به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، قاتلان سریالی انسانهایی بیمار و متفاوت هستند که از کشتن دیگران لذت میبرند. اگر چه یک قاتل سریالی به وضوح انسانی ناخوشایند و منفور است، اما برخی از آنها شیطان صفتتر از بقیه بوده و قتلهایی بسیار هولناکتر مرتکب شده اند.
در این مطلب فهرستی از شیطان صفتترین و بیرحمترین قاتلان سریالی تاریخ ایجاد کرده ایم که هر یک از آنها به دلیل ماهیت جنایت هایشان یا تعداد قابل توجه قتل هایشان در این فهرست جای گرفته اند.
۱۰- ژیل دو رایس
ژیل دو رایس یک نجیب زاده فرانسوی بود که بسیاری او را جد قاتلان سریالی امروزی میدانند. پیش از شروع قتل هایش، او در ارتش فرانسه به رهبری ژاندارک، از افسران ارشد بود. او بعدها به شکنجه، تجاوز و در نهایت قتل صدها کودک، عمدتاً پسربچه ها، متهم و گناهکار شناخته شد. بر اساس ادعای برخی از بازماندگان جنایتهای وی، رایس کودکانی که موهای بلوند و چشمهای آبی داشتند (همان ظاهر خودش دوران کودکی) به محل زندگی اش میکشاند و سپس آنها را شکنجه میکرد و بعد از تجاوز سلاخی میکرد. این قاتل سریالی مخوف، در حالی که قربانیانش نفسهای آخرشان را میکشیدند دست به خودارضایی زده و بدین ترتیب میل شیطانی اش را ارضا میکرد.
او و همدستانش در ادامه سرهای قربانیان خود را کنار هم قرار داده و زیباترین کودک را از میان آنها انتخاب میکردند. تعداد دقیق قربانیان رایس مشخص نیست، زیرا او جنازه قربانیانش را سوزانده یا دفن میکرد، اما منابع مختلف تعداد آنها را بین ۸۰ تا ۲۰۰ نفر تخمین زده اند. سن این قربانیان بین ۶ تا ۱۸ سال متفاوت بوده و از هر دو جنس بودند. یکی از همدستان و خدمتکار رایس مدعی شده که وی از حمام کردن در خون قربانیانش لذت میبرده است.
۹- ریچارد ترنتون چیس
ریچارد ترنتون چیس یک قاتل سریالی آمریکایی بود که در مدت یک ماه ۶ نفر را در کالیفرنیا به قتل رساند. او به خاطر تمایلش به نوشیدنی خون قربانیان و خوردن گوشت آنان لقب «خون آشام ساکرامنتو» را از طرف رسانهها دریافت کرده بود. او جنایتهای هولناکش را تحت این توهم انجام میداد که نازیها قصد کشتن او از طریق سمی که زیر ظرف سوپش پنهان کرده اند را دارند. در ۲۹ دسامبر ۱۹۷۷، چیس اولین قربانی خود را با شلیک از خودروش به قتل رساند که یک مهندس ۵۱ ساله به نام امبروز گریفین صاحب دو فرزند بود. دومین قربانی او ترسا والین بود که در هنگام مرگ سه ماهه باردار بود. والین در خانه اش با چیس روبرو شد و با سه گلوله شلیک شده توسط این قاتل سریالی به قتل رسید. او در ادامه به جنازه قربانی تجاوز کرده، آن را مثله کرد و در نهایت در خون او خود را شست.
در ۲۷ ژانویه، چیس آخرین جنایاتش را مرتکب شد و بعد از ورود به خانه اولین میروث ۳۸ ساله او و همسایه اش را به قتل رساند. او با به سرقت بردن کیف پول و سوییچ ماشین همسایه را برداشت و در ادامه جیسون ۶ ساله، فرزند میروث، و دیوید، برادرزاده ۲۲ ساله او را به قتل رساند. همانند مورد قبلی، چیس به جنازه میروث تجاوز کرده و بخشهایی از بدن او را خورد. وی در ادامه به خانه اش رفته خون دیوید را نوشیده و بخشهایی از اندامهای جیسون را خورد و در ادامه جنازه او را در کلیسای محل رها کرد. بعد از دستگیری، بسیاری از زندانیان که از جنایات چیس خبر داشتند از او میترسیدند و در حالی که وی به اعدام با گاز سمی محکوم شده بود با مصرف تعداد زیادی قرص ضدافسردگی خودکشی کرد.
۸- جفری دامر
جفری دامر دستکم ۱۷ مرد و پسربچه را بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۱ به قتل رساند. قتلهای او بسیار هولناک بوده و شامل تجاوز با نهایت خشونت، همخوابگی با جنازه قربانیان، مثله کردن جنازه آنها و مرده خواری همراه بود. دامر اولین جنایت خود را زمانی که تنها ۱۸ سال سن داشت مرتکب شد و استیون هیکس ۱۹ ساله را پس از سوار کردن در کنار جاده به قتل رساند. او هیکس را به خانه اش دعوت کرد و به گفته خودش، چون دوست نداشت این مرد جوان از خانه اش برود، او را به قتل رساند. در سپتامبر ۱۹۸۸، دامر به خاطر بدرفتاری جنسی با یک پسربچه ۱۳ ساله در میلواکی دستگیر شد و به خاطر آن ۱۰ ماه را در زندان گذراند. او توانست قاضی پرونده را متقاعد سازد که به روان درمانی نیاز دارد و بدین ترتیب به صورت مشروط آزاد شد.
مدت کوتاهی پس از آزادی، دامر قتل هایش را آغاز کرد که با دستگیری اش در سال ۱۹۹۱ پایان یافت. در ماه می ۱۹۹۱، یک پسر ۱۴ ساله لائوسی که اتفاقا برادر کوچکتر همان پسری بود که دامر سالها پیش به خاطر آزار و اذیت او به زندان افتاده بود، در حالی که در خیابان برهنه راه میرفت پیدا شد. دامر مدعی شد که او و این نوجوان لائوسی پس از مصرف مشروبات الکلی با هم درگیر شده و مدعی شد که این پسربچه در واقع ۱۹ سال سن دارد و شریک زندگی اوست.
هیچ مورد مشکوکی در مورد سناریو دامر وجود نداشت جز بوی بدی که از خانه وی میآمد و بعدها مشخص شد بوی جنازههای قربانیانش بوده است. همان شب دامر پسربچه لائوسی را کشته و سلاخی کرد و جمجمه او را به عنوان یادگاری نگه داشت. در تابستان سال ۱۹۹۱ دامر تقریباً هر هفته یک نفر را به قتل میرساند. در ماه جولای دامر مردی دیگر را به خانه اش کشاند و سعی کرد دست او را با دستبند ببندد که موفق نشد.
قربانی خوش شانس در حالی که دستبند از یک دستش آویزان بود پلیس را در جریان قرار داد. پلیس پس از تفتیش آپارتمان دامر با بشکههایی پر از اسید، سرهای بریده شده در یخچال و محرابی از شمعها و جمجمههای انسانی روبرو شد. او با جنازه قربانیان خود رابطه برقرار کرده، گوشت آنها را میخورد و با مته جمجمه برخی از آنها را سوراخ میکرد. جفری دامر در ۱۵ مورد قتل گناهکار شناخته شده و به ۱۵ بار حبس ابد و در مجموع ۹۳۷ سال زندان محکوم شد. هنگام شنیدن رأی دادگاه، دامر اعلام ندامت کرد و گفت که دوست دارد بمیرد. در نوامبر ۱۹۹۴، دامر و یکی دیگر از زندانیان در باشگاه ورزشی زندان توسط یک زندانی دیگر کشته شدند. دامر در مسیر بیمارستان در اثر ترومای شدید مغزی جان داد.
۷- آلبرت فیش
آلبرت فیش که یکی از نامزدهای دریافت عنوان شرورترین و شیطان صفتترین قاتلان سریالی تاریخ است با نام مرد خاکستری، گرگینه وایستریا و خون آشام بروکلین نیز شناخته میشود. او به آزار و اذیت از کودکان شهرت داشته و دستکم ۵ نفر را به قتل رسانده بود. او به قتل سه نفر و مجروح کردن دو نفر دیگر اعتراف کرد، اما به خاطر قتل گریس باد دستگیر شده و بعد از محکوم شدن، اعدام شد.
در زندان، مادر بیلی گافنی، یکی از قربانیانش، به دیدن او رفت تا در مورد جزییات قتل پسرش بیشتر بداند و آلبرت فیش ماجرا را چنین برای وی شرح داد: «یکی از کمربندهایم را دو تکه کردم و هر یک را به نوارهایی به طول ۸ اینچ تقسیم کردم. او را در حالی که لخت بود با شلاقی که درست کرده بودم کتک زدم تا خون از پاهایش جاری شد. گوش ها، بینی و دهنش را از زیر گوش هایش بریدم و در حالی که دهانم را روی بدنش میگذاشتم خونش را نوشیدم».
ادامه اعترافات فیش حتی از این بخش کوتاه نیز هولناکتر بود و وی مدعی شد بعد از مثله کردن تمام اعضای بدن پسربچه، بخشهایی از آن را نیز خورده است. در جریان دادگاه روانشناسان بسیاری به امیال جنسی شیطانی فیش مانند مدفوع خواهی، ادرار خواهی و مازوخیسم اشاره کرده و عکسبرداری اشعه ایکس از لگن او نشان داد که وی برای لذت بیشتر، سوزنهایی را در پوست لگن خود وارد کرده است.
بیشتر بخوانید
۶- آندری چیکاتیلو
آندری چیکاتیلو یک قاتل سریالی اوکراینی بود که با نام قصاب روستوف و درنده سرخ نیز شناخته میشود. او در نهایت به قتل ۵۳ زن و کودک بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۰ متهم شد. او در سال ۱۹۷۸ به یک شهر کوچک در نزدیکی روستوف که دارای یک معدن زغال سنگ بود نقل مکان کرد و همانجا اولین جنایتش را مرتکب شد. در ۲۲ دسامبر، چیکاتیلو یک دختر ۹ ساله را به خانهای قدیمی کشاند که بدون اطلاع خانواده اش خریداری کرده و سعی کرد به او تجاوز کند.
وقتی چیکاتیلو با مقاومت دختربچه مواجه شد او را با ضربات چاقو به قتل رساند و در حالی که به بدن او چاقو میزد شروع به خودارضایی کرد. علیرغم وجود شواهد کافی مبنی بر ارتباط چیکاتیلو با قتل این دختر، مرد جوان دیگری دستگیر شده و به خاطر قتل او اعدام شد.
پس از آن چیکاتیلو در ایستگاههای قطار و اتوبوس به دختربچههای تنها نزدیک شده و بعد از بردن آنها به جنگلهای مجاور، آنها را به قتل میرساند.
در دوران اتحاد جماهیر شوروی، اخبار مربوط به تجاوز به کودکان و قتلهای سریالی توسط رسانههای دولتی نادیده گرفته میشد، زیرا چنین جنایاتی را تنها مختص کشورهای دارای نظام سرمایه داری لذت جویانه میدانستند. در نهایت چیکاتیلو در حالی که سعی داشت دختربچه دیگری را بفریبد دستگیر شده و در داخل قفسی که برای محافظت از او در مقابل خانواده قربانیان ساخته شده بود در دادگاه حاضر شد.
در نهایت چیکاتیلو در ۵۲ مورد قتل محکوم شده و به ۵۲ بار اعدام محکوم شد. وی در نهایت در سال ۱۹۹۴ و بعد از مخالفت بوریس یلتسین برای تخفیف مجازات، به جوخه آتش سپرده شد.
۵- خواکیم کرول
خواکیم کرول یک قاتل سریالی آلمانی بود که جنازه قربانیانش را میخورد. او را با نام آدمخوار روهر و آدمخوار دویسبورگ نیز میشناختند. او به قتل ۸ نفر متهم شده بود، اما در نهایت به کشتن ۱۳ نفر اعتراف کرد. در جولای ۱۹۷۶، کرول به خاطر ربودن و قتل یک دختر چهار ساله به نام ماریون کتر دستگیر شد.
در حالی که نیروهای پلیس برای تحقیقات از خانهای به خانه دیگر میرفت، یکی از همسایگان کرول به آنها گفت که پس از مسدود شدن فاضلاب از کرول در این مورد سوال کرده و او در پاسخ گفته است که «دل و روده» راه فاضلاب را مسدود کرده است. بعد از تفتیش خانه کرول، بخشهایی از جنازه دختر ۴ ساله در حالی که تکه تکه شده و در یخچال نگهداری میشد پیدا شد.
یکی از دستهای او در حال پختن در یک دیگ بوده و رودههای او نیز در لوله فاضلاب پیدا شد. وی مدعی شد که برای کاهش هزینههای زندگی خود، از گوشت قربانیان به عنوان غذا استفاده میکرده است. او در نهایت در سال ۱۹۸۲ به نه بار حبس ابد محکوم شد و در نهایت در سال ۱۹۹۱ در اثر سکته قلبی در زندان درگذشت.
۴- دنیس ریدر
دنیس ریدر یک قاتل سریالی آمریکایی بود که دستکم ۱۰ نفر را در سجویک کانتی در کانزاس بین سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۹۱ به قتل رساند. از او با لقب «قاتل بی تی کی» یاد میشد (مخفف بستن دست و پا، شکنجه کردن و کشتن). مدت کوتاهی بعد از هر قتل وی نامهای برای پلیس و رسانههای خبری محلی ارسال میکرد و در این نامهها در مورد دقت و پیچدگی قتلهای خود صحبت میکرد.
بعد از توقفی طولانی، ارسال این نامهها در سال ۲۰۰۴ از سر گرفته شد که در نهایت دستگیری او در سال بعد را در پی داشت. ریدر معمولاً از عنوان «پروژه ها» برای قربانیانش استفاده میکرد و در یک مورد قتل هایش را به کشتن حیوانات از روی ترحم تشبیه کرده بود (خلاص کردن). او جعبه یا کیسهای حاوی ابزار قتل درست کرده بود که حاوی تفنگ، نوار چسب، طناب و دستبند بود.
او همچنین لباسهای خاصی را برای انجام قتلها پوشیده و پس از اتمام کار آنها را دور میانداخت. او آنقدر گلوی قربانیانش را میفشرد تا بیهوش میشدند، سپس به آنها اجازه میداد دوباره نفس بکشند و سپس دوباره آنها را تا مرز خفگی کامل میبرد. او بارها و بارها این الگو را تکرار میکرد.
او در انتها آنها را خفه کرده و روی لباسهای آن ها، به ویژه لباسهای زیرشان، خودارضایی میکرد. ریدر در تمامی موارد اتهامی گناهکار شناخته شده و به حبس ابد محکوم گردید، محکومیتی که اکنون در حال گذراندن آن است.
۳- جان هیگ
جان جرج هیگ که لقب «قاتل حمام اسید» را دریافت کرده در طی دهه ۱۹۴۰ یکی از ترسناکترین قاتلان سریالی در انگلیس بود. او در نهایت به خاطر قتل ۶ نفر گناهکار شناخته شد، اما مدعی شد که دستکم ۹ نفر را به قتل رسانده و جنازههای آنان را در اسید سولفور حل کرده است. او قبل از اینکه جنازههای قربانیان را از بین ببرد با جعل اسناد، داراییهای قربانیانش را به فروش رسانده و از این محل نیز پول قابل توجهی بدست آورده بود. او بر این باور بود که بدون وجود جنازه، پلیس نمیتواند او را محکوم کند، اما در نهایت با توجه به مدارک دیگر گناهکار شناخته شده و در سال ۱۹۴۹ به دار مجازات آویخته شد.
۲- جاوید اقبال
جاوید اقبال موقال یک قاتل سریالی اهل لاهور، پاکستان بود که در طول ۱۸ ماه جان ۱۰۰ پسربچه را گرفت. او در سال ۱۹۹۸ به جرم آزار و اذیت دو پسربچه در مقابل پول دستگیر شد، اما با قرار وثیقه آزاد شده و خیلی زود شروع به کشتن قربانیان خود کرد. اقبال پسربچهها را در خیابان پیدا کرده و بعد از کشاندشان به خانه خود، به آنها مواد مخدر داده و پس از تجاوز به قتل میرساند.
او در ادامه جنازه قربانیان را تکه تکه کرده و در بشکههای پر از اسید هیدروکلریک قرار میداد. بعد از حل شدن جنازه ها، وی بقایای آنها را دور میریخت. جاوید اقبال در ابتدا از فاضلاب برای این کار استفاده میکرد تا اینکه با شکایت همسایهها از بوی بد مواجه شد. از تمام قربانیان جاوید اقبال تنها جنازه دو پسربچه پیدا شد. وی همچنین کفشها و لباسهای قربانیانش را به عنوان یادگاری در خانه اش نگه میداشت و بعد از کشتن پانزدهمین قربانی شروع به عکس گرفتن از آنها کرد.
اقبال بعدها مدعی شد که اگر میخواست میتوانست ۵۰۰ پسربچه را به قتل برساند، زیرا در جامعه شلوغ پاکستان کسی زیاد متوجه غیبت کودکان نمیشد. او در نامهای که نوشته است چنین میگوید: «من جاوید اقبالم، قاتل ۱۰۰ کودک… من از این دنیا بیزارم. از کارهایم شرمنده نیستم و برای مرگ آماده ام.
هیچ پشیمانی ندارم. من ۱۰۰ کودک را به قتل رساندم. من ۱۰۰ کودک را قبل از قتل مورد تجاوز قرار دادم. تمام جزییات قتلها در کتاب خاطرات و دفترچه یادداشت ۳۲ صفحه ایم که در اتاقم است قرار دارند و برای مقامات نیز فرستاده شده اند. اینها اعترافات من است». او قبل از اعدام در حالی که خفه شده بود در سلولش پیدا شد. ظاهراً جاوید اقبال خودکشی کرده بود، سرنوشتی که برای یکی از همدستانش نیز رقم خورد.
۱- تد باندی
تئودور رابرت باندی یکی از بدنامترین قاتلان سریالی تاریخ است. او زنان جوان بسیاری را در سراسر ایالات متحده بین سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۸ بعد از تجاوز به قتل رساند. بعد از نزدیک به یک دهه تکذیب اتهامات، باندی در نهایت به ۳۰ مورد قتل اعتراف کرد هر چند تعداد واقعی قربانیان او هرگز مشخص نشد.
او به طور معمول قربانیانش را بعد از تجاوز، با ضربات چماق به قتل میرساند یا خفه میکرد. او در مواردی با جنازه قربانیانش نیز رابطه برقرار میکرد. باندی قربانیانش را در مکانهای عمومی پیدا میکرد، حتی در روشنایی روز یا در میان جمعیت. تد باندی روشهای زیادی برای کسب اعتماد قربانیانش داشت. او گاهی اوقات خود را مجروح جا زده، وانمود میکرد استخوان هایش شکسته و دستش را به گردن آویزان میکرد.
گاهی اوقات نیز باندی خود را مامور رسمی دولت جا میزد، مثلا پلیس. بعد از گول زدن قربانی و کشاندنش به داخل خودرو، باندی با استفاده از دیلمی که زیر خودرو فولکس واگنش یا داخل آن قایم کرده بود به سر او ضربه میزد.
تمامی جمجمههای پیدا شده از قربانیان نشانههایی از ترومای شدید سر را نشان میدادند. باندی معمولاً قبل از یافتن قربانیانش الکل مینوشید. بعد از اعلام حکم اعدام، باندی تایید کرد که سر بسیاری از قربانیانش را با اره آهن بری قطع کرده و این سرها را مدتها در آپارتمانش نگه میداشت.
او همچنین اعتراف کرد که بارها و بارها به سراغ جنازه قربانیانش میرفته است. او میگفت که در برخی از موارد ساعتها در کنار اجساد میماند و با آنها رابطه جنسی برقرار میکرد تا اینکه فساد جسدها باعث میشود او این کار را ترک کند. علیرغم داشتن ۵ وکیل تسخیری، باندی اصرار داشت خود نقش وکیل مدافع را بازی کرده و حتی خود با شاهدان صحبت میکرد. تد باندی صبح روز ۲۴ ژانویه ۱۹۸۹ با استفاده از صندلی الکتریکی اعدام شد.
منبع: روزیاتو
انتهای پیام/