حجت الاسلام و المسلمین سید احمد حسینی کارشناس و سخنران مذهبی، در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه قرآن و عترت  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره عظمت و جایگاه والای حضرت زینب (س) گفت: در روایت بسیار عجیبی در باب عظمت حضرت زینب (س) نقل شده است که پیامبر اکرم (س) در بدو ولادت زینب کبری (س) فرمودند: «به غایبان امت من حاضران ابلاغ کنند و خصایص و نیکویی‌های زینب (س) را به گوششان برسانند».

وی افزود: ما هم از خداوند بخواهیم به حرمت عابده آل رسول و لقبی که به حضرت زینب (س) داده‌اند، به ما توفیق بدهند از این ایام البیض؛ ایامی که سال‌های گذشته به عنوان اعتکاف خداوند قسمت می‌کرد در مساجد کنار یکدیگر بنشینیم، بهترین استفاده را ببریم.

بیشتر بخوانید

• چرا به حضرت زینب (س) عقیله بنی هاشم می‌گویند؟

این کارشناس مذهبی در ادامه گفت: حضرت زینب (س) به عنوان شخصیتی که حادثه کربلا را به انتها رساندند، هیچگاه مدیون کسی نمی‌ماند. در روایات معتبر نقل شده است زمانی که اسرا از کاخ یزید ملعون به سمت مدینه حرکت کردند پس از اینکه یزید خطاب کرد کمی تخفیف به خاندان وحی بدهید، بالاخره کاروان اسارت به سر منزل مقصود خود مدینه منوره رسید.

حجت الاسلام حسینی تصریح کرد: راوی می‌گوید وقتی خاندان اهل بیت (ع) آماده شدند و بارهایشان را جمع و جور کردند تا از کاروانیان خداحافظی کنند، حضرت زینب (س) خطاب کردند به دختر‌ها و کسانی که با ایشان بودند تا همگی جمع شوند. در تاریخ آمده که پارچه‌ای را بر روی زمین یهن کردند و فرمودند هر کسی اگر چیزی برایش پس از غارت یزیدیان باقی مانده در این پارچه بگذارد تا به سر ساربان به عنوان صله و هدیه بدهیم.

وی در ادامه گفت: راوی گوید همه بانوان تمام دارایی‌هایی را که برایشان باقی مانده بود جمع کردند و حضرت زینب (س) به یکی از اطرافیان گفتند این صله را به سرساربان برساند. سرساربان ابتدا از دریافت هدایا امتناع ورزید و گفت من دوبرابر این هدایا پولم را از یزید بن معاویه گرفته ام. حضرت زینب (س) در پاسخ به ساربان گفتند خیر؛ این پیشکشی است از ناحیه دختر امیرالمومنین (ع)، این را بگیر به دلیل اینکه بعد از کاخ یزید تا مدینه شما یک مقدار به ما تخفیف دادی، کمتر تازیانه زدی و با ما بهتر برخورد کردی. این صله را دختر امیرالمومنین (ع) به عنوان هدیه و تشکر از تو برایت فرستاده است.

حجت الاسلام حسینی در پایان گفت: نقل می‌کنند که سرساربان بر روی زمین نشست و با تعجب به آسمان نگاه کرد. دست در دل خاک برد و مختصری خاک از زمین برداشت و به آسمان ریخت و خطاب کرد خدایا ما چگونه خانواده‌ای را منزل به منزل با سر مطهر سیدالشهدا (ع) در غل و زنجیر با خودمان به اسارت بردیم؟ بهترین نتیجه‌ای که می‌توان از این داستان تاریخی گرفت این است که وقتی زینب کبری (س) نسبت به دشمنش در لحظه آخر این چنین اکرام و محبت می‌کند پس به همه شیعیان، محبین و همه کسانی که ریزه خوار این خانواده هستند، می‌توانند دستاورد معنوی و مادی در دنیا و همچنین عاقبت بخیری در آخرت را عنایت فرمایند.

در ادامه شما می‌توانید صحبت‌های حجت الاسلام سید احمد حسینی را مشاهده کنید:

انتهای پیام/