به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ، باورمان بشود یا نه اکنون شلوار پلنگی و یار جنگی و موزیکهایی با محتوای تیر و توپ و تفنگ به ذائقه جدید جوانان بدل شده اند که ممکن است در اتومبیل، مراسم و حتی خودروهای حمل و نقل عمومی به گوش هرکسی خورده باشد.
علاقمندان به این سبک موسیقی ریتمیک و ضربی که سنین مختلف به ویژه جوانان و نوجوانان شامل آن میشوند، میگویند این موزیکها اصطلاحا 'فاز' خوبی دارد، طوری شادی را بهشان تزریق میکند که آنها را از خود بی خود میکند و موجب میشود ساعاتی از مشکلات خود فارغ شوند.
موزیکهای جدید محلی که تقریبا از یک دهه پیش با واژههایی مانند شلوار پلنگی، تیر، تفنگ، رگبار فشنگ، جنگ، جنگل، صحرایی و زندان شکل گرفتند، حالا محلی برای بحث هستند که اساسا این سبک موسیقی چطور وارد آهنگهای بومی مازندرانی شده اند.
حس نژاد کارشناس و محقق فرهنگ بومی مازندران میگوید: اگر هنر را مترجم احساسات آدمها بدانیم، هرکسی به سمت هنری میرود که بیانگر راهی برای برون رفت از موضوعاتی مانند عشق، شکست، پیروزی، امید و غمش باشد.
به اعتقاد او تغییرات زندگی انسانها شرایط را طوری پیش میبرد که کسانی که کار هنری میکنند باید خود را همگام با مخاطبین پیش ببرند، البته این مطلب به این معنا نیست که سطح آهنگ یا شعر پایین بیاید، بلکه به این معناست که هنرمندان درک صحیحی از نیاز مخاطبین داشته باشند.
این کارشناس فرهنگ بومی مازندران گفت: موسیقی بومی مازندران در حال گذار از سنت به مدرنیته است، نیاز موسیقیایی مردم به خصوص جوانان کاملا عوض شده و عدهای که این نیاز را تشخیص میدهند به سمت نوگرایی در موسیقی میروند، این اتفاقی است که در همه جای دنیا میافتد و مراحل گذار همیشه با تنش و دگرگونی در شکل موسیقی و شعر روبرو بوده است.
لیلا فرقانی کارشناس مسائل اجتماعی اداره کل بهزیستی همچنین اشاره میکند ممکن است میل به این سبک آهنگهای جدید ناشی از کمبود شادی در جامعه باشد که جوانان را ترغیب میکند برای تخلیه انرژی سرکوب شده دنبال راهی باشند، در این راه ممکن است انحرافاتی هم مشاهده شود.
جهانگیر نصیر اشرفی محقق فرهنگ بومی هم با بیان اینکه روزی در لاله زار تهران هزاران آهنگ با محتوایی مبتذل و کابارهای تولید میشد که هواداران زیادی داشتند و امروز کوچکترین اثری از آن نیست، افزود: متاسفانه فضای مجازی این سوتفاهم را در همه ایجاد کرده که هرکسی خود را هنرمند میداند و به خودش جرات میدهد هر محتوایی را که تولید کرده، آزادانه منتشر کند و حالا در این بین عدهای هم علاقه نشان میدهند.
از درونی شدن مفاهیم مخرب تا از شکل افتادن موسیقی!
لیلا فرقانی کارشناس مسائل اجتماعی اداره کل بهزیستی میگوید: اینکه یک قطعه موسیقی بخواهد عامل جنگ افروزی، نزاع یا کشمکش اجتماعی شود، درست نیست و ممکن است این علاقه به اسباب جنگی در شعرها برگرفته از اقلیمی است که در آن زندگی میکنند.
او، اما خطر بالقوه مضامین این آهنگها را رد نمیکند و میافزاید: مفاهیم اینچنینی خصوصاً برای هواداران نوجوان این سبک از آهنگها ممکن است درونی شود و در ادامه با جامعه پذیر شدن آنها به جای صلح و دوستی و عشق و محبت، ایجاد ناهنجاریهای اجتماعی را به دنبال داشته باشد.
حسن نژاد پیرامون تاثیر موسیقیایی این آهنگها گفت: در اینگونه آهنگها که معمولا از ترانههای ساده استفاده میشود، شعر کمتر مورد هجمه قرار گرفته و حریم موسیقیایی زیر سوال میرود، موسیقی شکسته شده، لهجه مازندرانی خودش را از دست داده و از سازها و ملودیهای غیرمازندرانی که بوی نوگرایی میدهد، استفاده میشود که نگرانیها هم به این مسائل خلاصه میشود.
جهانگیر نصیر اشرفی هم معتقد است موضوعی که نگران کننده است برخلاف تصور بسیاری از مردم، نبود زیرساختهای علمی و پژوهشی برای شناخت و شناساندن موسیقی فاخر به جوانان و نوجوانانی است که در مقوله موسیقی گمراه هستند و ملاکهای شناخت موسیقی خوب یا بد را نمیدانند.
سید جلال محمدی نوازنده و خواننده محلی نقش فضای مجازی افسارگسیخته و حضور کم رنگ نهادهای نظارتی را در شکل گیری چنین پدیدهای را تاثیرگذار میداند و میگوید: افرادی که سالها در موسیقی محلی، فولکلور و شناخت و معرفی آنها فعالیت میکنند، برای برگزاری کنسرت ماهها معطل ادارات مختلف میشوند، اما چطور ممکن است آهنگی که تهدید به قتل، خفت کردن، تهدید و تیراندازی میکند به راحتی منتشر میشود و حتی آلبومهای بعدی شان نیز بیرون آمده است.
شلوار پلنگی ماندنی نیست، اما موسیقی محلی هم باید تغییر کند
جهانگیر نصیر اشرفی محقق فرهنگ بومی معتقد است موسیقی محلی باید به فراخور زمان ، آهنگ سازی و ساختارها به روز میشد تا جوابگوی خواسته جوانان بود، در این راه اساتیدی هم پیشقدم شدند و اندکی پیش رفتند، اما مشخصاً، چون یک دست صدا ندارد این اتفاق فراگیر نشد تا به نوعی موسیقی فولکلور محلی درجا بزند.
او اقبال به این آهنگها و موسیقیها را مقطعی میداند و میگوید: جامعه به یک بلوغی رسیده که خود سره را از ناسره متمایز میکند و ماندگاری یک اثر فاخر هنری به عمق و زیبایی آن است و هر اثری که چنین ویژگی نداشته باشد، به کناری زده میشود.
حس نژاد کارشناس و محقق فرهنگ بومی مازندران هم این مساله را تایید میکند و میگوید: مفاهیم بومی همیشه گویای احساسات انسانی که میخواهد به روز باشد، نیست به همین دلیل شعرهایی مانند شلوار پلنگی شکل میگیرد تا با مخاطبین ارتباط برقرار کند، چون مخاطبین این سبکهای جدید زیاد نیستند و عمر این سبکها هم معمولا کوتاه است، جای نگرانی ندارد، چون موسیقی را باید یک فرآیند دانست و در یک فرآیند، موسیقیای ماندگار است که ریشه دارد.
او با بیان اینکه گرایش جوانان را به همین سبک موسیقی که موج گذرایی است، را هم باید به فال نیک گرفت و افزود: عدهای تصمیم گرفتند که از دایره همیشگی شعرها و موسیقی قدیمی خود را جدا کنند، این جدا شدن و شکاندن مرزهای قبلی یقینا ویرانیهایی هم دارد. باید توجه داشت که دور شدن از مسیر اصلی همیشه به گم شدن ختم نمیشود و این انحراف از مسیر اصلی ممکن است سرزمین جدیدی را کشف کند.
در نهایت باید گفت شلوار پلنگی و یار جنگی باشند و نباشند، قابل کتمان نیست که موسیقی محلی هم به تکرار افتاده و به باور اهالی موسیقی شاید الان بیشتر از همیشه یک نیما را طلب میکند.
گزارش از حامد گلی
انتهای پیام/س