به گزارش
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از
مشهد، آیتالله سید احمد علمالهدی امام جمعه مشهد امروز در قالب «خطبه مجازی» در حرم امام رضا (ع) گفت: امشب مصادف است با شب سالگرد شهادت جانگداز سردار بزرگوار رشید اسلام، سپهبد
حاج قاسم سلیمانی اعلیالله مقامهالشریف، عنصر ارزشمندی که شخصیت جریانی او از طرف مقام معظم رهبری بهعنوان یک مکتب اعلام شد.
او افزود: مقام معظم رهبری نظرشان این بود که برتریها و امتیازات سردار سلیمانی، این شخصیت عظیم ایمانی و جهادی، به صورتی درآمده است که تولید یک جریان کرده است.
امام جمعه مشهد ادامه داد: حضور این ویژگیهای رفتاری و اندیشهای او در نسلهای بعدی، افراد را در یک حزب، موقعیت اجتماعی و یک واحد فکری و رفتاری بهعنوان «مکتب حاج قاسم» قرار میدهد.
آیتالله علمالهدی بیان کرد: شخصیت جریانی او که برخاسته از یک توده رفتاری و فکری است، میتواند نسل آینده را به خوبی در مسیر تداوم انقلاب هدایت کند و در برابر نیازهای انقلابی و اجتماعی در جامعه ما، انسانها را بهعنوان یک مردم میدان و عنصر کارآمد، بسازد.
او تصریح کرد: مسئله مهم، تحلیل ابعاد شخصیت جریانی این مرد بزرگوار است، یعنی خصوصیات رفتاری او در زندگی، عاری بودن از تمام فکرها و اندیشههای شخصپروری و کیش شخصیت برای خود او در حوزه رفتار، فکر و اندیشه، بصیرت لازم در جریان مقاومت و جهاد در راه انقلاب، از این مرد بزرگ یک تابلوی شفافی ساخته است که این خصوصیات و ویژگیها در این تابلو کاملأ نمایان و روشن است و باید ما به این خصوصیات او توجه داشته باشیم.
امام جمعه مشهد تاکید کرد: "خدامحوری" عامل شکلگیری شخصیت جریانیِ حاج قاسم می شود؛ انسانی که بنا شد محور رفتاری او در همه زندگی و همه شئون خدا باشد.
بیشتر بخوانید
آیتالله علمالهدی اظهار کرد: حاج قاسم نه کتابهای مفصلی نوشته و تهیه کرده و نه در یک عرصه تخصص علمی خاص در شئون اجتماعی وارد شده، فقط خاطرات و یک وصیتنامه داشته است، وقتی مقام معظم رهبری میفرمایند «مکتب حاج قاسم»، یعنی شخصیت جریانی حاج قاسم سلیمانی بهصورت یک تابلوی شفاف در مقابل آدمها قرار بگیرد و به آن خصوصیات برجستهای که او در زندگی داشت و آن محوری که توده رفتاری او در شعاع این محور صورت میگرفت، این را بهعنوان یک الگو، نسل و انسانهای آینده در زندگی خودشان پیاده کنند.
کار او برای خدا نقطه پایان نداشت
او افزود: در حوزه رفتار، این خصوصیت در شخصیت بزرگوار این مرد مجاهد و دلداده حق نمایان و روشن بود که برای خدا کار کند، چون برای خدا کار میکرد، کارش مرز و حد نداشت، در یک موقعیت خاص و یا پیشآمد جهادش در راه خدا متوقف نمیشد.
امام جمعه مشهد ادامه داد: شما چنین فردی را کمتر در طول دوران چهل و چند ساله پیروزی انقلاب در عرصههای نظام مشاهده کرده اید، در روزی که عرصه جوانی او بود و موی سر و صورتش مشکی بود، در میدانهای نبرد در دوران دفاع مقدس حضور داشت و بهعنوان فرمانده لشکر فعالیت میکرد.
آیتالله علمالهدی بیان کرد: یعنی آن حرکتها، فعالیتها و فیلمهایی که از او وجود دارد، در زمانی که موی سیاه او به موی سپید مبدل شد، عین همان منظره دوران دفاع مقدس در میدان دفاع در برابر یک لشکر نیابی استکبار جهانی و آمریکا که جریان تکفیری و داعش بود نیز همان صحنه را میبینید، دقیقأ منظره شبهای عملیات او در دوران جوانی، منظره فداکاریهای او در دفاع در مقابل یک جریان ناپاک دست نشانده جریان استکباری که هستی امت را در معرض خطر قرار داده بود، همان جریان را مشاهده میکنید.
اثرگذاری از یک ملت به یک امت
او تصریح کرد: این شخصیت، همان شخصیت فرمانده لشکر هست منتها به توان ۱۰۰، نه همان اندازه، آن روز فقط یک لشکر را فرماندهی میکرد، امروز به جایی رسیده که یک امت را در حرکتهای جهادی فرماندهی میکند و حرکاتی هم که انجام میداد، در حقیقت امتی را نجات میداد نه چند متر از یک خاک و سرزمین را، یعنی همان آدم هست و شما چنین کسی را در طول تاریخ انقلاب و نظام کم پیدا میکنید.
امام جمعه مشهد تاکید کرد: بصیرتی که او داشت چه بصیرت انقلابی و چه بصیرت توحیدی، به عنوان یک الگو و نماد در شخصیت جریانی و در تابلوی شفاف وجود او میدرخشد؛ انقلاب را برای این که تنها یک جریان ستمگر ستمپیشهای را در این کشور منقرض کند، قدرت در دست یک عده متدین قرار بگیرد که فقط کشوری را مدیریت کنند و فقط اقتصاد، امنیت و رفاه مردم را تأمین کند، نمیدید، ماهیت انقلاب نیز چنین چیزی نیست.
آیتالله علمالهدی اظهار کرد: انقلاب نیامده است برای این که فقط یک کشور را مدیریت کند، پیروزی انقلاب و تشکیل نظام در این کشور، یک اهرم به دست انقلاب بود، انقلاب آمد دنیا را در مقابل دکترین سیاسی که مدرنیته به وجود آورده و جز خونریزی، سفاکی، خون آشامی، دزدی و چپاول حقوق ملتها نتیجه دیگری نداشته است، دکترین سیاسی به اسم امامت و ولایت به وجود بیاورد، تا جایی پیش برود و زمینهسازی جهانی را تا آنجا ادامه بدهد که دنیا دگرگون بشود و دنیا چنین دکترین سیاسی را برای مدیریت یکتای جهان بپذیرد، این، انقلاب و هدف انقلاب است.
انقلاب اسلامی مرز توقف ندارد
او افزود: تا به آن هدف نرسیم، مرز توقف در انقلاب نداریم، یک جای انقلاب نمیتوانیم بایستیم، بگوییم تا همینجا انقلاب کردیم، بس است یا عدهای بیایند از انقلاب خسته بشوند و بگویند تا اینجا آمده ایم، خسته شدیم، ولش کن، همینقدر که رسیدیم بس است دیگر! انقلاب مرز توقف ندارد و این خصوصیت در این مجسمه شفاف شخصیت جریانی، کاملأ محسوس و ملموس بود.
جامعهای ارزشمند با تثبیت اصل «بصیرت توحیدی»
امام جمعه مشهد ادامه داد: عنصری ذوب در ولایت تا این درجه، این بصیرت توحیدی است یعنی حاکمیت الله را در تمام شئون حرکتی خودش لمس میکند و در اطاعت در حاکمیت الله تا اینجا آمده، این بینش و بصیرت توحیدی است؛ اگر این بصیرت توحیدی در جامعه ما به عنوان یک اصل دربیاید، یعنی این شخصیت جریانی و این تابلوی شفاف با این بصیرت توحیدی بنا شد بهعنوان یک الگو مورد توجه نسلها و جوانهای آیندهای که تداوم بخش این انقلاب هستند قرار بگیرد، بیینید از آنان چه موجودات ارزشمندی در خط تداوم انقلاب و حیات بخشی این انقلاب به وجود میآید.
آیتالله علمالهدی بیان کرد: شخصیت جریانی حاج قاسم آنقدر ارزشمند است که میبینیم بسیاری حرکتها در راستای این شخصیت صورت میگیرد و برای نظام، جامعه و انقلاب ما افتخار میآفریند و روش ائمه نیز همین بود، آن هم که ما در رابطه با ائمه داریم، همین شخصیت الگویی ائمه (ع) است، شخصیت الگویی آنان در حقیقت برای ما امتیاز بود.
تولید واکسن کرونا، حاصل تکثیر شخصیت جریانی حاج قاسم
او تصریح کرد: آنچه امروز برای ما مایه افتخار هست، شخصیت الگویی صدیقه اطهر علیها سلام بین زنان و دختران انقلابی ما هست، امروز آثاری در حرکت زنان و دختران انقلابی خودمان مثل این که یک دختر خانم از یک خانواده متدین، با حجاب، پیش قدم میشود برای این که اولین آزمایش واکسن کرونا در مورد او عمل بشود، مشاهده میکنیم که در حقیقت، پیروی از شخصیت الگویی صدیقه اطهر علیها سلام است.
اولین تست انسانی واکسن، متأثر از الگوی شخصیتی صدیقه اطهر
امام جمعه مشهد تاکید کرد: شما ببینید آیا واقعأ یک عنصر مقدس آسمانی که سیده نساء عالمین در منطق وحی رسولالله معرفی شده، انسانهای ظَلوم و جهول با او چه کردند؟ آیا باید بین در و دیوار جوری قرار بگیرد که عالم بزرگواری میگوید «از من نپرس که بر سر زهرا بین در و دیوار چه آمد، از در و دیوار بپرس که بر او چه گذشت».
انتهای پیام//ف.ش