‌خواهند از طریق چشم زدن که بسیارى از مردم به آن عقیده دارند و مى‌گویند در بعضى از چشم‌ها اثر مرموزى نهفته‌است که با یک نگاه مخصوص ممکن است طرف را بیمار یا هلاک کند، تو را از بین ببرند.

۲- بـعـضـى دیـگـر گـفـتـه‌انـد کـه ایـن، کـنـایـه از نـگـاهـهـاى بـسـیـار غـضـب‌آلود اسـت مـثـل ایـنـکـه می‌گوییم فلانکس آن‌چنان بد به من نگاه کرد که گوئى مى‌خواست مرا با نگاهش بخورد یا بکشد!

۳- تـفسیر دیگرى براى این آیه به نظر مى‌رسد که شاید از تفسیرهاى بالا نزدیکتر باشد و آن اینکه قرآن مى‌خواهد تضاد عجیبى را که در میان گفته‌هاى دشمنان اسلام وجود داشت با این بیان ظاهر سازد و آن اینکه: آن‌ها وقتى آیات قرآن را مى‌شنوند آنقدر مجذوب مى‌شوند و در برابر آن اعجاب مى‌کنند که مى‌خواهند تو را چشم بزنند (زیرا چشم زدن مـعـمـولا در بـرابـر امـورى اسـت کـه بـسـیـار اعـجـاب انـگـیـز مـى‌بـاشـد) امـا در عـیـن حال مى‌گویند: تو دیوانه‌اى، و این راستى شگفت‌آور است، دیوانه و مجنون کجا و این آیات اعجاب‌انگیز جذاب و پرنفوذ کجا؟. این سبک مغزان نمى‌دانند چه مى‌گویند و چه نسبتهاى ضد و نقیضى به تو مى‌دهند؟

علامه طباطبایی نیز در تفسیر شریف المیزان فی تقسیر القرآن در شرح این بخش از آیه می‌فرمایند:

کـلمـه (زلق) بـه مـعـنـاى زلل و لغـزش اسـت، و (ازلاق) بـه (مـعـنـاى ازلال، یعنى صرع است، و کنایه است از کـشـتـن و هـلاک کـردن؛ و مـعناى آیه این است که: محققا آن‌ها که کافر شدند وقتى قرآن را شنیدند نزدیک بود با چشم‌هاى خود تو را به زمین بیندازند، یعنى با چشم‌زخم خود تو را بکشند؛ و مـراد از ایـن (ازلاق بـه ابصار) - به طورى که همه مفسرین گفته‌اند - چشم زدن اسـت، کـه خود نوعى از تاثیرات نفسانى است و دلیلى عقلى بر نفى آن نداریم، بلکه حـوادثـى دیـده شده که با چشم زدن منطبق هست، و روایاتى هم بر طبق آن وارد شده، و با این حال علت ندارد که ما آن را انکار نموده بگوییم یک عقیده خرافى است. علامه در ادامه و در یک بحث روایی به دو حدیث از رسول خدا صلی الله علیه و آله در این‌باره استناد می‌کنند و می‌فرمایند:

در الدرالمـنـثـور اسـت کـه بـخـارى از ابـن عـبـاس روایـت کـرده کـه گـفـت: رسـول خـدا صـلى اللّه عـلیـه و آله وسـلم در تـفـسـیـر آیـه و ان یکاد الذین کفروا فرمود: مسأله چشم زخم حق است و در هـمـان کـتـاب اسـت کـه ابونعیم در کتاب الحلیه از جابر روایت کرده که گفت: رسـول خـدا صـلى اللّه عـلیه و آله وسلم فرمود چشم زخم، مرد سالم را در قبر و شتر سالم را در دیگ قرار مى‌دهد.

مـراد از ایـن (ازلاق بـه ابصار) - به طورى که همه مفسرین گفته‌اند - چشم زدن اسـت، کـه خود نوعى از تاثیرات نفسانى است و دلیلى عقلى بر نفى آن نداریم، بلکه حـوادثـى دیـده شده که با چشم زدن منطبق هست، و روایاتى هم بر طبق آن وارد شده، و با این حال علت ندارد که ما آن را انکار نموده بگوییم یک عقیده خرافى است.

اما در باب اینکه آیا چشم زخم حقیقت دارد یا نه برخی صاحب نظران و مفسران چنین گفته‌اند:
بـسیارى از مردم معتقدند در بعضى از چشم‌ها اثر مخصوصى است که وقتى از روى اعجاب به چیزى بنگرند ممکن است آن را از بین ببرد، یا درهم بشکند، و اگر انسان است بیمار یا دیوانه کند؛ 

ایـن مسأله از نظر عقلى امر محالى نیست، چه اینکه بسیارى از دانشمندان امروز معتقدند در بـعـضـى از چشم‌ها نـیروى مغناطیسى خاصى نهفته شده که کارایی زیادى دارد، حتى با تـمـریـن و مـمـارسـت مـى‌تـوان آن را پـرورش داد، خـواب مـغـنـاطـیسى از طریق همین نیروى مغناطیسى چشم‌ها است.

در دنـیـایی کـه اشعه لیزر که شعاعى است نامرئى مى‌تواند کارى کند که ازبسیاری سلاح‌ها ساخته نیست پذیرش وجود نیرویی بعضى از چشم‌ها که از طریق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد چیز عجیبى نخواهد بود.

بـسـیـارى نقل مى‌کنند که با چشم خود افرادى را دیده‌اند که داراى این نیروى مرموز چشم بوده‌اند، و افراد یا حیوانات یا اشیائى را از طریق چشم‌زدن از کار انداخته‌اند؛ لذا نـه تـنـهـا نـبـایـد اصـرارى در انـکـار ایـن امـور داشـت بلکه بـایـد امکان وجود آن را از نظر عقل و علم پذیرفت.

در روایـات اسلامى نیز تعبیرات مختلفى دیده مى‌شود که وجود چنین امرى را اجمالاً تایید مى‌کند.

ایـن نـیـز لازم بـه یـادآورى اسـت کـه قـبـول تـأثـیـر چـشـم‌زخـم بـه طـور اجـمـال بـه ایـن مـعـنـى نـیـسـت کـه بـه کـارهـاى خـرافـى و اعـمـال عوامانه در اینگونه موارد پناه برده شود که هم بر خلاف دستورات شرع است، و هـم سـبـب شـک و تـردیـد افـراد نـاآگـاه در اصـل مـوضوع است، همانگونه که آلوده شدن بسیارى از حقایق با خرافات این تأثیر نامطلوب را در اذهان گذارده‌است.

در حدیثی آمده است که امیر‌مۆمنان علیه السلام فرمود: پیامبر براى امام حسن و امـام حـسـیـن علیهم السلام رقـیـه گـرفت، و این دعا را خواند: اعیذکما بکلمات التامة و اسماء الله الحـسـنـى کـلهـا عـامـة، مـن شـر السـامـة و الهـامـة، و مـن شـر کـل عـیـن لامـة، و مـن شر حاسد اذا حسد: شما را به تمام کلمات و اسماء حسناى خداوند از شـر مـرگ و حـیـوانـات مـوذى، و هر چشم بد، و حسود، آنگاه که حسد ورزد مى‌سپارم، سپس پـیـامـبـر صـلى الله عـلیـه و آله و سـلم نگاهى به ما کرد و فرمود: این‌چنین حضرت ابراهیم براى اسماعیل و اسحاق تعویذ نمود؛ 

در نـهـج‌البـلاغـه نـیـز آمـده اسـت: العـیـن حـق و الرقـى حـق: چـشـم زخـم حـق اسـت و توسل به دعا براى دفع آن نیز حق است.

ایـن نـیـز لازم بـه یـادآورى اسـت کـه قـبـول تـأثـیـر چـشـم‌زخـم بـه طـور اجـمـال بـه ایـن مـعـنـى نـیـسـت کـه بـه کـارهـاى خـرافـى و اعـمـال عوامانه در اینگونه موارد پناه برده شود که هم بر خلاف دستورات شرع است، و هـم سـبـب شـک و تـردیـد افـراد نـاآگـاه در اصـل مـوضوع است، همانگونه که آلوده شدن بسیارى از حقایق با خرافات این تأثیر نامطلوب را در اذهان گذارده‌است؛ و در انتها تذکر نکته‌ای که شهید مرتضی مطهری در این‌باره بیان کرده‌اند خالی از لطف نیست. ایشان در کتاب آشنایی با قرآن چنین می‌نویسند:

چشم‌زخم، اگر هم حقیقت باشد، به این معنای رایج امروز در میان ما ـ بالاخص در میان طبقه نسوان که فکر می‌کنند همه مردم، چشمشان شور است ـ‌قطعاً نیست، همان کفار جاهلیت هم به چنین چیزی قایل نبودند، بلکه معتقد بوند که یک نفر وجود دارد و احیاناً در یک شهر، ممکن است یک نفر یا دو نفر وجود داشته باشند که چنین خاصیتی در نگاه و نظر آن‌ها باشد، پس قطعاً به این شکل که همه مردم دارای چشم شور هستند و همه مردم به اصطلاح، نظر می‌کنند، نیست.

منبع: تبیان 

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۰۴ ۰۳ خرداد ۱۴۰۰
کدام قسمت چشم این اشعه را تولید می کند؟