به گزارش خبرنگار احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، ترور یکی از ترفندهایی بود که از ابتدای انقلاب توسط دشمنان انقلاب اسلامی دنبال میشد. آنها حدف فیزیکی افراد را از همان ابتدا در دستور کار خود قرار داده بودند. شهید آیت الله مفتح یکی از همان افرادی بود که از ابتدای انقلاب به سبب فعالیتهای مجاهدانهاش به خصوص در مسجد الجواد و قبا و همچنین عضویت در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و سِمَت دبیری جامعه روحانیت مبارز خار چشم دشمنان انقلاب بود.
محمد مهدی عبد خدایی دبیر کل جمعیت فدائیان اسلام در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان درباره شخصیت ایشان گفته است: آیت الله مفتح از انقلابیون ریشه دار بود و از سال ۳۰ در مسائل انقلاب و در حوزه نقش بسیاری داشت و از شاگردان بزرگ آیت الله بروجردی بود و تاثیر عجیبی در انقلابی تربیت کردن حوزه علمیه قم داشت. ایشان همچنین در تحصن دانشگاه که توسط دانشگاهیان برای بازگشت امام خمینی (ره) از فرانسه انجام شد نقش پر رنگی داشتند.
حسین کنعانی مقدم تحلیلگر مسائل سیاسی هم دراین باره به باشگاه خبرنگاران جوان گفته است: آیت الله مفتح یکی از انقلابیهایی بود که دارای تفکر، اندیشه و خط مشی بود که موضوع وحدت حوزه و دانشگاه را همراه با شهید مطهری و دیگر یارانش دنبال میکرد؛ همه اقشار مبارز آن زمان و روشنفکران، شهید مفتح را به عنوان یک فرد ایدئولوژیک میشناختند، نه صرفا یک فرد مبارز، همین خصوصیت او باعث شد که هم در حوزه و هم در دانشگاه مورد توجه قرار بگیرد و قاطعیت و همکاری ایشان با شهید محمدعلی رجایی نشان از اوج فهم ایشان داشت؛ علاوه بر این من در مقاطع مختلفی با وی دیدار داشتم، به خصوص در جلساتی که خدمت امام خمینی (ره) میرسیدم کاملا شاهد این بودم که وی در تمام مسائل نظام اشراف بسیار خوب و عالمانهای داشت.
نکته جالب درباره شخصیت شهید آیتالله مفتح در این است که ایشان علاوه بر اینکه عالمی بزرگ در قم بود، اما در دانشگاه هم تحصیلات خود را در مقطع دکترا ادامه داد؛ چرا که او به خوبی دریافته بود که توطئه بزرگ استکبار درصدد است تا در بین دانشگاهیان و حوزویان اختلاف افکنی کند، توطئهای که البته هرگز عملیاتی نشد، ناگفته نماند که مقالهای هم به عنوان «وحدت مسجد و دانشگاه» در حدود سال ۱۳۴۰ در نشریه مکتب اسلام قم نوشتند که به خوبی گویای عقاید ایشان در این زمینه است.
آخرین تصویر از پیکر شهید آیتالله مفتح
حسین کنعانی تحلیلگر مسائل سیاسی درباره نقش موثر ایشان در وحدت حوزه و دانشگاه و اهمیت این موضوع گفته است: من در سالهای ۵۶ و ۵۷ که مسائل دانشگاه و نهضت دانشجویی داغ بود شاهد بودم خطری که همیشه دانشگاه را تهدید میکرد این بود که گروههای چپ و برخی از گروههای منافق مثل فرقان که وابسته به بیگانگان بودند، اسلام ستیزی را ترویج میکردند و تنها مانعی که بر سر راهشان بود حضور عالمانی مانند شهید بهشتی، شهید مطهری و شهید مفتح در دانشگاهها بود.
او تشریح کرد: این گروهها به دنبال این بودند که جو دانشگاه همانطور که غربیها میخواهند باقی بماند، در حالی که امام خمینی (ره) بارها تاکید کرده بودند که اگر کشور قرار است درست شود، باید از دانشگاهها شروع کرد و همیشه بر روی وحدت حوزه و دانشگاه هم تاکید داشتند، آیت الله مفتح معتقد بود که علم بدون داشتن ایدئولوژی و عقیده درست به بیراهه خواهد رفت و حتی ممکن است فاجعه آمیز باشد؛ به همین دلیل ایشان پُلی بین دانشگاه و حوزه زد و حضورش به عنوان یک استاد و تدریس در زمینههای مختلف، این توطئه را با شکست مواجه کرد و ما شاهد پیوند معنوی حوزه و دانشگاه با هم بودیم.
تاثیرگذاری آیت الله مفتح روز به روز در حال گسترش بود، اما انگار چشم نامحرمان این وجود را تاب نیاورد و در سرانجام این شهید بزرگوار در روز ۲۷ آذر ۱۳۵۸، هنگام ورود به دانشکده الهیات، توسط گروهک فرقان هدف گلوله قرار گرفت و به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
روزنامه جمهوری اسلامی یک روز پس از این رویداد آن را اینگونه شرح داد: «در ساعت ۹:۱۵ هنگامی که استاد مفتح به اتفاق پاسداران وارد راهروی ورودی دانشکده میشود، در راهرو مورد اصابت گلوله دو جوان قرار میگیرد. ابتدا پاسدار محافظ ایشان را به رگبار میبندند و سپس خود دکتر مفتح در حالی که گلولهای به پای ایشان اصابت کرده بود خود را به محوطه دانشکده میرساند. مهاجمین از پشت سر چند گلوله دیگر شلیک میکنند که به کتف ایشان اصابت میکند و در همین حال ایشان به روی زمین میافتد. پاسدار دیگر که در آستانه درب راهرو محافظت میکرده به رگبار بسته میشود و چون گلوله به قلب وی اصابت میکند در همان لحظات اول به شهادت میرسد. پاسدار شهید دارای یک مسلسل یوزی بود که ضدانقلابیون مسلسل او را نیز با خود میبرند.»
فرج اللهی کارشناس مسائل تاریخی در گفتوگو باگروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره ترور شهید مفتح گفته است: گروهک فرقان دشمنی تئوریک و سختی با روحانیت داشت و از همین رو در تلاش بود تا به جای کار فرهنگی و تفسیر قرآن به سمت حذف فیزیکی این قشر برود. علاوه بر این اکبر گودرزی در مساجد مختلف شهر مثل شوش ، خزانه ، سرسبیل و قلهک تفسیر قرآن را انجام میداده و یک جلسه رفته بود مسجد قبا و چون امام جماعت آن مسجد شهید مفتح بوده است گفته که این آدم نگاه سالم فکری ندارد و عذرش را خواسته بود، اما علت اصلی ترور، مشکل این گروهک با قشر روحانی بوده است.
فرقان نام گروهکی تروریستی بود که تنها پنج ماه بعد از انقلاب اسلامی تشکیل شد و هدف اصلی از تشکیل آن انجام عملیاتهایی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران بود. سرکرده این گروه اکبر گودرزی بود که در روز ۱۸ دی ۵۸ دستگیر و پن ماه بعد هم تیرباران شد. تروریستهای فرقان از انجام نخستین عملیات مسلحانه خود در سوم اردیبهشت ۱۳۵۸، تا زمان دستگیری اکبر گودرزی و نهلاکت همه اعضای گروه، قریب به بیست عملیات تروریستی سیاسی انجام داد. مرکز اسناد انقلاب اسلامی می نویسد در این ترور چهار نفر از اعضای فرقان دست داشتند، یکی راننده بود، دو نفر مأمور محافظهای شهید مفتح بودند و کمال یاسینی شخصاً ترور آیتالله مفتح را به عهده گرفته بود. کمال یاسینی جوان نوزده بیست سالهای بیش نبود.
کمال یاسینی در واقع مسئول ترورهای گروه فرقان بود. در دادگاه اعتراف کردند که یک بار در مدرسه عالی پارس برنامه ترور شهید مفتح را ریخته بودند که پاسداران محافظ شهید مفتح متوجه میشوند که خاکریز نزدیک آنجا وضعیت طبیعی ندارد و اتومبیل حامل شهید را آنجا پارک نمی کنند و جای دیگری میروند. در اعترافات معلوم شد که آن خاکریز را فرقانیها ساخته بودند و میخواستند همان روز، او را شهید کنند که با تیزهوشی راننده نقشهشان عقیم ماند. یاسینی در دادگاه میگفت که چندین بار سعی کرده بودند شهید مفتح را ترور کنند که موفق نشدند و این بار شخصاً این کار را به عهده گرفتم و دانشکده الهیات و ساعت ورود وی و همه جوانب را بررسی و شناسایی و بعد هم در آن روز نقشهمان را اجرا کردیم.
پیکر این شهید والامقام پس از برپایی مراسم باشکوه تشییع، در صحن مطهر حضرت معصومه (س) در قم به خاک سپرده شد و روز شهادت شهید مفتح به مناسبت فعالیتهای چشمگیر این شهید والامقام در راه تحقق وحدت بین حوزه و دانشگاه، روز «وحدت روحانی و دانشجو» نامگذاری شد. در پایان اما یک سوال بر ذهن باقی میماند مبنی بر اینکه وحدتی که خون شهدای بسیاری نثار پابرجایی آن شده است؛ این روزها تا چه حد برجای مانده است؟
سوالی که حسین کنعانی مقدم در پاسخ به آن گفته است: برخیها گمان میکنند وحدت حوزه و دانشگاه یعنی این که دانشگاهی باید همانگونه فکر کند که یک فرد حوزوی فکر می کند و یا حوزهها باید همانگونه اداره شوند که دانشگاهها اداره میشوند و این دو به طور کامل شبیه به یکدیگر شوند، در حالی که بحث این است که اگر همگرایی به عنوان یک عنصر بسیار مهم در ائتلای کشور شکل بگیرد و هدف مشترک داشته و در یک مسیر همراه و همکار هم باشند نتیجهبخش است.
تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه داد: معتقدم که وحدت حوزه و دانشگاه تا حدود بسیار زیادی شکل گرفته، اما اینکه ساختارها تا چه حد مورد تایید امام خمینی (ره) بوده و انقلاب فرهنگی چقدر توانسته به اهداف خود برسد، معتقدم که هنوز جای پیشرفت دارد که ما به نقطه هدف برسیم؛ همیشه دشمنان در تلاش بودند که خط مشی حکومت مردمی برداشته شود و فکر میکردند با شهادت این عزیزان میتوانند به هدف خود برسند، در حالی که هرگز این موضوع رخ نداد.
انتهای پیام/