عقیل حسین لو روان درمانگر و روانشناس سلامت در گفتوگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره اختلال شخصیت وابسته اظهار کرد: شخصیت، الگویی پایدار از تفکر، احساس، تعامل و رفتار است که هویت ما را شکل میدهد و جنس روابط ما با دیگران را نیز تعیین میکند؛ در این میان صفات شخصیتیِ طبیعی، هنگامی که انعطاف ناپذیر بوده و سبب شوند افراد نتوانند با نیازهای لحظهای خود سازش برقرار کنند، به اختلالات شخصیت تبدیل میشوند، درواقع اختلالات شخصیت، الگوی طولانی مدت از تجربه درونی و رفتاری است که از انتظارات فرهنگی فرد بسیار به دور است، این افراد از نظر شناخت، عاطفه، عملکرد بین فردی و کنترل تکانه (مثل شیوههای ادراک و تعابیر، طیف و شدت عواطف و هیجانات و تغییر پذیری آنها) با دیگران متفاوت هستند. اختلالات شخصیت انواعی دارد که یکی از مهمترین آنها اختلال شخصیت وابسته است.
افراد دارای اختلال شخصیت وابسته چگونه هستند؟
وی افزود: افراد دارای اختلال شخصیت وابسته، حس میکنند یک فرد ضعیف هستند و نمیتوانند از خودشان مراقبت کنند، نمیتوانند برای خودشان تصمیم بگیرند یا تنها بمانند. حس نیاز آنها موجب میشود که سلطه پذیر و فرمان بردار بوده و آنها تمایل دارند که دیدگاهها و نیازهای دیگران را بر دیدگاهها و نیازهای خویش مقدم بدانند و به هر اقدامی متوسل میشوند تا شخص دیگری از آنان مراقبت و تیمار کند، به آنها محبت کند و به زندگی شان جهت ببخشد.
این روان درمانگر و روانشناس سلامت گفت: افراد درگیر با اختلال شخصیت وابسته، نیاز مفرط و فراگیر برای تحت مراقبت قرار گرفتن دارند که باعث میشود آنها به فردی مطیع و در عین حال چسبنده تبدیل شوند که همیشه ترس از جدایی را با خود به همراه دارند.
حسین لو با بیان اینکه این افراد در زمینههای مختلف معمولا 5 نشانه بالینی مهم را از خود نشان میدهند، تصریح کرد: افراد دارای اختلال شخصیت وابسته بدون توصیه و اطمینان بخشی مفرط از سوی دیگران، در تصمیم گیری روزمره خود دچار مشکل میشوند یعنی در هر کار و تصمیمی نیاز به اطمینان گرفتن و تایید مفرط از سوی دیگران دارند، معمولا به دلیل ترسِ از دست دادن حمایت یا تایید دیگران، در ابراز مخالفت با آنها مشکل دارند و یک نفر باید همیشه مسئولیت کارهای آنها را به عهده بگیرد، در شروع طرح و برنامهها یا انجام کاری مستقل، به دلیل فقدان اعتماد بنفس یا عدم اطمینان به تواناییها و انرژی و انگیزه خود، دچار مشکل میشوند، زیاده روی آنها جهت دستیابی به محبت و تایید دیگران باعث میشود آنها داوطلب انجام کارهای ناخوشایند شوند و دیگران براحتی از آنها سوء استفاده بکنند و از تنها ماندن و فکر به آن، احساس ناراحتی و درماندگی دارند و معمولا در جستجوی فوری برقراری رابطهای دیگر برای به دست آوردن مراقبت و حمایت، بعد از خاتمه یک رابطه نزدیک هستند.
ازدواج و زندگی کردن با شخصیت وابسته
وی افزود: زندگی با شخصیت وابسته، میتواند یک چالش بسیار بزرگ باشد، زیرا فهمیدن اینکه او دقیقا چه میخواهد یا به چه فکر میکند، سخت است. ترس از رها شدن یا ترک شدن و نیاز به مراقبت شدن، میتواند باعث شود که او از ابراز صادقانه احساسات و عقاید خود جلوگیری کند.
این روان درمانگر و روانشناس سلامت گفت: چسبندگی شخصیت وابسته، بیش از حد است، برآورده کردن نیاز به ترحم، همیشه حضور داشتن و دوست داشته شدن برای خیلی از افراد آزاردهنده و دشوار است. دیگران با ترک کردن شخصیت وابسته، ضربه دیگری به آنها میزنند، ضربهای همانند آن که در کودکی خوردهاند، همان ترک شدن در مواقع حیاتی توسط والدین و مراقبت کنندگان اصلی که باعث نهادینه شدن این ترس در آنها شده است. البته همیشه چنین ضربهای در کودکی شخصیت وابسته وجود نداشته است. از طرفی برخی از افراد نیز از نیاز دائمی شخصیت وابسته و بودنشان در هر حالتی، سوءاستفاده میکنند. ممکن است شریک زندگی و یا اطرافیان شخصیت وابسته به راحتی از او سوءاستفاده روحی بکنند چون میدانند که شخصیت وابسته آنها را ترک نمیکند.
بیشتر بخوانید
حسین لو تصریح کرد: برای اینکه این افراد آمادگی ازدواج را داشته باشند و وارد زندگی مشترک شوند، لازم است به حدی از استقلال رسیده باشند. در صورتی که این استقلال را به دست نیاورند، مشکلات زیادی را در روابط خود تجربه میکنند. برخی معتقدند خوب است با شخصیت وابسته ازدواج کنند، چرا که تنها خودشان تصمیم میگیرند و هر کاری بکنند طرف مقابل ترکشان نمیکند. برخی دیگر نیز اعتقاد دارند بعد از ازدواج میتوانند شخصیت وابسته همسر خود را تغییر دهند.
وی افزود: باید به شما بگویم دختر یا پسر وابستهای که با او ازدواج میکنید هیچ گاه از خود نظری ندارد، در مورد کوچکترین مسائل روزمره از شما نظر خواهی میکند و این میتواند بسیار خسته کننده باشد. افراد وابسته (و اختلالات شخصیت به طور کلی) به وجود مشکل در خود اعتقادی ندارند، بنابراین حتی بعد از ازدواج نیز نمیتوانند خود را تغییر دهند و یا تغییر دادن آنها به سختی صورت میگیرد.
این روان درمانگر و روانشناس سلامت گفت: ممکن است در دوران نامزدی گمان کنید ارتباط خوب و گرمی با والدینش دارد و این موضوع نمیتواند مشکلی ایجاد کند، اما بعد از ازدواج متوجه میشوید که به دلیل وابستگی به خانواده، شما را مجبور میکند هر روز به خانه والدینش یا فردی که به شدت به او وابسته هستند، بروید و در مورد تمامی مسائل از آنها مشورت میخواهد. زمانی که در این زمینه با او مخالفت و اعتراض میکنید، مدتی به خاطر دوری از آنها، افسرده و غمگین میشود و به مرور این وابستگی را نسبت به شما پیدا میکند و دیگر از خود هیچ ارادهای ندارد.
وی افزود: ممکن است زمانهایی که در دسترس او نباشید چندین بار به شما زنگ بزند و باعث کلافگیتان شود. شخصیت وابسته، وابستگی شدید خود به والدین را به شما انتقال میدهد. مجبور میشوید نوع پوشش، غذایی که میخورد، لباسی که میخرد، کلاسهایی که میرود، دوستانی که انتخاب میکند، همه و همه را شما برای او انتخاب کنید.
حسین لو با بیان یانکه نشانههای وابستگی را در دوران آشنایی و قبل ازدواج جدی بگیرید، به زوجین جوان توصیه کرد: اول اینکه تشخیص اختلالات شخصیت مثل اختلال شخصیت وابسته، زمانی مطرح میشود که مشکلات ناشی از آن، سبب ایجاد اختلال یا ناراحتیِ قابل ملاحظهای به لحاظ بالینی شود، پس تشخیص این اختلال را به متخصص بسپارید. دوم اینکه اگر قصد ازدواج با شخصیت وابسته را دارید یا در حال حاضر با او زندگی میکنید، بهتر است هر چه زودتر برای استقلال و قویتر شدن همسرتان اقداماتی بکنید؛ چراکه سلامت هر دو شما در خطر است و بهترین کمک برای شخصیت وابسته این است که برای آنها یک متخصص روانشناس پیدا کنید. هرگز بدون مراجعه به روانشناس، آنها را به سمت مصرف دارو یا خود درمانیهای دیگر نبرید.
انتهای پیام/
برای هر فردی با هر شخصیتی با هر رنگ و نژاد و زبانی و هر فیزیکی و هر روحیه و اخلاقی و هر دین و مذهبی یا لامذهبی خداوند جل جلاله جفتهایی برایشان آفریده که باید جفت خودشان را پیدا کنند و باهاش ازدواج کنند اگر غیر از جفت خودشان را انتخاب کنند و باهاش ازدواج کنند 24 ساعت با هم جنگ اعصاب دارن و 24 ساعت بهم تهمتهای ناروا می چسبانند و یا کتک کاری می کنند و حرف یکدیگر را نمی فهمند و همدیگر را اذیت می کنند و بهم برچسبهایی با نامهای تخصصی روانشناسی می چسبانند مثلا بهم می گویند تو پارانوییدی تو شیزوفرنی هستی تو اسکیزو فرنی شدید داری خلاصه از این چرتو پرتا بهم میگن ولی اگر هر شخصیتی با هم کف شخصیتی خودش ازدواج کند هیچ گاه به یکدیگر جنگ اعصابهای وحشتناک ندارند حتی اگر هر دوشون روانپریش هم که باشند بهمدیگر احترام می گذارند و برای یک دیگر جان می دهند و عاشقانه همدیگر را دوست دارند تا آخر عمرشان ولی امان از اون ازدواجهایی که انسانها با هم کف خودشان نداشته باشند اون زندگی ها زندگی نیست که جهنم روی کره زمین است و فقط چندتا فرزند رو بدبخت می کنند اینه که انسانها باید در امور ازدواجشان بسیار دقت کنند و تحقیق کنند و برسی کنند و مشورت کنند با انسانهای بی طرف با تجربه مومنین خردمندان و با هم کف و هم اخلاق و روحیات هم مذهبان هم دینان خودشون ازدواج کنند والسلام و صلوات التماس دعا و التماس تفکر