به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مینهای ضد نفر از جمله سلاحهای به نسبت قدیمی هستند که اگر بخواهیم به شکل کلی و در تعریف تلههای انفجاری پنهان شده به آنها بپردازیم، قدمت آنها به زمان جنگهای داخلی آمریکا نیز میرسد. در دو جنگ جهانی، خصوصا جنگ جهانی دوم استفاده از مینهای ضد نفر و ضد تانک در حجم بالایی رواج داشت.
از گذشته، مینها در یک طبقه بندی ساده به دو گونه ضد نفر و ضد تانک در گونههای زمینی تقسیم بندی میشوند و در کنار، مینهای ضد بالگرد، مینهای ضد زیردریایی و ضد کشتی نیز از جمله دیگر مینهایی هستند که همچنان در جهان تولید شده و مورد استفاده قرار میگیرند.
به صورت کلی مین یک سلاح تدافعی ارزان قیمت و مناسب برای متوقف یا کند کردن پیشروی دشمن در جریان یک عملیات رزمی یا یک وسیله دفاعی برای حفاظت از نقاط حساس، خصوصا مرزها به حساب میآید. به علت حاتم بخشی شرق و غرب به ارتش بعث، کشور ما در زمان جنگ تحمیلی در نقاط مرزی بدل به یکی آلودهترین نقاط در جهان از نظر استفاده از مینهای ضد نفر و ضد تانک شد. در سالهای بعد از جنگ تلاشهای فراوانی برای پاکسازی مرزهای غربی و جنوب غربی کشور از مینها انجام شده و تعداد زیادی از پرسنل فعال در این بخش یا به شهادت رسیده یا دچار جانبازی شده اند.
مین والمرا ساخت ایتالیا - یکی از گونههای پر استفاده در جریان جنگ تحمیلی
پیمان اتاوا؛ تلاش برای نابودی مینهای ضد نفر
با افزایش استفاده از مین در میدانهای مختلف نبرد خصوصا در دوره جنگ سرد، بحث تلفات غیر نظامیان به وسیله مینهای به جا مانده از جنگها در نقاط مختلف جهان آغاز شد. بعد از بحثهای مختلف در نهایت در دسامبر سال ۱۹۹۷، در شهر اوتاوا کشور کانادا پیمانی علیه مینهای ضد نفر به امضا رسید. در این پیمان، کشورهای عضو بر منع بکارگیری مینهای ضد نفر، انهدام ذخایر مینهای ضد نفر، جلوگیری از گسترش، تولید، فروش یا جابجایی مستقیم و غیر مستقیم به دیگر کشورها تأکید کردند. البته معاهده اتاوا مینهای ضد تانک که دارای قدرت انفجاری بیشتری هستند را شامل تحریمها نمیداند.
کشورهای عضو پیمان اتاوا با رنگ آبی مشخص شده اند
از جمله آنهایی که به این پیمان ملحق نشده اند میتوان به عربستان سعودی، جمهوری اسلامی ایران، هند، پاکستان، روسیه، چین، امارات متحده عربی، مراکش، لیبی، لبنان قزاقستان، مصر و ویتنام و رژیم صهیونیستی اشاره کرد. در خصوص کشور ما به دلایل مشخص امنیتی، تحریم تسلیحاتی و عدم ارائه هر گونه کمک نظامی به کشور ما خصوصا در بحث کنترل مرزهای وسیع شرقی کشور، مقابله با گروهکهای تجهیز شده توسط برخی کشورها و عدم همکاری برای مقابله با تروریستها و اشرار اجاره ای، پیوستن به چنین معاهده ای، صرفا موجب فشار به ایران میشد همچنان که پیوستن به برخی معاهدههای بین المللی دیگر نیز نتیجهای جز استانداردسازی دوگانه کشورهای غربی روی هر نوع فعالیت جمهوری اسلامی نداشت.
مورد جالب آمریکا برای مستثنی کردن خود
اما در این میان مورد ایالات متحده بسیار جالب است. آمریکا در ابتدای بحث پیمان اتاوا به آن ملحق نشد، اما در نهایت در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما این کشور به این پیمان ملحق شد. البته آمریکاییها منطقه حائل مرزی بین دو کره که در حال حاضر یکی از بزرگترین میدانهای مین جهان را در خود جای داده را از این توافق خارج کردند و با این شرط خاص و قابل تامل به پیمان ملحق شدند. یک نکته جالب این که آمریکا در سال ۱۹۹۶ به صورت ضمنی با یک قرارداد در سازمان ملل که به محدودیت برای برخی از تسلیحات متعارف میانجامید به صورت داوطلبانه موافقت کرد. این پیمان در نهایت منجر به توافق اتاوا در سال بعد از آن منجر شد.
بخشی از این پیمان محدودیت در استفاده از مینهای ضد نفر غیر از منطقه شبه جزیره کره بود. نکته جالب این که دولت بوش پسر نیز در سیاستهای خود در زمینه مینهای ضد نفر تقریبا به همین روش ادامه داد و دولت اوباما صرفا آمریکا را وارد پروسه رسمی پیمان اتاوا کرد که باعث میشد این کشور بحث نابودی ذخایر و مین زدایی را نیز آغاز کند. این توافق در سال ۱۹۹۶ را به خاطر داشته باشید تا در ادامه به نکتهای جالب در خصوص آن اشاره کنیم.
خبرنگاران در کنار مرز دو کره در کره جنوبی و در کنار آنها نیز بخشی از میدان مین بین دو کره
در همان زمان (دوره اوباما و امضاء پیمان اوتاوا) بسیاری از فرماندهان نظامی آمریکا با این امر مخالفت کرده و کارشناسان آمریکایی نیز اعتقاد داشتند این حرکت نه یک استراتژی دفاعی بلکه صرفا یک حرکت تبلیغاتی برای جلب نظر گروههای سیاسی موسوم به "ترقی خواه" که بیشتر از آنها به عنوان چپیهای حزب دموکرات هم یاد میشود بوده است. با وارد شدن تاجر نیویورکی به کاخ سفید برخی از ژستهای صلح دوستانه به صورت علنی کنار رفت و در سال ۲۰۲۰ در نهایت ترامپ آمریکا را از این پیمان خارج کرد. البته آمریکا اعلام کرده که مینهای ضد نفری که استفاده میکند دارای مکانیزمهای مشخص برای خود تخریبی یا غیر فعال شدن هستند و مشمول آن محدودیتهای بین المللی نمیشود.
مسئله قابل توجه دیگر اینکه دلیلی که آمریکا بعد از پایان جنگ سرد صرفا در منطقه حائل کره به استفاده از مینها ادامه داد بهانه حضور یک دشمن بزرگ و امکان بروز یک درگیری متعارف سنگین بود که در آن به مین به عنوان یک عامل بازدارنده و کند کننده نیاز بود. در دولت ترامپ نیز در کنار بحث کره، مسئله افزایش تهدید چین و روسیه بهانه شد تا تولید مینهای ضد نفر از سر گرفته شود. البته این بار محدودیتی مثل مورد شبه جزیره کره وجود نداشت و به بهانه چین و روسیه، دست ارتش آمریکا در استفاده از مین در کل جهان باز بود. دولت ترامپ همچنین در اعلامیه خود در خصوص خروج از پیمان اتاوا به صورت صریح از سه کشور ایران، چین و روسیه به عنوان کشورهایی که پیمان اتاوا را امضاء نکرده اند یاد کرد و مدعی شد یکی از دلایل خروج از این پیمان، نبود این کشورها در این پیمان است. در عین حال در پیمان اتاوا دارای یک سری راههای فرار ویژه کشورهایی، چون آمریکا تعبیه شده که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.
به نوعی ترامپ در بسیاری از موارد سعی کرد پیمانها و تفاهماتی که در دوره اوباما به انجام رسیده بود را از بین ببرد. نکته جالبتر اینکه رقیب اصلی او در انتخابات سال ۲۰۲۰ یعنی جو بایدن نیز به صورت علنی با شعار معکوس کردن اقدامات ترامپ در حوزههای مختلف وارد میدان انتخابات شد و در برخی از موارد نیز به محض ورود به کاخ سفید دستورهایی برای تغییر برخی از اقدامات ترامپ انجام داد. اما به نظر میرسد حداقل در بحثهای دفاعی و خصوصا مسئله مینهای ضد نفر بایدن همچنان در مسیر ترامپ و بر خلاف مسیر تبلیغاتی و ظاهری اوباما حرکت خواهد کرد.
بیشتر بخوانید
در اتفاقی قابل تامل، در روز ۱۲ فوریه سال جاری میلادی یعنی تقریبا ۳ هفته بعد از شروع به کار دولت بایدن (بایدن در روز ۲۰ ژانویه به عنوان رییس جمهور آمریکا سوگند یاد کرد) نیروی زمینی ارتش آمریکا یک درخواست سنگین برای خرید مینهای ضد نفر را ارائه داده که البته هنوز برنده این قرارداد مشخص نشده است. طبق این سفارش رسمی، نیروی زمینی آمریکا به دنبال خرید ۱۵ هزار مین ضد نفر از مدل M ۱۸ A ۱ موسوم به "کلیمور" است. این مین از دهه ۱۹۶۰ میلادی در آمریکا تولید شده و در بسیاری از جنگهایی که آمریکا در آن حاضر بوده مثل ویتنام، جنگ اول خلیج فارس، جنگ بوسنی و جنگ داخلی کامبوج مورد استفاده قرار گرفته است.
مین کلیمور ام ۱۸ - سیم رابط و سیستم فرمان انفجار مین
این مین تقریبا ظاهری مستطیل شکل داشته و ابعاد آن بر اساس ۲۲ سانتی متر طول، ۱۴ سانتی متر عرض و وزن کل آن نیز ۱ کیلو و ۶۰۰ گرم است. در این مین ۷۵۰ گرم ماده منفجره سی ۴ و همچنین ۷۰۰ گلوله فولادی به شکل کره با قطر ۳.۲ میلی متری وجود دارد که با توجه به زاویه قرارگیری مین به سمت هدف بعد از فعال شدن به فاصلهای بین ۵۰ تا ۱۰۰ متر پرتاب میشوند. این ترکشها زاویه ۶۰ درجه جلوی مین را پوشش میدهند و معمولا برای غافلگیری و کمین زدن به نیروهای پیاده دشمن یا خودروهای غیر زره پوش شده کاربرد دارد. ترکیبی از تیکههای پوشش دهنده خود مین، موج انفجار سی ۴ و از همه مهمتر ترکشهای فولادی باعث میشود که خصوصا در اهداف انسانی زخمهای کشندهای ایجاد شود.
این مینها معمولا به وسیله یک سیستم فعال کننده متصل به یک سیم از راه دور توسط کاربر فعال شده یا میتوان آن را به صورت تله انفجاری برای فعال شدن توسط خود هدف تنظیم کرد. در کنار بحث عملیاتهای کمین از این مینها میتوان به عنوان یک گزینه مناسب برای ایجاد محیط ضد دسترسی برای نیروهای پیاده دشمن استفاده کرد. در صورتی که عملیات به صورت کمین باشد و یک نیروی خودی مین را فعال کند قاعدتا خطری برای غیر نظامیان وجود ندارد چرا که یا عملیات انجام شده و مین منفجر میشود یا در صورت توقف عملیات، این مین قابلیت بازیابی توسط نیروی کاربر را دارد.
مسئله خطرناک برای غیر نظامیان در خصوص این مین همان حالت تلهای مینهای سری کلیمور است که شبیه به نارنجکها یا برخی دیگری از مینها مثل سری والمرا به وسیله یک سیسم به مکانیزم فعال کننده وصل شده و زمانی که قربانی با این سیم برخورد کند انفجار صورت میگیرد. در این جاست که باید گفت آمریکا از یک راه فرار این پیمان استفاده کرده است.
آشنایی با راه فرارهای جالب در پیمان اتاوا
نکته عجیب و قابل تامل در خصوص پیمان اتاوا این است که صرفا مینهای ضد نفر پنهان شده (معمولا زیر خاک) را پوشش داده و استفاده از مواردی مثل سری کلیمور، مینهای ضد تانک یا انواع سیستمهایی که به عنوان تله انفجاری استفاده میشود را پوشش نمیدهد. این مسئله که مینهای ضد تانک یا تلههای انفجاری نیز از جمله مواردی هستند که هر ساله به غیر نظامیان آسیب میزنند بحثی است که نیازمند شاید یک مطلب جداگانه است و از جمله نشانههای ضعفای بسا عمدی در این پیمان است.
نمایی از درون مین ۱۸ و گلولههای فولادی داخل آن
در اواسط مطلب به این مسئله اشاره شد که در سال ۱۹۹۶ آمریکا به صورت داوطلبانه با برخی از محدودیتها در خصوص تسلیحات و مینهای ضد نفر موافقت کرد. نکته جالب اینجاست که حداقل بر اساس یک سند از سازمان دیدبان حقوق بشر، زمانی که در دولت بوش پسر از آمریکاییها در مورد وضعیت مینهای سری کلیمور در حال تله گذاری شده سوال شده نه وزارت خارجه و نه وزارت دفاع آمریکا پاسخی به آن نداده اند. در آن زمان آمریکاییها ادعا کرده بودند این وضعیت برای مینهای کلیمور نیز صرفا برای منطقه شبه جزیره کره است. سازمان جهانی دیده بان حقوق بشر در سوال خود به صورت خاص پرسیده بود که این وضعیت در خصوص مینهای کلیمور همچنان محدود به شبه جزیره کره است که با سکوت این دو نهاد دولت آمریکا رو به رو شده بود. خود این سکوت البته میتواند حاوی پاسخ بسیار روشنی برای اهل فن در این زمینه باشد.
سازمان دیده بان حقوق بشر اعتقاد دارد که کلیمورها در حالت تله انفجاری در حقیقت همان مینهای ضد نفر پنهان شده هستند و شامل پیمان اتاوا و محدودیتهای آن میشوند. در عین حال این سیستم در این حالت، فاقد هر گونه مکانیزم خود تخریبی یا غیر فعال شدن است یعنی آنچه که ایالات متحده نیز در این سالها در خصوص مینهای ضد نفر خود تبلیغ میکرده در این خصوص عملا وجود ندارد. اگر از دید حرفهای و تخصصی نیز به این مسئله نگاه کنیم مین کلیمور و بحث کمین برای دشمن چه در زمان حضور نیروهای خودی چه وضعیت تبدیل آن به یک تله انفجاری نیاز به پنهانکاری برای غافلگیری دشمن دارد، ولی این مسئله در پیمان اتاوا به صورت عمد یا سهوی مورد توجه قرار نگرفته است.
نکته جالب دیگر این که عدم تولید مین در این چند سال در آمریکا و نزدیک شدن تاریخ انقضاء بسیاری از مینهای موجود در زرادخانه ارتش آمریکا در کنار بحث خروج این کشور از این پیمان فرصت ایده آلی را برای پیمانکاران صنعت نظامی پیش آورده تا دوباره قراردادهای کلانی را برای طراحی، ساخت و تولید انبوه این مینها بدست بیاورند و دولت جدید آمریکا، بدون آنکه تبلیغی در این خصوص انجام دهد، در راه تولید سلاحهای خاص و تداوم اقدامات دولت ترامپ، گام برمی دارد.
منبع:مشرق
انتهای پیام/