به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، هیچگاه نمیتوان رفتار تمام سلبریتیها را بهصورت جمعی و کلی مورد بررسی قرار داد و راجع به آنها نظر داد و اگر موضوعی مورد انتقاد قرار میگیرد ممکن است تنها برای بخشی از سلبریتیها مصداق داشته باشد، اما سلبریتی کیست؟ تعریف عامیانه آن یک فرد مشهور است.
فردی را که بههردلیل، تأکید میشود بههردلیل به یک چهره شناختهشده تبدیل شود سلبریتی خطاب میکنند؛ پس تعریف سلبریتی گستره زیادی دارد و شاید استفاده از آن نیازمند احتیاط بیشتری باشد، این سلبریتی میتواند یک فیلسوف مشهور و شناختهشده باشد یا یک فعال اینستاگرامی که بهواسطه رفتارهای عجیب و گاهی زننده و حتی غیراخلاقی به شهرت رسیده و از معنا و فهم اجتماعی تهی است.
پس باید واژه سلبریتی با احتیاط مورد استفاده قرار بگیرد؛ حال فردی که بهواسطه هنر بازیگری یا هنر عکاسیاش در فضای مجازی به شهرت رسیده و به اصطلاح سلبریتی شده است میتواند بهعنوان یک کارشناس در این زمینه شناخته شود و درباره موضوعات مرتبط با حوزهای که در آن تخصص دارد با آزادی بیان به اظهارنظر بپردازد اما، آیا این سلبریتی میتواند بهعنوان یک کنشگر اجتماعی هم به موضوعات مختلف سیاسی و اجتماعی ورود کند و اظهارنظر کند؟
اما آیا این سلبریتی میتواند بهعنوان یک کنشگر اجتماعیهم به موضوعات مختلف سیاسی و اجتماعی ورود کند و اظهارنظر کند؟
اظهارنظر بدون آگاهی منجر به بیاعتباری میشود
فضای اجتماعی و رسانهای کشور بهگونهای است که امکان اینگونه اظهارنظرها را به سلبریتیها داده است، اما آیا این سلبریتی به این فکر نمیکند که ارائه این اظهارنظرها خارج از اشراف اطلاعاتی بهنوعی بیاعتبار کردن نظرات خود اوست و پیش از این گونه اظهارنظرها، لازم است نسبت به آن اطلاعات کافی را کسب کند و بعد به بیان نظر بپردازد. برخی سلبریتیهای باانصاف بعد از بیان نظری خلاف واقع، حداقل کاری که میکنند شهامت عذرخواهی در برابر اشتباهشان را دارند، اما برخی دیگر همین عذرخواهی را هم از مخاطبان خود دریغ میکنند.
این بیان بدان معنا نیست که سلبریتیها حق اظهارنظرهای اجتماعی و سیاسی ندارند بلکه اتفاقاً دعوت به بیان حقایق سیاسی و اجتماعی است که در سایه شناخت بهدست میآید، بهعنوان مثال جان آلیور بهعنوان یک کمدین شناخته میشود و دغدغهاش تحقیق بهروی مسائل اجتماعی است، او با هنر خود به بیان مسائل اجتماعی میپردازد و پیش از بیان، به بررسی و تحقیق راجع به موضوعات مورد نظرش میپردازد.
تغییر محوریت، در فرآیند اطلاعرسانی و تحلیلگری
بخشی از این معضلات پیشآمده هم بهدلیل تغییر محوریت، در فرآیند اطلاعرسانی و تحلیلگری است، وقتی مخاطب برای دستیابی به اطلاعات یک رویداد، منابع خبری و تحلیلی را رها میکند و بهسراغ سلبریتی شناختهشده خود میرود و سلبریتی مورد نظر، بدون داشتنِ اطلاعات کافی و صرفاً بهقصد پاسخ به درخواستهای مخاطب خود مبنی بر ارائه تحلیل در مورد فلان رویداد پیشآمده، اقدام به انتشار مطلبی میکند؛ در واقع در این هنگام دغدغهاش بیان حقیقت نیست، بلکه بهدنبال جذب فالوور میگردد.
بهعنوان مثال فرض کنید کلیپ کوتاهی در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخد؛ با این محتوا که یک محیطبان بهجای حفاظت از حیوانات نادر اقدام به شکار یک پلنگ کرده است! یک سلبریتی اقدام به بازنشر این محتوای تصویری در صفحه شخصی خود کرده است و همین کار منجر به بازتاب و اعتراضات مردمی نسبت به عملکرد این محیطبان و بهدنبال آن زیر سؤال بردن فعالیتهای سازمانهای مرتبط با محیطبانی شده است، اما یک مرجع خبری حرفهای هیچگاه بدون استعلام از مراجعِ این رویداد اقدام به بازنشر این کلیپ نمیکند و در پی توضیحات مقامات مسئول این رویداد میرود؛ در پی این توضیحات مشخص میشود فرد مورد نظر شکارچی بوده و تنها از لباس محیطبانی برای شکار استفاده کرده است؛ حال این اقدام سلبریتی را چگونه تعبیر میکنید؟
در واقع با این بیان میتوان گفت بسیاری از موضعگیریها و سخنانی که برخی سلبریتیها در فضای مجازی منعکس میکنند بیشتر بهدلیل فقدان شناخت و عدم دسترسی به اطلاعات کافی با حقیقت امر فاصله زیادی دارد و حتی برخی از این محتواها مصداق اقدامی مجرمانه تحت عنوان تشویش اذهان عمومی قرار میگیرند؛ در بسیاری موارد پیش آمده که این مصادیق مجرمانه توسط سلبریتیها با مسامحه حلوفصل شده است، اما این نوع برخورد تا جایی امکانپذیر خواهد بود که منافع ملی را زیر سؤال نبرد.
بیشتر بخوانید
طی بررسیهایی که خبرنگار ما درباره عملکرد سلبریتیها در فضای مجازی انجام داده است، بهنظر میرسد احتمال تشکیل یک شورای مشترک بین نهادهای مرتبط وجود دارد؛ این شورا قصد دارد با یک رویکرد ایجابی رفتار خلاف واقع در فضای مجازی را ساماندهی کند، تا از یک طرف سلبریتیها نسبت به واقعیت امری که قصد پرداخت به آن را دارند شناخت حاصل کنند و از طرف دیگر هم نوعی آموزش رسانهای در آن گنجانده شود تا در نهایت به رفتارهای سلبی با این افراد منجر نشود.
تا اینجای بحث توصیفِ رویکردها نسبت به افرادی بود که صرفاً بهدلیل ناآگاهی رفتارهای خلاف واقع در فضای مجازی دارند، اما بین سلبریتیها معدود افرادی هم هستند که بیشتر بهسمت موضعگیری خلاف مواضع رسمی کشور میپردازند اما؛ آیا این افراد هم بهدنبال بیان حقیقت هستند؟!
برای این افراد فرضیهای دیگر متصور است؛ کنار جذب مخاطب و مسائل اینچنینی باید ریشه این سبک موضعگیریها را در جای دیگری جستوجو کرد؛ شاید سفارتخانه برخی از کشورهای اروپایی در ایران آدرس درستتری باشد! برخی از این سلبریتیها که البته تعداد اندکی دارند از رفتن به کشورهای اروپایی برای فعالیت و اقامت، بدشان هم نمیآید و البته این کار هم بهایی دارد.
بهعنوان مثال خانم بازیگری که در ماجرای اعدام روحالله زم موضعگیری کرده بود پیش از این سابقه سفر به فرانسه و آمریکا را داشت و در آنجا هم کشف حجاب کرده بود، اما باز هم با مسامحه، امکان فعالیت در ایران را پیدا کرد، حال گویا دوباره قصد سفر کرده است و گویا برای سفر هم اینگونه موضعگیریها لازم است.
برخی از این مراودات سیاسی و پشتپرده در مهمانیها و جشنهایی اتفاق میافتد که توسط سفرای برخی کشورها در سفارتخانهها تدارک دیده میشود وگرنه هزار رویداد مهمتر از اعدام زم در طول این سالها برای کشور رخ داده است؛ چه در زمینههای تخصصی سینما و چه در مورد حفظ حیات وحش که اتفاقاً مورد علاقه همین فرد هم هست، اما دریغ از یک موضعگیری!
بنابراین جریان برخورد با سلبریتیها و نحوه این مواجهه باید بهگونهای متفاوتی صورت پذیرد و با یک چشم به کلّیت جریان نگاه نشود، اما آنجایی که نیاز به برخورد قضایی هم وجود دارد نباید کوتاه آمد و بهدنبال این برخورد، پیوستهای رسانهای لازم را در نظر گرفت.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/