به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از یزد، زن مهمترین بخش تشکیل دهنده اجتماع یعنی خانوده است. او پیش از مجرم شدن، آسیب دیده و پس از به بند افتادن، قربانی است که مهمترین عامل در قطع این زنجیره میتواند آگاهی از حقوق اولیه خود باشد.
آزادی عزیزترین موهبت طبیعی آدمی است که در ظرف اختیار، اصیلترین دارایی او را رقم میزند. خدشه به این ساحت انسان را خشمگین میکند و اگر روح انتقام جویی را در او بیدار نکند، حداقل به دفاع وا میدارد. دفاع از مایملکش از حق سکوت و تکلم گرفته تا مال و جان.
تعیین بایدها و نبایدهای یک جامعه، با محدود کردن حق آزادی محقق میشود. همانطور که مدیر کل سابق زندانهای یزد رضا ذوالفعلی نژاد در گفت و گو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از یزد، میگوید: از آغاز زندگی اجتماعی انسان، عدهای نابهنجار نیز وجود داشته اند که در فضایی به نام زندان نگهداری میشدند و هنوز هم وجود دارد. اما امروزه شکل آن تفاوت کرده است.
او معتقد است زندان یک ضرورت اجتماعی است که چهار هدف اصلی دارد. اصلیترین هدف زندان مجازات در قبال تخلف است که بالاخره جایی باید جلو تخلف گرفته شود. هدف دوم تسلی خاطر زیان دیدگان (برای مثال درباره افراد درگیر قتل و یا سرقت) است. سومین هدف که مورد تاکید قضات و بزرگان دینی هم هست، اصلاح است و هدف چهارم مربوط به پیشگیری است.
ابراهیمی مسئول زندان زنان یزد از زندان به منزله دانشگاهی برای تغییر رفتار افراد یاد می کند که با شیوه محدودیتهای انضباطی و رویکرد پاداش محور در حال پیاده سازی است.
حضور در زندان به هر دلیل که باشد، پیامدهای بلاانکار فردی و اجتماعی دارد. حذف یک جایگاه چه به عنوان مادر در خانواده و چه به عنوان نیروی کار در جامعه به راحتی قابل جبران نیست. حدود ۳۵۰۰ نفر تعداد افرادی است که میتوانستند گردانندگان چرخه صنعت یزد و یا شاکله تحکیم بخش یک خانواده که بستر هر راستی و کژی در جامعه است، باشند. تعدادی از این افراد به گفته ذوالفعلی نژاد اگر در مسیر درستی قرار گرفته بودند، جزء نخبگان کشور بودند.
مدیر کل سابق زندانهای یزد میگوید: اکثریت حاضر در کانون اصلاح و تربیت فرزندان طلاق هستند. گذشته از تاثیر حبس بر میزان طلاق باید بدانیم که حبس یعنی نبود مادر، پدر و یا فرزندی از خانواده. این نبودن، فارغ از علت خطرآفرینی اش که شامل انواع جرایم است، مهمترین نظام اجتماعی را لرزانده است.
به گفته مدیرکل سابق زندانهای یزد در میان تعداد شناور ۱۱۹ زندانی بانو در زندان یزد، میانگین سنی حدود ۴۰ سال است. به بیانی مفیدترین برهه عمر یک انسان. از این تعداد، بیشترین جرم متعلق به مواد مخدر است که بیش از ۵۰ درصد زندانیان را در بر میگیرد و پس از آن سرقت.
طبق قانون مادرهای زندانی در صورت داشتن صلاحیت میتوانند تا ۲ سال از فرزند تازه متولد شده خود نگهداری کنند و بعد از آن همه چیز به شرایط زندان بستگی دارد. امکان دارد این زمان تا ۶ سال هم تمدید شود. در غیر این صورت فرزند یا فرزندان به اعضای دیگر خانواده و یا بهزیستی تحویل داده میشود.
با زن ۳۰ سالهای که به جرم حمل مواد مخدر ۶ ماه در زندان به سر میبرد، هم صحبت میشوم. او میگوید همسر دوم مردی ۵۰ ساله بوده است و به دلیل کم توجهی، زمانی که دوستش مواد مخدر را به او معرفی میکند، به این دام میافتد. زایمان او در زندان و تولد پسری که به علت اعتیاد مادر تحت درمان شدید تنفسی قرار میگیرد، پرده دیگر زندگی اوست.
فرزند ۹ ساله اش نیز که با نامادری زندگی میکند، دچار افسردگی شده و اعتراض کادر اداری مدرسه اش را در پی داشته است. کودک تازه متولد شده پس از مدتی به بهزیستی منتقل میشود و حلقه گسست یک خانواده را تکمیل میکند.
از احوال شخصی زن جوان میپرسم که اگر به خانواده و شرایط عادی بازگردد چه میشود؟
زن جوان به جو خشن و لزوم حفظ آرامش در زندان اشاره میکند و وقتی از کلاسهای آموزشی، کارگاههای مشاوره در زندان و میزان اثربخشی آنها میپرسم، میگوید تنها ملاقاتها و تلفن میتواند، زندانیان بی رمق را کمی آرام کند.
ذوالفعلی نژاد که کارشناس جامعه شناسی نیز هست، بیشترین مشکل زندانیان را به لحاظ روحی، محدودیت میداند.
او معتقد است: زندان اگر هتل ۵ ستاره هم شود، زندان است. حتی اگر به لحاظ امکانات مشکلی وجود نداشته باشد، آزادی بیشترین چیزیست که یک زندانی خواهان آن است. پس از آن، دلتنگی و دغدغههای خانوادگی در کنار دغدغههای قضایی بزرگترین مشکلات یک زندانی را تشکیل میدهد.
از بیشترین فشاری که به یک زن جوان در زندان وارد میشود، پرسیدم. صریح و موجز گفت؛ چهار دیواری که اختیارش با تو نیست.
ابراهیمی مسئول بند نسوان ندامتگاه یزد که سالها به عنوان مشاور زندان فعالیت داشته تجربیات شخصی خود را با من در میان میگذارد. طبق محاسبات تجربی او بیش از ۹۰ درصد زندانیان زن، با اختلال افسردگی و اضطراب وارد زندان میشوند. مزمت همیشگی زندان در جامعه در بدو ورود، فشار بسیاری را بر زندانی وارد کرده و اختلالات خلقی او را در دوره مواجهه اولیه تشدید میکند.
و میگوید این زمان که حدود یک هفته اول ورود را شامل میشود، بهترین زمان برای آزادی مشروط و بازگشت فرد به جامعه است، چرا که فشار وارده بازدارندگی لازم را برای منع جرم در پی دارد.
ابراهیمی کارکرد زندان در طولانی مدت را کمرنگتر میبیند چرا که جنس بشر آماده است تا با محیط اطرافش سازش پیدا کند.
مدیر کل سابق زندانهای یزد از آثار سوء جرایم میگوید: نوع جرم بر خانوادهها تاثیر گذار است. مثلا فردی که جرم مالی داشته خانواده اش کمتر امکان دارد به سمت جرایم این چنینی سوق پیدا کنند. اما در بحث الگوپذیری زمانی که مادر سرقت میکند و فرزندش را برای طبیعی جلوه دادن فعل همراه دارد، ناخودآگاه فرزند هم درگیر این اختلال میشود.
معمولا زمانی که سرپرست خانواده در زندان باشد، انحراف و آسیب پذیری سایر اعضا خانواده هم بیشتر میشود. به طور مثال در حوزه اعتیاد تا زمانی که فرزند به عقلانیت و استقلال لازم برسد، با الگوگیری از والدین معتاد خود، معتاد شده است.
مشاور و مسئول بند بانوان زندان یزد زندانی را در درجه اول آسیب دیده تعریف میکند، فردی که در اکثر قریب به اتفاق با مشکلات خانوادگی وارد ورطه ارتکاب جرم شده است، زنان در بند عموما یا مطلقه اند و یا فرزند طلاق.
براساس تحلیلهای آماری میتوان گفت: دو عامل مهم در زندان رفتن موثر است. عامل اول فقر فرهنگی و پس از آن فقر اقتصادی است. بیش از ۸۰ درصد زندانیان بی سواد و یا کم سواد هستند. از سویی دیگر نزدیک به ۸۰ درصد آنها شغل مناسبی نداشته و یا امنیت شغلی نداشته اند که پس از مدتی مرتکب جرم میشوند.
ابراهیمی میگوید یزد چهارراه مواصلاتی مواد مخدر کشور است و به همین دلیل بیشترین آمار زندانیان مربوط به این جرم است که عموما از عدم آگاهی زنان از حقوق خود در خانواده و اجتماع نشات می گیرد. این افراد که به طور عمده از استان سیستان و بلوچستان وارد یزد شده اند با تحمل فشارهای متعدد از سوی همسر و اجتماع برای تسکین خود مواد مخدر را انتخاب میکنند.
با زن میانسالی که به جرم مالی در زندان به سر میبرد، هم صحبت میشوم. او میگوید: ضمانت چک پسرش را کرده که شریکان تجاری اش کلاهبردار از آب درآمده اند.
زن میانسال تنها ۲۰ روز را در زندان سپری کرده و پس از آن به عنوان نیروی کار زندان در مرکز تعاون زندان به ازای حبسش مشغول به کار است.
او پس از کار به خانه باز میگردد، اما در میان اشک و مویه، مضطرب آبرویش است.
او حتی در زندان به سر نمیبرد، اما نام زندانی را به دوش میکشد و حتی نزدیکان او نیز از این مساله بی اطلاع هستند، از این رو از درد زندانی بودن میگرید.
فشار این ندامت به حدی است که زن میانسال که همسرش را از دست داده و سه پسرش را به تنهایی بزرگ کرده وادار به اشک ریختن، افسردگی و خانه نشینی کرده است.
زمانی که از او پرسیدم، اولین کاری که پس از آزادی از زندان انجام میدهی چه میتواند باشد؟ به سرعت و مطمئن پاسخ داد: زندگی میکنم.
مسئول بند زنان زندان یزد تسهیلات حمایتی زنان را بیشتر از مردان میداند و اینگونه شرح میدهد که زن به علت جنس حمایتی اش اگر همسرش به زندان برود تمام تلاش خود را برای بازگرداندن او به کار میبندد، اما در حالت عکس اینگونه نیست. عموم زنان در بند یا مطلقه هستند و یا همسرانی در بند دارند، در سایر موارد نیز مراجعه و همکاری محسوسی برای حمایت از زن دیده نمیشود مگر مواردی انگشت شمار.
زندان آخرین منزلگاه مجرم است و باید هم باشد. اما پیش از آن باید دانست که به قول ذوالفعلی نژاد با استناد به نظریات جامعه شناسی، اگر افراد در شرایط خاصی قرار بگیرند امکان ارتکاب جرم بیشتر میشود. به طور مثال زمانی که از مدرسه فرزندمان تماس گرفته شود که اتفاقی برای او افتاده با سرعت و بدون در نظر گرفتن قوانین راهنمایی رانندگی حرکت میکنیم.
ما از این مساله که زندانی تحت چه شرایطی دست به ارتکاب جرم زده بی اطلاع هستیم و ممکن است هر کسی در شرایط مشابه، فعل مجرمانهای داشته باشد.
ابراهیمی وجود امکانات را مایه آسایش رفاهی میداند، اما معتقد است آرامش را نمیتوان در آن جستجو کرد. او میگوید ارتباط معناداری میان امکانات و ارامش روحی زندانی وجود ندارد و چیزی که مشخص است آن است که در زندان مطلقا آرامش وجود ندارد.
اگر ندامتگاه و بند را اندرزگاه و زندان بان را مراقب بنامیم، جیره تلفن زندانی را دو برابر کنیم و حتی خوراک و پوشاک و امکانات رفاهی بیشتری مهیا کنیم، زندان همان کار ویژه خود را دارد و زندان، زندان میماند.
ز مدیر روابط عمومی زندانهای یزد در مورد کرونا و زندان میپرسم.
حمید رضا استادیان پاسخ میدهد که با توجه به حساسیت زندان کادر اجرایی با تمام قوا مانع نفوذ کرونا به درون زندان شده اند و تاکنون مورد ابتلا به کرونا در زندان ثبت نشده است. تنها تعدادی از افراد پذیرش شده در ابتدای ورود به زندان، کرونا مثبت بوده اند که پس از اتمام دوره درمان، وارد زندان شده اند.
وقتی که از فعالیتهای زندان بانان در دوره کرونا و تلاش فراتر از ظرفیت مورد توقع از آنها، آگاه میشوم با خود مرور میکنم که تصویر جلادان سنگدل تنها متعلق به افسانههای وحشت آور است.
در زندان یزد زحمات و یا اشکهایی که در وقت دردمندی زندانی ریخته میشود و یا لبخندی که در همراهی با او به لب زندان بان مینشیند، پشت دیوارهای بلندی است که دیده نمیشود.
گزارش از فاطمه زارع
انتهای پیام/