به گزارش خبرنگار احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، سال ۹۹ برای هر دو جریان سیاسی کشور سال پر اتفاقی بود؛ سالی که بعد از انتخابات مجلس شورای اسلامی و پیروزی اصولگرایان در این انتخابات آغاز شد و پایانش با آغاز رقابتهای انتخاباتی و آمادگی نامزدها برای حضور در انتخابات مصادف بود.
دو جریان اصلی سیاست کشور یعنی اصولگرایان و اصلاح طلبان به عنوان پایههای سیاست کشور که عموما فعالیتهای آنها به صورت فصلی ظهور و بروز پیدا میکند، در سال ۹۹ بعد از انتخابات مجلس شورای اسلامی بلافاصله باید خود را برای انتخابات پیش رو آماده میکردند.
انتخابات ریاست جمهوری، شوراها، میاندورهای مجلس شورای اسلامی و میاندورهای خبرگان همگی در سال ۱۴۰۰ و به فاصله کمی از انتخابات مجلس شورای اسلامی انتظار جریانات مختلف سیاسی را میکشیدند.
جریان اصولگرا که به عنوان یکی از جریانهای اصلی سیاست کشور، مسرور از پیروزی در انتخابات مجلس شورای اسلامی بودند، بلافاصله بعد از این انتخابات به ایجاد تشکیلات و تیم کشی برای انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر مشغول شدند.
شورای ائتلاف به ریاست حداد عادل که از رای آوردن لیست ائتلافی شان در انتخابات مجلس و فروپاشی شورایعالی سیاستگذاری اصلاح طلبان، امید زیادی برای انتخابات ریاست جمهوری پیدا کرده بودند، معتقد بودند که نباید به بهانه امید به پیروزی در انتخابات مجلس، خیال کنند که ریاست جمهوری را هم به دست خواهند گرفت.
حسن غفوری فرد، فعال سیاسی اصولگرا در این باره میگوید: مردم ما معمولا در هر انتخابات، دقیقه نودی عمل میکنند. شاید بهترین نمونه برای این مسأله، انتخابات سال ۷۶ بود که آقای خاتمی تا دو هفته قبل آن، شانس زیادی برای پیروزی خود نمیدید؛ اما مردم در دقیقه ۹۰ رای دادند و به قول اصلاحطلبان «حماسه دوم خرداد» را رقم زدند. به نظرم باید توجه داشته باشیم که انتخابات ما دقیقه نودی است. چنانکه دیدیم با اینکه مجلس پنجم دربست در اختیار اصولگرایان بود، ولی مجلس بعدی کاملا دست اصلاحطلبان افتاد؛ در مجلس هفتم نیز اتفاقی برعکس رخ داد.
ناصر ایمانی، دیگر فعال اصولگرا در این باره میگوید: این یک احتمال است، اما بر خلاف افکار بعضی از مردم که تصور میکنند اصولگرایان حتما در انتخابات بعدی پیروز خواهند بود، من اصلا چنین تصوری ندارم. نمیخواهم این احتمال را نفی کنم، اما اینکه قطعیتی باشد که حتما اصولگرایان در انتخابات بعدی به احتمال بسیار زیاد پیروز خواهند شد، نه، چنین چیزی نیست. دلایل آن هم کاملا روشن است؛ تحولات سیاسی در کشور ما خیلی سریع و زیاد اتفاق میافتد، شاید در کشورهای دیگر چنین پدیدهای نباشد؛ از طرفی دیگر وضعیت افکار عمومی در جامعه بخاطر مسائل مختلفی که وجود دارد و انباشت بعضی از مطالبات سیاسی و مسائل اقتصادی و نارضیاتیهایی که در سطح جامعه در اندازههای مختلف هست و هر نوع واگرایی که در جامعه عمومی ما ملاحظه میشود، یک وضعیت ناپایدار و غیر قابل پیش بینی به وجود میآورد.
غفوری فرد همچنین در خصوص شانس اصولگرایان برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری میگوید: این بسیار خوب است که مردم مدیریت هر دو جناح را آزمایش میکنند. اگر بخواهیم به این چرخه نگاه کنیم، به این نتیجه میرسیم که نوبت اصولگرایان است و آنها شانس بالایی برای پیروزی دارند. ولی اگر بخواهیم تحلیل سیاسی دقیقی ارائه دهیم، با توجه به نتیجه خوبی که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ و مجلس یازدهم گرفتیم، به گمانم شانس پیروزی اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری آتی بسیار بالا است.
در حالی که شورای ائتلاف و دار و دسته شان مشغول تدارکات برای انتخابات ریاست جمهوری بودند و اوضاع به ظاهر بر وفق مراد جریان اصولگرا پیش میرفت، اواخر پاییز و اوایل زمستان بود که خبر تشکیل تشکلی جدید، توجهات را به سمت خود کشاند؛ شورای وحدت اصولگرایان با حضور ۴۷ حزب اصولگرا و محوریت جامعتین تشکیل میشود.
احمد کریمی اصفهانی، فعال سیاسی اصولگرا در مصاحبهای گفت: شورایی با محوریت جامعتین و حضور ۴۷ حزب اصولگرا تشکیل خواهد شد که در آن نمایندگانی از جامعه روحانیت مبارز کشور، جامعه مدرسین، تشکلهای اصولگرا، زنان و جوانان، بسیج استادان و حتی یک عضو از جبهه پایداری در این شورای ۱۷ نفره حضور دارند و اشخاص حقیقی در آن حضور نخواهند داشت.
روی کار آمدن شورای وحدت با حضور نمایندگان تعداد زیادی از احزاب اصولگرا، عملا راه سختی پیش روی حداد عادل و همراهانش قرار داد.
از طرفی جبهه پایداری که در انتخابات مجلس هم سنگ جلو پای اصولگرایان بود و در دقیقه ۹۰ تن به تفاهم با شورای وحدت داده بود، حالا دوباره ساز ناکوک خود را شروع به نواختن کرده بود و با وجود اینکه برای حضور در جلسات شورای وحدت اصولگرایان از آنها دعوت میشد، در این جلسات شرکت نمیکرد.
جامعه روحانیت مبارز هم که تا قبل از انتخابات مجلس سعی در بازی کردن نقش در جایگاه پدرخواندگی را داشت، ولی موفق به این کار نشد، به نظر میرسد در آستانه انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری هم مشابه همین روند را در پیش گرفته است؛ اگر چه مصطفی پورمحمدی از این حرف استقبال زیادی نمیکند و میگوید: متاسفانه با اینکه روشهایی از قبیل پدرخواندگی منسوخ شده، اما بعضاً مشاهده میشود که از این روشها خواسته یا ناخواسته، آشکار یا پنهان استفاده میشود. البته ما در جامعه روحانیت مبارز این روش را نمیپسندیم و قبول نداریم.
پورمحمدی در این باره ادامه داد: جامعه روحانیت مبارز قیم مآبی را رفتار متناسب با جایگاه و منش انسانی و سبک زندگی انسانی در جمهوری اسلامی نمیداند و در تلاش هستیم که شورای وحدت هم همین راه را بتواند ادامه دهد و به سمت خرد و مشورت جمعی و استفاده از همه دیدگاهها و نظرات حرکت کند.
در نهایت شورای وحدت با محوریت جامعتین، شورای ائتلاف و جبهه پایداری، سه هم جهت با هم بودند که با وجود تعداد بالای اشتراکات یکسان، در برخی تعاریف و ارزشها با یکدیگر سر ناسازگاری داشتند.
هر چه به انتخابات نزدیکتر میشویم، اسامی مختلفی از این جریان برای نامزدی در انتخابات مطرح میشوند؛ سید ابراهیم رئیسی، محمدباقر قالیباف، امیرحسین قاضی زاده، حمیدرضا حاجی بابایی، علیرضا زاکانی، مهرداد بذرپاش، علی نیکزاد، محسن رضایی، سعید جلیلی، سعید محمد، رستم قاسمی، پرویز فتاح، عزت الله ضرغامی، حیدر مصلحی، حجت عبدالملکی، صادق محصولی، غلامعلی حداد عادل، محمد قمی و دیگر اسامی بزرگ و کوچکی که نامشان در فضای مجازی دست به دست میشود، افرادی بودند که نامشان در زمره نامزدهای جریان اصولگرا قرار گرفت.
این شورا همچنین اعلام کرد که حمایت از یک خانم در انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی را در برنامه انتخاباتی خود دارد.
در میان این همه نام آشنا و ناآشنا که از آنها به عنوان نمایندگان جریان اصولگرایی در انتخابات یاد میشود، در بین همه جریانها و تشکلهای اصولگرایی تنها یک نقطه وحدت و قوت به نام سید ابراهیم رئیسی وجود دارد و همگی معتقدند که حضور آیت الله رئیسی میتواند محلی برای وحدت همه جریانهای اصولگرایی باشد، به گونهای که شورای وحدت رسما از ورود آیت الله رئیسی به انتخابات ریاست جمهوری استقبال کرد؛ منوچهر متکی، سخنگوی شورای وحدت در نشست خبری این شورا گفت: قویا از حضور آیت الله رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری حمایت میکنیم.
محمدرضا باهنر هم در این باره گفت: اگر آقای رئیسی به هر دلیلی برای حضور در رقابتها قانع شود، در این صورت فکر میکنم خیلی از این اختلافات جمع میشود چرا که ایشان هم در پیمایشهای میدانی و نظرسنجیها از دیگر کاندیدای احتمالی جلوتر است و هم پشتوانه ۱۶ میلیونی از انتخابات ۹۶ را در سبد رای خود دارد.
گروههای مختلفی هم مانند نمایندگان مجلس خبرگان، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و گروههای اصناف مختلف برای حضور او در انتخابات دست به دعوت همگانی و جمع آوری امضا زدند.
کنار کشیدن احتمالی محمدباقر قالیباف از حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، اتفاق عجیبی بود که در روزهای پایانی سال ۹۹ اخبار آن به گوش رسید که در نوع خود جالب و عجیب بود و قطعا تاثیرات خود را در این انتخابات نشان خواهد داد.
رضا پیرهادی، عضو هیأت رئیسه مجلس در خصوص این اقدام قالیباف گفت: قالیباف ضمن اینکه تمرکزش را معطوف به وظایف خود در مجلس کرده است، تأکید دارد که بنای کاندیداتوری در انتخابات را ندارد و میگوید همه نیروهای انقلاب موظف هستند تلاش کنند تا هرچه سریعتر با وحدت، تمام ظرفیتهای خود را متمرکز بر موفقیت گزینه واحد کنند.
پیرهادی در این خصوص ادامه میدهد: برداشت و استنباط من از سخنان آقای قالیباف این است که با افزایش احتمال حضور آیت الله رییسی، آقای قالیباف تصمیم به عدم کاندیداتوری گرفته است و آمادگی کمک به ایشان را دارد.
با ادامه این وضعیت پیش بینی میشود شورای ائتلاف و شورای وحدت در آیندهای نه چندان دور با هم متحد شوند و به یک فرد واحد در انتخابات ریاست جمهوری برسند؛ غلامعلی حداد عادل، رئیس شورای ائتلاف اصولگرایان با اشاره به وحدت شورای ائتلاف با شورای وحدت گفت: سعی خواهیم کرد که به یک اتحاد و اتفاق نظر با شورای وحدت برسیم. ما اختلاف مبنایی با جامعه روحانیت مبارز نداریم، لذا من خوشبین هستم که این اجماع اتفاق خواهد افتاد.
البته هنوز زمان زیادی تا انتخابات مانده است و معرفی نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری در فاصله چند ماه مانده به انتخابات در واقع به سوزاندن آن نامزد منجر میشود و فعلا باید صبر کنیم و ببینیم چه آیندهای در انتظار سه جریان اصلی شورای وحدت، شورای ائتلاف و جبهه پایداری است؟ اتحاد یا شبیه سازی انتخابات پیش رو به آن چه در سال ۹۲ رخ داد؟
انتهای پیام/
آقای رئیسی قالیباف رضایی جلیلی لاریجانی تازه نفس محسوب نمیشوند.
مشخصه فقط آقای فتاح و قالیباف این نشانه را دارند.
آقای رئیسی چرا باید برنامه هایش در دستگاه قضایی را نصفه نیمه رها کند؟
افرادی که اینها را دوباره برای یک قوه دیگر تشویق میکنند میخواهند دستگاه قضایی و مجلس فشل شود و انگ قدرت طلبی به اصولگرایان بزنند.نباید در دام افراد فرصت طلب سیاسی افتاد.
فقطبه ترتیب قالیباف و رئیسی و فتاح پایگاه رای قوی دارند.
محسن رضایی تو مجمع تشخیص چه تحولی درست کرد که تو دولت بتواند انجام دهد؟
مشکلات مسکن مهر بخاطر مدیریت اشتباه نیکزاد بود.مسکن مهر طرح خوبی بود اما بد اجرا شد.این نشانه آینده نگر نبودن و مدیریت کلان نداشتن نیکزاد بود.
سعید محمد اگر میخواست جهادی بماند در همان قرارگاه خاتم بهتر میتوانست عمل کند.همان جا هم نتوانست دوام بیاورد و کنار گذاشته شد.
حاج بابایی چه تحولی در آموزش و پرورش درست کرد؟
آقای جلیلی در مذاکرات هسته ای عملکرد خوبی نداشت.این نظر آقای ولایتی و بیشتر کارشناسان بود.
فقط آقای رئیسی در دستگاه قضایی خوب عمل کرده که همان جا بماند بهتر است.چون تخصص ایشان دستگاه قضایی است.ایشان در دولت بیاید همین اعتبار را از دست خواهد داد.به آقای رئیسی میگویم همان دستگاه قضایی را آباد کنید مردم راضی هستن.
برای دولت فقط آقای فتاح و قالیباف مناسب هستن.فتاح هم در وزارت نیرو هم کمیته امداد هم بنیاد مستضعفان و قرارگاه خاتم عملکرد خوب و تحول آفرین داشته.
آقای قالیباف هم در نیروی انتظامی و شهرداری تهران واقعا خوب عمل کرده.آقای قالیباف جایش مجلس نیست.برای اجرا ساخته شده.برای همین در مجلس نتوانسته مثل سابق تاثیر گذار باشد.
یاشاسین پزشکیان
سلام بر جلیلی دورود بر شهیدان
دوستان بنده به عنوان کسی که افراد زیادی دوروبرم دیدم که واقعا توان مالیشون به زیر صفر رسید و نون شب هم ندارن که بخورن و وضعیت جامعه ای که همممون شاهدش هستیم که افتضاحه چه اقتصادی چه فرهنگی و .......
از شما یک تقاضا دارم تقریبا نزدیک انتخابات ریاست جمهوری هست و خیلیاتون تصمیم هنوز نگرفتید که به کی رای بدید
هموطن های عزیزم خواهشا به کسی رای بدید که شایسته است باز هم گول یک سری هجمه سیاسی مثلا اگه فلانی بیاد وسخت گیری حجاب و مذاکره و..... رو نخورید
توی همین هشت سال ضربه های سنگینی چه به مردم چه به تولید کنندگان وپیشرفت جامعه به دلیل بی تدبیری دولت وارد شد .
پس خواهشا به خاطر فرزندان خودمون و آیندشون بیاید کسی رو انتخاب کنیم که انقلابی باشه
بنده نمیگم به کی رای بدید به کی ندید و خواهشا گول رسانه و حرف های مفتی که میزنن رو نخورید
اصلاح طلب و اصول گرا هردو هیچ تلاشی برای کشور نکردند کسی باید جناحش مردم و وطنش باشه و انقلابی به تمام معنا باشه مثل شهید سردار سلیمانی عزیز
لطفا بیایید کمی بیشتر تحقیق و تفکر کنیم درباره انتخابی که ۸۰ میلیون جمعیت رو تحت تاثیر خودش قرار میده!
به این دوستان میگوییم آقای لاریجانی در بین بدنه اصولگرایی رای ندارد.آقای رئیسی هم در دستگاه قضا عملکرد خوبی دارند.
بهتره این دوستان شورای وحدت کمی بین جوانان اصولگرا بروند خواهند دید جوانان نظرشان روی افرادی مثل جلیلی قالیباف فتاح و نیکزاد است.
این آقایان موتلفه بگذارند یک نیروی جوان جهادی سرکار بیاید.خواهند دید مثل دوره اول احمدی نژاد همه مشکلات کنونی حل شود.
فقط بگذارید نیروی جوان تازه نفس بیاید.اینقدر گزینه های نسل دوره 20 و 30 را بر سر جوانان انقلابی و جهادی نکوبید.بگذارید گزینه های نسل 40 و 50 مدیریت کشور را بدست بگیرند.
حاج بابایی رئیس مجلس.
رئیسی هم دستگاه قضایی
آنوقت کشور را میشود جهادی آباد کرد.
آقای قالیباف بهترین گزینه ریاست جمهوری است.
قالیباف مرد جهادی
قالیباف دولت جوان
قالیباف دولت تحول خواه
چرا نذاشت زاکانی رئیس مجلس بشه
چرا...
نه خیر ایشون باید حد اقل ۴ سال جایی که رفته بمونه وگرنه رایی ملت چیمیشه؟!
چرا اجازه می دهید دستگاه قضا و مجلس وارد حاشیه های انتخاباتی شوند.بگذارید مجلس و دستگاه قضا کار خودش را انجام دهد.
لطفا بی جهت افراد ناکارآمد را بزرگ نکنید.
دوم قالیباف
سوم رضایی
آقای قالیباف بهتره در مجلس بماند چون حاشیه اطرافش زیاد است.
آقای رئیسی باید در محل تخصصی خودش قوه قضاییه کارکند.اگر عملکردش تا حالا خوب بوده چون تجربه قضایی داشته.
دولت را باید به نیروی جوان جهادی که تجربه اجرا دارد مهندس فتاح سپرد.
آقای قالیباف بهتره در مجلس بماند چون حاشیه اطرافش زیاد است.
آقای رئیسی باید در محل تخصصی خودش قوه قضاییه کارکند.اگر عملکردش تا حالا خوب بوده چون تجربه قضایی داشته.
دولت را باید به نیروی جوان جهادی که تجربه اجرا دارد مهندس فتاح سپرد.