به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، امارات از پیشگامان عربی توافق سازش با تل آویو بود. همزمان با نهایی شدن توافق میان طرفین با میانجی گری آمریکا در ماههای گذشته و علنی کردن روابط، تحلیلهای مختلفی درباره آن به انجام رسید. تحلیلهای گوناگونی که عمدتاً در ذیل روابط دو جانبه میان آنها با توجه به سفرهای طرفین و افتتاح سفارت خانهها در ابوظبی و تل آویو صورت گرفت.
بیشتربخوانید
با این حال دامنه این تحلیلها به ارزیابی موارد ذکر شده ختم نشد بلکه آینده روابط و کیفیت سطح روابط برای همکاریهای دو جانبه در راستای مسائل نظامی – امنیتی – اقتصادی و تجاری نیز که بواسطه متغیر سیاسی زمینههای آن هموار شده است نیز مورد توجه و بررسی قرار گرفت.
یکی از سطوحی که در این باره مورد توجه اجمالی تحلیل گران در این عرصه قرار گرفت میزان همکاریهای دوجانبه طرفین در سطح منطقهای بود. بنحویکه آنچه در این باره در بیشتر تحلیلها بدان اشاره شده است تبیینی کلی و تشریحی اجمالی از میزان همکاریها میان تل آویو و ابوظبی بود.
با این حال آنچه کمتر به آن توجه شد و به ندرت بدان پرداخته شد بررسی ماهیت روابط میان ابوظبی و تل آویو است. در واقع اگرچه همکاریهای میان تل آویو و ابوظبی در سطح منطقهای از تبعات توافق سازش است، اما به نظر میرسد آنچه میتواند به عنوان متغیر اصلی در روابط میان آنها مورد استناد باشد و نقش انگیزشی داشته و به مثابه کاتالیزور عمل کرده، ترس امنیتی طرفین در عرصه معادلات منطقهای بوده است. به عبارت بهتر اینکه معادله قدرت در حوزه فعالیتهای منطقهای و چالش امنیت موجب پیوند روزافزون میان آنها شده است. از این رو با عادی سازی روابط و تلاش برای راهبردی کردن آن درصدد هستند تا از قابلیتهای یکدیگر در مسیر برطرف کردن تهدیدات علیه یکدیگر در قالب اتحاد، جلوگیری به عمل آوردند.
علاوه بر این، آنها در مسیر روابط تنها به دفع خطرات و تهدیدات بسنده نخواهند کرد بلکه سعی دارند تا با حضور شانه به شانه در میدانهای بحران منطقهای به بدیل سازیهای امنیتی در برابر تهدیدات بالقوه علیه خود مبادرت ورزند. در واقع تل آویو و ابوظبی در مسیر توانمندسازی خود در برابر تهدیدات، علاوه بر طراحی برنامههای دفاعی، استفاده از الگوهای امنیتی در قالب رهیافتهای سرزمینی و بسط ژئوپلیتیک خود را با شاخص کاربردی اولویت بندی کرده و در صدر همکاریهای منطقهای خود قرار داده اند.
یکی از میدانهای منطقهای که در شرایط فعلی میتواند اهداف بالقوه ابوظبی و تل آویو را به فعلیت برساند، یمن است. در واقع شرایط بحران در یمن و آشفتگیهای سیاسی – امنیتی – نظامی حاصل از بحران در پی تجاوز ائتلاف سعودی به یمن که ابوظبی نیز در کنار ریاض عضو فعال آن است، بسترهای رفتار متجاوزانه ابوظبی را در جنوب یمن فراهم کرده است. از این رو ابوظبی برای تکمیل پروژه نفوذ و گسترش دامنه آن و تثبیت و تحکیم جایگاه خود در جنوب، تل آویو را در ذیل رویکرد همکاری وارد میدان جنوب یمن کرده است.
به علاوه اینکه ابوظبی با اتخاذ تصمیم ورود رسمی تل آویو به یمن، نه تنها در راستای برنامه تقویت همکاریها با تل آویو حرکت خواهد کرد، بلکه با پشتوانه تل آویو و سهیم کردن آن در دستاوردهای متجاوزانه خود در جنوب یمن، خواهد توانست در برابر طرحهای دستوری و برنامههای محدودیت محور ریاض جهت کنشگری ابوظبی در جنوب یمن تعادل ایجاد کند و خود را از زیر سایه ریاض خارج کند.
نکته قابل توجه این است که میدانهای منطقهای مانند یمن برای ابوظبی و تل آویو کارکردهایی فراتر از غارت منابع و رویکرد تجاوزکارانه آنها به جغرافیایی سرزمینی دارد؛ به عنوان مثال اگرچه یمن به عنوان مقصد اولیه همکاریهای راهبردی میان ابوظبی و تل آویو در سطح منطقهای مورد نظر است، اما باید تأکید کرد که ورای اهداف مطمع نظر در یمن از سوی ابوظبی و تل آویو، دلایل ژئوپلیتیکی و کدهای مرتبط بر متغیر مزبور نیز در زمره شاخصهای مهم در این باره میباشد. بطوریکه کنش گریهای همپوش و همسو در قالب همکاریهای منطقهای این قابلیت را دارا میباشد تا تل آویو را از حصار ژئوپلیتیک و ابعاد تحمیلی آن خارج کند؛ و این بدان معناست که رژیم صهیونیستی از این به بعد خواهد توانست به عنوان یک واحد جغرافیایی در عرصه منطقهای در قالب قواعد و مناسبات شناخته شده به فعالیت و کنشگری بپردازد. از سوی دیگر ابوظبی نیز از طریق تل آویو خواهد توانست بر وزن فعالیتهای منطقهای خود در نقاط مختلف منطقه بیافزاید.
در واقع از نظرگاه ابوظبی، تل آویو این توانمندی را دارد تا امارات و راهبرد حضور فعال منطقهای اش را که در سالهای اخیر بشدت به دنبال آن بوده است، تقویت کند و در پر کردن خلاءهای ژئوپلیتیکی ابوظبی کارساز باشد. به شکلی که میتوان ادعا کرد ابوظبی و تل آویو خواهند توانست از طریق همکاری راهبردی با هم از تعارض ساختاری موجود در حوزه منطقه سود ببرند و از نقش پوششی یکدیگر جهت تأمین منافع و امنیتشان استفاده کنند؛ بنابراین با توجه به آنچه بیان شد باید تأکید کرد عادی سازی روابط میان ابوظبی و تل آویو، مقدمات آغاز فعالیتهای دوجانبه راهبردی میان آنها در سطوح منطقهای را شکل داده است؛ بطوریکه منافع و دستاوردهای مبتنی بر رهیافت همکاریهای راهبردی دوجانبه در پادارادیمهای امنیتی – اطلاعاتی میتواند بر کنشگری آنها در میدان منطقهای با شاخص رقابت و حتی تقابل با دیگر قدرت منطقهای بیافزاید. به عبارت جامعتر اگرچه ماهیت روابط میان طرفین سنتزی از موضوعات امنیتی با ویژگیهایی در دو سطح ذکر شده میباشد، اما آنچه در رهاورد توافق سازش برای طرفین مهم میباشد تغییر معادلات در عرصه منطقهای با کمک یکدیگر و برای همدیگر است.
منبع: راهبرد معاصر
انتهای پیام/