مهدی قلی پور کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار بورس گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به میزان نقدینگی بازار سرمایه و حجم و ارزش معاملات خرد تصریح کرد: این موضوع مهم ترین معیار برای بررسی نقدشوندگی روزانه بازار است، ولی برای بررسی سالانه از شاخص گردش معاملات که از تقسیم جمع ارزش معاملات سال بر میانگین ارزش بازار در طول سال به دست میآید، استفاده میشود.
قلی پور در ادامه بیان کرد: در سال ۱۴۰۰ متوسط ارزش معاملات خرد روزانه به کمتر از ۴ هزار میلیارد تومان رسیده و روز یکشنبه ۱۵ فروردین ماه حتی به زیر ۲ هزار میلیارد تومان هم رسید که در مقایسه با میانگین ۱۰ هزار میلیارد تومانی سال ۱۳۹۹ و ۱۵ هزار میلیارد تومانی نیمه اول ۱۳۹۹ بسیار پایین است.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه گفت: از سال ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۹ متوسط گردش معاملات از ۱۵ درصد به ۶۸ درصد رسید، یعنی در سال ۹۹ جمع معاملات سهام سال که نزدیک به ۲.۴ میلیون میلیارد تومان بود، ۶۸ درصد میانگین ارزش کل بورس بود (که از ۱.۸ میلیون میلیارد تومان به ۵.۳ میلیون میلیارد تومان در انتهای سال رسید) که بسیار بالاتر از سالهای گذشته بود و علاوه بر نقدشوندگی بسیار بالا، سالی رویایی را برای کارگزاران بورس رقم زد.
قلی پور بیان کرد: اگر فرض کنیم که تا انتهای سال ۱۴۰۰ حجم معاملات در همین سطوح باقی بماند، گردش معاملات تا سطح ۱۹ درصد کاهش خواهد یافت که کمتر از نیمی از درصد گردش معاملات سال ۱۳۹۸ (۳۸درصد) خواهد بود و یک سوم تا یک چهارم گردش معاملات سال ۱۳۹۹ خواهد شد که معیاری مناسب برای نقدشوندگی بازار است.
قلی پور با اشاره به علت کاهش نقدینگی گفت: کاهش قیمت سهام در کنار عدم تعدیل سریع قیمتها به واسطه دامنه نوسان به ویژه دامنه نوسان نامتقارن مهمترین دلیل کاهش نقدشوندگی بازار است. به نحوی که باعث شده است هزاران میلیارد تومان در صفهای فروش قفل شوند و خود این موضوع باعث افزایش ریسک بازار و در نتیجه کاهش ارزش ذاتی سهام میشود.
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این سوال که برای بهبود شرایط حاضر و افزایش نقدینگی چه فعالیتهایی باید صورت بگیرد، اظهار کرد: اگر سایر عوامل ثابت بمانند، حذف عوامل ایجاد کننده اصطکاک در بازار مثل دامنه نوسان یا افزایش آن میتواند به بازگشت رونق به بازار از نظر نقدشوندگی کمک کند.
بیشتر بخوانید
او در ادامه افزود: کاهش نقدشوندگی بسیار نگران کنندهتر از کاهش قیمتها در بازار است. در این صورت بازار سریع به تعادل میرسد و انگار همه چیز ریست (بازنشانی) میشود. البته تبعات سیاسی و اجتماعی هم ممکن است داشته باشد و به نظر میرسد سیاست گذاران بیشتر سناریو پخت تدریجی قورباغه تا انداختنش در دیگ جوشان را پیگیری میکند.
این کارشناس در ادامه تاکید کرد: در مجموع بازاری که نقدشونده نیست بسیار بدتر از بازاری است که با افت قیمت مواجه شده است. زیرا قیمتها ممکن است دوباره رشد کنند و کاهش موقتی باشد، ولی عدم امکان فروش سهام برنامه ریزی مالی سرمایه گذار را به هم میریزد و خود استراتژی صف فروش نشینی را تقویت کرده و سیکل رکودی معیوبی را شکل میدهد.
قلی پور در پایان بیان کرد: راهکارهای دیگر مثل تقویت رکن بازارگردان هم بسیار مهم است، ولی واقعیت این است که در شوک ناشی از تعدیل شدید انتظارات، بدیهی است که بازارگردانی در دامنه نوسان محدود شده، به هیچ وجه موثر نمیشود.
انتهای پیام/