به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، حسن صنوبری ترانه ای با یاد محسن فخری زاده سروده است. این شعر با صدای ساسان نوذری در قالب قطعه موسیقایی تولید و منتشر شده است. در ادامه میتوانید این قطعه را بشنوید.
بیشتر بخوانید
کشتند تو را، آه، در آغوش دماوند
سخت است در آغوش پدر، کشتن فرزند
کشتند تو را ای دژ مستحکم ایران
تا باز بر این خاک ستمدیده بتازند
تو روح دماوندی و زینروی تو را کشت
ضحاکِ کمینکردۀ در کوه دماوند
تو زادۀ فخری و یقین فخر فروشد
ایران به تو و عشق تو، بر نام تو سوگند
من بغض یتیمانم و هم گرز دلیرانم و هم آه غریبانم و هم غیرت ایران
سیلی دورانم و هم رستم دستانم و هم سام نریمانم و هم تندر و طوفان
ای داغ تو یادآور داغ همه خوبان
وی خون تو آمیخته با خون خداوند
آه ای گل گمنام !سرانجام شهادت
عطر تو در این دشت سیهپوش پراکند
داغ تو گران است، ولی گریه از آن است:
با قاتل تو از چه نشستیم به لبخند؟
با قاتل تو از چه نشستیم و نکشتیم
او را که دگرباره برونکرده سر از بند
من بغض یتیمانم و هم گرز دلیرانم و هم آه غریبانم و هم غیرت ایران
سیلی دورانم و هم رستم دستانم و هم سام نریمانم و هم تندر و طوفان
ایران من! امروز تو را صبر روا نیست
این وازدگی تاکی و این حوصله تا چند؟
برخیز و ببین دخترکان تو چو یاقوت
زین خون مقدس به گلو بسته گلوبند
برخیز و ببین رزمکنان تو،صفاصف
خنجر به کمر بسته و بر سر زده سربند
من بغض یتیمانم و هم گرز دلیرانم و هم آه غریبانم و هم غیرت ایران
سیلی دورانم و هم رستم دستانم و هم سام نریمانم و هم تندر و طوفان
من بغض یتیمانم و هم گرز دلیران
بگذار مرا بر سر ضحاک بکوبند!
انتهای پیام/