وقوع اتفاقات ناگوار برای کودکان کار اتفاقی پر تکرار است که مسئولان مربوطه در این خصوص باید فکر درستی داشته باشند.

به گزارش خبرنگار حوزه رفاه و تعاون گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، کودکان کار، حتی دیدنشان هم غم را به چهره همگی ما می‌آورد چه برسد شنیدن خبر خودکشی و فوتشان...

هفته گذشته بود که خبر خودکشی رضا کودک کاری که با گفتن جملات خاص در برنامه تلویزیونی ماه عسل معروف شد، به گوش رسید دل‌های خیلی از ما با شنیدن این خبر به درد آمد. اما رضا اولین و آخرین کودک کاری نیست که به این سرنوشت دچار شده است.

چرا مهمان «ماه عسل» خودکشی کرد؟

رضا فریدی روانشناس بالینی و فعال آسیب‌های اجتماعی در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره فوت کودک کار ۱۸ ساله، اظهار کرد: یکی از خبر‌های تلخی که در چند روز گذشته شنیده‌ایم، خودکشی رضا یکی از کودکان کار بود که در برنامه ماه عسل معروف شد.

وی با اشاره به اینکه علت اصلی فوت نیاز به تحقیق و بررسی بیشتری دارد، افزود: حتما رضا اولین کودک کاری نبود که خودکشی کرد و قطعا آخرین هم نیست. شاید شنیدن هیچ خبری به اندازه خبر خودکشی یک کودک دردآور نباشد. برای ما دشوار است باور کنیم کودکان و نوجوانان حتی می‌توانند به خودکشی فکر کنند.

این روانشناس بالینی تصریح کرد: باور عمومی در میان بزرگسالان این است که کودکان خردسال، دیدگاه درستی نسبت به مرگ ندارند تا آگاهانه درباره‌اش تصمیم بگیرند. این باور سبب می‌شود که سن خودکشی در کودکان را به طور ناخودآگاه بیشتر از ۱۲ سال بدانیم، اما شمار زیادی از کودکانی که تا به حال خودکشی کرده‌اند، سن کمتری داشته‌اند.

فریدی گفت: شوربختانه با گذشت زمان شمار کودکانی که سعی می‌کنند به زندگی خود پایان دهند بیشتر شده و سن افرادی که دست به این کار می‌زنند نیز رفته‌رفته پایین‌تر آمده است. حال سوال اینجاست که چرا کودک یا نوجوانی که در اوج هیجان و شور زندگی باید باشد تصمیم به خودکشی می‌گیرد؟ چه اتفاقی می‌افتد که یک کودک یا نوجوان تصمیم می‌گیرد حق حیات را از خودش بگیرد؟

این روانشناس بالینی بیان کرد: اغلب موارد خودکشی کودکان به دلیل فقر شدید خانواده، خشونت زیاد در کانون خانواده، اعتیاد والدین، ازدواج اجباری کودک و زندگی در فضای بسیار متشنج و پراضطراب است. در این خانواده‌ها کودک به نقطه‌ای می‌رسد که حتی ساده‌ترین آرزوهایش هم محقق نمی‌شود. او مدام خودش را با هم سن و سال‌هایش مقایسه می‌کند و می‌بیند که نمی‌تواند مثل آن‌ها باشد.

وی اضافه کرد: احساس می‌کند هیچ کسی او را دوست ندارد و وجودش برای کسی هم مهم نیست. این احساس تنهایی عمیق و دیده نشدن، گاهی فراتر از ظرفیت روانی کودک می‌شود. در چنین شرایطی با حذف فیزیکی خودش، انگار دیگر نمی‌خواهد این احساسات تلخ هرروزه را تکرار کند.

فریدی با تأکید بر اینکه اغلب موارد خودکشی کودکان با برنامه ریزی قبلی اتفاق نمی‌افتد، گفت: یعنی اینطور نیست که مثل بزرگسالان، چندین ماه یا حتی چندین سال به خودکشی فکر کنند و حتی به دنبال کشف راه‌های کم دردتر برای خودکشی باشند. این سناریو معمولا متعلق به بزرگسالان است، اما اغلب انواع خودکشی در کودکان کاملا لحظه‌ای و با وقوع یک اتفاق تلخ یا یک دعوا رخ می‌دهد. مثلا فرض کنید کودکی که هر روزش با سرخوردگی می‌گذرد، دعوا یا کتک خوردن چنین کودکی مثل کبریتی است که در انبار باروت بیفتد. در آن شرایط کودک به شدت احساساتی می‌شود و در همان اوج احساسات، امکان دارد که تصمیم بگیرد خودش را خلاص کند.

این روانشناس بالینی با بیان اینکه معمولا کودکان و نوجوانان از طریق فیلم، رسانه یا صحبت با هم سن و سال‌هایشان، نحوه انجام خودکشی را یاد می‌گیرند، تصریح کرد: متأسفانه برخلاف بزرگسالان، اقدام به خودکشی در کودکان و نوجوانان با درصد خطای کمتری همراه است. یعنی مثلا گاهی یک فرد بزرگسال صرفا برای جلب توجه اطرافیان، اقدام به خودکشی می‌کند، اما به طور مثال فقط به میزانی قرص مصرف می‌کند که در نهایت زنده بماند، اما اغلب کودکانی که به سمت خودکشی می‌روند، چنین حساب و کتاب‌هایی انجام نمی‌دهند.


بیشتر بخوانید


نشانه‌های نوجوانان و کودکانی که مستعد خودکشی هستند

وی با بیان اینکه با دیدن برخی علایم و نشانه‌ها می‌توان تشخیص داد که چه کودکی مستعد اقدام به خودکشی است، افزود: اگر کودکی در یک بازه زمانی طولانی، عادت‌های غذایی‌اش عوض شود، خلق و خویش تغییر کند، گوشه گیر شود، بازی‌های محبوبش را انجام ندهد و به یکباره از جمع گریزان شود، این‌ها می‌تواند نشانه‌هایی از مستعد بودن کودک به خودکشی باشد.

فریدی ادامه داد: البته این حرف به این معنی نیست که هر کودکی که این علایم را داشت، مشکوک به اقدام به خودکشی است، بلکه منظور این است که اگر کودکی در بستر یک خانواده با آسیب اجتماعی شدید زندگی می‌کند و این علایم هم در او بروز پیدا کند، آن وقت چنین کودکی می‌تواند مستعد به انجام خودکشی باشد.

این روانشناس با اشاره به علائم دیگر کودکان مستعد خودکشی، تصریح کرد: از دیگر علائم هم این است که یک کودک در بستر یک خانواده فقیر یا پر از آسیب‌های اجتماعی دیگر، به یکباره وسایلی را که همیشه برایش بسیار ارزشمند بودند، به دیگران می‌بخشد. همچنین در کودکی که قبلا خودکشی ناموفق داشته، احتمال اقدام دوباره او برای خودکشی بسیار بالاتر از سایر کودکان است.

وی افزود: اگر کودکی با زبان جدی یا حتی با زبان شوخی از خودکشی اش صحبت کرد، نباید این حرف‌های به ظاهر کودکانه را نادیده گرفت، گاهی همین حرف‌ها یک پیش آگاهی جدی از خودکشی است.

فریدی با بیان اینکه شکی نیست که ارائه خدمات روان درمانی به کودکان و نوجوانانی که مشکوک به انجام خودکشی هستند، خاطرنشان کرد: می‌تواند شرایط روانی آن‌ها را بهبود ببخشد، اما واقعیت این است که تا وقتی عوامل اجتماعی خودکشی کودکان، یعنی فقر، اعتیاد والدین و خشونت در خانواده مهار نشود و نهاد‌های اجتماعی برای کمک به این کودکان و این خانواده‌ها پیش قدم نشوند، روان درمانی برای این کودکان صرفا یک مسکن زودگذر خواهد بود.

حمایت از کودکان کار حائز اهمیت است

سروش قبادی روانشناس و کارشناس آسیب‌های اجتماعی گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان، در این باره گفت: رضا کودک ۱۸ ساله‌ای که مسئول تامین مخارج خانواده در محله پایین شهر تهران بود و دغدغه اصلی او آینده خواهر و برادرش بود و تمام درآمدش را در اختیار مادرش قرار می‌داد و موقعی که احسان علیخانی از او سوال پرسید که تفریح شما چیست؟ در پاسخ گفت که با دوستانش جمع می‌شوند و پولهایشان را جمع می‌کنند و گوشت میخریم و منقل قرض میگیریم و کباب میکنیم، فکر نمیکرد در ادامه زندگیش به بن بست بخورد و سرانجامش علی رغم وعده‌های پوچ به خودکشی ختم شود. کودکی که علی رغم سن پایین مخارج خانواده را تامین میکرد و زندگی خودش را به دور از حاشیه ساخت، اما بازیچه سناریوی ساختگی عوامل تلویزیونی شد. او با شغل پرس کاری زندگی را می‌گذراند و علی رغم وعده‌هایی که به او داده شد تا قبل از مرگ نیز به همان شغل مشغول بود و اتفاق خاصی برایش رخ نداده بود.

وی با اشاره به ینکه مداخلات مددکاری و روانشناسی در بحث کودکان کار از اصول اولیه حمایت از این کودکان است و می‌تواند تا حد بسیار زیادی نیز این کودکان را در مسیر درست زندگی هدایت کرد، افزود: نمایش دادن این افراد در جامعه به صورت مستقیم از طریق تلویزیون برای به دست آوردن حس ترحم مخاطب و جذب بیننده یکی از اتفاق‌هایی است که از چندسال گذشته در برنامه‌های تلویزیونی رواج پیدا کرده است.

این روانشناس تصریح کرد: برخورد دوگانه با شرایط این کودکان و صرفا تبلیغات برای منافع افراد و موسسه‌های خاص نیز دلیلی بر ایجاد مشکل و کاهش حس اعتماد به نفس در این افراد می‌شود. عدم پایبندی و حمایت از وعده‌های داده شده به کودکان نیز در بزرگسالی پیامد‌های جبران ناپذیری به همراه دارد. از جمله می‌توان به اتفاق به وجود آمده برای رضا اشاره کرد که باعث شد تنها چاره رهایی از این شرایط موجود را گرفتن جان خود بداند. اگرچه عمل به وعده‌های داده شده می‌توانست مسیر وی را تغییر دهد، اما با اسم حمایت و پشت خالی کردن این کودکان می‌توانست همین اندازه برای او خطرناک باشد.

نهادهای متولی دقیقا کجا هستند؟

مسئله‌ای که بعد از شنیدن خبر‌های ناگوار درباره کودکان کار به گوش می‌رسد این است که نهاد‌های متولی کجا هستند؟ دقیقا چه کار می‌کنند؟ هر بار صحبت از کودکان کار می‌شود حرف از باند بودن این گروه را می‌زنند، اما برای ساماندهی کودکان کار واقعی که برای مخارج زندگی خود و خانوادهایشان کار می‌کنند چه کردند؟ ساماندهی فقط به حرف نیست.

قبادی گفت: از آنجایی که بسیاری از کودکان کار در مناطق پایین شهر به اقتضای شرایط فرهنگی و خانوادگی مشغول به کار می‌شوند و در سنین پایین وارد اجتماع می‌شوند و در معرض تمامی آسیب‌ها و مشکلات احتمالی قرار می‌گیرند، توجه به ارائه خدمات و آموزش مهارت‌های زندگی به آنان اولویت اصلی برای نهاد‌های مربوط است. نداشتن هدف خاص، عدم دسترسی به سیستم آموزشی و تحصیلی، عدم آگاهی از ادامه مسیر زندگی، افسردگی، نداشتن مهارت‌های زندگی از مهم‌ترین عواملی است که باعث می‌شود که کودکان در معرض آسیب‌های مستقیم قرار بگیرند.

وی با بیان اینکه نهاد‌های متولی دولتی هر گونه سو استفاده ابزاری توسط اشخاص، موسسات و سایر نهاد‌ها از کودکان کار را پیگیری قضائی کنند و برای احقاق حق کودکان تلاش کنند، افزود: نهاد‌هایی که با استفاده از جایگاه کودکان کار اقدام به استفاده ابزاری برای جلب مشارکت‌های مردمی و جذب مخاطب می‌کنند، باید توسط نهاد‌هایی همچون سازمان بهزیستی که متولی اصلی حمایت از کودکان کار و خیابان است، پیگیری شود و برخورد جدی با متخلفین صورت گیرد.


بیشتر بخوانید


این روانشناس با بیان اینکه توانمند سازی و توجه به نیاز‌های روحی کودکان کار قدم اول برای حمایت از آنان است، اضافه کرد: متاسفانه علی رغم اعلام نهاد‌های متولی بر مبنی بر حمایت اصولی از این کودکان باز شاهد برخورد‌های متفاوت و احساسی توام با ترحم با این کودکان هستیم، که این مساله خود باعث به وجود آمدن روند غلط حمایتی از آنان می‌شود.

قبادی با اشاره به اینکه آمار‌های ارائه خدمات به کودکان کار و خیابان توسط بسیاری از موسسات قابل تامل است، ادامه داد: بسیاری از موسسات معنای ارائه خدمات به کودکان کار را بسته غذایی، البسه و ... می‌دانند که این سبک از ارائه خدمات باعث شده است تا هیچ وقت سراغ نیاز اصلی آنان که تغییر سبک زندگی و آموزش اصولی است، نروند و این خود نیز باعث پایدار ماندن سیکل عدم تغییر در فرآیند حضور این کودکان در فضای اجتماع باشند.

نقش سازمان بهزیستی به عنوان متولی اصلی حمایت از این کودکان غیر قابل انکار است، اما پس چه زمانی این سازمان و سازمان‌های مربوطه می‌خواهند در خصوص کودکان کار کاری کنند؟ توهین، تحقیر، مرگ و ... این کودکان چه قدر باید تکرار شود تا کاری کنیم؟


بیشتر بخوانید


انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
عمار
۰۹:۰۶ ۲۱ دی ۱۳۹۹
مسئولان دقیقا کجا هستند؟!!!
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۰۶ ۲۲ دی ۱۳۹۹
واقعا نمی دونید کجا هستن؟ اونا یا همیشه پشت میزشان خوابن یا به فکر کودکان خود در اون ور آب هستن یا همیشه طلبکار
واقعا این مسولین آدم را از زندگی ناامید می کنند.
آخرین اخبار