تقویم میگوید یک سال، ولی به گمانم سالهای زیادی است که گذشته. یکی ساعت را کوک کرده یک و بیست دقیقه؛ هر شب جمعه از این کابوس آشفته میپریم، و دعا میکنیم کاش خواب بوده باشد، اما تلنگر هر هفته اش، جانمان را میگیرد. ما را صحبتی است که جز تو گوشی نیست، جز تو مخاطبی. برای تو مینویسیم. برای تو که از دل بودی و و تا ابد در دلها هستی سردار دلهای عاشق