به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از سایت هیزتوری، با برخی از حقایق شگفت آور درباره ستاره مشهور فیلم صامت آشنا شوید.
پدر و مادر چاپلین هر دو هنرمندانی (بازیگر و آوازه خوان) در سالن موسیقی در لندن بودند. وی در زندگینامه خود شرح داده که چگونه در ۵ سالگی، در یکی از اجراهای زنده تئاتر برای سربازان، جسمی به سر مادرش برخورد کرد و آسیب دید.
سپس مدیر صحنه یا احتمالا پدرش یا یکی از دوستداران مادرش - چاپلین را به عنوان جایگزین روی صحنه برد. چاپلین ابتدا ترانهای معروف به نام "جک جونز" را خواند و تماشاگران را بر آن داشت تا او را غرق در سکه کنند. او گویا با اعلام این که پول را قبل از ادامه کار برمیدارد، باعث خنده بیشتر تماشاگران شد. وقتی او شروع به تقلید از حنجره مادرش کرد، خندههای بیشتری به دنبال داشت.
چند سال بعد، چاپلین اولین حضور حرفهای خود را به عنوان عضوی از یک گروه رقص نوجوانان انجام داد. او این کار را با دو نقش تئاتر ادامه داد. با وودویل (نمایشهای سرگرم کننده) روی صحنه رفت و در یک شب هم استندآپ کمدی فاجعه باری را انجام داد که او را از صحنه بیرون کشیدند.
با بدتر شدن سلامتی مادر چاپلین، امور اقتصادی خانواده آنقدر وخیم شد که در سال ۱۸۹۶ چاپلین و برادر ناتنی بزرگترش را به یک مدرسه شبانه روزی دولتی برای "کودکان یتیم و بی بضاعت" فرستادند. چاپلین حدود ۱۸ ماه را در آنجا گذراند، طولانیترین دوره تحصیلاتی که به صورت مداوم تاکنون میدید. او خواندن و نوشتن را آموخت. اندکی پس از آن، مادرش به یک موسسه روانی سپرده شد. در همین حال، پدرش که نقش بسیار کمی در تربیت وی داشت، سرانجام در ۳۷ سالگی به دلیل اعتیاد به الکل درگذشت.
در جریان دومین سفر وودویل چاپلین به ایالات متحده در سال ۱۹۱۳، استودیوی کیستون او را با پرداخت ۱۵۰ دلار در هفته استخدام کرد. او اولین حضور خود را در اوایل سال بعد در نقش یک کلاهبردار از کار افتاده در "ساختن زندگی" بازی انجام داد. او با استفاده از سبیل دسته دار، کلاه بالایی و مونوکل (عینک یک چشم)، چند شوخی خنده دار هنگام جنگ با قهرمان داستان انجام داد، روزنامه نگاری که در یک زمان به جای کمک به او با مردی که در زیر ماشین گیر کرده بود مصاحبه کرد. به طور کلی، چاپلین از عملکرد خود وحشت زده شد. بعدا گفت: " من همه افراد خارج از صحنه را با پیش بینی حرکت بعدی غافلگیر کردم."
چاپلین پیش از فیلم دوم خود، روزی با شلوار گشاد، کت تنگ، کفشهای بزرگ، کلاه بولر کوچک و عصای بامبو لباس پوشید. او سبیل تقلبی کوچکی را به آن اضافه کرد و گفته میشود در حالی که هم بازیانش در حال بازی پینوشل بودند، کسی که شاهد این صحنه بود، ادعا کرده تا وقتی که بدنش شروع به لرزیدن نمیکرد، خندید. او گفت: "چاپلین" شما دقیقا همان کاری را انجام میدهید که اکنون در تصویر بعدی خود باید انجام دهید.
این شخصیت به اصطلاح Little Tramp (ولگرد کوچک) بلافاصله محبوبیت زیادی پیدا کرد، بسیاری از تقلیدها و طرحهای بازاریابی را ایجاد کرد که مطبوعات آن را "چاپلینیت" نامیدند و برای دو و نیم دهه آینده به شخصیت روی صفحه چاپلین تبدیل شد. او تنها در سال ۱۹۱۴ در دهها فیلم کوتاه به عنوان ولگرد کوچک ظاهر شد که بیشتر آنها را خودش کارگردانی کرده بود.
چاپلین با پرداخت ۱۲۵۰ دلار در هفته، به اضافه ۱۰ هزار دلار جایزه، در دسامبر ۱۹۱۴ به استودیوی Essanay نقل مکان کرد، که از او به عنوان "بزرگترین کمدین جهان" یاد کرد. وی سپس با شرکت میوچال فیلم با ۶۷۰ هزار دلار در سال قرارداد امضا کرد. پس از آن با ساخت ۸ کمدی برای استودیو فیلمسازی فرست نشنال با مبلغ بیش از ۱ میلیون دلار موافقت کرد. سرانجام، در سال ۱۹۱۹، او استودیوی شخصی خود را با همکارهای هالیوود، داگلاس فیربنکس، مری پیکفورد و دی. دبلیو گریفیث، تاسیس کرد.
چاپلین یک بار گفت: من برای پول وارد کار شدم و هنر از آن رشد کرد. اگر مردم از این اظهار نظر ناامید شوند، من نمیتوانم به آن کمک کنم. این حقیقت است.
با تولید اولین فیلم ناطق سینما با عنوان "خواننده جاز" در سال ۱۹۲۷، فیلمهای با صدا به سرعت جایگزین فیلمهای صامت شدند. با این وجود چاپلین در مورد استفاده از فناوری جدید مردد بود، زیرا میترسید که این ولگرد کوچک را خراب کند.
چاپلین در دو فیلم دهه ۱۹۳۰ خود، "چراغهای شهر" و "زمان مدرن" شامل موسیقی بود، اما گفتوگو نداشت، به جز یک صحنه که در آن به ایتالیایی ساختگی آواز میخواند. سرانجام، در سال ۱۹۴۰، او یک فیلم کاملا با صدا، "دیکتاتور بزرگ"، طنز ضد هیتلری را منتشر کرد که برای اولین بار بعد از تقریبا ۲۰ سال، شخصیت او شخصیتی غیر از "ولگرد کوچک" بود.
در سال ۱۹۱۸ چاپلین عجولانه با میلدرد هریس بازیگر ۱۷ ساله ازدواج کرد، تصمیمی که به زودی پشیمان میشود و میگوید "غیرقابل مصالحه" بودند. پس از طلاق، او با لیتا گری ۱۶ ساله، بازیگر دیگری که از او جدا شد، ازدواج کرد.
در سال ۱۹۴۳، چاپلین ۵۴ ساله با اوونا اونیل ۱۸ ساله، که توسط یک نماینده هالیوود معرفی شده بود، ازدواج کرد. پدر اونیل، یوجین اونیل، نمایشنامه نویس، از این ازدواج آنقدر ناراحت بود که او را از ارث محروم کرد، اما برخلاف سایر روابط چاپلین، این رابطه دوام داشت. این دو تا زمان مرگ چاپلین در ۸۸ سالگی با هم زندگی کردند و صاحب هشت فرزند شدند.
بیشتر بخوانید
دوبله یا زیرنویس؛ بهترین انتخاب برای مخاطب خارجی کدام است؟
چاپلین با وجود تقریبا ۴۰ سال زندگی در ایالات متحده، هرگز شهروند آمریکا نشد. در همین حال، او با فیلم "مدرن تایمز"، به عنوان یک هوادار کمونیست شهرت یافت.
در دوران مک کارتی، FBI وی را تحت نظر قرار داد و یکی از نمایندگان کنگره میسی سی پی خواستار اخراج وی شد. دولت ایالات متحده سپس در سال ۱۹۵۲ هنگام سفر به انگلیس برای تعطیلات، اجازه ورود مجدد وی را لغو کرد. چاپلین به جای بازگشت برای پاسخگویی به اتهامات در برابر هیئت مدیره مهاجرت، تصمیم گرفت همراه خانواده خود به سوئیس برود. وی فقط یک بار دیگر در سال ۱۹۷۲ به ایالات متحده سفر میکند تا جایزه افتخاری اسکار را بپذیرد.
چارلی چاپلین در ۲۵ دسامبر ۱۹۷۷ پس از چند سال بیماری درگذشت و در دهکدهای در سوئیس نزدیک محل زندگیاش به خاک سپرده شد.
تنها چند ماه پس از مرگ چاپلین، دو سارق تابوت او را از گورستان سوئیس به سرقت بردند و تقاضای ۶۰۰ هزار دلار باج از همسرش کردند. هنگامی که او از پرداخت پول خودداری کرد، آنها بچههای او را تهدید کردند. سرانجام دزدان دستگیر شدند و تابوت برگردانده شد. سپس در یک طاق بتونی ضد سرقت دفن شد.
انتهای پیام/