به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، از گذشتههای خیلی دور، همواره ماجراهای گوناگونی از دیدن نورهای چشمکزن در آسمان و بشقابپرندهها گرفته تا روبهرو شدن با آدمفضاییها و دزدیده شدن توسط آنها از طرف مردم گزارش میشدهاست. برخی از دانشمندان این موضوع را به علاقه شدید مردم به یوفوها و دنیای فرازمینی مربوط میدانند و با نادیده گرفتن شایعهها و داستانهای این چنینی، بیشتر درپی پیداکردن پاسخهای قانعکننده و علمی برای آن هستند. در ادامه به ماجرای کشف جسم مرموزی در جمجمه ناپلئون میپردازیم که گمانهزنیهای عجیبی بهدنبال داشت.
بیشتربخوانید
داستان از چه قرار است؟
«ناپلئون بناپارت»، امپراتور فرانسه بین سالهای ۱۸۰۴ تا ۱۸۱۵ بر فرانسه حکمرانی میکرد و در شکلگیری تاریخ اروپا نقش مهمی ایفا کرد. هفت سال پیش شایع میشود که پزشکی بهنام دکتر «آندره دوبوآ» مشغول تحقیق و بررسی بقایای جسد ناپلئون بهمنظور یافتن تاثیر احتمالی اختلال غده هیپوفیز بر کوتاهقدی او بوده که ریزتراشهای بهطول ۱.۲ سانتیمتر در جمجمهاش پیدا میکند. ظاهرا «دوبوآ» حین بررسی ﺩﯾﻮﺍﺭﻩ ﺩﺍﺧﻠﯽ ﺟﻤﺠﻤﻪ، ﺑﺮﺁﻣﺪﮔﯽ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ میکند و درنهایت ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺟﺴﻢ سخت و بهقول خودش، ﻧﻮﻋﯽ ﺭﯾﺰﺗﺮﺍﺷﻪ ﻓﻮﻕ ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﻪ میشود. دکتر دوبوآ بعد از بررسی میزان رشد استخوان دور این تراشه، نتیجه میگیرد که این جسم خارجی در سنین جوانی در جمجمه ناپلئون کاشته شدهاست.
آیا این ریزتراشه با گم شدن ناپلئون در جوانی ارتباطی دارد؟
ناپلئون بناپارت در ماه جولای ۱۷۹۴، در ۲۵ سالگی برای چند روز بیهیچ رد و نشانی ناپدید میشود. او بعد از مدتی ادعا میکند که توسط موجوداتی زندانی شدهاست که شباهتی با انسانها نداشتند. خیلیها این واقعه را ناشی از خیالپردازی و توهمات ذهنی ناپلئون میدانند و آن را باور نمیکنند، چون ناپلئون برای این ادعایش هیچ مدرک و شاهد قابل قبولی ارائه نمیدهد. کشف این ریزتراشه، داستان ربوده شدن او توسط فرازمینیها در زمان جوانی و احتمال کاشت این تراشه در سرش را نزد عدهای، باورپذیر کرد. جالب اینکه بعد از این کشف برخی از تاریخنگاران دستبهکار شدند و با کندوکاو بیشتر درباره ناپلئون اینطور نتیجهگیری کردند که ناپلئون بعد از مفقودیاش بوده که به پیشرفتهای باورنکردنی دست یافتهاست.
حتی فرماندهی او بر ارتش فرانسویها و پیروزی بزرگش بر ایتالیاییها آنهم با سربازان خسته و گرسنه را مرتبط با تاثیر این تراشه در مغز او میدانند. همچنین تاجگذاری این ﮊﻧﺮﺍﻝ ﮐﻮﺗﺎﻩﻗﺎﻣﺖ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۸۰۴ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﭘﯿﺮﻭﺯﯼ بزرگ و توسعه قلمروی حکمرانیاش با فتح ﺁﻟﻤﺎﻥ، ﺍﺗﺮﯾﺶ، ﺳﻮﺋﯿﺲ، ﺍﯾﺘﺎﻟﯿﺎ ﻭ ﺩﺍﻧﻤﺎﺭﮎ را هم از تاثیرات مرموز این تراشه میدانند. دوبوآ ادعا میکند احتمالا ﺍﯾﻦ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﺭﻭﯼ ﺳﯿﮕﻨﺎﻝﻫﺎﯼ ﺍﻟﮑﺘﺮﯾﮑﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﻐﺰ ناپلئون ﺑﻪقلب اش ﻣﺨﺎﺑﺮﻩ ﻣﯽﺷﺪه، ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻣﯽﮔﺬﺍﺷﺘﻪﺍﺳﺖ و ﻋﺎﺩﺕ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﻧﺎﭘﻠﺌﻮﻥ ﺩﺭ گذاشتن ﺩﺳﺘﺶ ﺭﻭﯼ سینهاش شاید به واکنشهای عصبی انجامشده در قلب او مربوط بودهباشد.
طرفداران تئوری فرازمینیها، معتقدند که ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺗﺼﻮﺭ ﻣﯽﺷﺪ ﻗﺮﺑﺎﻧﯿﺎﻥ ﺭﺑﻮﺩﻩﺷﺪﻩ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﯿﮕﺎﻧﮕﺎﻥ، ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎﯾﯽ ﻋﺎﺩﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻧﻘﺸﯽ ﺩﺭ ﻭﻗﺎﯾﻊ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺍﻣﺎ با این کشف میتوان پی برد که ﻓﺮﺍﺯﻣﯿﻨﯽﻫﺎ ﺍﻧﺴانهای ﻣﻬﻢ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻫﺪﻑ ﻗﺮﺍﺭ میدادهاند تا در برنامهریزی آینده زمینیها نقش داشتهباشند. با اینحال عدهای معتقدند ادعای دوبوآ صحت ندارد و تنها برای رسیدن به شهرت، این نظریه عجیب را مطرح کردهاست. برخی از دانشمندان هم بهکلی، صلاحیت پزشکی و هویت او را برای ابراز چنین نظریه جنجالی زیرسوال میبرند. هرچه باشد، این داستان احتمالا یک عامل سرگرمکننده برای مردم مشتاق به امور ماورایی است.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/