همزمان با پیروزی جو بایدن، نامزد دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، زمزمههای فراوانی در این کشور و همچنین تهران به راه افتاد که مستاجر جدید کاخ سفید اهل احترام گذاشتن به توافقهای بینالمللی است و قصد دارد تا روند غیرقانونی آمریکا در خروج یکجانبه از برجام را متوقف کند و به توافق هستهای با ایران بازگردد.
اما تنها چند روز پس از مراسم تحلیف ریاست جمهوری در آمریکا، مشخص شد که واشنگتن به این سادگی ها هم قصد ندارد تا از اهرم به اصطلاح فشار خود یا همان تحریمها دست بکشد و به دنبال امتیازگیری هایی است که البته پایان آن مشخص نیست.
گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان به همین بهانه و برای بررسی دقیقتر آینده توافق هستهای، به سراغ پِپه اسکوبار، روزنامهنگار برزیلی، نویسنده کتاب دو جلدی «امپراطور آشوب» و ستوننویس مطرح «آسیا تایمز» و «الجزیره» رفته است. مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
پِپه اسکوبار: این خیلی سوال پیچیده ایه. من، ولی سعی میکنم تا اونجا که ممکنه توضیح بدم. همون طور که میدونید باورهای مختلفی در واشنگتن در مخالفت با ایران وجود داره؛ در سطوح مختلف. در مورد دولت بایدن نباید فراموش کنیم که به این دولت هم برخی از سیاستها عیناً دیکته میشه. برای اون مهم نیست الان چه زمانیه یا اینکه چه روزیه. اون داخل یه سناریوی از پیش تعیین شده قرار گرفته؛ و این موضوع خیلی خطرناکه؛ بنابراین ما یه گروهی رو داریم که از پشت صحنه دارند همه امور رو کنترل میکنند. این افرادی که در پشت صحنه دارند نقش بازی میکنند بخش مهمی از ساختار سیاسی آمریکا هستند؛ افرادی که در نگاه اول خیلی با ایران دشمنی دارند تا حدی هم با روسیه و با یه میزان خیلی کمتری هم با چین خصومت دارند. ولی روسیه و ایران دو عنصر مهم برای این بازیگران پشت صحنه هستند؛ بنابراین وقتی در مورد بازگشت آمریکا به برجام صحبت میکنیم، این موضوع دست یک نفر نیست؛ اولین اتفاق و اقدام باید با تایید اون گروه پشت صحنه بیافته و بعد مراحل بعدی طی شود.
حتی اگر به احتمال خیلی کم اونها تمایل به بازگشت به برجام رو هم داشته باشند، اولین شرط رو برقراری مذاکرات مجدد تعیین خواهند کرد درباره جزئیات مهم توافق هستهای از جمله غنی سازی اورانیوم یا مثلاً راه اندازی راکتورهای هستهای یا حتی برنامه موشکی ایران؛ موضوعاتی که به هیچ عنوان ارتباطی با بندهای توافقنامه هستهای ندارد؛ بنابراین همون طور که میدونید با تغییرات مداومِ مواضع سیاسی در آمریکا مواجه هستیم. الان بین دولت ایران و مقامات آمریکایی این رقابت ایجاده شده که اون طرفی که زودتر از تواقفنامه خارج شده باید حالا به اون برگرده؛ قطعاً این ایران نیست که باید به این توافقنامه برگرده، چون ایران از لحاظ سیاسی و فنی در بیشتر موارد به بندهای توافقنامه عمل کرده؛ الان قطعاً سایر اعضای این توافقنامه هم بر این باور هستند که این آمریکا بود که اول از این توافقنامه خارج شد و حالا این آمریکاست که باید اول به این توافقنامه برگرده و بعد ببینیم گزینههای بعدی برای تعامل چی میتونن باشن.
پِپه اسکوبار: خُب باید اولش بگم که بایدن اساساً سیاستی توی خاورمیانه نداره. باز هم در این مورد باید به افرادی که پشت صحنه دارند نقش بازی میکنند فکر کرد؛ الان در اینجا نقش وزیر امور خارجه آمریکا خیلی اهمیت دارد. باید دید آنها چه نقشهای در این منطقه در سر دارند. نکتهای که نباید فراموش کرد اینه که این افراد همیشه و همواره امپرالیست بودند این رو فراموش نکنید. با توجه به تاریخچهای که از سیاستهای آمریکا در ذهن داریم قابل پیش بینی است که آمریکا الان میگوید که ایران اول باید به یک سری توافقات پایبند بماند، ایران الان خطر بزرگی در خاورمیانه است... در واقع میشه گفت که الان دستگاههای مختلف سیاسی آمریکا همان راه دولتهای قبلی را پیش خواهند گرفت و تقریبا اتفاق جدیدی در این زمینه نخواهد افتاد، عملاً دولت آمریکا در زمان فعلی نه زیاد خشن رفتار خواهد کرد نه خیلی نرم، ولی یه بخش اعظمی از این سیاست به خود شما بستگی دارد، اگر اونها ببینند که ایران مدام در حال پیشرفت و پیشروی در مواضع خودشه حساب کار دستشون مییاد و شاید ... شاید تحریمها را کاهش دهند.
شاید به احتمال خیلی کم به توافقنامه هستهای برگردند. ببینید این اصلاً مطابق با اصول دیپلماتیک نیست. ولی متاسفانه یه دیپلماسی مبتنی بر زور است که آنها اسلحه رو روی سر شما نگه میدارند و شما رو مجبور به مذاکره میکنند. این اصلاً مطابق با اصول متعالی سیاست نیست. البته قبلاً هم مقامات ایرانی از جمله رهبر ایران و آقای روحانی به این درخواستهای اجباری برای تن دادن به مذاکره دست رد زدند؛ و این خیلی طبیعیه، چون ایران بعد از اقدام ترامپ در خارج شدن از توافقنامه هستهای دیگه ترسی از این توافقنامه نداره، و الان دقیقا در یک سطح با سایر اعضای این تواقفنامه قرار داره و کاملاً هم مصممه. البته ایران خیلی کم از سوی اعضای اروپایی تواقفنامه برجام مورد حمایت قرار گرفته، ولی در زمینه نوع تفکرات غربی سایر اعضا باید بگم که اونها دچار یک ترس شدیدی از قدرت ایران در دهههای اخیر شدند و مدام حرفهای تکراری و غیرمنطقی خود را در سطح سیاسی تکرار میکنند. مدام میگن ایران میخواد پروتکلهای بین المللی رو زیر پا بذاره؛ ایران نمیخواد زیر بار برخی قوانین بره... ولی اونا هیچ وقت به اصل موضوع توجه نکردن... ایران الان تحت تحریم است.
غربیها فکر میکردند که این تحریمها ایران رو فرمانبردارتر میکنه و حالا دیگه میتونن به بهانه همین تحریمها وارد مراودات سیاسی با این کشور بشن. ولی عملاً هیچ کدوم از اینها اتفاق نیفتاد. اینها هم باورهای آمریکا در زمینه ایران بود هم رقیبان اروپاییش. از لحاظ سیاسی اقدامات غربی بیشتر به سمت تفرقه و جدایی سیاسی رفته تا به سوی یک توافق همه جانبه... اونها خیلی نگاه رادیکالی در مورد ایران دارند، ولی حقیقتا این واقعیت قضیه است.
۳- نگاه شما به آینده توافقنامه هستهای ایران چیست؟
پِپه اسکوبار: آینده توافقنامه هسته؟! خُب خیلی پیچیده است. یه بار دیگه باید بگم که دولت آمریکا از سوی اسرائیل تحت فشاره. ببینید یه طبقه بندی بین رهبران اسرائیلی وجود دارد. عدهای میگویند باشه اشکالی ندارد توافقنامه هستهای را هم در مناسبات سیاسی امتحان میکنیم، چون حداقل میتونه فعالیتهای هستهای رو محدود کنه. ببینید الان دیگه همه میدونند که ... رهبر ایران آیت ا... خامنهای اعلام کردند که ایران قصد ساختن سلاح هستهای را ندارد. خیلی واضح است. این کاملاً یک داستان جداست. توافقنامه هستهای یک مکانیسم برای فشار آوردن به ایران است؛ و میخواهند با این وسیله ایران را از زوایای مختلف بازرسی کنند. واقعیت، ولی این است که ایران صدها نه بلکه هزاران فروند موشک در اختیار داره، و اگر اسرائیل کوچکترین خطایی مرتکب شود قطعا تبعاتش را خواهد دید.
حقیقت این است که اسرائیل اصلاً از لحاظ موشکی مجهز نیست و برای همین نمیتواند وارد نزاع با ایران شود. پس داستان حقیقی همین است و این خیلی مهمتر از توافقنامه هستهای است. برای اینکه ایران قدرت نظامی بالایی در خاورمیانه دارد و این یک حقیقت است و هیچ چیزی نمیتواند این واقعیت را نفی کند. حالا برگردیم سر بحثمان همان توافقنامه هسته ای. خُب ایران میتواند از توافقنامه خارج شود و یا اینکه بندهایی از آن را دیگر عملی نکند، ولی تضمینی وجود ندارد که حتی رفتار کشورهای غربی و اروپایی به حالت عادی بازگردد. هیچ تضمینی برای این وجود ندارد. ما نباید فکر کنیم که نه این اتفاق هیچ وقت نمیافتد. برای اینکه تفکر آمریکاییها به ویژه توی واشنگتن سالهاست که بر اساس تغییر رژیم در ایران طرح ریزی شده. آنها هنوز دارند با همان تفکرات سالهای ۱۹۷۹ پیش میروند؛ بنابراین مشکل اساسی همین جاست که این رویه تغییری نکرده و توافقنامه هستهای فقط یه بخش کوچکی از یک پازل پیچیده است.
پِپه اسکوبار: این که به دولت بایدن خوشبین باشیم یا بدبین! خُب اگر به اتفاقاتی که هفته گذشته در سوریه افتاد نگاه کنیم قطعا باید بدبین باشیم. اگه شما به منطق آنها یا بهتر بگویم بیمنطقی آنها نگاه کنید آنها مرز بین سوریه و عراق را بمباران میکنند و در واقع این عراقیها هستند که کشته میشوند فقط سوریها نیستند و بعد منطقشان این است که دارند از خودشان دفاع میکنند. چطور میتوان این استدلال را در قالب یک منطق توجیه کرد. آنها مدعی هستند که با این کار برای ایران پیام فرستادند. واقعا این اتفاقات اصلاً مطابق با عقل نیست. شما عراقیها را در مرز سوریه قتل عام میکنید و چقدر احتمال دارد که در آینده فردی ایران را مقصر مستقیم و اصلی این اتفاقات قلمداد کند؟! بنابراین ما باید متاسفانه خیلی واقعگرایانه به این قضایا بدبین باشیم.
انتهای پیام/
دقیقا با شما هم عقیده هستم
با کسی مذاکره نمی کردیم.
نقطه ضعف ما را پیدا کردن!!