به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به تازگی، طی اقدامی در راستای ادعاهای قبلی مبنی بر مشارکت تلآویو در مذاکرات احتمالی آتی با کشورمان، نماینده ویژهای را در امور ایران منصوب کرد.
هرچند که مذاکرات به اصطلاح تکمیلی و یا همان برجام پلاس بارها از سوی ایران رد شده و کشورمان بارها تاکید کرده که هیچ توافق جدیدی در کار نیست و آمریکا باید به همان توافق قبلی موسوم به برجام پایبند باشد، بررسی سیاستها و مطالبات مضحک طیفهای منطقهای که عبارتاند از دو جریان عمده صهیونیستی و مرتجعین عربی ضروری است.
هرچند که باید بپذیریم که توافق هستهای برجام، از لحاظ اقتصادی نفعی برای تهران نداشته؛ و در صفحات فراوان برجام تنها وعدههایی دیده میشود که هرگز محقق نشده، مهمترین و البته حداقلترین مزیت توافق ایران با پنج به علاوه یک، خروج پرونده ایران از شورای امنیت و برداشته شدن سایه قطعنامههای فصل هفتمی از سر کشورمان بود. اما مرتجعین عربی منطقه و همچنین صهیونیستها همین منافع حداقلی را هم بر نمیتابند.
اکنون که بایدن سر کار آمده و به نحوی بازگشت آمریکا به توافق برجام بر سر زبانها افتاده، برخی از سران منطقه به تکاپو و ناراحتی افتادهاند و اصرار دارند تا در هر مذاکره آتی با ایران شرکت کنند.
البته در ظاهر اختلاف نظرهایی بین آمریکا و اذناب منطقهای آن دیده میشود. آنچه آنتونی بلینکن به عنوان رئیس دستگاه سیاست خارجی آمریکا در تریبونهای رسمی گفته کمی با خواسته اعلامی متحدان متفاوت است. وزیر خارجه آمریکا گفته که در ابتدا برجام اجرا شود و سپس موضوعات مختلف به تناوب مطرح شود، اما رژیم صهیونیستی و عربستان مدعی شدند که توافقی به نام برجام باید از دستور کار خارج شود و توافقی نو که همه موضوعات را در بر میگیرد باید مورد بحث قرار داده شود. بر اساس ادعاهای آنها در مذاکرات جدید باید نظرات رژیم صهیونیستی و عربستان هم بازتاب داده شود. ادعایی که بارها از سوی ایران رد شده است. طرح این ادعاها مخصوصا برای عربستانی که اکنون در قضیه یمن و قطر در موضع ضعف قرار گرفته، مضحک به نظر میآید.
تهران بارها تاکید کرده که تنها توافقی که اکنون آن را به رسمیت میشناسد، توافق هستهای موسوم به برجام است. بارها تاکید شده که نه موضوعی به توافقها افزوده میشود و نه کشور دیگری به تیم مذاکرهکننده روبرو اضافه خواهد شد.
نتانیاهو که این روزها حسابی تحت فشار افکار عمومی صهیونیستی قرار گرفته و با شکست دونالد ترامپ شدیدا نگران آینده سیاسی خود است. نماینده ویژهای را در امور ایران قرار داده تا بلکه بتواند قدری از هیاهوهای داخلی و نگرانی فعلی صهیونیستها در خصوص ایران را کم کند. بنابراین در عین حالی که میدانیم در خصوص روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی، «تضاد منافع» واژهای ناآشنا است، اما میتوان تصور کرد که ناهماهنگی و اختلاف نظری نه چندان پررنگ بین دولت بایدن و کابینه نتانیاهو وجود دارد. دموکراتها هرچند که متعهد به حمایت و توسعه سیاسی صهیونیستها هستند، مقید به سبک و سیاق خودند. همانطور که پیش از این هم دیده شده بود، ناهماهنگیهایی بین دولت اوباما و کابینه نتانیاهو وجود داشت. مثلا درست زمانی که آمریکا در دوران اوباما توافق هستهای با ایران را امضاءکرد، نتانیاهو مخالفت شدید خود را با این اقدام ابراز کرد.
اکنون هم عدم تماس تلفنی جو بایدن به بنیامین نتانیاهو پس از گذشت حدود یک ماه از راهیابی به کاخ سفید، حساسیتهای فراوانی را در میان صهیونیستها ایجاد کرد و آنها را به واکنش وا داشت.
دنی دانون سفیر صهیونیستها در سازمان ملل در پیامی توئیتری و انتقادآمیز خطاب به رئیس جمهور آمریکا نوشت: «آقای بایدن، تاکنون با سران کانادا، مکزیک، انگلیس، هند، فرانسه، آلمان، ژاپن، استرالیا، کره جنوبی و روسیه تماس گرفتهای. آیا وقت آن نرسیده که رهبر اسرائیل نزدیکترین متحد آمریکا تماس بگیری؟»
اسرائیل در حالی که در یک شکافت بیسابقه سیاسی قرار دارد و قرار است طی ماههای آتی برای چهارمین بار پیاپی و در یک بازه زمانی کمتر از دو سال انتخابات پارلمانی برگزار کند، که دعواها بین بنیگانتس رهبر حزب آبی و سفید و بنیامین نتانیاهو رئیس حزب آبی و سفید بالا گرفته. نتانیاهو که طی چهار سال اخیر از خدمات شایان ترامپ بهره برده، توانست تا بهر قیمتی که شده قدرت را در چنگال خود نگه دارد. معامله قرن، همواری راه آشکار سازی روابط صهیونیستها با اعراب مرتجع منطقه تنها بخشی از خوش خدمتیها دولت دونالد ترامپ به نتانیاهو و اسرائیلیها بوده است.
اکنون، اما دولت بایدن که به دنبال باز پسگیری شان از دست رفته آمریکا و به اصطلاح رهبری جهان است، در ظاهر خود را مقید به همه توافقنامهها و خط مشیها پذیرفته شده در سطوح بینالمللی میداند؛ بنابراین آمریکای دولت بایدن به مفهوم دو دولتی (two states) در موضوع فلسطین ملزم است. این موضوع اصلا به مذاق طیف راستگرا و حزب میانه راستگرایی همچون حزب لیکود و بنیامین نتانیاهو خوش نمیآید.
اما دربرآیند مواضع و آن چه که در عرصه واقعیتها با آن روبرو خواهیم شد، اتحاد ناگسستنی و غیرقابل خدشه آمریکا و رژیم صهیونیستی است. با این وجود در برخی از بازههای زمانی، ممکن است سران این دو رژیم با یکدیگر در برخی از مسائل هم اختلاف نظر داشته باشند. اما آنچه که اهمیت دارد این است که آمریکا از منافع رژیم صهیونیستی به طور کامل در منطقه حمایت و مراقبت میکند.
کاخ سفید ظاهرا در خصوص عربستان هم از روند کنونی رضایت ندارد. محمد بنسلمان که طی سالهای اخیر خود را در گیر جنگ یمن کرده و از بهترین ابزار جنگی آمریکایی بهره میبرد، هیچ موفقیتی در اینباره نداشته است. این موضوع نه تنها آل سعود را بیآبرو کرده بلکه به اعتبار آمریکا به عنوان حامی اصلی عربستان در جنگ یمن خدشه وارد کرده است.
انتهای پیام/